💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.moezzi › 14 captured on 2024-05-26 at 16:51:56. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] کتابی است فرستادیمش به سویت تا برون آری مردم را از تاریکیها بسوی روشنائی به اذن پروردگار ایشان بسوی راه خداوند ارجمند ستوده
[2] خدا است آنکه وی را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و وای برای کافران از شکنجه سخت
[3] آنان که برگزینند زندگانی دنیا را بر آخرت و بازدارند از راه خداوند و خواهندش کج آنانند در گمراهی دور
[4] و نفرستادیم فرستادهای جز با زبان قوم خود تا آشکار کند برای ایشان پس گمراه کند خدا هر که را خواهد و هدایت کند هر که را خواهد و او است عزتمند حکیم
[5] و همانا فرستادیم موسی را به آیتهای خود که برون آور قوم خویش را از تاریکیها بسوی روشنائی و یادآوریشان کن به روزهای خدا همانا در این است آیتهایی برای هر شکیبائی سپاسگزار
[6] و هنگامی که گفت موسی به قوم خود یاد آرید نعمت خدا را بر خویشتن گاهی که رهانید شما را از خاندان فرعون روامیداشتند بر شما زشتی عذاب را و به سختی میکشتند پسران شما را و به جای میگذاردند زنان شما را و در این بود آزمایشی از پروردگار شما بزرگ
[7] و هنگامی که اعلام کرد پروردگار شما اگر سپاسگزارید هر آینه بیفزایم شما را و اگر کفر ورزیدید همانا عذاب من است سخت
[8] و گفت موسی اگر کفر ورزید شما و هر که در زمین است همگی همانا خدا بینیازی است ستوده
[9] آیا نرسید به شما داستان آنان که پیش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند نداندشان جز خدا بیامدشان فرستادگان ایشان به نشانیها پس بازگردانیدند دستهای خویش را در دهانهای خود و گفتند همانا کفر ورزیدیم بدانچه فرستاده شدهاید بدان و همانا مائیم در شکی از آنچه ما را بدان خوانید شکآورنده
[10] گفتند فرستادگان ایشان آیا در خدا هست شکی پدیدآرنده آسمانها و زمین میخواند شما را تا بیامرزد برای شما از گناهان شما و پس اندازد شما را تا سرآمدی نامبرده گفتند نیستید شما مگر بشری همانند ما خواهید که بازدارید ما را از آنچه میپرستیدند پدران ما پس بیاورید ما را به فرمانروائی آشکار
[11] گفت بدیشان فرستادگان ایشان نیستیم ما جز بشری همانند شما و لیکن خدا منّت نهد بر هرکه خواهد از بندگان خویش و نرسد ما را که بیاریمتان فرمانروائیی مگر به اذن خدا و بر خدا پس باید توکّل کنند مؤمنان
[12] و چه شود ما را توکّل نکنیم بر خدا حالی که به راستی هدایت کرده است ما را به راههای ما و همانا شکیبا شویم بر آنچه ما را بیازردهاید و بر خدا پس باید توکّل کنند توکلکنان
[13] و گفتند آنان که کفر ورزیدند به پیمبران خود همانا برون رانیم شما را از سرزمین خود یا که بازگردید در کیش ما پس وحی کرد بسوی ایشان پروردگارشان که البته هلاک کنیم ستمگران را
[14] و البته جایگزین سازیم شما را در زمین پس از ایشان این برای آن کس است که بترسد جایگاه مرا و بترسد از تهدید من
[15] و پیروزی (یا گشایش) جستند و نومید شد هر گردنکش کینهورزی
[16] پشت سر او است دوزخ و نوشانیده شود از آب چرک خون آلود
[17] جرعه جرعه نوشدش و نیارد فروبردش (گوارا شودش) و بیایدش مرگ از همه سوی و نیست او مرده و از پس او است عذابی انبوه
[18] مثَل آنان که کفر ورزیدند به پروردگار خویش کردار ایشان مانند خاکستری است که بوزد بدان باد در روزی تند قادر نباشند از آنچه فراهم کردند بر چیزی این است آن گمراهی دور
[19] آیا نبینی که خدا بیافریده است آسمانها و زمین را به حقّ اگر خواهد میبرد شما را و میآورد آفرینشی نوین
[20] و نیست آن بر خدا گران
[21] و برون آمدند پیشگاه خدا همگی پس گفتند ناتوانان بدانان که سرکشی ورزیدند که بودیم ما شما را پیروانی آیا هستید بینیازکننده ما از عذاب خدا به چیزی گفتند اگر رهبری میکرد ما را خدا هر آینه راهبریتان میکردیم یکسان است بر ما چه بیتابی کنیم و چه شکیبا شویم نیست ما را چارهای
[22] و گفت شیطان هنگامی که گذشت کار همانا خدا وعده داد شما را وعده حقّ و وعده دادم شما را پس خلف کردم با شما و نبود مرا بر شما فرمانروائیی جز آنکه خواندم شما را پس اجابتم کردید پس سرزنش نکنید مرا و سرزنش کنید خویشتن را نه من فریاد شما رسم و نه شمائید دادرس من همانا کفر ورزیدم بدانچه مرا شریک گردانیدید از پیش همانا ستمگران را است عذابی دردناک
[23] و درآورده شدند آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته کردند باغهائی که روان است زیر آنها جویها جاودانند در آن به اذن پروردگار خویش درود ایشان است در آن سلام
[24] آیا ندیدی چگونه برزد است خدا مثَلی سخنی پاک مانند درختی است پاک بیخ و بنش برجا و شاخ و برگش در آسمان
[25] میدهد خوراک خود را هرگاه (همیشه) به اذن پروردگار خویش و میزند خدا مثَلها را برای مردم شاید یادآور شوند
[26] و مثَل سخنی پلید همانند درختی است پلید که برجهیده است از روی زمین نیستش آرامشی
[27] استوار دارد خدا آنان را که ایمان آوردند به گفتار استوار در زندگانی دنیا و در آخرت و گمراه کند خدا ستمگران را و میکند خدا هر چه خواهد
[28] آیا ننگریستی بدانان که تبدیل کردند نعمت خدا را به ناسپاسی و درآوردند قوم خویش را به خانه مرگ (نابودی)
[29] دوزخ میچشندش و چه زشت است آن آرامشگاه
[30] و قرار دادند برای خدا همتایانی تا گم کنند از راهش بگو کامیاب شوید که بازگشت شما است بسوی آتش
[31] بگو به بندگان من آنان که ایمان آوردند بپای دارند نماز را و بدهند از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا پیش از آنکه بیاید روزی که نیست سوداگریی در آن و نه دوستیی
[32] خدا است آنکه آفرید آسمانها و زمین را و فرستاد از آسمان آبی پس برون آورد بدان از میوهها روزیی برای شما و رام کرد برای شما کشتی را تا روان شود در دریا به فرمان او و رام کرد برای شما جویها را
[33] و رام کرد برای شما مِهر و ماه را از پی هم درآیندگان و رام کرد برای شما شب و روز را
[34] و داد به شما از هرچه مسئلتش کردید و اگر بشمرید نعمت خدا را شمار آن را نتوانید همانا انسان است ستمگری ناسپاس
[35] و هنگامی که گفت ابراهیم پروردگارا بگردان این شهر را آسوده و برکنار دار مرا و فرزندانم از پرستش بتها
[36] پروردگارا همانا آنها گمراه کردند بسیاری را از مردم پس هر که پیرویم کند همانا او از من است و هر که نافرمانیم کند همانا توئی آمرزنده مهربان
[37] پروردگارا همانا جای دادم از خاندانم (نژادم) در درّه بیگیاه (کشت) نزد خانه محترم تو پروردگارا تا بپای دارند نماز را پس بگردان دلهائی را از مردم بگروند بسوی آنان و روزیشان ده از میوهها شاید سپاس گزارند
[38] پروردگارا همانا تو دانی آنچه را نهان کنیم و آنچه را آشکار سازیم و نهان نیست بر خدا چیزی در زمین و نه در آسمان
[39] سپاس خدائی را که بخشید به من سر پیری اسماعیل و اسحق را همانا پروردگار من است شنونده دعاء
[40] پروردگارا بگردانم برپاکننده نماز و از فرزندانم پروردگارا و بپذیر درخواست مرا
[41] پروردگارا بیامرز برای من و برای پدر و مادرم و برای مؤمنان روزی که بپای شود حساب
[42] و مپندار البتّه خدا را غافل از آنچه میکنند ستمگران جز این نیست که پس اندازدشان برای روزی که در آن بازمانند از گردش دیدگان
[43] شتابزدگان بالا نگهدارندگان سرهای خویش بازنگردد بسوی ایشان مژگان ایشان و دلهای ایشان است تهی
[44] و بترسان مردم را روزی که بیایدشان عذاب پس گویند آنان که ستم کردند پروردگارا پس انداز ما را تا سرآمدی نزدیک بپذیریم دعوتت را و پیروی کنیم پیمبران را آیا نبودید شما سوگند یاد کردید پیش از این که نیست شما را زوال (برافتادن)
[45] و آرمیدید در نشیمنهای آنان که ستم کردند خویش را و آشکار شد برای شما چه کردیم با ایشان و زدیم برای شما مثَلها را
[46] و همانا آوردند نیرنگ خویش را و نزد خدا است نیرنگ ایشان و هر چند باشد نیرنگ ایشان که نابود شود از آن کوهها
[47] پس گمان مبر خدا را شکننده وعده خویش به فرستادگان خود همانا خدا عزّتمند است دارای انتقام
[48] روزی که دگرگون شود زمین به غیر از زمین و آسمانها و بیایند پیشگاه خداوند یگانه چیرگیجوی
[49] و بینی گناهکاران را در آن روز بستگان به زنجیرها
[50] جامههای ایشان است از قَطران و بپوشد رویهای ایشان را آتش
[51] تا پاداش دهد خدا به هر کس آنچه فراهم آورده است و همانا خداوند است شتابنده در حساب
[52] این است آگهیی برای مردم و تا بیم داده شوند بدان و تا بدانند همانا او خداوندی است یکتا و تا یادآور شوند خداوندان خردها