💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.bahrampour › 50 captured on 2024-08-25 at 01:39:58. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] قاف. سوگند به قرآن مجيد [كه اين پيامبر، راستگو و رستاخيز حق است]
[2] بلكه از اين كه هشدار دهندهاى از خودشان به سوى آنها آمد تعجب كردند و كافران گفتند: اين چيز عجيبى است
[3] آيا وقتى كه مرديم و خاك شديم [زنده مىشويم]؟ اين بازگشتى بعيد است
[4] قطعا ما مىدانيم كه زمين از اجسادشان چه مىكاهد، و پيش ما كتابى است كه [همه چيز در آن] محفوظ است
[5] [نه،] بلكه حقيقت را وقتى برايشان آمد دروغ خواندند، پس آنها در وضعى سر در گم قرار دارند
[6] آيا به آسمان بالاى سرشان نظر نكردهاند كه آن را چگونه بنا كرده و [با ستارگان] زينتش دادهايم كه هيچ گونه خلل و شكافى در آن نيست
[7] و زمين را گسترديم و در آن كوههاى استوار افكنديم و در آن از هر نوع گياهان خرّم رويانديم
[8] تا مايه بصيرت و يادآورى براى هر بندهى توبه كار باشد
[9] و از آسمان آبى پربركت نازل كرديم و به وسيله آن، باغها و حبوبات درو كردنى را رويانديم
[10] و نخلهاى بلند با خوشههاى بر هم چيده [رويانديم]
[11] تا روزى بندگان باشد، و با آن [آب] سرزمين مرده را زنده كرديم. خروج [از قبرها] نيز چنين است
[12] پيش از ايشان قوم نوح و اهل رسّ و ثمود [پيامبران را] تكذيب كردند
[13] و عاد و فرعون و برادران لوط
[14] و اهل ايكه (قوم شعيب) و قوم تبّع همگى فرستادگان را تكذيب نمودند و در نتيجه وعدهى [عذاب] من تحقق يافت
[15] پس آيا در آفرينش نخستين درمانده شديم [كه دوباره نتوانيم بيافرينيم؟] بلكه آنها [با اين همه دلايل] باز در آفرينش جديد در شكاند
[16] و همانا ما انسان را آفريديم، و مىدانيم كه نفس او چه وسوسهاى به او مىكند، و ما از رشته رگها به او نزديكتريم
[17] آن دم كه دو [فرشته] دريافت كننده، [اعمال او را] دريافت مىكنند كه از راست و چپ [در كمين] نشستهاند
[18] هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اين كه مراقبى آماده نزد اوست
[19] و [سر انجام] سكرات مرگ به حق بيايد [و به او گفته شود:] اين همان است كه از آن مىگريختى
[20] و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]
[21] و هر كسى همراه يك مأمور سوق دهنده و يك شاهد بيايد
[22] [گفته شود:] واقعا كه از اين [روز] در غفلت بودى، اينك از تو پردهات را برداشتيم پس ديدهات امروز تيزبين است
[23] و [فرشته] همراه او گويد: اين [نامه اعمال او] نزد من حاضر است
[24] [به آن دو فرشته خطاب شود:] هر كفر پيشه ستيزهگر را در جهنم افكنيد
[25] منع كنندهى خير و متجاوز شكّاك را
[26] آن كه با خداوند، خداى ديگرى نهاد، پس در عذاب شديدش بيفكنيد
[27] [شيطان] همدم وى گويد: [اى] پروردگار ما! من او را به سركشى وانداشتم، ليكن او خود در ضلالتى دور بود
[28] [خداوند] فرمايد: در پيشگاه من جدال نكنيد، كه من از پيش هشدارتان داده بودم
[29] سخن [وعدهى عذاب] نزد من تغيير نيابد و من بر بندگان هيچ ستم نكنم
[30] آن روز به جهنم گوييم: آيا پر شدى؟ و گويد: آيا افزون [بر اين] هم هست
[31] و بهشت براى پرهيزگاران نزديك آورده شود و دور نباشد
[32] [و به آنها گفته شود:] اين است آنچه نويد داده مىشديد، براى هر توبه كار نگهدارنده [ى حدود خدا]
[33] آن كه در نهان از خداى بخشاينده ترسيد و با قلبى مطيع و رام پيش آمد
[34] به سلامت وارد [بهشت] شويد كه اين، روز جاودانگى است
[35] برايشان هر چه بخواهند در آن جا موجود است و نزد ما بيشتر نيز هست. ستم كننده، ظلم پيشه. عبيد جمع عبد: بندگان. نقول: مىگوييم. امتلأت: پر شدى. هل من مزيد: آيا افزون بر اين هم هست. ازلفت: نزديك گردانده شد. توعدون (وعد): وعده داده مىشويد. اوّاب (اوب): تو
[36] و چه بسيار نسلهايى را كه پيش از ايشان (اهل مكه) هلاك نموديم كه از آنها قوىتر بودند و در شهرها رخنه كردند. آيا [از قدرت خدا] گريزى هست
[37] قطعا در اين [عقوبتها] براى آن كس كه صاحب دل است يا با حضور قلب گوش فرا مىدهد عبرتى است
[38] و همانا آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريديم و ما را هيچ ضعف و خستگى نرسيد [پس چگونه زنده كردن مردگان سخت باشد]
[39] پس بر آنچه مىگويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و قبل از غروب به ستايش پروردگارت تسبيح گوى
[40] و پاسى از شب و در پى سجدهها [و نمازها] او را تسبيح گوى
[41] و روزى كه منادى از مكانى نزديك ندا مىدهد، گوش فرا دار
[42] روزى كه صيحه [ى رستاخيز] را به حق مىشنوند. آن [روز] روز بيرون شدن [از قبرها] است
[43] البته ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم و بازگشت [همه] به سوى ماست
[44] روزى كه زمين به سرعت از [روى] آنها بشكافد [و از قبرها خارج گردند]. اين گردآوردنى است كه بر ما آسان است
[45] ما بهتر مىدانيم چه مىگويند، و تو مأمور اجبار آنها [به ايمان] نيستى، پس به وسيلهى قرآن هر كس را كه از تهديد من مىترسد متذكر ساز