💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.mojtabavi › 44 captured on 2024-08-25 at 01:55:25. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] حاميم.
[2] سوگند به اين كتاب روشن و روشنگر.
[3] همانا آن را در شبى با بركت فرو فرستاديم كه ما [هماره] بيمكننده بودهايم.
[4] در آن شب هر كار استوارى جدا كرده و بازنموده شود- از اجمال به تفصيل درمىآيد-،
[5] فرمانى از نزد ماست كه ما [هماره] فرستنده [پيامبران] بودهايم
[6] از روى بخشايشى از پروردگارت، كه اوست شنوا و دانا
[7] همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، اگر بىگمان باور داريد.
[8] هيچ خدايى جز او نيست، زنده مىكند و مىميراند، پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.
[9] [كافران اين را باور ندارند،] بلكه آنها در شك و ترديد سرگرم بازىاند.
[10] پس روزى را چشم مىدار كه آسمان دودى آشكار بياورد،
[11] كه مردم را فروگيرد [گويند:] اين است عذاب دردناك
[12] پروردگارا، اين عذاب را از ما بردار كه ما ايمان آرندهايم.
[13] كجا و چگونه آنان را پندگرفتن باشد؟ و حال آنكه ايشان را پيامبرى آشكار و روشنگر آمد،
[14] آنگاه از او روى گرداندند و گفتند: آموختهاى است ديوانه.
[15] [اينك] ما عذاب را اندكى- زمانى اندك- برمىداريم، [ولى] شما [به كفر] بازمىگرديد.
[16] روزى كه [كافران را] سخت فروگيريم، كه ما كينستانيم.
[17] و هر آينه پيش از آنان قوم فرعون را آزموديم، و ايشان را پيامبرى بزرگوار آمد،
[18] [به اين] كه بندگان خدا- بنى اسرائيل- را به من سپاريد، كه من شما را پيامبرى امينم،
[19] و بر خدا سركشى و گردنفرازى مكنيد، كه من شما را حجتى روشن- همچون عصا و يد بيضا- آوردهام.
[20] و همانا به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مىبرم از اينكه سنگسارم كنيد- يا دشنامم دهيد-.
[21] و اگر به من نمىگرويد، از من كناره گيريد- مرا ميازاريد يا مانع گرويدن مردم مشويد-.
[22] آنگاه پروردگار خويش را بخواند كه اينها قومى بزهكارند.
[23] پس [به او گفتيم:] بندگان من- يعنى بنى اسرائيل- را شب هنگام بيرون بَر همانا [فرعون و پيروان او] از پى شما خواهند آمد.
[24] و دريا را آرام- ساكن و راهى خشك- پشت سر بگذار همانا آنها- قوم فرعون- لشكرى غرقشدنىاند.
[25] چه بسيار باغها و چشمهها كه بگذاشتند،
[26] و كشتزارها و جايهاى نيكو و آراسته،
[27] و نعمتها و آسايشى كه در آن برخوردار بودند.
[28] اينچنين [بود سرگذشتشان]، و آنها را به قومى ديگر- بنى اسرائيل- ميراث داديم.
[29] پس آسمان و زمين بر آنان نگريست، و مهلت هم نيافتند.
[30] و هر آينه فرزندان اسرائيل را از عذاب خواركننده رهانيديم،
[31] از فرعون، كه او برترىجوى و سركشى از گزافكاران بود.
[32] و هر آينه آنان را از روى دانش بر جهانيان- مردم زمانه- برگزيديم.
[33] و ايشان را از نشانهها آنچه در آن آزمايشى هويدا بود، بداديم.
[34] هر آينه اينان- كافران مكه- مى گويند:
[35] آن- سرانجام كار- جز همين مرگ نخستين ما نيست و ما [از گور] برانگيخته نمىشويم
[36] پس اگر راست مىگوييد پدران ما را بازآريد.
[37] آيا اينها بهترند يا قوم تُبّع و كسانى كه پيش از آنان بودند- مانند قوم عاد و ثمود و فرعونيان-؟ همه را هلاك كرديم، زيرا كه آنها بزهكار بودند.
[38] و ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست به بازى نيافريديم
[39] آن دو را جز بحق نيافريديم، ولى بيشترشان نمىدانند.
[40] همانا روز جدايى- جدايى ميان حق و باطل و مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار، يا روز داورى قيامت- وعده گاه همه آنان است.
[41] روزى كه هيچ دوستى براى دوست خود سودى ندارد و به كار نيايد- و عذاب را از او دفع نكند-، و نه آنها يارى شوند،
[42] مگر كسى كه خداى بر او رحمت آرد، كه اوست تواناى بىهمتا و مهربان.
[43] همانا درخت زقوم،
[44] خوردنى بزهمند است،
[45] مانند مس و روى گداخته است كه در شكمها مىجوشد،
[46] همچون جوشيدن آب جوشان.
[47] [فرشتگان را ندا آيد:] بگيريدش و به سختى و خوارى به ميان دوزخش بكشيد،
[48] سپس بر فراز سرش از عذاب آب جوشان فرو ريزيد،
[49] بچش، كه تو همان توانمند بزرگوارى
[50] اين همان است كه به آن شك مىكرديد.
[51] همانا پرهيزگاران در جايگاهى امن و بىبيم باشند،
[52] در بوستانها و چشمه سارها،
[53] از جامههاى پرنيان نازك و ستبر مىپوشند، روياروى هم [مىنشينند].
[54] اينچنين [است حالشان]، و ايشان را حوران فراخ چشم به همسرى دهيم.
[55] در آنجا هر ميوهاى بخواهند فراخوانند، در ايمنى [از زيان و آوال آن].
[56] آنجا مرگ را نچشند مگر همان مرگ نخستين- كه در دنيا چشيدهاند- و [خداوند] ايشان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است،
[57] از روى بخششى از پروردگار تو، اين است پيروزى و كاميابى بزرگ.
[58] پس جز اين نيست كه ما آن قرآن را به زبان تو آسان ساختيم، باشد كه ياد كنند و پند گيرند.
[59] پس منتظر باش كه آنان نيز منتظرند.