💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ghomshei › 75 captured on 2024-08-25 at 01:45:02. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] چنین نیست (که کافران پنداشتند) قسم به روز (بزرگ) قیامت.
[2] و قسم به نفس پر حسرت و ملامت (یعنی نفس انسان که در قیامت خود را بر تقصیر و گناه بسیار ملامت کند و حسرت خورد). [جواب قسم محذوف است، یعنی به اینها سوگند میخورم که آدمیان را در روز قیامت برخواهم انگیخت. (م) ژ)]
[3] آیا آدمی پندارد که ما دیگر ابدا استخوانهای (پوسیده) او را باز جمع نمیکنیم؟
[4] بلی (استخوانهای او را جمع میکنیم) در حالی که ما قادریم که سرانگشتان او را هم منظم درست گردانیم.
[5] بلکه انسان میخواهد آنچه (از عمرش) در پیش است همه را به فجور و هوای نفس گذراند.
[6] (که دایم با شک و انکار) میپرسد کی روز قیامت (و حساب) خواهد بود؟
[7] (بگو) روزی که چشمهای خلقان (از وحشت و هول) خیره بماند.
[8] و ماه تابان تاریک شود.
[9] و میان خورشید و ماه جمع گردد (و هر دو بینور شوند).
[10] در آن روز انسان گوید: (ای وای از سختی عذاب) کجا مفرّ و پناهی خواهد بود؟
[11] هرگز مفرّ و پناهگاهی نیست.
[12] آن روز جز درگاه خدا آرامگاهی هیچ نیست.
[13] آن روز آدمی به (نتیجه) هر نیک و بدی که در مقدّم و مؤخّر عمر کرده آگاه خواهد شد.
[14] بلکه انسان خود بر (نیک و بد) خویش به خوبی بیناست.
[15] هر چند (پردههای) عذر (بر چشم بصیرت) خود بیفکند.
[16] (ای رسول در حال وحی) با شتاب و عجله زبان به قرائت قرآن مگشای.
[17] که ما خود قرآن را مجموع و محفوظ داشته و بر تو فرا خوانیم.
[18] و آنگاه که بر خواندیم تو پیرو قرآن آن باش.
[19] پس از آن بر ماست که (حقایق) آن را بر تو بیان کنیم.
[20] هرگز، بلکه شما (کافران لجوج) تمام دنیای نقد عاجل را دوست دارید.
[21] و به کلی کار آخرت را واگذارید.
[22] آن روز رخسار طایفهای (از شادی) بر افروخته و نورانی است.
[23] و به چشم قلب جمال حق را مشاهده میکنند.
[24] و رخسار گروهی دیگر عبوس و غمگین است.
[25] که میدانند حادثه ناگواری در پیش است که پشت آنها را میشکند.
[26] چنین نیست (که منکران قیامت پنداشتند. باش تا) آن گاه که جانشان به گلو رسد.
[27] و (اهلش) گویند: کیست که چاره درد این بیمار تواند کرد؟
[28] و بیمار خود یقین به مفارقت از دنیا کند (که ملک موت را به چشم ببیند).
[29] و ساقهای پا (از شدت غم عقبی و حسرت دنیا) به هم در پیچد.
[30] در آن روز خلق را به سوی خدا خواهند کشید.
[31] پس (آن روز وای بر آن که چون ابو جهل) حق را تصدیق نکرد و نماز (و طاعتش) بجا نیاورد.
[32] بلکه (خدا را) تکذیب کرد و (از حکمش) رو بگردانید.
[33] و آن گاه با تکبر و نخوت به سوی اهل خویش روی آورد.
[34] (به وی خطاب شود) وای (بر زندگی) و (صد) وای بر (مرگ) تو.
[35] پس (از مرگ هم) وای (بر برزخ) و (صد) وای بر (روز محشر) تو.
[36] آیا آدمی میپندارد که او را مهمل (از تکلیف و ثواب و عقاب) گذارند (و غرضی در خلقتش منظور ندارند).
[37] آیا آدمی قطره آب نطفه نبود که (در رحم) ریزند؟
[38] و پس از نطفه خون بسته شد و آن گاه (خدایش به این صورت زیبای حیرت انگیز) آفرید و آراسته ساخت.
[39] پس آن گاه از او دو صنف نر و ماده پدید آورد.
[40] آیا چنین خدای (با قدرت و حکمت) باز نتواند مردگان را زنده گرداند؟