AbdolMohammad Ayati, Surah 16: The Bee (An-Nahl)

Surahs

[1] فرمان خداوند در رسيد، به شتابش مخواهيد. او منزه است و از هر چه شريك او مى‌سازند برتر.

[2] فرشتگان را همراه وحى -كه فرمان اوست- بر هر يك از بندگانش كه بخواهد فرو مى‌فرستد تا بيم دهند كه: جز من خدايى نيست، پس از من بترسيد.

[3] آسمانها و زمين را به حق بيافريد، از هر چه با او شريك مى‌سازند، برتر است.

[4] آدمى را از نطفه بيافريد. و اكنون اوست كه به آشكارا دشمنى مى‌ورزد.

[5] چهارپايان را برايتان بيافريد، شما را از آنها حرارت و ديگر سودهاست. و از آنها مى‌خوريد.

[6] و چون شب‌هنگام باز مى‌گردانيد و بامدادان بيرون مى‌فرستيد، نشان تجمل شمايند؛

[7] بارهايتان را به شهرهايى كه جز به رنج تن بدانها نتوانيد رسيد، حمل مى‌كنند، زيرا پروردگارتان رئوف و مهربان است.

[8] و اسبان و استران و خران را براى آن آفريده است كه سوارشان شويد و نيز زينت شما باشند. و خدا چيزهايى آفريده كه شما نمى‌دانيد.

[9] بر خداست كه راه راست را بنمايد. از ميان راه‌ها نيز راهى است منحرف. اگر خدا مى‌خواست، همه شما را هدايت مى‌كرد.

[10] اوست كه از آسمان برايتان باران نازل كرد. از آن مى‌نوشيد و بدان گياه مى‌رويد و چارپايان را مى‌چرانيد.

[11] و با آن برايتان كشتزار و زيتون و نخلها و تاكستانها و هر نوع ميوه بروياند، در اين عبرتى است براى مردمى كه مى‌انديشند.

[12] و مسخر شما كرد شب و روز را و خورشيد و ماه را و ستارگان همه فرمانبردار امر او هستند. در اين براى آنها كه به عقل درمى‌يابند عبرتهاست.

[13] در زمين چيزهايى با رنگهاى گوناگون آفريد، در اين عبرتى است براى مردمى كه پند مى‌گيرند.

[14] اوست كه دريا را رام كرد تا از آن گوشت تازه بخوريد و زيورهايى بيرون آريد و خويشتن بدان بياراييد، و كشتيها را بينى كه دريا را مى‌شكافند و پيش مى‌روند تا از فضل خدا روزى بطلبيد، باشد كه سپاس گوييد.

[15] و بر زمين كوه‌هاى بزرگ افكند تا شما را نلرزاند. و رودها و راه‌ها پديد آورد. شايد هدايت شويد.

[16] و نشانه‌ها نهاد، و به ستارگان راه مى‌يابند.

[17] آيا آن كه مى‌آفريند همانند كسى است كه نمى‌آفريند؟ چرا درنمى‌يابيد؟

[18] اگر بخواهيد نعمتهاى خدا را شمار كنيد، شمار كردن نتوانيد. خدا آمرزنده و مهربان است.

[19] آنچه را كه پنهان مى‌كنيد يا آشكار مى‌سازيد خدا به آن آگاه است.

[20] آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.

[21] مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند.

[22] خداى شما خدايى است يكتا. و آنان كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان انكار كند و خود كبرفروشند.

[23] به راستى كه خدا مى‌داند كه چه در دل پنهان مى‌دارند و چه چيز را آشكار مى‌سازند و او متكبران را دوست ندارد.

[24] چون به آنها گفته شود: پروردگارتان چه چيز نازل كرده است؟ گويند: افسانه‌هاى گذشتگان.

[25] تا در روز قيامت همه بار گناه خويش و بار گناه كسانى را كه به نادانى گمراهشان كرده بودند، بردارند. آگاه باش كه بار بدى بر مى‌دارند.

[26] پيشينيانشان حيلت ساختند. فرمان خدا در رسيد و آن بنا را از پايه ويران ساخت و سقف بر سرشان فرود آمد و از سويى كه نفهميدند، عذاب آنان را فروگرفت.

[27] آنگاه در روز قيامت رسوايشان سازد و گويد: بتانى كه شريك من مى‌خوانديد و بر سر آنها با يكديگر اختلاف مى‌كرديد اكنون كجايند؟ دانشمندان گويند: امروز نصيب كافران رسوايى و رنج است.

[28] كسانى هستند كه بر خود ستم روا داشته‌اند؛ چون فرشتگان جانشان را بستانند، سر تسليم فرود آرند و گويند: ما هيچ كار بدى نمى‌كرديم. آرى، خدا از كارهايى كه مى‌كرديد آگاه است.

[29] از درهاى جهنم داخل شويد و تا ابد در آنجا بمانيد. بد جايگاهى است جايگاه گردنكشان.

[30] از پرهيزگاران پرسند: پروردگار شما چه چيز نازل كرده است؟ گويند: بهترين را. به آنان كه در اين دنيا نيكى كنند، نيكى پاداش دهند و سراى آخرت نيكوتر از آن است و جايگاه پرهيزگاران چه جايگاه خوبى است.

[31] به بهشتهاى جاويدان داخل مى‌شوند. در آن جويها روان است. هر چه بخواهند برايشان مهياست. خدا پرهيزگاران را اينچنين پاداش مى‌دهد؛

[32] آنان كه چون فرشتگانشان پاك سيرت بميرانند، مى‌گويند: سلام بر شما. به پاداش كارهايى كه مى‌كرده‌ايد به بهشت درآييد.

[33] آيا چشم به راهند كه فرشتگان نزدشان بيايند، يا فرمان پروردگارت فرا رسد؟ گروهى نيز كه پيش از ايشان بودند چنين مى‌كردند و خدا به آنان ستم نكرد بلكه آنان خود به خود ستم مى‌كردند.

[34] به كيفر كردار بدشان رسيدند و همان چيزهايى كه به ريشخند مى‌گرفتند بر سرشان تاختن آورد.

[35] مشركان گفتند: اگر خدا مى‌خواست، ما و پدرانمان هيچ چيز جز او را نمى‌پرستيديم و آنچه را حرام كرده‌ايم، حرام نمى‌كرديم. مردمى هم كه پيش از ايشان بودند چنين مى‌گفتند. آيا پيامبران را جز تبليغ روشنگر وظيفه ديگرى است؟

[36] به ميان هر ملتى پيامبرى مبعوث كرديم، كه خدا را بپرستيد و از بت دورى جوييد. بعضى را خدا هدايت كرد و بر بعضى گمراهى مقرر گشت. پس در زمين بگرديد و بنگريد كه عاقبت كار كسانى كه پيامبران را به دروغ نسبت مى‌دادند، چگونه بوده است.

[37] و اگر تو به هدايت آنها حريص باشى، خدا آن را كه گمراه كرده است، هدايت نمى‌كند و اين گمراهان را هيچ يارى‌دهنده‌اى نيست.

[38] تا آنجا كه مى‌توانستند به خدا قسم خوردند، كه خدا كسانى را كه مى‌ميرند به رستاخيز زنده نمى‌كند. آرى اين وعده‌اى است كه انجام دادن آن بر عهده اوست، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.

[39] تا آنجا را در آن اختلاف مى‌كردند برايشان آشكار كند و كافران بدانند كه دروغ مى‌گفته‌اند.

[40] فرمان ما به هر چيزى كه اراده‌اش را بكنيم، اين است كه مى‌گوييم؛ موجود شو؛ و موجود مى‌شود.

[41] به آنان كه مورد ستم واقع شدند و در راه خدا مهاجرت كردند در اين جهان جايگاهى نيكو مى‌دهيم. و اگر بدانند اجر آخرت بزرگ‌تر است؛

[42] آنان كه صبر پيشه كردند و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند.

[43] اگر خود نمى‌دانيد، از اهل كتاب بپرسيد كه ما، پيش از تو، به رسالت نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنها وحى مى‌فرستاديم؛

[44] همراه با دلايل روشن و كتابها و بر تو نيز قرآن را نازل كرديم تا آنچه را براى مردم نازل شده است برايشان بيان كنى و باشد كه بينديشند.

[45] آيا آنان كه مرتكب بديها مى‌شوند، مگر ايمنند از اينكه زمين به فرمان خدا آنها را فرو برد يا عذاب از جايى كه نمى‌دانند بر سرشان فرود آيد؟

[46] يا به هنگام آمدوشد فروگيردشان، چنان كه نتوانند بگريزند؟

[47] يا از آنان يكان‌يكان بكاهد؟ هرآينه پروردگارتان رئوف و مهربان است.

[48] آيا به چيزهايى كه خدا آفريده است نمى‌نگرند كه براى سجده به درگاه او سايه‌هايشان از راست و چپ حركت دارند و در برابر او خاشعند؟

[49] هر چه در آسمانها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان خدا را سجده مى‌كنند و تكبر نمى‌ورزند.

[50] از پروردگارشان كه فراز آنهاست مى‌ترسند و به هر چه مأمور شده‌اند همان مى‌كنند.

[51] خدا گفت: دو خدا را مپرستيد و جز اين نيست كه اوست خداى يكتا. پس، از من بترسيد.

[52] هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست و پرستش خاص اوست. آيا از غير خدا مى‌ترسيد؟

[53] هر نعمتى كه شما راست از جانب خداوند است و چون محنتى به شما رسد به پيشگاه او زارى مى‌كنيد.

[54] و باز چون آن محنت را به پايان آرد گروهى از شما به پروردگارشان مشرك مى‌شوند،

[55] تا نعمتى را كه به آنها عنايت كرده‌ايم ناسپاسى كنند. اكنون متمتع شويد، زودا كه خواهيد دانست.

[56] آنگاه از آنچه روزيشان داده‌ايم نصيبى براى بتانى كه هيچ نمى‌دانند معين مى‌كنند. به خدا سوگند به سبب دروغى كه مى‌بنديد بازخواست مى‌شويد.

[57] براى خدا دختران قائل مى‌شوند -او منزه است- و براى خود هر چه دوست دارند.

[58] و چون به يكيشان مژده دختر دهند، سيه‌روى شود و خشمگين گردد.

[59] از شرم اين مژده، از مردم پنهان مى‌شود. آيا با خوارى نگاهش دارد يا در خاك نهانش‌كند؟ آگاه باشيد كه بد داورى مى‌كنند.

[60] صفت بد از آن كسانى است كه به قيامت ايمان نمى‌آورند و صفت برتر از آن خداوند است. و اوست پيروزمند و حكيم.

[61] اگر خداوند بخواهد كه مردم را به گناهشان هلاك كند، بر روى زمين هيچ جنبنده‌اى باقى نگذارد، ولى عذابشان را تا مدتى معين به تأخير مى‌افكند. و چون اجلشان فرارسد، يك ساعت پس و پيش نشوند.

[62] آنچه را نمى‌پسندند به خدا نسبت كنند و زبانشان به دروغ گويد كه خوبيها از آن آنهاست، نه، بى‌ترديد نصيب آنها آتش است و ايشان را به شتاب به سوى آن برند.

[63] به خدا سوگند كه براى مردمى هم كه پيش از تو بوده‌اند پيامبرانى فرستاده‌ايم. ولى شيطان اعمالشان را در چشمشان بياراست. و در آن روز شيطان دوستشان خواهد بود و آنها راست عذابى دردآور.

[64] ما اين كتاب را بر تو نازل نكرده‌ايم جز براى آنكه هر چه را در آن اختلاف مى‌كنند برايشان بيان كنى. و نيز راهنما و رحمتى براى مؤمنان باشد.

[65] و خدا از آسمان باران فرستاد و زمين مرده را با آن زنده كرد. براى مردمى كه گوش شنوا دارند در اين عبرتى است.

[66] براى شما در چارپايان پندى است. از شير خالصى كه از شكمشان از ميان سرگين و خون بيرون مى‌آيد سيرابتان مى‌كنيم. شيرى كه به كام نوشندگانش گواراست.

[67] و از ميوه‌هاى نخلها و تاكها شرابى مستى‌آور و رزقى نيكو به دست مى‌آوريد، و خردمندان را در اين عبرتى است.

[68] پروردگار تو به زنبور عسل وحى كرد كه: از كوه‌ها و درختان و در بناهايى كه مى‌سازند خانه‌هايى برگزين.

[69] آنگاه از هر ثمره‌اى بخور و فرمانبردار به راه پروردگارت برو. از شكم او شرابى رنگارنگ بيرون مى‌آيد كه شفاى مردم در آن است. و صاحبان انديشه را در اين عبرتى است.

[70] خدا شما را بيافريد، آنگاه مى‌ميراند و از ميان شما كسى را به فرتوتى مى‌رساند تا هر چه را كه آموخته است از ياد ببرد، زيرا خدا دانا و تواناست.

[71] خدا روزى بعضى از شما را از بعضى ديگر افزون كرده است. پس آنان كه فزونى يافته‌اند از روزى خود به بندگان خويش نمى‌دهند تا همه در روزى يكسان شوند. آيا نعمت خدا را انكار مى‌كنيد؟

[72] خدا براى شما از ميان خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگان پديد آورد و از چيزهاى خوش و پاك روزيتان داد. آيا هنوز به باطل ايمان مى‌آورند و نعمت خدا را كفران مى‌كنند؟

[73] سواى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه ناتوانند و ياراى آن ندارند كه از آسمانها و زمين روزيشان دهند.

[74] براى خدا مثَل مزنيد، خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.

[75] خدا برده زرخريدى را مثَل مى‌زند كه هيچ قدرتى ندارد، و كسى را كه از جانب خويش رزق نيكويش داده‌ايم و در نهان و آشكارا انفاق مى‌كند. آيا اين دو برابرند؟ سپاس خاص خداست، ولى بيشترشان نادانند.

[76] و خدا مثَل دو مرد را بيان مى‌كند كه يكى لال است و توان هيچ چيز ندارد و بار دوش مولاى خود است، هر جا كه او را بفرستد هيچ فايده‌اى حاصل نمى‌كند. آيا اين مرد با آن كس كه مردم را به عدل فرمان مى‌دهد و خود بر راه راست مى‌رود برابر است؟

[77] از آن خداست نهان آسمانها و زمين. و فرارسيدن قيامت تن��ا يك چشم بر هم زدن يا نزديك‌تر از آن است. زيرا خدا بر هر كارى تواناست.

[78] خدا شما را از بطن مادرانتان بيرون آورد و هيچ نمى‌دانستيد. و برايتان چشم و گوش و دل بيافريد. شايد سپاس گوييد.

[79] آيا آن پرندگان رام‌شده در جو آسمان را نمى‌بينند؟ هيچ كس جز خدا آنها را در هوا نگاه نتواند داشت. و در اين براى مردمى كه ايمان مى‌آورند عبرتهاست.

[80] خدا خانه‌هايتان را جاى آرامشتان قرار داد و از پوست چهارپايان برايتان خيمه‌ها ساخت تا به هنگام سفر و به هنگام اقامت از حمل آنها در رنج نيفتيد. و از پشم و كرك و مويشان، تا روز قيامت برايتان اثاث خانه و اسباب زندگى ساخت.

[81] خدا براى شما از چيزهايى كه آفريده است سايه‌ها پديد آورد. و در كوه‌ها برايتان غارها ساخت. و جامه‌هايى كه شما را از گرما حفظ مى‌كند و جامه‌هايى كه در جنگ نگهدار شماست. خدا نعمتهاى خود را اينچنين بر شما تمام مى‌كند. باشد كه تسليم فرمان او شويد.

[82] اگر روى‌گردان شدند، جز اين نيست كه وظيفه تو تبليغى روشنگر است.

[83] نعمتهاى خدا را مى‌شناسند، باز هم منكر آن مى‌شوند، زيرا بيشترشان كافرانند.

[84] روزى كه از هر امتى گواهى برانگيزيم و به كافران رخصت سخن‌گفتن داده نشود و عذرشان پذيرفته نيايد.

[85] و ستمگران عذاب را بنگرند، عذابى كه هيچ تخفيف نيابد و هيچ مهلتشان ندهند.

[86] و چون مشركان آنان را كه شريك خدا مى‌ساختند، ببينند، مى‌گويند: اى پروردگار ما، اينان شريكانى هستند كه ما به جاى تو آنها را مى‌خوانديم. آنان پاسخ مى‌گويند كه شما دروغ مى‌گوييد.

[87] و در اين روز به بندگى، خويشتن را تسليم خدا كنند و آن دروغها كه مى‌بافته‌اند نابود شود.

[88] آنان كه كافر شدند و ديگران را از راه خدا بازداشتند، به كيفر فسادى كه مى‌كردند عذابى بر عذابشان خواهيم افزود.

[89] و روزى باشد كه از هر امتى شاهدى از خودشان بر خودشان برانگيزيم و تو را بياوريم تا بر آنان شهادت دهى. و ما قرآن را كه بيان‌كننده هر چيزى است و هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل كرده‌ايم.

[90] خدا به عدل و احسان و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‌دهد. و از فحشا و زشتكارى و ستم نهى مى‌كند. شما را پند مى‌دهد، باشد كه پذيراى پند شويد.

[91] چون با خدا پيمان بستيد بدان وفا كنيد و چون سوگند اكيد خورديد آن را مشكنيد، كه خدا را ضامن خويش كرده‌ايد و او مى‌داند كه چه مى‌كنيد.

[92] و همانند آن زن كه رشته‌اى را كه محكم تافته بود از هم گشود و قطعه قطعه كرد مباشيد، تا سوگندهاى خود را وسيله فريب يكديگر سازيد بدين بهانه كه گروهى بيشتر از گروه ديگر است. خدا شما را بدان مى‌آزمايد، و در روز قيامت چيزى را كه در آن اختلاف مى‌كرديد برايتان بيان مى‌كند.

[93] اگر خدا مى‌خواست، همه شما را يك امت كرده بود، ولى هر كه را بخواهد گمراه مى‌سازد و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند و از هر كارى كه مى‌كنيد بازخواست مى‌شويد.

[94] سوگندهاى خود را وسيله فريب يكديگر مسازيد تا قدمى را كه استوار ساخته‌ايد بلغزد و به سبب اعراض از راه خدا گرفتار بدى شويد و به عذابى بزرگ گرفتار آييد.

[95] پيمان خدا را به بهايى اندك مفروشيد زيرا، اگر بدانيد، آنچه در نزد خداست برايتان بهتر است.

[96] آنچه نزد شماست فنا مى‌شود و آنچه نزد خداست باقى مى‌ماند. و آنان را كه شكيبايى ورزيدند پاداشى بهتر از كردارشان خواهيم داد.

[97] هر زن و مردى كه كارى نيكو انجام دهد، اگر ايمان آورده باشد زندگى خوش و پاكيزه‌اى بدو خواهيم داد و پاداشى بهتر از كردارشان عطا خواهيم كرد.

[98] و چون قرآن بخوانى، از شيطان رجيم به خدا پناه ببر.

[99] شيطان را بر كسانى كه ايمان آورده‌اند و بر خدا توكل مى‌كنند تسلطى نيست.

[100] تسلط او تنها بر كسانى است كه دوستش مى‌دارند و به خدا شرك مى‌آورند.

[101] چون آيه‌اى را جانشين آيه ديگر كنيم، خدا بهتر مى‌داند كه چه چيز نازل كند. گفتند كه تو دروغ مى‌بافى، نه، بيشترينشان نادانند.

[102] بگو: آن را روح القدس به حق از جانب پروردگارت نازل كرده است تا مؤمنان را استوارى ارزانى دارد و مسلمانان را هدايت و بشارت باشد.

[103] مى‌دانيم كه مى‌گويند: اين قرآن را بشرى به او مى‌آموزد. زبان كسى كه به او نسبت مى‌كنند عجمى است، حال آنكه اين زبان عربى روشنى است.

[104] خدا كسانى را كه به آياتش ايمان نمى‌آورند هدايت نمى‌كند و برايشان عذابى دردآور مهياست.

[105] كسانى دروغ مى‌بافند كه به آيات خدا ايمان ندارند. اينان خود دروغگويند.

[106] كسى كه پس از ايمان به خدا كافر مى‌شود نه آنكه او را به زور واداشته‌اند تا اظهار كفر كند و حال آنكه دلش به ايمان خويش مطمئن است بل آنان كه درِ دل را به روى كفر مى‌گشايند، مورد خشم خدايند و عذابى بزرگ برايشان مهياست.

[107] و اين بدان سبب است كه اينان زندگى دنيا را بيشتر از زندگى آخرت دوست دارند و خدا مردم كافر را هدايت نمى‌كند.

[108] خدا بر دل و گوشها و چشمانشان مهر برنهاده است و خود بى‌خبرانند.

[109] به ناچار در آخرت هم از زيان‌ديدگان باشند.

[110] سپس پروردگار تو براى كسانى كه پس از آن رنجها كه ديدند، مهاجرت كردند و به جهاد رفتند و پاى فشردند، آمرزنده و مهربان است.

[111] روز قيامت هر كس به دفاع از خويش به مجادله مى‌پردازد و جزاى هر كس چنان كه حق اوست داده مى‌شود و به كسى ستم روا ندارند.

[112] خدا قريه‌اى را مثَل مى‌زند كه امن و آرام بود، روزى مردمش به فراوانى از هر جاى مى‌رسيد، اما كفران نعمت خدا كردند و خدا به كيفر اعمالشان به گرسنگى و وحشت مبتلايشان ساخت.

[113] پيامبرى از خودشان به نزدشان آمد، تكذيبش كردند؛ و عذاب، آن ستمكاران را فروگرفت.

[114] از اين چيزهاى حلال و پاكيزه كه خدا به شما روزى داده است بخوريد و اگر خدا را مى‌پرستيد شكر نعمتش را به جاى آوريد.

[115] خدا حرام كرده است بر شما مردار و خون و گوشت خوك و هر چه را جز به نام خدا ذبح كرده باشند. اما كسى كه ناچار شود هرگاه بى‌ميلى جويد و از حد نگذراند، خدا آمرزنده و مهربان است.

[116] تا بر خدا افترا بنديد، براى هر دروغ كه بر زبانتان مى‌آيد مگوييد كه اين حلال است و اين حرام. كسانى كه به خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند؛

[117] اندك بهره‌اى مى‌برند و در عوض به عذابى دردآور گرفتار مى‌آيند.

[118] و بر يهوديان آنچه را كه پيش از اين براى تو حكايت كرديم حرام كرده بوديم. ما به آنها ستم نكرده‌ايم، آنان خود به خويشتن ستم كرده‌اند.

[119] پروردگار تو براى كسانى كه از روى نادانى مرتكب كارى زشت شوند، سپس توبه كنند و به صلاح آيند، آمرزنده و مهربان است.

[120] ابراهيم بزرگوار مردى بود. به فرمان خدا بر پاى ايستاد و صاحب دين حنيف بود. و از مشركان نبود،

[121] و سپاسگزار نعمتهاى او بود، خداوندش برگزيد و به راه راست هدايت كرد.

[122] در دنيا به او نيكى عنايت كرديم و در آخرت از صالحان است.

[123] به تو نيز وحى كرديم كه: از آيين حنيف ابراهيم پيروى كن كه او از مشركان نبود.

[124] شنبه گرفتن را براى كسانى كه در آن اختلاف كرده بودند قرار داده‌اند، و پروردگار تو در روز قيامت در باره آنچه اختلاف مى‌كردند حكم خواهد كرد.

[125] مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت بخوان و با بهترين شيوه با آنان مجادله كن. زيرا پروردگار تو به كسانى كه از راه او منحرف شده‌اند آگاه‌تر است و هدايت‌يافتگان را بهتر مى‌شناسد.

[126] اگر عقوبت مى‌كنيد، چنان عقوبت كنيد كه شما را عقوبت كرده‌اند. و اگر صبر كنيد، صابران را صبر نيكوتر است.

[127] صبر كن، كه صبر تو جز به توفيق خدا نيست و بر ايشان محزون مباش و از مكرشان دلتنگى منماى،

[128] زيرا خدا با كسانى است كه مى‌پرهيزند و نيكى مى‌كنند.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud