💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.moezzi › 6 captured on 2024-05-26 at 16:51:49. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] سپاس خداوندی را که آفرید آسمانها و زمین را و قرار داد تاریکیها و روشنائی را پس آنان که کفر ورزیدند به پروردگار خویش شرک همیورزند
[2] اوست آنکه آفرید شما را از گل پس گذارد سرآمدی را و سرآمدی نامبرده نزد او است سپس شما تردید میکنید
[3] و او است خدا در آسمانها و در زمین میداند نهان و آشکار شما را و میداند آنچه را فراهم آرید
[4] و نمیآیدشان آیتی از آیتهای پروردگارشان جز آنکه باشند از آن روی گردانان
[5] همانا دروغ پنداشتند حقّ را گاهی که بیامدشان پس بزودی بیایدشان خبرهای آنچه بودند بدان استهزاءکنندگان
[6] آیا نبینند بسا هلاک کردیم پیش از آنان قرنهائی که توانائیشان دادیم در زمین آنچه توانائیتان ندادیم و فرستادیم آسمان را بر ایشان ریزاریز و گردانیدیم جویها را روان از زیر ایشان پس نابودشان نمودیم به گناهانشان و آوردیم از نو پس از ایشان قرنهائی دگران
[7] و اگر میفرستادیم بر تو نامهای در کاغذی که میسودندش با دستهای خویش هرآینه میگفتند آنان که کفر ورزیدند نیست این جز جادوئی آشکار
[8] و گفتند چرا فرو نیامده است بر او فرشتهای و اگر میفرستادیم فرشتهای هرآینه میگذشت کار پس مهلت داده نمیشدند
[9] و اگر میگردانیدیمش فرشتهای همانا میگردانیدیمش مردی و همی پوشانیدیم بر او آنچه را میپوشند
[10] و همانا استهزاء شد به پیمبرانی که پیش از تو بودند پس فرود آمد بدانان که مسخره کردند از ایشان آنچه بودند بدان استهزاءکنندگان
[11] بگو بگردید در زمین پس بنگرید چگونه بوده است فرجام تکذیبکنندگان
[12] بگو از آن کیست آنچه در آسمانها است و زمین بگو از آن خدا نوشت بر خویشتن رحمت را که گردآورد شما را بسوی روز رستاخیز نیست تردیدی در آن آنان که زیانمند کردند خویشتن را ایمان نمیآورند
[13] و از آنِ وی است آنچه آرمیده است در شب و روز و او است شنوای دانا
[14] بگو آیا جز خدا را برگیرم دوستی آفریننده آسمانها و زمین و او میخوراند و خورانده نشود بگو همانا مأمور شدم که نخستین اسلامآورنده باشم و نباش البته از شرکآورندگان
[15] بگو همانا میترسم اگر نافرمانی کنم پروردگار خود را از عذاب روزی بزرگ
[16] آن کس که گردانیده شود از او در آن روز همانا رحم بدو کرده و آن است رستگاریی آشکار
[17] و اگر برساندت خدا رنجی پس نیست بازگیرنده آن جز او و اگر رساندت به خیری پس او است بر همه چیز توانا
[18] و او است نیرومند بر فراز بندگان خویش و او است حکیم دانا
[19] بگو چه چیز بزرگتر است در گواهی بگو خدا گواه است میان من و شما و وحی شده است بسوی من این قرآن تا بترسانم بدان شما را و هر که را برسد آیا گواهی دهید که با خدا است خدایان دیگری بگو گواهی ندهم بگو جز این نیست که او است خداوند یکتا و همانا بیزارم از آنچه شرک میورزید
[20] آنان که دادیمشان کتاب را بشناسندش چنانکه بشناسند فرزندان خود را آنان که زیانمند کردند خویشتن را ایمان نیارند
[21] و کیست ستمگرتر از آنکه ببندد بر خدا دروغی یا دروغ پندارد آیتهای او را همانا رستگار نشوند ستمگران
[22] و روزی که گردشان آریم همگی پس گوئیم بدانان که شرک ورزیدند کجا است شریکان شما آنان که بودید میپنداشتید
[23] پس نبود نیرنگ آنان جز آنکه گفتند به خدا سوگند پروردگار ما که نبودیم شرکورزندگان
[24] بنگر چگونه دروغ گفتند بر خویشتن و گم شد از ایشان آنچه بودند دروغ میبستند
[25] و از ایشان است آنکه گوش فرا میدهد بسوی تو و قرار دادیم بر دلهای ایشان پردههائی از آنکه دریابندش و در گوشهای ایشان سنگینی و اگر بینند هر آیتی را ایمان نیارند بدان تا گاهی که آیندت ستیزهکنان با تو گویند آنان که کفر ورزیدند نیست این جز افسانههای پیشینیان
[26] و ایشان نهی کنند از آن و دوری گزینند از آن و نابود نکنند جز خویشتن را و نمیدانند
[27] و ای کاش میدیدی گاهی را که بازداشت شدند بر آتش گفتند کاش برگردانیده میشدیم و دروغ نمیشمردیم آیتهای پروردگار خود را و میشدیم از مؤمنان
[28] بلکه آشکار شد برای ایشان آنچه پنهان کرده بودند از پیش و اگر بازگردانیده شوند همانا برگردند بدانچه نهی شدند از آن و هر آینه آنانند دروغگویان
[29] گفتند نیست آن جز زندگانی دنیای ما و نیستیم ما برانگیختگان
[30] و کاش میدیدی گاهی را که بازداشت شدند پیشگاه پروردگارشان گوید آیا نیست این به حقّ گویند بلی سوگند به پروردگار ما گوید پس بچشید عذاب را بدانچه بودید کفر میورزیدید
[31] همانا آیان کردند آنان که دروغ شمردند ملاقات خدا را تا گاهی که بیامدشان قیامت ناگهان گفتند دریغ ما را بدانچه کوتاهی کردیم در آن و حمل کنند بارهای خود را بر پشتهای خویش چه زشت است آنچه بار برمیدارند
[32] و نیست زندگانی دنیا جز بازیچه و هوسرانی و همانا خانه آخرت است بهتر برای آنان که پرهیزکاری کنند آیا به خرد نمیآیید
[33] همانا دانیم که اندوهگینت کند آنچه گویند و هر آینه تکذیب نمیکنند تو را و لیکن ستمگران به آیتهای خدا انکار همی ورزند
[34] و همانا تکذیب شدند پیمبرانی پیش از تو پس شکیبا شدند بر آنچه تکذیب شدند و آزار کشیدند تا رسیدشان یاری ما و نیست برگرداننده برای سخنان خدا و همانا رسیده است تو را از داستان پیمبران
[35] و اگر گران آید بر تو پشت کردن ایشان پس اگر توانی بیابی سوراخی در زمین یا نردبانی به آسمان پس بیاریشان آیتی و اگر میخواست خدا هر آینه گردشان میآورد بر هدایت پس نباش از نادانان
[36] جز این نیست که میپذیرند از تو آنان که میشنوند و مردگان را خدا برانگیزد سپس بسوی او بازگردانیده شوند
[37] گفتند چرا فرود نیامده است بر او آیتی از پروردگارش بگو همانا خدا توانا است که فرستد آیتی را لیکن بیشتر ایشان نمیدانند
[38] نیست جنبندهای در زمین و نه پرندهای پروازکننده با بالهای خود جز ملتهائی همانند شما فروگذار نکردیم در کتاب از چیزی سپس بسوی پروردگارشان گردآورده شوند
[39] و آنان که تکذیب کردند آیتهای ما را کران و گنگانند در تاریکیها هر که را خدا خواهد گمراه کند و هر که را خواهد بگرداندش بر راهی راست
[40] بگو آیا دیدستید که اگر بیاید شما را عذاب خدا یا بیاید شما را قیامت آیا جز خدا را خوانید اگر هستید راستگویان
[41] بلکه او را میخوانید پس برمی دارد از شما آنچه را خوانیدش بسوی آن اگر خواهد و فراموش میکنید آنچه را شرک میورزید
[42] و همانا فرستادیم بسوی مللی پیش از تو پس گرفتیمشان به پریشانی و رنجوری شاید زاری کنند
[43] چرا هنگامی که بیامدشان خشم ما زاری نکردند لیکن سنگین شد دلهای آنان و آراست برای ایشان شیطان آنچه را بودند عمل میکردند
[44] پس هنگامی که فراموش کردند آنچه را تذکّر بدان داده شدند بگشودیم بر ایشان درهای همه چیز را تا گاهی که شاد شدند بدانچه داده شدند گرفتیمشان ناگهان ناگاه ایشانند سرافکندگان
[45] پس بریده شد دنباله گروهی که ستم کردند و سپاس خدای را پروردگار چهانیان
[46] بگو آیا نگریستهاید که اگر خدای بگیرد گوش و دیدگان شما را و مُهر زند بر دلهای شما کیست خدائی جز خداوند که برگرداند آنها را به شما بنگر چگونه میگردانیم آیتها را سپس ایشان روی برمیگردانند
[47] بگو آیا دیدستید اگر بیاید شما را عذاب خدا ناگهان یا آشکارا آیا نابود میشوند جز گروه ستمکاران
[48] و نمیفرستیم فرستادگان را جز نویددهندگان و ترسانندگان پس آنان که ایمان آورند و اصلاح کنند نیست بر ایشان بیمی و نه اندوهگین شوند
[49] و آنان که تکذیب کنند آیتهای ما را برسد بدیشان عذاب بدانچه بودند نافرمانی میکردند
[50] بگو نمیگویم برای شما که نزد من است گنجهای خدا و نه ناپیدا را دانم و نمیگویم برای شما منم فرشته پیروی نمیکنم جز آنچه را به من وحی شود بگو آیا یکسان است کور و بینا آیا نمیاندیشید
[51] و بیم ده بدان آنان را که میترسند گردآورده شوند بسوی پروردگار خود نیستشان دوست و نه شفاعتگری جز او شاید ایشان پرهیز کنند
[52] و از خود نران آنان را که میخوانند پروردگار خود را بامدادان و شامگاه خواهان روی اویند نیست بر تو از حساب ایشان چیزی و نه از حساب تو است بر ایشان چیزی که برانی آنان را پس بشوی از ستمگران
[53] و بدینگونه آزمودیم برخی از ایشان را به برخی تا بگویند آیا اینانند که خدا منّت نهاده است بر ایشان از میان ما آیا نیست خدا داناتر به سپاسگزاران
[54] و هرگاه درآیند بر تو آنان که ایمان آورند به آیتهای ما بگو سلام بر شما نوشت پروردگار شما بر خویشتن رحمت را که هر کس انجام دهد از شما بدی را به نادانی سپس بازگردد پس از آن و اصلاح کند همانا او است آمرزنده مهربان
[55] چنین تفصیل دهیم آیتها را و تا پدیدار شود راه گنهکاران
[56] بگو همانا نهی شدم از آنکه پرستش کنم آنان را که میخوانید جز خدا بگو پیروی نکنم خواستههای شما را که گمراه شوم در آن هنگام و نباشم از هدایتیافتگان
[57] بگو همانا من بر نشانهای از پروردگار خویشم و شما تکذیب آن کردید نیست نزد من آنچه شتاب دارید بدان نیست حکم جز از آن خدا میسراید حقّ را و او است بهتر جداسازندگان
[58] بگو اگر نزد من بود آنچه بدان شتاب میکنید همانا میگذشت کار میان من و شما و خدا داناتر است به ستمگران
[59] و نزد او است کلیدهای ناپیدا که نداند آنها را جز او و میداند آنچه را در دشت و دریا است و نیفتد برگی جز آنکه بداندش و نه دانهای در تاریکیهای زمین و نه تری و نه خشکی مگر در کتابی است آشکار
[60] و او است آنکه دریابد (بمیراند) شما را در شب و میداند آنچه را فراآورید در روز سپس برانگیزاند شما را در آن تا بگذرد سرآمدی معین سپس بسوی او است بازگشت شما پس آگهی دهد شما را بدانچه بودید عمل میکردید
[61] و او است نیرومند بر فراز بندگان خود و میفرستد بر شما نگهبانانی تا گاهی که برسد یکی از شما را مرگ دریابندش فرستادگان ما و آنان فروگذار نمیکنند
[62] سپس بازگردانیده شوند بسوی خدا سرپرست ایشان حقّ همانا از آن وی است حکم و اوست شتابندهترین حسابگران
[63] بگو که شما را رهائی دهد از تاریکیهای دشت و دریا خوانیدش به زاری و نهان که اگر رها ساختی ما را از این باشیم البته از سپاسگزاران
[64] بگو خدا رهائی دهد شما را از آن و از هر اندوهی سپس شما بدو شرک همی ورزید
[65] بگو او است توانا بر آنکه بیانگیزاند بر شما عذابی از فراز شما یا از زیر پایهای شما یا به هم اندازد شما را گروههائی و بچشاند بعضی را از شما آیان بعضی بنگر چگونه میگردانیم آیتها را شاید دریابند ایشان
[66] و دروغش شمردند قوم تو و آن است حقّ بگو نیستیم بر شما وکیل
[67] برای هر خبری است قرارگاهی و بزودی میدانید
[68] و هرگاه بینی آنان را که فروروند در آیتهای ما پس روگردان از ایشان تا فرو روند در داستانی دیگر و اگر فراموشی آردت شیطان پس منشین پس از یادآوردن با گروه ستمگران
[69] و نیست بر آنان که پرهیز میکنند از حساب ایشان چیزی و لیکن یادآوردنی است شاید بترسند ایشان
[70] و بگذارید آنان را که گرفتند دین خود را بازی و هوسرانی و بفریفت ایشان را زندگانی دنیا و تذکّر ده بدان تا سرافکنده نشود کسی بدانچه دست آورده است نیستش جز خدا دوست و نه شفاعتگری و اگر به جای خود دهد هر بدلی پذیرفته نشود از او آنانند که سرافکنده شدند بدانچه دست آوردند ایشان را است نوشابهای از آب جوشان و شکنجهای سخت بدانچه بودند کفر میورزیدند
[71] بگو آیا خوانیم جز خدا آنچه را نه سود دهد ما را و نه آیان رساند و برگردیم بر پاشنههای خود پس از آنکه راهنمائی کرد ما را خدا مانند آنکه فریفتندش شیاطین در زمین سراسیمه وی را یارانی است که خوانندش بسوی هدایت به نزد ما بیا بگو همانا هدایت خدا است هدایت و امر شدیم که گردن نهیم برای پروردگار جهانیان
[72] و آنکه بپا دارید نماز را و بترسیدش و او است آنکه بسوی او گردآورده شوید
[73] و او است آنکه آفرید آسمانها و زمین را به حقّ و روزی که گوید بشو پس بشود گفتار او است حقّ و از آنِ وی است پادشاهی روزی که دمیده شود در صور دانای نهان و پدیدار و اوست حکیم دانا
[74] و هنگامی که گفت ابراهیم به پدر خود آزر آیا میگیری بتان را خدایانی همانا میبینم تو و قومت را در گمراهی آشکار
[75] و بدینسان بنمایانیم به ابراهیم پادشاهیهای آسمانها و زمین را و تا بگردد از یقیندارندگان
[76] آنگاه که فراگرفتش تاریکی شب دید ستارهای را گفت این است پروردگار من و هنگامی که فرو نشست گفت دوست ندارم فروروندگان را
[77] و هنگامی که دید ماه را تابنده گفت این است پروردگار من و گاهی که درون شد گفت اگر رهبریم نکند پروردگارم همانا میشوم از گروه گمراهان
[78] تا گاهی که دید خورشید را درخشان گفت این است پروردگار من این بزرگتر است سپس هنگامی که ناپدید شد گفت ای قوم همانا بیزارم از آنچه شما شرک میورزید
[79] همانا برگرداندم روی خود را بسوی آنکه آفرید آسمانها و زمین را یکتاپرست و نیستم از شرکورزندگان
[80] و ستیزه کردند با وی قومش گفت آیا با من ستیزه کنید در خدا حالی که هدایتم کرده است و نترسم آنچه را شرک بدان ورزید جز آنکه بخواهد پروردگار من چیزی را فراگرفته است پروردگارم همه چیز را به دانش آیا یاد نمیآورید
[81] و چگونه ترسم آنچه را شرک ورزیدید و نترسید از آنکه شرک ورزیدید به خدا آن را که نفرستاده است بدان بر شما فرمانروائیای پس کدام یک از دو گروه سزاوارترند به ایمنشدن اگر میدانید
[82] آنان که ایمان آوردند و نیالودند ایمان خویش را به ستم برای آنان است ایمنی و ایشانند هدایتشدگان
[83] و این است حجّت ما که دادیمش به ابراهیم بر قوم او بالا بریم پایههای هر که را خواهیم همانا پروردگار تو است حکیم دانا
[84] و ارزانی داشتیم بدو اسحق و یعقوب را هر کدام هدایت کردیم و نوح را هدایت کردیم از پیش و از نژاد او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را و بدینسان پاداش دهیم نیکوکاران را
[85] و زکریا و یحیی و عیسی و اِلیاس را هرکدام از شایستگان
[86] و اسمعیل و اَلیَسع و یونس و لوط و هر کدام را برتری دادیم بر جهانیان
[87] و از پدران ایشان و فرزندان ایشان و برادران ایشان و برگزیدیمشان و رهبریشان نمودیم بسوی راهی راست
[88] این است هدایت خدا که رهبری کند بدان هر که را خواهد از بندگان خویش و اگر شرک میورزیدند هرآینه سترده میشد از ایشان آنچه بودند میکردند
[89] آنانند که بدیشان دادیم کتاب و حکم و پیمبری را پس اگر بدان کفر ورزند آنان همانا نگهبان کردیم بر آن گروهی را که نیستند بدان کفرورزندگان
[90] آنانند که رهبریشان نمود خدا پس به رهبریشان پیروی جوی بگو نخواهم از شما بر آن پاداشی نیست آن جز یادآورییی برای جهانیان
[91] و ارج ننهادند خدا را شایان ارجمندیش هنگامی که گفتند نفرستاده است خدا بر بشری چیزی را بگو که فرستاده است کتابی را که بیاورد موسی روشنائی و هدایتی برای مردم که میگردانیدش کاغذهائی که آنها را آشکار کنید و نهان کنید بسیاری را و آموخته شدید آنچه را نمیدانستید نه شما و نه پدران شما بگو خدا سپس بگذارشان در فرورفتگی (سرگرمی) خویش بازی کنند
[92] و این است کتابی فرستادیمش فرخنده تصدیقکننده آنچه پیش روی او است و تا بترسانی مادرشهرها و آنان را که پیرامون آنند و آنان که ایمان آرند به آخرت ایمان آرند بدان حالی که بر نماز خویشند مواظبتکنندگان
[93] و کیست ستمگرتر از آنکه ببندد بر خدا دروغی یا گوید وحی رسیده است به من حالی که وحی نشده است بسوی او چیزی و کسی که گوید بزودی میفرستم همانند آنچه خدا فرستاده است و اگر (کاش) میدیدی هنگامی را که ستمگران در گردابهای مرگند و فرشتگان گشایندهاند دستهای خویش را برون دهید جانهای خود را امروز کیفر شوید به عذاب خواری بدانچه میگفتید بر خدا نادرست را و بودید از آیتهای او سرکشی میکردید
[94] و همانا آمدید ما را تنها چنانکه آفریدیمتان نخستینبار و بازگذاشتید آنچه را به شما دادیم پشت سر خویش و نبینیم با شما شفیعان شما را آنان که پنداشتیدشان در شما شریکان همانا بگسیخت میان شما و گم شد از شما آنچه بودید میپنداشتید
[95] همانا خدا است شکافنده دانه و هسته برون آرد زنده را از مرده و برون آرنده است مرده را از زنده این است خدای شما پس کجا به دروغ رانده شوید
[96] شکافنده صبح و گردانید شب را آرامشی و مهر و ماه را شمارگرانی این است تقدیر خداوند عزیز دانا
[97] و او است آنکه نهاد برای شما ستارگان را تا هدایت شوید در تاریکیهای دشت و دریا همانا تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که میدانند
[98] و او است آنکه آفرید شما را از یک تن پس پایدار و ناپایداری همانا تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که درمییابند
[99] و او است آنکه فرستاد از آسمان آبی پس برون آوردیم با آن روئیدنی همه چیز را پس برون آوردیم از آن سبزهای که برون آریم از آن دانهای انبوه و از خرمابن از شکوفه آن خوشهای نزدیک (فرود) و باغستانی از انگورها و زیتون و انار همانند و گوناگون بنگرید به میوه آن گاهی که باردهد و رسیدن آن همانا در این است آیتهائی برای گروهی که ایمان آورند
[100] و قرار دادند برای خدا شریکانی جنی که آفریدستشان و به هم بافتند برایش پسران و دخترانی به نادانی منزه و برتر است خدا از آنچه میستایند
[101] پدیدآرنده آسمانها و زمین چگونه وی را فرزندی باشد و نبوده است برای او همسری و آفریده است همه چیز را و او است به هر چیزی دانا
[102] این است خدا پروردگار شما نیست خدائی جز او آفریننده همه چیز پس بپرستیدش و او است بر همه چیز نگهبان
[103] درنیابندش دیدگان و او دریابد دیدگان را و او است بخشنده آگاه
[104] همانا بیامد شما را بینشهائی از پروردگار شما پس آنکه بینا شود برای خویشتن است و آنکه نابینا شود بر خویشتن است و نیستم من بر شما نگهبان
[105] و بدینسان بگردانیم آیتها را و تا گویند درسخواندهای و تا بیان کنیمش برای گروهی که میدانند
[106] پیروی کن آنچه را وحی شده است بسوی تو از پروردگارت نیست خدائی جز او و روی گردان از شرکورزان
[107] و اگر میخواست خدا شرک نمیورزیدند و نگردانیدیمت بر آنان نگهبان و نیستی تو بر ایشان وکیل
[108] و دشنام ندهید آنان را که جز خدا میخوانند تا دشنام دهند خدا را ستمگرانه به نادانی بدینگونه آراستیم برای هر گروهی کردار ایشان را سپس بسوی پروردگار ایشان است بازگشتشان تا آگهیشان دهد بدانچه بودند میکردند
[109] و سوگند یاد نمودند به خدا سختترین سوگندهای خود را که اگر بیایدشان آیتی هرآینه ایمان آرند بدان بگو جز این نیست که آیتها نزد خدا است و چه دانید (یا چه آگهیتان دهد) گاهی که آنها آیند ایمان نیارند ایشان
[110] و باژگون سازیم دلها و دیدگان ایشان را چنانکه ایمان نیاوردند بدان نخستین بار و بگذاریمشان در سرکشی خود فروروند
[111] و اگر فرستیم بسوی ایشان فرشتگان را و سخن گویند با ایشان مردگان و گرد آریم بر ایشان همه چیز را روبروی نیستند که ایمان آرند جز آنکه بخواهد خدا و لیکن بیشتر ایشان نمیدانند
[112] و بدینسان قرار دادیم برای هر پیمبری دشمنی شیاطین آدمی و پری که وحی فرستند بعضی از ایشان بسوی بعضی سخنان بیهوده را بفریب و اگر میخواست پروردگار تو نمیکردندش پس بگذارشان به آنچه دروغ میبندند
[113] و تا بشنوندش دلهای آنان که ایمان نمیآورند به آخرت و تا پسندش دارند و تا فراهم آرند از گناه آنچه ایشانند فراهمکنندگان
[114] آیا جز خدا داوری جویم و اوست آنکه فرستاد بسوی شما کتاب را به تفصیل و آنان که دادیمشان کتاب را دانند که آن است فرود آمده از پروردگار تو به حق پس نباش از شککنندگان
[115] و انجام یافت سخن پروردگار تو به راستی و داد نیست برگردانندهای برای سخنان او و او است شنونده دانا
[116] و اگر فرمانبری بیشتر آنان را که در زمینند گمراهت کنند از راه خدا پیروی نمیکنند جز گمان را و نیستند جز پندارندگان
[117] همانا پروردگار تو داناتر است بدانکه گمراه شود از راه او و او است داناتر به هدایتشدگان
[118] پس بخورید از آنچه برده شده است نام خدا بر آن اگر هستید به آیتهای او ایمانآورندگان
[119] و چه شود شما را نخورید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است حالی که تفصیل داده است برای شما آنچه را حرام کرده است بر شما جز آنچه ناگزیر شوید بدان و همانا بسیاری گمراه میکنند به هوسهای خود به نادانی و هرآینه پروردگار تو داناتر است به تجاوزکنندگان
[120] و رها کنید آشکار گناه و نهانش (یا برون گناه و درونش را) همانا آنان که فراهم آورند گناه را بزودی کیفر شوند بدانچه بودند فراهم میآوردند
[121] و نخورید از آنچه برده نشده است نام خدا بر آن و هرآینه آن است نافرمانی و همانا شیاطین وحی کنند بسوی دوستان خود تا درستیزند با شما و اگر فرمان برید ایشان را هرآینه باشید شرکورزندگان
[122] آیا آنکه مرداری بود پس زندهاش کردیم و قرار دادیم برای او روشنائی که راه رود بدان در مردم همانند آن است که در تاریکیها نیست برون آینده از آنها بدینسان آراسته شد برای کافران آنچه بودند میکردند
[123] و بدینسان نهادیم در هر شهر سران گنهکارانش را تا نیرنگ آرند در آن و نیرنگ نیاورند جز بر خویشتن و درنمییابند
[124] و هرگاه بیایدشان آیتی گویند ایمان نیاریم تا آورده شویم همانند آنچه آورده شدند فرستادگان خدا خدا داناتر است کجا نهد پیمبری خویش را بزودی رسد آنان را که گناه کردند خواریی نزد خدا و عذابی سخت بدانچه بودند نیرنگ میباختند
[125] آن را که خواهد خدا هدایت کند بگشاید سینه او را برای اسلام و آن را که خواهد گمراه سازد بگرداند سینهاش را تنگ فشرده چنانکه گوئی سخت میرود به آسمان بدینسان نهد خدا پلید را بر آنان که ایمان نمیآورند
[126] و این است راه پروردگار تو راست همانا تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که یادآور شوند
[127] آنان را است خانه آرامش نزد پروردگار خویش و او است دوست ایشان بدانچه بودند میکردند
[128] و روزی که گردشان آرد همگی ای گروه پری همانا فراوان گرفتید از آدمی و گفتند دوستان ایشان از آدمیان پروردگارا بهرهمند شدند بعضی از ما به بعضی و رسیدیم سرآمدی را که برای ما نهادی گفت آتش است جایگاه شما جاودانان در آن جز آنچه خدا خواهد همانا پروردگار تو اس�� حکیم دانا
[129] و بدینسان دوست گردانیم بعضی ستمگران را با بعضی بدانچه بودند فراهم میکردند
[130] ای گروه پری و آدمی آیا نیامد شما را فرستادگانی از شما که بسرایند بر شما آیتهای مرا و بترسانند شما را از رسیدنتان بدین روز گفتند گواهی دادیم بر خویشتن و بفریفتشان زندگانی دنیا و گواهی دادند بر خویش که بودند کافران
[131] این بدان است که نیست پروردگار تو نابودکننده شهرها به ستم حالی که باشند مردم آنها بیخبران
[132] و هرکدام را پایههائی است از آنچه کردند و نیست پروردگار تو غافل از آنچه میکنند
[133] و پروردگار تو است بینیاز مهربان اگر خواهد ببرد شما را و جانشین سازد پس از شما هرچه را خواهد چنانکه پدید آورد شما را از نژاد گروه دگران
[134] همانا وعدههای شما است آینده و نیستید شما به عجزآرندگان
[135] بگو ای قوم بکنید هر آنچه توانید که منم کننده زود است بدانید که را است پایان خانه همانا رستگار نشوند ستمگران
[136] و قرار دادند برای خدا از آنچه بیافریده است از کشت و دامها بهرهای پس گفتند این برای خدا بر پندار ایشان و این برای شریکان پس آنچه برای شریکان ایشان است نرسد به خدا و آنچه برای خدا است برسد به شریکان ایشان چه زشت است آنچه حکم میکند
[137] و بدینسان آراستند برای بسیاری از مشرکان کشتن فرزندانشان را شریکان ایشان تا بلغزانندشان و تا آشفته سازند بر ایشان دینشان را و اگر میخواست خدا نمیکردندش پس بگذار ایشان را با آنچه دروغ میبندند
[138] و گفتند این است دامها و کشتی بازداشت شده نچشدش جز آنکه خواهیم پندار ایشان و دامهائی که حرام است پشتهای آنها و دامهائی که نبرند نام خدا را بر آنها به دروغبستن بر او بزودی کیفرشان دهد بدانچه بودند دروغ میبستند
[139] و گفتند آنچه در شکمهای این دامها است مختص مردان ما است و حرام است بر همسران ما و اگر مرداری باشد پس ایشانند در آن شریکان بزودی کیفرشان دهد ستودن ایشان را همانا او است حکیم دانا
[140] همانا زیان کردند آنان که کشتند فرزندان خود را بی خردانه به نادانی و حرام کردند آنچه را خدا روزیشان داده است به دروغبستن بر خدا همانا گمراه شدند و نبودند از هدایتشدگان
[141] و او است آنکه پدید آورده است باغهای افراشته و ناافراشته و خرمابن و کشتزار حالی که گوناگون است میوه (یا مزه) آن و زیتون و انار را همانند و ناهمانند بخورید از میوه آن هنگامی که میوه دهد و بپردازید بهره آن را روز درویدنش و اسراف نکنید که او دوست ندارد اسرافکنندگان را
[142] و از دامها باربرنده و بستری را بخورید از آنچه روزی داده است شما را خداوند و پیروی نکنید گامهای شیطان را که او است برای شما دشمنی آشکار
[143] هشت جفت از میش دو و از بزغاله دو بگو آیا دو نر را حرام کرده است یا دو ماده را یا آنچه فراگرفته است زهدانهای دو ماده آگهی دهید مرا به دانائی اگر هستید راستگویان
[144] و از شتر دو و از گاو دو بگو آیا دو نر را حرام کرد یا دو ماده را یا آنچه را فراگرفت زهدانهای دو ماده یا بودید شما گواهان هنگامی که اندرز داد شما را خدا بدین پس کیست ستمگرتر از آنکه ببندد بر خدا دروغی را تا گمراه کند مردم را به نادانی همانا خدا هدایت نکند گروه ستمکاران را
[145] بگو نمییابم در آنچه به من وحی شده است حرامی را برخورندهای که بخوردش جز آنکه مردار باشد یا خونی ریخته یا گوشت خوک که آن است پلید یا نافرمانی که نام جز خدا بر آن برده شده است پس آنکه ناچار شود نه ستمکار و نه تجاوزکننده همانا پروردگار تو است آمرزنده مهربان
[146] و بر آنان که جهود شدند حرام کردیم هر ناخنداری را و از گاو و گوسفند حرام کردیم بر ایشان پیههای آنها را جز آنچه برگرفته است پشتهای آنها یا پشکلدانها یا آنچه آمیخته است با استخوان این را کیفر بدیشان دادیم به ستمگریشان و هرآینه مائیم راستگویان
[147] پس اگر تکذیب کردند بگو همانا پروردگار شما است خداوند رحمتی پهناور و برنگردد خشمش از گروه گنهکاران
[148] زود است گویند آنان که شرک ورزیدند اگر میخواست خدا مشرک نمیشدیم ما و نه پدران ما و نه حرام میکردیم چیزی را بدینسان تکذیب کردند آنان که پیش از ایشان بودند تا چشیدند خشم ما را بگو آیا نزد شما دانشی است که برون آریدش برای ما پیروی نمیکنید جز پندار را و نیستید شما جز گمانآوران
[149] بگو خدای را است حجّت رسا و اگر میخواست هرآینه رهبری میکرد شما را همگی
[150] بگو بیارید گواهان خویش را که گواهی میدهند آنکه خدا حرام کرده است این را پس اگر گواهی دادند تو گواهی نده با ایشان و پیروی نکن هوسهای آنان را که تکذیب نمودند آیتهای ما را و آنان که ایمان نمیآورند به آخرت و ایشانند به پروردگار خویش شرکورزان
[151] بگو بیائید بخوانم بر شما آنچه را که حرام کرده است پروردگار شما بر شما که شرک نورزید بدو چیزی را و به پدر و مادر نکوئی کنید و نکشید فرزندان خویش را از تنگدستی ما روزی دهیم شما و ایشان را و گرد ناشایستهها (فواحش) نگردید آنچه آشکار است از آنها و آنچه نهان و نکشید تنی را که خدا حرام کرده است جز به حق این است آنچه خدا به شما اندرز داده است شاید به خرد یابید
[152] و نزدیک نشوید به دارائی یتیم جز بدانچه نکوتر است تا برسد به نیروهای (به جوانی) خویش خویش و بپردازید پیمانه و سنجش را به داد تکلیف نکنیم کسی را جز به مقدار توانائیش و هرگاه سخنی گفتید دادگری کنید اگرچه باشد خویشاوند و به پیمان خدا وفا کنید این است آنچه توصیه کرده است شما را بدان شاید یادآور شوید
[153] و آنکه این است راه من راست پس پیرویش کنید و پیروی نکنید راهها را که پراکندهتان کند از راه او بدین توصیه کرده است شما را شاید پرهیزکاری کنید
[154] سپس دادیم به موسی کتاب را تمامی بر آنکه نکوکاری کرد (یا بر آنچه نکوئی کرد) و تفصیلی برای همه چیز و هدایت و رحمتی شاید به ملاقات پروردگار خود ایمان آرند
[155] و این است کتابی فرستادیمش فرخنده پس پیرویش کنید و پرهیزکاری کنید شاید رحم آورده شوید
[156] تا نگوئید جز این نیست که فرود آورده شد کتاب بر دو گروه پیش از ما و بودیم از درس گرفتنشان بیخبران
[157] یا گوئید اگر بر ما فرستاده میشد کتاب هر آینه بودیم هدایتیافتهتر از ایشان اینک بیامد شما را نشانی از پروردگار شما و هدایت و رحمتی پس کیست ستمگرتر از آنکه دروغ پندارد آیتهای خدا را و بازدارد از آنها بزودی پاداش دهیم آنان را که بازمی دارند از آیتهای ما عذاب زشت را بدانچه بودند بازمیداشتند
[158] آیا انتظار دارند جز آنکه بیایندشان فرشتگان یا بیاید پروردگار تو یا بیاید پارهای از آیات پروردگار تو روزی که میآید پارهای از آیات پروردگار تو سود ندهد کسی را ایمان آوردنش اگر ایمان نیاورده است از پیش یا نیندوخته است در ایمان خود خبری را بگو پس منتظر باشید که مائیم منتظران
[159] همانا آنان که پراکنده ساختند دین خود را و شدند گروهائی نیستی تو از ایشان در چیزی جز این نیست که کار آنان با خدا است پس آگهیشان دهد بدانچه بودند میکردند
[160] آن کس که نکوئی آورد وی را است ده برابر آن و آن کس که زشتی آورد کیفر نشود جز همانند آن و ایشان ستم نمیشوند
[161] بگو همانا مرا هدایت کرده است پروردگارم بسوی راهی راست دینی استوار آئین ابراهیم یکتاپرست و نبوده است از شرکورزان
[162] بگو همانا نماز من و پرستش من و زندگیم و مرگم از آن خداوند است پروردگار جهانیان
[163] نیست انبازی برای او و بدان مأمور شدم و منم نخستین اسلامآرندگان
[164] بگو آیا جز خدا پروردگاری جویم و او است پروردگار همه چیز و نیندوزد هر کسی جز بر خویشتن و برندارد باربری بار دگری را پس بسوی پروردگار شما است بازگشت شما تا آگهیتان دهد بدانچه بودید در آن اختلاف میکردید
[165] و او است آنکه گردانید شما را جانشینان زمین و برتری داد گروهی از شما را بر گروهی پایههائی تا بیازمایدتان در آنچه به شما داده است همانا پروردگار تو است زودشکنجه (شتابنده در عقوبت) و همانا او است آمرزنده مهربان