💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ghomshei › 51 captured on 2024-08-25 at 01:44:18. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Mahdi Elahi Ghomshei, Surah 51: The Winnowing Winds (Adh-Dhaariyat)

Surahs

[1] قسم به نفس بادهای عالم که (به امر حق بذرافشانی کنند و تخم نباتات را به هر جا) نیکو بپرا کنند.

[2] قسم به ابرها که بار سنگین (باران را به امر حق) به دوش گیرند (تا به هر جا مأمورند فرو بارند).

[3] قسم به کشتی‌ها که آسان (به روی آب) روان شوند.

[4] قسم به فرشتگان که کار جهانیان را (به اذن خدا) قسمت کنند.

[5] قسم به اینان که آنچه شما را وعده دادند همه صدق و حقیقت است.

[6] و البته جزای اعمال، روزی واقع خواهد گردید.

[7] قسم به آسمان که در آن راههای بسیار است.

[8] که شما (مردم نادان) در اختلاف سخن باز ماندید (و حقیقت قرآن و رسول حق را نیافته شعر و سحر و ساحرش خواندید).

[9] از این قرآن هر که را شایسته فهم آن نبود هم آخر روگردان کنند.

[10] کشته باد و نابود آنان که دروغ بندند (و قرآن را سحر و فسانه برخوانند).

[11] آنان که در ضلالت و غفلت زیستند.

[12] باز می‌پرسند که پس این روز جزاکی خواهد بود؟

[13] آن روز خواهد بود که آنها را به آتش بسوزانند و معذّب کنند.

[14] (و خطاب قهر کنند که) اینک بچشید کیفر خود را، این همان عذابی است که خود به تعجیل می‌خواستید.

[15] (آن روز) متقیان همه در بهشت و بر لب چشمه‌های آب غنوده‌اند.

[16] همان نعمتها که خدایشان به آنها عطا کند فراگیرند چرا که پیش از آن مردمی نیکوکار بودند.

[17] از شب اندکی را خواب می‌کردند.

[18] و سحرگاهان از درگاه خدا طلب آمرزش و مغفرت می‌کردند.

[19] و در اموالشان بر فقیر سائل و محروم حقّی منظور می‌داشتند.

[20] و (بدانید که) در روی زمین برای اهل یقین ادله‌ای (از قدرت الهی) پدیدار است.

[21] و هم در نفوس خود شما مردم، آیا نمی‌نگرید؟

[22] و روزی شما با همه وعده‌ها که به شما می‌دهند در آسمان است.

[23] پس به خدای آسمان و زمین قسم که این (وعده و رزق مقدّر) به مانند تکلّمی که با یکدیگر می‌کنید حقّ و حقیقت است.

[24] آیا حکایت مهمانان گرامی ابراهیم (فرشتگان) به تو رسیده است؟

[25] هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند و او جواب سلام گفت و فرمود که شما مردمی ناشناس می‌باشید.

[26] آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.

[27] غذا را نزد آنها گذارد (آنها توجهی به غذا نکردند) ابراهیم گفت: شما غذا تناول نمی‌کنید؟

[28] آن گاه (از اینکه بی‌اجازه بر او وارد شده و غذا هم نخوردند) سخت از آنها بیم و اندیشه کرد، آن فرشتگان گفتند: هیچ مترس، و او را به پسری دانا (یعنی اسحاق) بشارت دادند.

[29] در آن حال زن ابراهیم (ساره) با فریاد شادمانی روی به آنها آورد و (از شوق) سیلی به صورت زد و گفت: (ای عجب) من زنی پیر و نازا هستم (چگونه پسری توانم زایید).

[30] فرشتگان گفتند: خدای تو چنین فرموده که او به مصالح خلق آگاه و (به حال بندگان) داناست.

[31] ابراهیم گفت: ای رسولان حق، باز گویید که شما برای چه کار مأمورید؟

[32] گفتند: ما بر قوم بدکاری فرستاده شده‌ایم (یعنی قوم لوط).

[33] تا بر سر آنها از گل سنگباران کنیم.

[34] که آن سنگها نزد پروردگار تو معیّن و نشاندار برای ستمکاران است.

[35] پس، از اهل ایمان هر که بود از آن دیار خارج کردیم.

[36] و در همه آن دیار جز یک خانه (لوط) دیگر مسلم خداپرست نیافتیم.

[37] و در آن دیار (که ویران کردیم) برای آنان که از عذاب دردناک (قهر خدا) می‌ترسند آیت عبرتی واگذاردیم.

[38] و نیز در (رسالت) موسی (آیت عبرت است) که با معجزه روشن به سوی فرعونیانش فرستادیم.

[39] و فرعون به غرور ملک و قدرت (از طاعت حق) سرکشید و گفت که موسی ساحر یا دیوانه است.

[40] ما هم او را با همه سپاهش (به قهر) گرفتیم و به دریا انداختیم که در خور هر نکوهش و ملامت بود.

[41] و نیز در قوم عاد که بر هلاکشان تندباد خزان فرستادیم (عبرت خلق است).

[42] که آن باد هلاک به چیزی نمی‌گذشت جز آنکه آن را مانند استخوان پوسیده می‌گردانید.

[43] و هم در قوم ثمود (بر خلق عبرتی است) که به آنان گفته شد: اینک گرم تعیّش و تمتّع (حیوانی) باشید تا هنگام معیّن (که وعده انتقام حق فرا می‌رسد).

[44] آنها هم از فرمان خدای خود سرکشیدند پس آنها را صاعقه آتش درگرفت در حالی که (هلاک خویش را) به چشم مشاهده می‌کردند.

[45] در حالی که نه هیچ توانایی برخاستن (و گریختن) داشتند و نه هیچ یار و مددکاری یافتند.

[46] و پیش از این اقوام هم قوم نوح را هلاک کردیم که مردمی فاسق و نابکار بودند.

[47] و کاخ رفیع آسمان را ما به قدرت خود برافراشتیم و ماییم که مقتدریم.

[48] و زمین را بگستردیم و چه نیکو مهدی بگستردیم.

[49] و از هر چیزی دو نوع (نر و ماده) بیافریدیم تا مگر متذکر (حکمت خدا) شوید.

[50] باری، به درگاه خدا گریزید، که من از جانب او با بیانی روشن شما را می‌ترسانم.

[51] و هرگز با خدای یکتا خدایی دیگر نپرستید که من از جانب او با بیانی روشن شما را می‌ترسانم.

[52] همچنان (که تو را ای رسول تکذیب کردند) هیچ رسولی بر امم پیشین نیامد جز آنکه (او را تکذیب کرده و) گفتند: او ساحر یا دیوانه است.

[53] آیا بر این تکذیب، مردم اعصار به یکدیگر سفارش کرده‌اند؟ (یا نه؟) بلکه این مردم (همه بالذّات) گروهی سرکش و نافرمانند.

[54] پس (تو هم ای رسول ما) از این مردم کافر روی بگردان که (اتمام حجّت کردی و) دیگر هیچ در خور نکوهش و ملامت نیستی.

[55] و (امّت را) تذکّر و پند می‌ده که پند و تذکّر (اگر کافران را نفع ندهد) مؤمنان را سودمند افتد.

[56] و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند.

[57] من از (خلق) آنها رزق و طعام (و هیچ گونه سودی) بر خود نخواستم.

[58] همانا روزی بخشنده خلق تنها خداست که صاحب قوّت و قدرت ابدی است.

[59] پس این ستمکاران را هم گناهی و کیفری مانند اصحاب و امثالشان (از امم پیشین) خواهد بود، باری آن را به عجله از من نخواهند (و به مهلتی که دادیم مغرور نشوند البتّه روز انتقامشان می‌رسد).

[60] پس (آن گاه که زمان کیفر فرا رسید) وای بر آنان که کافر شدند از آن روز سختی که (رسولان) به آنها وعده می‌دهند (که در دنیا به قتل و اسارت و در عقبی به قهر و عقوبت محکومند).

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud