Abolfazl Bahrampour, Surah 14: Abraham (Ibrahim)

Surahs

[1] الف، لام، را. [اين‌] كتابى است كه آن را به سوى تو نازل كرديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكى‌ها به سوى روشنايى در آورى، به راه آن شكست‌ناپذير ستوده

[2] خدايى كه هر چه در آسمان‌ها و هر چه در زمين است از آن اوست، و واى بر كافران از عذابى سخت

[3] همانان كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى‌دهند و از راه خدا باز مى‌دارند و آن را منحرف مى‌خواهند. آنها سخت در گمراهى هستند

[4] و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم، تا [حقايق را] براى آنها بيان كند. پس خدا هر كه را بخواهد گمراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند، و او شكست‌ناپذير حكيم است

[5] و همانا موسى را با آيات خود فرستاديم كه: قوم خود را از تاريكى‌ها به سوى روشنايى بيرون آور، و روزهاى [عبرت انگيز] الهى را به آنان يادآورى كن كه قطعا در اين [يادآورى‌] براى هر صبر پيشه شكرگزارى عبرت‌هاست

[6] و آن‌گاه كه موسى به قوم خود گفت: نعمت خدا را كه بر شما ارزانى داشت به ياد آوريد، آن‌گاه كه شما را از فرعونيان نجات داد كه بر شما عذاب سخت روا مى‌داشتند و پسرانتان را سر مى‌بريدند و زنانتان را زنده مى‌گذاشتند، و در اين [براى شما] از جانب پروردگارتان آز

[7] و آن‌گاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد، البته نعمت شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى كنيد عذاب من بسيار سخت است

[8] و موسى گفت: اگر شما و هر كه در زمين است همگى كافر شويد، به يقين خدا بى‌نياز و شايسته ستايش است

[9] آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند و تنها خدا آنها را مى‌شناسد، به شما نرسيده است؟ پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند، ولى آنها دست بر دهان گرفتند و گفتند: ما به آنچه شما مأموريت داريد كافريم و از آن

[10] پيامبرانشان گفتند: مگر در باره‌ى خدا- پديد آورنده‌ى آسمان‌ها و زمين- شكى هست؟! شما را دعوت مى‌كند تا بخشى از گناهانتان را ببخشايد و اجل شما را تا مدتى معين به تأخير اندازد. گفتند: شما جز بشرى مانند ما نيستيد، مى‌خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‌پرستي

[11] پيامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشرى مثل شما نيستيم، ولى خدا بر هر كه از بندگانش بخواهد منّت مى‌نهد [و مقام رسالت مى‌دهد]، و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما معجزه‌اى بياوريم، و مؤمنان بايد بر خدا توكل كنند و بس

[12] و چرا بر خدا توكل نكنيم و حال آن كه ما را به راه‌هايمان رهبرى كرده است؟ و ما بر آزارى كه به ما رسانديد البته صبر خواهيم كرد، و اهل توكل بايد تنها بر خدا توكل كنند

[13] و كسانى كه كافر شدند، به پيامبرانشان گفتند: [يا] شما را از سرزمين خود بيرون مى‌كنيم، يا به كيش ما باز مى‌گرديد. پس پروردگارشان به آنها وحى كرد كه حتما ستمگران را هلاك خواهيم كرد

[14] و قطعا شما را پس از ايشان در [آن‌] سرزمين اسكان خواهيم داد. اين براى كسى است كه از مقام من بترسد و از تهديدم بيمناك باشد

[15] و آنها پيروزى خواستند و [سر انجام‌] هر زورگوى لجوجى ناكام شد

[16] از پشت سرش جهنم است، و از آب چرك و خونش مى‌نوشانند

[17] آن را جرعه جرعه مى‌نوشد و نمى‌تواند آن را فرو برد، و مرگ از هر طرف به سويش مى‌آيد اما مردنى نيست، و عذابى سنگين به دنبال دارد

[18] مثل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند، اعمالشان همچون خاكسترى است كه در روز طوفانى باد شديدى بر آن بوزد، كه به چيزى از آنچه كسب كرده‌اند دست نيابند. اين همان گمراهى دور است

[19] آيا نديدى كه خدا آسمان‌ها و زمين را به حق آفريده است؟ اگر بخواهد شما را مى‌برد و خلق تازه‌اى مى‌آورد

[20] و اين بر خدا دشوار نيست

[21] و [در قيامت‌] همگى در برابر خدا حاضر شوند. پس ضعيفان به گردنكشان گويند: ما پيروان شما بوديم، آيا شما [مى‌توانيد] چيزى از عذاب خدا را از ما دفع كنيد؟ مى‌گويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، قطعا شما را هدايت مى‌كرديم. حال چه بى‌تابى كنيم يا صبورى كني

[22] و شيطان هنگامى كه كار از كار گذشت، گويد: در حقيقت خدا به شما وعده‌ى راست داد، و من هم به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم، و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اين كه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد. پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد. من فريادرس شما

[23] و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، به بهشت‌هايى در آورده مى‌شوند كه از پاى درختانش نهرها جارى است كه به خواست پروردگارشان در آن جا جاودانه به سر مى‌برند، و درودشان در آن جا سلام است

[24] آيا نديدى خدا چگونه مثل زده است؟ گفتار و اعتقاد پاكيزه مانند درختى پاك است كه ريشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است

[25] [و] ميوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش مى‌دهد، و خدا براى مردم مثل‌ها مى‌زند، شايد متوجه شوند

[26] و مثل گفتار ناپاك چون درختى ناپاك است كه از روى زمين كنده شده و قرارى ندارد

[27] خداوند كسانى را كه ايمان آورده‌اند، در زندگى دنيا و در آخرت با سخن و اعتقاد استوار ثابت مى‌گرداند، و ستمگران را گمراه مى‌كند و خدا هر چه بخواهد انجام مى‌دهد

[28] آيا نديدى كسانى را كه نعمت خدا را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت و نابودى در آوردند

[29] [همان‌] جهنمى كه وارد آن مى‌شوند و بد قرارگاهى است

[30] و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه سازند. بگو: [اكنون‌] برخوردار شويد كه قطعا بازگشت شما به سوى آتش است

[31] به بندگان من كه ايمان آورده‌اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه روزيشان كرده‌ايم در نهان و آشكار انفاق كنند پيش از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه رفاقتى

[32] خداست كه آسمان‌ها و زمين را آفريد و از آسمان آبى فرستاد و به وسيله آن از ميوه‌ها براى شما روزى بيرون آورد، و كشتى را مسخّر شما كرد تا به فرمان او در دريا حركت كند، و نهرها را مسخر شما نمود

[33] و خورشيد و ماه را كه پيوسته در حركتند به تسخير شما در آورد، و شب و روز را [نيز] مسخّر شما ساخت

[34] و از هر آنچه از او خواسته‌ايد به شما داده است. و اگر نعمت‌هاى خدا را بشماريد نمى‌توانيد [همه‌] آن را به شمار آوريد. حقا كه انسان ستم پيشه ناسپاس است

[35] و آن‌گاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را ايمن گردان و من و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار

[36] پروردگارا! آنها بسيارى از مردم را گمراه كرده‌اند پس هر كه از من پيروى كرد بى‌گمان او از من است، و هر كه نافرمانى كرد همانا تو آمرزنده و مهربانى

[37] پروردگارا! من برخى فرزندانم را در درّه‌اى بى‌آب و علف در جوار خانه مكرّم تو اسكان دادم پروردگارا! تا نماز را به پا دارند. پس دل‌هايى از مردم را به سوى آنها مايل گردان و از ميوه‌ها روزيشان ده تا شكر گزارند

[38] پروردگارا! بى‌گمان، هر چه را نهان كنيم يا عيان كنيم تو مى‌دانى و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نمى‌ماند

[39] ستايش خداى را كه در وقت پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من عطا كرد. به راستى پروردگار من شنونده‌ى دعاست

[40] پروردگارا! مرا به پا دارنده‌ى نماز كن و فرزندان مرا نيز. پروردگارا! و دعاى مرا بپذير

[41] پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در آن روز كه حساب بر پا مى‌شود بيامرز

[42] و مپندار كه خدا از آنچه ستمكاران مى‌كنند غافل است جز اين نيست كه آنها را براى روزى كه چشم‌ها در آن خيره مى‌شود مهلت مى‌دهد

[43] در حالى كه گردن كشيده سر به هوا راه مى‌روند و چشمشان بر هم نمى‌آيد و [از وحشت‌] دل‌هايشان تهى است

[44] و مردم را از روزى بترسان كه عذاب الهى به سراغشان مى‌آيد پس آنان كه ستم كردند مى‌گويند: پروردگارا! ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوييم و از رسولان پيروى كنيم. [گفته شود:] آيا شما نبوديد كه پيش‌تر سوگند مى‌خورديد كه شما را فنايى نيست

[45] و در خانه‌هاى كسانى كه بر خود ستم كردند ساكن شديد، و براى شما روشن گرديد كه با آنها چگونه معامله كرديم، و مثل‌ها براى شما زديم [باز هم بيدار نشديد]

[46] و آنها نهايت نيرنگ خود را به كار زدند و مكرشان نزد خدا [معلوم‌] است، هر چند از مكرشان كوه‌ها از جا كنده شود

[47] پس خدا را خلاف كننده‌ى وعده‌ى خويش با پيامبرانش مپندار چرا كه خداوند شكست‌ناپذير انتقام‌گير است

[48] روزى كه زمين به زمين ديگر و آسمان‌ها [به آسمان‌هاى ديگر] مبدل شود، و [مردم‌] در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند

[49] و گناهكاران را در آن روز مى‌بينى كه در زنجيرها بسته شده‌اند

[50] جامه‌هايشان از مس گداخته [يا قير] است و صورت‌هايشان را آتش مى‌پوشاند

[51] تا خدا هر كس را به آنچه انجام داده كيفر دهد. به راستى كه خدا در حساب سريع است

[52] اين [قرآن‌] پيامى روشنى براى مردم است، و براى اين كه بدان انذار شوند و بدانند كه تنها او معبود يگانه است، و تا صاحبان خرد پند گيرند

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud