💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ghomshei › 15 captured on 2024-08-25 at 01:43:31. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Mahdi Elahi Ghomshei, Surah 15: The Rock (Al-Hijr)

Surahs

[1] الر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول است) این است آیات کتاب خدا و قرآنی که (راه حق و باطل را) روشن و آشکار می‌گرداند.

[2] کافران (چون چشم حقیقت بین بگشایند) ای بسا آرزو کنند که کاش مسلم و خداپرست بودند.

[3] (ای رسول ما) این کافران (لجوج) را واگذار تا به خورد و خواب طبیعت و لذات حیوانی سرگرم باشند و آمال و اوهام دنیوی آنان را غافل گرداند، پس (نتیجه این کامرانی بیهوده را) به زودی خواهند یافت.

[4] و ما هیچ ملک و ملتی را هلاک نکردیم جز به هنگامی معین.

[5] هیچ قومی از اجل خود (از آنچه در علم حق معین است یک لحظه) پس و پیش نخواهند افتاد.

[6] و کافران گفتند: ای کسی که (مدعی آنی که) قرآن از جانب خدا بر تو نازل شده تو (به عقیده ما) محققا دیوانه‌ای.

[7] اگر راست می‌گویی (و بر تو فرشتگان خدا نازل می‌شوند) چرا فرشتگان را نزد ما نمی‌آری؟

[8] ما فرشتگان را جز به حق (و حکمت و مصلحت) نمی‌فرستیم، و آن گاه که بفرستیم دیگر کافران مهلتی نخواهند یافت.

[9] البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محققا محفوظ خواهیم داشت.

[10] و ما پیش از تو هم رسولانی بر امم سالفه فرستادیم.

[11] و هیچ رسولی بر آن مردم نمی‌آمد جز آنکه به استهزای او می‌پرداختند.

[12] این گونه ما قرآن را (روشن) در دل زشتکاران وارد سازیم،

[13] لیکن به آن ایمان نمی‌آورند، و البته عادت امم سابقه هم (مانند امت تو بر همین انکار و استهزا نسبت به رسولان و کتب آسمانی) گذشت.

[14] و اگر ما بر این کافران امتت دری از آسمان بگشاییم تا دائم بر آسمانها عروج (یا فرشتگان بر آنها نزول) کنند،

[15] باز هم خواهند گفت: چشمان ما را فرو بسته‌اند، بلکه در ما سحر و جادویی به کار برده‌اند.

[16] و همانا ما در آسمان کاخهای بلند برافراشتیم و بر چشم بینایان عالم آن کاخها را به زیب و زیور بیاراستیم.

[17] و آن را از (دستبرد) هر شیطان مردودی محفوظ داشتیم.

[18] لیکن هر شیطانی برای سرقت سمع (یعنی برای دزدیدن و دریافتن سخن فرشتگان عالم بالا) به آسمان نزدیک شود تیر شهاب و شعله آسمانی او را تعقیب کند.

[19] و زمین را هم ما بگستردیم و در آن کوههای عظیم بر نهادیم و در آن از هر گیاه و هر نبات مناسب و موافق حکمت و عنایت برویانیدیم.

[20] و در این زمین هم لوازم معاش و زندگانی شما را مهیا کردیم و هم بر سایر حیوانات که شما به آنها روزی نمی‌دهید قوت و غذا فراهم ساختیم.

[21] و هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معین (که مصلحت است) فرو نمی‌فرستیم.

[22] و ما بادهای باردار کننده (رحم طبیعت) را فرستادیم، آن‌گاه باران را از آسمان فرود آوردیم تا به آن آب، شما را سیراب گردانیدیم و گر نه شما نمی‌توانستید آبهایی (برای وقت حاجت خود در هر جای زمین از کوه و دره و بیابان و صحرا) منبع ساخته و جاری سازید.

[23] و محققا ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم و وارث (همه خلق که فانی می‌شوند) ما هستیم.

[24] و البته ما به همه گذشتگان و آیندگان شما آگاهی کامل داریم.

[25] و البته خدای تو همه خلایق را در قیامت محشور خواهد کرد، که کار او از روی علم و حکمت است.

[26] و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم.

[27] و طایفه دیوان را پیشتر از آتش گدازنده، خلق کردیم.

[28] و (یاد آر) آن گاه که پروردگارت به فرشتگان عالم اظهار فرمود که من بشری از ماده گل و لای کهنه متغیر، خلق خواهم کرد.

[29] پس چون آن (عنصر) را معتدل بیارایم و در آن از روح خویش بدمم همه (از جهت حرمت و عظمت آن روح الهی) بر او سجده کنید.

[30] پس همه فرشتگان سجده کردند.

[31] مگر ابلیس که از همراهی با سجده کنندگان امتناع ورزید.

[32] خدا فرمود که ای شیطان، برای چه تو با ساجدان عالم سر فرود نیاوردی؟

[33] شیطان پاسخ داد که من هرگز به بشری که از گل و لای کهنه متغیر خلقت کرده‌ای سجده نخواهم کرد.

[34] خدا هم (به او قهر و عتاب) فرمود که از صف ساجدان (و از بهشت مطیعان) خارج شود که تو رانده درگاه ما شدی.

[35] و لعنت ما تا روز جزا بر تو محقق و حتمی گردید.

[36] شیطان از خدا درخواست کرد که پروردگارا، پس مرا تا روز قیامت که خلق مبعوث می‌شوند مهلت و طول عمر عطا فرما.

[37] خدا فرمود: آری تو را مهلت خواهد بود.

[38] تا به وقت معین و روز معلوم (شاید مرا تا قیامت یا نفخه صور اول یا ظهور دولت ولی عصر یا ظهور حکومت عقل انسان بر نفس و هوای او باشد).

[39] شیطان گفت: خدایا، چنانکه مرا به گمراهی و هلاکت کشاندی من نیز در زمین (هر باطلی را) در نظر فرزندان آدم جلوه می‌دهم (تا از یاد تو غافل شوند) و همه آنها را به گمراهی و هلاکت خواهم کشاند.

[40] به جز بندگان پاک و برگزیده تو را.

[41] خدا فرمود: همین (اخلاص و پاکی سریرت) راه مستقیم به (درگاه رضای) من است.

[42] و هرگز تو را بر بندگان (برگزیده) من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند.

[43] و البته وعده‌گاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش دوزخ خواهد بود.

[44] که آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دسته‌ای از گمراهان معین گردیده است.

[45] البته اهل تقوا در باغها و نهرهای جاری خواهند بود.

[46] (به آنها خطاب شود که) شما با درود و سلام و با کمال ایمنی و احترام به بهشت ابد وارد شوید.

[47] و ما آیینه دلهای پاک آنها را از کدورت کینه و حسد و هر خلق ناپسند به کلی پاک و پاکیزه ساختیم و همه برادروار روبروی یکدیگر بر تختهای عزت بنشینند.

[48] در حالتی که هیچ رنج و زحمت در آنجا به آنها نرسد و هرگز از آن بهشت ابد بیرونشان نکنند.

[49] (ای رسول ما) بندگان مرا آگاه ساز که من بسیار آمرزنده و مهربانم.

[50] و نیز عذاب من بسیار سخت و دردناک است.

[51] و هم بندگانم را از حکایت (فرشتگان) مهمانان ابراهیم آگاه ساز.

[52] که چون آن مهمانان بر ابراهیم وارد شدند و بر او سلام دادند ابراهیم (مضطرب شده) گفت: ما از شما (که بدون اذن و بی‌موقع بر ما در آمدید) بیمناکیم.

[53] فرشتگان گفتند: هیچ مترس که ما آمده‌ایم تو را به پسری دانا بشارت دهیم.

[54] ابراهیم گفت: آیا مرا در این سن پیری مژده فرزند می‌دهید؟ نشانه این مژده چیست؟

[55] گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.

[56] ابراهیم گفت: به جز مردم گمراه چه کسی از لطف خدای خود نومید می‌شود؟

[57] آن گاه ابراهیم پرسش کرد که ای رسولان حق، باز گویید که بر چه کار مبعوث شده‌اید؟

[58] فرشتگان پاسخ دادند که ما بر هلاک قومی زشتکار فرستاده شده‌ایم.

[59] (که آن قوم مجرم لوطند که به جرم عمل بد هلاک شوند) مگر اهل بیت لوط که همه آنها را از بلا نجات خواهیم داد.

[60] جز زن لوط که آن هم (چون با بدان همدست است) چنین مقرر داشتیم که از بازماندگان باشد (و با زشتکاران هلاک شود).

[61] و چون فرشتگان بر لوط و خانواده او وارد شدند.

[62] لوط با فرشتگان گفت: شما اشخاصی نا آشنایید!

[63] فرشتگان پاسخ دادند که ما بر انجام چیزی (یعنی وعده عذاب) که قومت در آن به شک و انکار بودند فرستاده شدیم.

[64] و به حق و راستی به سوی تو آمده‌ایم و آنچه گوییم صدق محض است.

[65] پس تو ای لوط، خانواده‌ات را در پاسی از شب از این دیار بیرون بر و خود از پی آنان روانه شو و هیچ یک از شما باز پس ننگرد بلکه بدان سو که مأمورید به سرعت روان شوید.

[66] و بر او این فرمان را وحی کردیم که قومت تا آخرین افراد، صبحگاه هلاک می‌شوند.

[67] و (در آن شب که فرشتگان به شکل جوانهای زیبا به خانه لوط در آمدند) قوم لوط آگاه شده خوشحال (به خیال کامرانی به خانه او) آمدند.

[68] لوط به قوم خود گفت: این جوانان در منزل من مهمانند، مرا شرمسار مکنید.

[69] و از خدا بترسید و مرا خجل مگردانید.

[70] قوم گفتند: مگر ما تو را از (میزبانی و حمایت) عالمیان منع نکردیم؟

[71] لوط به قوم خود گفت: من این دخترانم را به نکاح شما می‌دهم تا اگر خیال عملی دارید انجام دهید.

[72] (ای محمد) به جان تو قسم که این مردم دنیا همیشه مست شهوات نفسانی و به حیرت و غفلت و گمراهی خواهند بود.

[73] باری، قوم لوط هنگام طلوع آفتاب به صیحه آسمانی همه هلاک شدند.

[74] و شهر و دیار آنها را زیر و زبر ساخته و آن قوم را سنگباران عذاب کردیم.

[75] و در این عذاب هوشمندان را عبرت و بصیرت بسیار است.

[76] و این ویرانه اکنون بر سر راهی است بر قرار.

[77] همانا در این عقوبت بدکاران عالم، اهل ایمان را آیت و عبرتی است.

[78] و اهل شهر ایکه (قوم شعیب) هم بسیار مردم ستمکاری بودند.

[79] آنها را نیز به کیفر رسانیدیم، و این هر دو شهر (یعنی شهر سدوم و ایکه یا مدین که دیار قوم لوط و شعیب بود، برای اهل اعتبار) بر رهگذری آشکار قرار دارند.

[80] و اصحاب حجر (قوم صالح) هم رسولان را به کلی تکذیب کردند.

[81] و از آیاتی که ما بر آنان فرستادیم رو گردانیدند.

[82] و در کوهها منزل می‌ساختند تا از خطر ایمن باشند.

[83] پس صبحگاهی صیحه عذاب (قهر ما) همه آنها را نابود کرد.

[84] و به فراز کوه با همه ذخائر و ثروت از هلاک ایمن نگردیدند.

[85] و ما آسمانها و زمین و هر چه را که در بین آنهاست جز به حق (و برای مقصودی صحیح و حکمتی بزرگ) خلق نکرده‌ایم، و البته ساعت قیامت (که غرض و مقصود اصلی خلقت شماست) خواهد آمد، اکنون تو (ای رسول ما، از این منکران) نیکو در گذر (یعنی با خلق خوش آنها را به حق دعوت کن و اگر نپذیرند دلتنگ مباش).

[86] محققا پروردگار تو آفریننده دانایی است (که بی‌مقصود خلق را نیافریده، البته هر کسی به نتیجه عملش خواهد رسید).

[87] (ای محمد) همانا هفت آیت با ثنا (و دعا که قسمت بین خدا و عبد شده و در هر نماز دو بار خوانده می‌شود، یعنی سوره حمد) و این قرآن با عظمت را بر تو فرستادیم.

[88] توبه این ناقابل متاع دنیوی که به طایفه‌ای از مردم کافر دادیم البته چشم مدوز و بر اینان اندوه مخور و اهل ایمان را زیر پر و بال خود گیر (و با کمال حسن خلق بپروران).

[89] و بگو: من همان رسولم که برای اندرز و ترسانیدن (خلق از عذاب قهر خدا) با دلیلی روشن آمده‌ام.

[90] آن گونه عذابی که بر کسانی که آیات خدا را قسمت کردند (یعنی یهود و نصاری) نازل نمودیم.

[91] آنان که قرآن را (به میل خود و غرض فاسد خویش) جزء جزء و پاره پاره کردند (بعضی را قبول و بعضی را رد کردند).

[92] قسم به خدای تو که از همه آنها سخت مؤاخذه خواهیم کرد.

[93] از آنچه می‌کرده‌اند.

[94] پس تو آشکارا آنچه مأموری (به خلق) برسان و از مشرکان روی بگردان.

[95] همانا ما تو را از شر استهزا کنندگان محفوظ نمودیم.

[96] آنان که با خدای یکتا خدایی دیگر قرار دهند، پس به زودی خواهند دانست.

[97] و ما محققا می‌دانیم که تو از آنچه امت (در طعنه و تکذیب تو) می‌گویند سخت دلتنگ می‌شوی.

[98] پس به ذکر اوصاف کمال پروردگارت تسبیح گو و از نمازگزاران باش (تا به یاد خدا شاد خاطر شوی).

[99] و دایم به پرستش خدای خود مشغول باش تا یقین (ساعت مرگ و هنگام لقای ما) بر تو فرا رسد.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud