💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.mojtabavi › 30 captured on 2024-06-16 at 16:53:02. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] الف، لام، ميم.
[2] روميان مغلوب شدند،
[3] در نزديكترين سرزمين و آنان پس از آنكه مغلوب شدند بزودى پيروز شوند،
[4] در چند سال- هفت سال- [آينده]. كار و فرمان، از پيش و از پس [اين شكست و پيروزى]، خداى راست و در آن روز مؤمنان شادمان شوند،
[5] به يارى خدا هر كه را خواهد يارى دهد، و اوست تواناى بىهمتا و مهربان.
[6] وعده خداست خدا وعده خويش خلاف نكند، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
[7] آنان ظاهرى- آنچه به ديد چشم مىآيد از آرايش و نمايش- از زندگانى دنيا مىدانند و از زندگانى پسين بىخبرند.
[8] آيا در درون خويش نينديشيدهاند كه خدا آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست جز به حق و سرآمدى نامبرده نيافريده است؟ و هر آينه بسيارى از مردم ديدار پروردگارشان را باور ندارند.
[9] آيا در زمين نگشتند تا بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه شد؟ آنها از اينان نيرومندتر بودند، و زمين را شيار كردند- براى كِشت- و بيش از آنچه اينان آبادش كردند آن را آباد ساختند، و پيامبرانشان با حجتهاى روشن- معجزهها- بديشان آمدند پس خدا بر آن نبود كه بر آنان ستم كند بلكه خود بر خويشتن ستم مىكردند.
[10] سپس سرانجام كسانى كه كارهاى بد كردند اين شد كه آيات خدا را دروغ انگاشتند و بدانها استهزا مىكردند.
[11] خداست كه آفرينش آفريدگان را آغاز مىكند، سپس [ديگر بار] آن را بازمىگرداند- پس از مرگ زنده مىكند-، آنگاه به سوى او بازگردانده مىشويد.
[12] و روزى كه رستاخيز برپا شود بزهكاران نااميد- و سرگشته و اندوهگين- گردند.
[13] و براى آنان از شريكانشان- بتان- شفيعانى نباشد، و به شريكانشان كافر شوند.
[14] و روزى كه رستاخيز برپا شود، در آن روز [گروهها] پراكنده و از هم جدا شوند.
[15] اما كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند پس ايشان در باغى و مرغزارى- بهشت- شادمان باشند.
[16] و اما كسانى كه كافر شدند و آيات ما و ديدار آن جهان را دروغ انگاشتند پس آنان حاضرشدگان در عذابند.
[17] پس پاكى خداى راست آنگاه كه به شب در آييد و آنگاه كه به بامداد در آييد.
[18] و او راست سپاس و ستايش در آسمانها و زمين و در پايان روز و آنگاه كه به نيمروز مىرسيد.
[19] زنده را از مرده بيرون آرد و مرده را از زنده و زمين را پس از مردگىاش زنده كند، و همچنين شما [از گورها] بيرون آورده شويد.
[20] و از نشانههاى او آن است كه شما را از خاك بيافريد سپس آدميانى شديد كه [در زمين] پراكنده مىشويد.
[21] و از نشانههاى او اين است كه براى شما از [جنس] خودتان همسرانى بيافريد تا بديشان آرام گيريد و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد هر آينه در اين كار براى مردمى كه بينديشند نشانهها و عبرتهاست.
[22] و از نشانههاى او آفرينش آسمانها و زمين و گوناگونى زبانها و رنگهاى شماست هر آينه در اين [دگرگونيها] براى دانشمندان نشانههاست.
[23] و از نشانههاى او خواب شماست به شب و روز و جستن شماست از فزونبخشى او- روزى- هر آينه در اين كار براى مردمى كه مىشنوند نشانههاست.
[24] و از نشانههاى او آنست كه برق را براى بيم- تا مسافران بترسند و احتياب كنند- و اميد- تا مايه اميد كشاورزان باشد- به شما مىنمايد و از آسمان آبى فرو مىريزد تا زمين را پس از مردگىاش زنده كند همانا در آن براى مردمى كه خرد را كار بندند نشانههاست.
[25] و از نشانههاى او آن است كه آسمان و زمين به فرمان او برپاست سپس چون شما را بخواند خواندنى از زمين- زنده شدن در رستاخيز- ناگاه [از گورها] بيرون آييد.
[26] و او راست هر كه در آسمانها و زمين است، همه او را با فروتنى فرمانبردارند.
[27] و اوست آن كه آفرينش آفريدگان را آغاز مىكند سپس آن را بازمىگرداند- دوباره زنده مىكند- و اين كار بر او آسانتر است. و او راست صفت برتر در آسمانها و زمين، و اوست تواناى بىهمتا و داناى با حكمت.
[28] براى شما از خودتان مَثلَى مىزند- در نفى و ابطال شرك-: آيا شما را از بردگانتان شريكانى در آنچه روزيتان دادهايم هست كه شما در آن [روزى با زيردستانتان] برابر و يكسان باشيد؟ [نه، بلكه] از آنها [در باره اموالتان] بيم داريد چنانكه از خودتان- آزادان- بيم داريد- پس چگونه براى خدا، كه همه مملوك اويند، شريك روا مىداريد؟- اينچنين آيات را براى مردمى كه خرد را كار بندند به تفصيل بيان مىكنيم.
[29] بلكه آنان كه ستم كردند- مشركان- بىهيچ دانشى كامها و آرزوهاى دل خويش را پيروى نمودند. پس آن را كه خدا گمراه كرده است چه كسى راه نمايد؟ و آنها را ياورانى نيست.
[30] پس روى خويش را به سوى دين يكتا پرستى فرادار، در حالى كه از همه كيشها روى برتافته و حقگراى باشى، به همان فطرتى كه خدا مردم را بر آن آفريده است. آفرينش خداى- فطرت توحيد- را دگرگونى نيست، اين است دين راست و استوار، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
[31] در حالى كه [به دل] به او روى آورده باشيد- يعنى به او روى آريد- و از او پروا كنيد و نماز را برپا داريد و از مشركان نباشيد
[32] از آنان كه دين خود را پراكنده ساختند و گروه گروه شدند، هر گروهى بدانچه خود دارند دلخوشند.
[33] و چون مردم را گزندى رسد پروردگار خويش را در حالى كه روى دل بدو مىكنند بخوانند، و چون آنان را از سوى خود رحمتى- مِهر و آسايشى- بچشاند آنگاه گروهى از آنها به پروردگار خويش انباز مىآرند
[34] تا بدانچه بديشان داديم ناسپاسى كنند، پس بهرهمند شويد، زودا كه [سرانجام خويش] بدانيد.
[35] يا مگر بر آنان حجتى فرو فرستاديم تا بدانچه آنان شريك [ما] مىسازند سخن گويد؟!
[36] و چون مردم را رحمتى- مِهر و آسايشى- بچشانيم بدان شادمان گردند، و اگر به سزاى آنچه دستهاى ايشان پيش فرستاده- كارهايى كه خود كردهاند- بدى و رنجى به آنان رسد ناگهان نوميد مىشوند.
[37] آيا نديدهاند كه خدا روزى را براى هر كه بخواهد فراخ و [يا] تنگ مىگرداند؟ همانا در اين [فراخى و تنگى] براى مردمى كه ايمان آورند نشانهها و عبرتهاست.
[38] پس حق خويشاوند و درويش و در راهمانده را بده اين بهتر است براى آنان كه [خشنودى] خداى را مىخواهند، و ايشانند رستگاران.
[39] و آنچه از ربا مىدهيد تا [براى شما] در مالهاى مردم بيفزايد پس [بدانيد كه] نزد خدا افزون نمىشود، و آنچه از زكات مىدهيد كه [بدان وسيله] خشنودى خداى را مىخواهيد پس ايشانند افزون يافتگان.
[40] خداست آن كه شما را بيافريد آنگاه روزيتان داد سپس شما را بميراند و باز زندهتان مىكند. آيا هيچ يك از شريكان شما- كه با خدا انباز مىگيريد- چيزى از اين كارها مىكند؟ او پاك و منزه است و از آنچه انباز مىآرند برتر است.
[41] تباهى در خشكى و دريا به سبب كردههاى مردمان پديدار شد تا [خداوند جزاى] برخى از آنچه كردهاند به آنها بچشاند، باشد كه باز گردند.
[42] بگو در زمين بگرديد و بنگريد كه سرانجام پيشينيان چگونه بود، بيشترشان مشرك بودند.
[43] پس روى خود را به سوى دين درست و استوار فرادار پيش از آنكه روزى بيايد كه آن را از [جانب] خداى بازگشتى- يا بازگردانندهاى- نيست آن روز همه از هم جدا و پراكنده مىشوند- گروهى به بهشت مىروند و گروهى به دوزخ-.
[44] هر كه كافر شود، بر اوست [وبال] كفر او و هر كه كار نيك و شايسته كند، براى خويشتن جايگاه آرامش و آسايش- در جهان ديگر- آماده مىسازند.
[45] تا [خداى] به كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند از فزونبخشى خود پاداش دهد، كه او كافران را دوست ندارد.
[46] و از نشانههاى او آن است كه بادها را مژدهدهنده مىفرستد- كه شما را مژدگان باشد- و تا شما را از رحمت خويش- يعنى باران- بجشاند و تا كشتىها به فرمان او روان شوند و تا از فزونبخشى او- روزى- بجوييد و تا سپاس [نعمتهاى او] گزاريد.
[47] و هر آينه پيش از تو پيامبرانى به سوى قومشان فرستاديم، پس حجتهاى روشن بديشان آوردند، آنگاه از كسانى كه بدكارى كردند كين ستانديم، و يارىدادن مؤمنان بر ما سزا بود.
[48] خداست آن كه بادها را مىفرستد كه ابر را بر مىانگيزانند پس آن را در آسمان آنگونه كه خواهد بگستراند و پاره پارهاش گرداند، پس باران را بينى كه از خلال آن بيرون مىآيد، و چون آن
[49] و هر آينه پيش از آنكه [باران] بر آنان فرو فرستاده شود [و] پيش از [پديدار شدن] آن
[50] پس به نشانههاى رحمت خدا- باران- بنگر كه چگونه زمين را پس از مردگىاش زنده مىكند، هر آينه آن [خداى] زندهكننده مردگان است، و او بر هر چيزى تواناست.
[51] و اگر بادى [سرد سوزان] فرستيم كه آن [كشت] را زرد شده ببينند هر آينه پس از آن ناسپاس مىگردند.
[52] تو مردگان- مردهدلان- را نتوانى شنواند و بانگ و آواز را به كران نتوانى شنواند آنگاه كه پشت كرده برگردند.
[53] و تو راهنماى كوران- كوردلان- از گمراهيشان نيستى. تو نشنوانى مگر كسانى را كه به آيات ما ايمان مىآورند و گردن نهاده باشند.
[54] خداست آن كه شما را از سستى- در سستى و ناتوانى- بيافريد سپس از پس سستى و ناتوانى نيرو و توان داد، آنگاه پس از نيرومندى سستى و پيرى پديد كرد، هر چه خواهد مىآفريند و اوست دانا و توانا.
[55] و روزى كه رستاخيز برپا شود بدكاران سوگند مىخورند كه جز ساعتى درنگ نكردند- در دنيا يا در گور- اينچنين [از راستى به ناراستى] گردانيده مىشوند- كار و عادت ايشان در اين جهان و آن جهان نادرستى و ناراستى است-.
[56] و كسانى كه ايشان را دانش و ايمان دادهاند، گويند: هر آينه در نوشته خداى، [در گور] تا روز رستاخيز درنگ كردهايد، اينك اين است روز رستاخيز، ولى شما نمىدانستيد [كه رستاخيز حق است].
[57] پس در آن روز پوزشخواهى آنان كه ستم كردند سودشان ندهد و نه از آنان خواسته شود كه پوزش خواهند.
[58] و هر آينه در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى زديم، و چون نشانهاى بديشان آورى آنان كه كافر شدند بىگمان گويند: شما جز بيهودهگويان و باطلآوران نيستيد.
[59] اينچنين خداوند بر دلهاى آنان كه نمىدانند- حق و رستاخيز را باور ندارند- مهر مىنهد.
[60] پس شكيبايى كن، كه وعده خدا راست است، و مباد آنان كه [رستاخيز را] بىگمان باور ندارند تو را سبكسار كنند.