Sayyed Jalaloddin Mojtabavi, Surah 90: The City (Al-Balad)

Surahs

[1] سوگند ياد مى‌كنم به اين شهر- مكه-.

[2] در حالى كه تو به اين شهر فرود آمده‌اى- تو در آن اقامت دارى و زيست مى‌كنى-.

[3] و سوگند به پدرى [بزرگ‌]- ابراهيم

[4] هر آينه آدمى را در سختى و رنج آفريده‌ايم.

[5] آيا مى‌پندارد كه هرگز هيچ كس بر او توانا نيست- كه سركشى و نافرمانى مى‌كند-؟

[6] گويد: مالى فراوان را نابود كردم- در دشمنى با پيامبر

[7] آيا مى‌پندارد كه هيچ كس او را نمى‌بيند؟!

[8] آيا براى او دو چشم نساخته‌ايم- كه بدان مى‌بيند-؟

[9] و زبانى- كه بدان سخن مى‌گويد- و دو لب- كه دهان او را مى‌پوشاند و در سخن گفتن و خوردن و آشاميدن بدو كمك مى‌كند-؟

[10] و او را دو راه- خير و شر- ننموديم؟

[11] پس به آن گريوه- گردنه يا راه سخت و دشوار در كوه مراد راه خير است كه برخى از مصاديق مهمّ آن در آيات بعد مى‌آيد- در نيامد.

[12] و تو چه دانى كه آن گريوه چيست؟

[13] آزادكردن گردنى- يعنى بنده‌اى-

[14] يا طعام‌دادن در روز گرسنگى- كمبود غذا-،

[15] به يتيمى خويشاوند،

[16] يا به بينوايى خاكنشين

[17] وانگهى از كسانى باشد كه ايمان آورده‌اند و يكديگر را به شكيبايى- پايدارى بر ايمان- اندرز مى‌دهند و به مهربانى و بخشايش سفارش مى‌كنند.

[18] آنان خجستگان و سعادتمندانند.

[19] و كسانى كه به آيات ما كافر شدند، آنان شومان و بدبختانند

[20] كه بر آنهاست آتشى فراگير و پوشنده- آتش دوزخ كه در آن روزنى نيست و همه را در خود فرومى‌پوشد-.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud