💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ayati › 29 captured on 2024-06-16 at 16:22:35. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

AbdolMohammad Ayati, Surah 29: The Spider (Al-Ankaboot)

Surahs

[1] الف، لام، ميم.

[2] آيا مردم پنداشته‌اند كه چون بگويند: ايمان آورديم، رها شوند و ديگر آزمايش نشوند؟

[3] هر آينه مردمى را كه پيش از آنها بودند آزموديم، تا خدا كسانى را كه راست گفته‌اند معلوم دارد و دروغگويان را متمايز گرداند.

[4] آيا آنان كه مرتكب گناه مى‌شوند پنداشته‌اند كه از ما مى‌گريزند؟ چه بد داورى مى‌كنند.

[5] هر كس كه به ديدار خدا اميد مى‌دارد بداند كه وعده خدا آمدنى است و او شنوا و داناست.

[6] هر كه جهاد كند به سود خود كرده است، زيرا خدا از همه جهانيان بى‌نياز است.

[7] گناهان آنان را كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، مى‌زداييم و بهتر از آنچه عمل كرده‌اند پاداششان مى‌دهيم.

[8] به آدمى سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند. و اگر آن دو بكوشند كه تو چيزى را كه بدان آگاه نيستى شريك من قرار دهى، اطاعتشان مكن. بازگشت همه شما به سوى من است و شما را به كارهايى كه مى‌كرده‌ايد آگاه مى‌كنم.

[9] كسانى را كه ايمان آوردند و كردارهاى شايسته كردند در زمره صالحان در آوريم.

[10] بعضى از مردم مى‌گويند: به خدا ايمان آورده‌ايم. و چون در راه خدا آزارى ببينند، آن آزار را چون عذاب خدا به شمار مى‌آورند. و چون از سوى پروردگار تو مددى رسد، مى‌گويند: ما نيز با شما بوده‌ايم. آيا خدا به آنچه در دلهاى مردم جهان مى‌گذرد آگاه‌تر نيست؟

[11] البته خدا مى‌داند كه مؤمنان چه كسانند و منافقان چه كسان.

[12] كافران به مؤمنان گفتند: به راه ما بياييد، بار گناهتان بر گردن ما. حال آنكه اينان بار گناه كسى را بر گردن نخواهند گرفت و دروغ مى‌گويند.

[13] بلكه بار گناه خود و بارهايى با بار خود بر گردن خواهند گذاشت و در روز قيامت به سبب دروغهايى كه بر هم مى‌بافته‌اند بازخواست خواهند شد.

[14] ما نوح را بر مردمش به پيامبرى فرستاديم. او هزار سال و پنجاه سال كم در ميان آنان بزيست. و چون مردمى ستم پيشه بودند، طوفانشان فروگرفت.

[15] او و كسانى را كه در كشتى بودند نجات داديم و آن طوفان را نشان عبرتى براى جهانيان گردانيديم.

[16] و نيز ابراهيم را به پيامبرى فرستاديم، آنگاه كه به مردمش گفت: خداى يكتا را بپرستيد و از او بترسيد. اين برايتان بهتر است اگر مردمى دانا باشيد.

[17] شما، سواى خداى يكتا بتانى را مى‌پرستيد و دروغهاى بزرگ مى‌پردازيد. آنهايى كه سواى خداى يكتا مى‌پرستيد، نمى‌توانند شما را روزى دهند. از خداى يكتا روزى بجوييد و او را عبادت كنيد و سپاس گوييد، زيرا به سوى او بازگردانيده مى‌شويد.

[18] اگر شما تكذيب مى‌كنيد، مردمانى هم كه پيش از شما بودند تكذيب مى‌كردند. و بر عهده پيامبر جز تبليغى روشنگر هيچ نيست.

[19] آيا نمى‌بينند كه خدا چگونه مخلوق را مى‌آفريند و پس از نيستى بازش مى‌گرداند؟ اين كار بر خدا آسان است.

[20] بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد كه چگونه خدا موجودات را آفريده. سپس آفرينش باز پسين را پديد مى‌آورد. زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.

[21] هر كه را بخواهد عذاب مى‌كند و بر هر كه خواهد رحمت مى‌آورد، و همه بدو بازگردانيده مى‌شويد.

[22] شما نمى‌توانيد از خدا بگريزيد، نه در زمين و نه در آسمان؛ و شما را جز او هيچ كارساز و ياورى نيست.

[23] و آنان كه به آيات خدا و ديدار او ايمان ندارند، از رحمت من نوميدند و آنها راست عذابى دردآور.

[24] پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند: بكشيدش يا بسوزانيدش. و خدايش از آتش برهانيد. و در اين براى مؤمنان عبرتهاست.

[25] گفت: شما بتانى را به جاى خداى يكتا به خدايى گرفته‌ايد تا در اين زندگانى دنيا ميانتان دوستى باشد، ولى در روز قيامت منكر يكديگر مى‌شويد و يكديگر را لعنت مى‌كنيد و جايتان در آتش است و هيچ ياورى نداريد.

[26] لوط به او ايمان آورد و گفت: من به سوى پروردگارم مهاجرت مى‌كنم، زيرا او پيروزمند و حكيم است.

[27] و اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و در فرزندان او پيامبرى و كتاب نهاديم. و پاداشش را در دنيا داديم، و او در آخرت از صالحان است.

[28] و لوط را پيامبرى داديم. به قوم خود گفت: شما كارى زشت را پيشه كرده‌ايد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما چنين نمى‌كرده است.

[29] آيا با مردان مى‌آميزيد و راه‌ها را مى‌بريد و در محفل خود مرتكب كارهاى ناپسند مى‌شويد؟ جواب قومش جز اين نبود كه گفتند: اگر راست مى‌گويى عذاب خدا را بر سر ما بياور.

[30] گفت: اى پروردگار من، مرا بر مردم تبهكار نصرت ده.

[31] چون فرستادگان ما ابراهيم را مژده آوردند، گفتند: ما مردم اين قريه را هلاك خواهيم كرد، كه مردمى ستمكاره هستند.

[32] گفت: لوط در آنجاست. گفتند: ما بهتر مى‌دانيم چه كسى در آنجاست. او و خاندانش را -جز زنش را كه در همان جا خواهد ماند- نجات مى‌دهيم.

[33] چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، غمگين شد و در كارشان بماند. گفتند: مترس و غمگين مباش، ما تو و خاندانت را -جز زنت را كه در همان جا خواهد ماند- نجات مى‌دهيم.

[34] ما بر مردم اين قريه به سبب فسقى كه مرتكب مى‌شوند، از آسمان عذاب نازل مى‌كنيم.

[35] هر آينه از آن قريه براى خردمندان عبرتى روشن بر جاى گذاشتيم.

[36] و برادرشان شعيب را به مديَن فرستاديم. گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز قيامت اميدوار باشيد و در زمين به تبهكارى مكوشيد.

[37] پس تكذيبش كردند و زلزله آنان را فروگرفت و در خانه‌هاى خود بر جاى مُردند.

[38] و عاد و ثمود را هلاك كرديم. و اين از مسكنهايشان برايتان آشكار است. شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و آنان را از راه باز داشت. و حال آنكه مردمى صاحب بصيرت بودند.

[39] و نيز قارون و فرعون و هامان را كه موسى با دليلهاى روشن خود نزد آنها آمد. آنها در زمين سركشى مى‌كردند ولى نتوانستند از خدا بگريزند.

[40] همه را به گناهشان فروگرفتيم: بر بعضى بادهاى ريگ‌بار فرستاديم، بعضى را فرياد سهمناك فروگرفت، بعضى را در زمين فرو برديم، بعضى را غرقه ساختيم. و خدا به آنها ستم نمى‌كرد، آنها خود به خويشتن ستم كرده بودند.

[41] مثَل آنان كه سواى خدا را اوليا گرفتند، مثَل عنكبوت است كه خانه‌اى بساخت. و كاش مى‌دانستند، هر آينه سست‌ترين خانه‌ها خانه عنكبوت است.

[42] خداى يكتا مى‌داند كه چه چيزهايى را سواى او به خدايى مى‌خوانند، و اوست پيروزمند و حكيم.

[43] اين مثَلها را براى مردم مى‌زنيم و آنها را جز دانايان درنمى‌يابند.

[44] خدا آسمانها و زمين را به راستى بيافريد و در اين عبرتى است براى مؤمنان.

[45] هر چه را از اين كتاب بر تو وحى شده است تلاوت كن. و نماز بگزار، كه نماز آدمى را از فحشا و منكر باز مى‌دارد و ذكر خدا بزرگ‌تر است و خدا به كارهايى كه مى‌كنيد آگاه است.

[46] با اهل كتاب، جز به نيكوترين شيوه‌اى مجادله مكنيد. مگر با آنها كه ستم پيشه كردند. و بگوييد: به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر شما نازل شده است ايمان آورده‌ايم. و خداى ما و خداى شما يكى است و ما در برابر او گردن نهاده‌ايم.

[47] همچنان اين كتاب را بر تو نازل كرديم و اهل كتاب به آن ايمان مى‌آورند و از اينان نيز كسانى به آن ايمان مى‌آورند و جز كافران كسى آيات ما را انكار نمى‌كند.

[48] تو پيش از قرآن هيچ كتابى را نمى‌خواندى و به دست خويش كتابى نمى‌نوشتى. اگر چنان بود، اهل باطل به شك افتاده بودند.

[49] بلكه قرآن آياتى است روشن، كه در سينه اهل دانش جاى دارد. و آيات ما را جز ستمكاران انكار نمى‌كنند.

[50] و گفتند: چرا از جانب پروردگارش آياتى بر او نازل نمى‌شود؟ بگو: جز اين نيست كه آيات در نزد خداست و جز اين نيست كه من بيم‌دهنده‌اى آشكار هستم.

[51] آيا آنان را بسنده نيست كه بر تو كتاب فرستاده‌ايم و بر آنها خوانده مى‌شود. در اين كتاب براى مؤمنان رحمت و اندرز است.

[52] بگو: خدا به گواهى ميان من و شما كافى است. آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى‌داند. كسانى كه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند، زيانكارانند.

[53] از تو به شتاب عذاب را مى‌طلبند. اگر آن را زمانى معين نبود، بر آنها نازل شده بود. و ناگهان و بى‌آنكه خبر شوند بر آنها فرود خواهد آمد.

[54] از تو به شتاب عذاب را مى‌طلبند، حال آنكه جهنم بر كافران احاطه دارد.

[55] روزى كه عذاب از فراز سر و زير پاى، آنها را در بر گيرد و خدا بگويد: به خاطر اعمالى كه مى‌كرده‌ايد اينك عذاب را بچشيد.

[56] اى بندگان من كه به من ايمان آورده‌ايد، زمين من فراخ است، پس تنها مرا بپرستيد.

[57] هر كسى چشنده طعم مرگ است. و به سوى ما بازگردانده شويد.

[58] كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند در غرفه‌هاى بهشت جاى دهيم. از زير آن جويهاى آب روان است. در آنجا جاودانه بمانند. عمل‌كنندگان را چه نيكو مزدى است؛

[59] آنها كه شكيبايى ورزيدند و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند.

[60] چه بسيار جنبندگانى كه ياراى تحصيل روزى خويش ندارند و خدا آنها را و شما را روزى مى‌دهد. و او شنوا و داناست.

[61] اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و آفتاب و ماه را رام كرده است؟ خواهند گفت: خداى يكتا. پس، از چه روى عقيدت ديگرگون مى‌كنند؟

[62] خدا روزى هر يك از بندگانش را كه بخواهد فراوان مى‌كند يا بر او تنگ مى‌گيرد. زيرا خدا به همه چيز داناست.

[63] اگر از آنها بپرسى: چه كسى از آسمان باران فرستاد و زمين مرده را بدان زنده ساخت؟ خواهند گفت: خداى يكتا. بگو: سپاس خداى راست. ولى بيشترينشان درنمى‌يابند.

[64] زندگانى اين دنيا چيزى جز لهو و لعب نيست. اگر بدانند، سراى آخرت سراى زندگانى است.

[65] چون به كشتى نشستند خدا را با اخلاص در دين او خواندند و چون نجاتشان داد و به خشكى آورد، شرك آوردند؛

[66] تا نعمتى را كه به آنان عطا كرده بوديم كفران كنند و برخوردار شوند. زودا كه خواهند دانست.

[67] آيا ندانسته‌اند كه حرم را جاى امن مردم قرار داديم، حال آنكه مردم در اطرافشان به اسارت ربوده مى‌شوند؟ آيا به باطل ايمان مى‌آورند و نعمت خدا را كفران مى‌كنند؟

[68] پس كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ مى‌بندد يا به هنگامى كه حق به سوى او آيد تكذيبش مى‌كند؟ آيا در جهنم جايگاهى براى كافران نيست؟

[69] كسانى را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راه‌هاى خويش هدايتشان مى‌كنيم، و خدا با نيكوكاران است.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud