💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.bahrampour › 41 captured on 2024-08-25 at 01:39:46. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] حا، ميم
[2] [اين كتاب] فرو فرستاده از جانب [خداى] هستى بخش مهربان است
[3] كتابى است كه آيات آن تفصيل داده شده [به شكل] قرآنى به زبان عربى براى مردمى كه بدانند
[4] بشارتگر و هشدار دهنده است. ولى بيشتر آنان رويگردان شدند، از اين رو [چيزى] نمىشنوند
[5] و گفتند: دلهاى ما از آنچه ما را به آن مىخوانى سخت محجوب است، و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو حجابى است. پس تو به كار خود پرداز ما [هم] به كار خود مىپردازيم
[6] بگو: من تنها بشرى چون شمايم، [جز اين كه] به من وحى مىشود كه خداى شما خداى يگانه است. پس مستقيما به او توجه كنيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان
[7] همانها كه زكات نمىدهند و ايشان به آخرت كافرند
[8] همانا كسانى كه ايمان آورده، كارهاى شايسته كردند، آنان را پاداشى بىپايان است
[9] بگو: آيا شما واقعا به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد، كافر مىشويد و براى او همتايانى قرار مىدهيد؟ او پروردگار جهانيان است
[10] و در زمين كوههاى ريشهدارى بر روى آن قرار داد و در آن خير و بركت نهاد و رزق و روزى آن را در چهار روز درست به اندازهى نياز تقاضا كنندگان تقدير نمود
[11] سپس به آسمان پرداخت در حالى كه [به صورت] دودى بود. پس به آن و به زمين گفت: با ميل يا اجبار بياييد. گفتند: فرمانبردارانه آمديم
[12] پس آنها را در دو روز [يا دوره] هفت آسمان كرد و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى كرد، و آسمان نزديكتر را به چراغها آذين كرديم و حفاظت [نموديم]. اين تدبير آن نيرومند داناست
[13] پس اگر روى برتافتند بگو: شما را از صاعقهاى مانند صاعقه عاد و ثمود هشدار دادم
[14] چون فرستادگان [ما] از پيش رو و از پشت سرشان به سراغشان آمدند [و گفتند] كه جز خدا را مپرستيد. گفتند: اگر پروردگار ما مىخواست [پيامبر بفرستد]، قطعا فرشتگانى مىفرستاد، پس ما به آنچه بدان مبعوث شدهايد كافريم
[15] و امّا عاديان، به ناحق، در زمين سر برافراشتند و گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟ آيا ندانستهاند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است؟ و [به خاطر اين احساس قدرت] آيات ما را انكار مىكردند
[16] پس بر آنها تندبادى غرّنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را بدانان بچشانيم، و قطعا عذاب آخرت رسوا كنندهتر است و ايشان يارى نمىشوند
[17] و امّا ثموديان، پس آنها را هدايت كرديم، ولى كورى را بر هدايت برگزيدند، پس به خاطر آنچه مرتكب مىشدند صاعقهى عذاب خفّتبار آنها را در گرفت
[18] و كسانى را كه ايمان آورده و پرهيزكارى مىكردند نجات داديم
[19] و روزى كه دشمنان خدا به سوى آتش گردآورى و سپس يكجا بازداشت مىشوند
[20] تا زمانى كه نزد آن [آتش] بيايند، گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه مىكردهاند بر ضدّشان گواهى دهند
[21] و به پوست [بدن] خود مىگويند: چرا بر ضدّ ما شهادت داديد؟ گويند: همان خدايى كه هر چيز را به سخن مىآورد، ما را به سخن آورده و او نخستين بار شما را [كه چيزى نبوديد] آفريد و به سوى او برگردانده مىشويد
[22] شما كه [گناهانتان را] پنهان مىكرديد به خاطر اين نبود كه از شهادت گوش و چشم و پوست تن خود بيم داشتيد، بلكه خيال مىكرديد كه خدا از بسيارى از كارهايى كه مىكنيد آگاه نمىشود
[23] و اين گمان بدى بود كه در بارهى پروردگارتان داشتيد شما را هلاك نمود و از زيانكاران شديد
[24] پس اگر صبر كنند [يا نكنند]، آتش جايگاه آنهاست، و اگر رضاى خدا را بخواهند [و پوزش بطلبند] مورد رضايت قرار نمىگيرند
[25] و براى آنها همدمانى گماشتيم كه آنچه [از لذتهاى دنيوى] در پيش روى خود و آنچه پشت سرشان [در حال و آينده] داشتند در نظر آنها بياراستند، و بر آنها نيز همان عذابى كه بر سر پيشينيان آنها از جن و انس آمده بود محقّق شد همانا آنها زيانكار بودند
[26] و كسانى كه كافر شدند گفتند: به اين قرآن گوش ندهيد و در [تلاوت] آن هياهو كنيد تا غلبه يابيد
[27] و قطعا كسانى را كه كافر شدند عذابى سخت مىچشانيم، و حتما آنها را به بدتر از آنچه مىكردند جزا مىدهيم
[28] آرى، سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن منزل هميشگى دارند به سزاى اين كه آيات ما را انكار مىكردند
[29] و كسانى كه كفر ورزيدند، گويند: پروردگارا! آن دو گروه از جنّ و انس را كه ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير پاهايمان نهيم [و لگدمال كنيم] تا از پستترينها شوند
[30] بىگمان، كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنها نازل مىشوند كه بيم مداريد و غمگين مباشيد و مژده باد شما را به بهشتى كه وعده داده مىشديد
[31] ما در زندگى دنيا و در آخرت مددكاران و دوستان شماييم، و هر چه دلتان بخواهد، در [بهشت] براى شما فراهم است، و هر چه در آن جا خواستار باشيد خواهيد داشت
[32] سفرهاى از جانب خداى آمرزندهى مهربان است
[33] و كيست خوش گفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد: من از مسلمانانم
[34] و نيكى با بدى يكسان نيست. [بدى را] با آنچه نيكوتر است دفع كن كه ناگاه [خواهى ديد] همان كسى كه ميان تو و او دشمنى بود، چون دوستى صميمى گشته است
[35] و اين [خصلت خوب] جز به كسانى كه شكيبايند عطا نشود و آن را جز كسى كه داراى بهرهى بزرگ [از ايمان و تقوا] است به دست نياورد
[36] و اگر از جانب شيطان دستخوش وسوسهاى شدى، به خدا پناه ببر كه او خود شنواى داناست
[37] و از آيات خدا شب و روز و خورشيد و ماه است. نه براى خورشيد سجده كنيد نه براى ماه، و خدا را سجده كنيد كه آنها را خلق كرده، اگر تنها او را مىپرستيد
[38] پس اگر [از عبادت خدا] تكبر كردند، [در عوض] كسانى كه در پيشگاه پروردگار تواند (فرشتگان و اوليا) شبانهروز او را نيايش مىكنند و خسته نمىشوند
[39] و از [ديگر] نشانههاى او اين است كه تو زمين را افسرده مىبينى، و چون باران بر آن فرو فرستيم به جنبش در آيد و گياه آورد. آرى كسى كه آن را زنده كرده قطعا زنده كنندهى مردگان است. بىترديد او بر هر چيزى تواناست
[40] همانا كسانى كه در آيات ما به انحراف مىروند بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى كه در آتش افكنده مىشود بهتر است يا كسى كه روز قيامت آسوده خاطر مىآيد؟ هر چه مىخواهيد بكنيد كه او به آنچه مىكنيد بيناست
[41] البتّه كسانى كه به اين قرآن، وقتى كه برايشان آمد كافر شدند [نيز بر ما پوشيده نيستند]، و قطعا اين كتابى شكست ناپذير است
[42] كه هيچ گونه باطلى نه از پيش رو و نه از پشت سر [نه در حال و نه در آينده] به آن راه ندارد، [چرا كه] از جانب حكيمى ستوده نازل شده است
[43] به تو گفته نمىشود مگر آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شد. به راستى پروردگار تو، هم داراى مغفرت و هم صاحب عقوبتى دردناك است
[44] و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى كرده بوديم، قطعا مىگفتند: چرا آيههاى آن روشن بيان نشده است؟ آيا [كتاب] عجمى و [پيامبرى] عربى؟ بگو: اين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آوردهاند هدايت و درمان است، و كسانى كه ايمان نمىآورند در گوشهايشان سنگينى اس
[45] و به راستى به موسى كتاب [تورات] را داديم، پس در آن اختلاف واقع شد. و اگر از جانب پروردگارت سخنى [از مهلت بخشى] نگذشته بود، قطعا ميان آنها حكم [به هلاكت] مىشد، و مسلما آنها در بارهى آن دچار شكى سخت هستند
[46] هر كه كار شايسته كند به سود اوست، و هر كه بدى كند به زيان اوست و پروردگار تو نسبت به بندگان ستمكار نيست
[47] علم قيامت تنها به او باز مىگردد، و ميوهها از غلافهايشان بيرون نمىآيند و هيچ مادهاى باردار نمىشود و نمىزايد مگر با علم و آگاهى او. و روزى كه آنها را ندا دهد: شريكان من [كه مىپنداشتيد] كجايند؟ گويند: به تو اعلام مىكنيم كه از ما هيچ كس [بر شري
[48] و آنچه پيش از اين [به خدايى] مىخواندند، از ايشان ناپديد مىشود، و در مىيابند كه آنها را هيچ راه فرارى نيست
[49] انسان از درخواست خير خسته نمىشود، و اگر بدى به او رسد، بسيار مأيوس و دلسرد مىگردد
[50] و اگر پس از رنجى كه به او رسيده، از جانب خود رحمتى به او بچشانيم، قطعا خواهد گفت: اين حق من است، و نپندارم كه رستاخيز برپا شود و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، حتما [منزلتى] خوشتر نزد او برايم خواهد بود. پس بدون شك كافران را از آنچه انجام داد
[51] و هرگاه به انسان نعمت ارزانى داشتيم، روى برتافت و خود را [از بندگى خدا] كنار كشيد، و هرگاه آسيبى بدو رسيد دعاى دور و درازى داشت
[52] بگو: به من خبر دهيد، اگر [قرآن] از نزد خدا باشد و آنگاه شما آن را انكار كنيد، كيست گمراهتر از آن كه در مخالفت سختى [با آن] است
[53] زودا كه آيات قدرت خود را در اطراف [جهان] و در جانشان به آنها بنماييم، تا برايشان روشن گردد كه او حق است. آيا كافى نيست كه پروردگار تو بر همه چيز شاهد است
[54] آگاه باش كه آنها از ديدار پروردگارشان در ترديدند. آگاه باش كه مسلما او به همه چيز احاطه دارد