💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.moezzi › 39 captured on 2024-05-26 at 16:52:15. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Mohammad Kazem Moezzi, Surah 39: The Groups (Az-Zumar)

Surahs

[1] فرستادن نامه از نزد خدای عزتمند حکیم‌

[2] همانا فرستادیم بسوی تو کتاب را به حقّ پس پرستش کن خدا را پاک‌کننده برای او دین را

[3] همانا برای خدا است دین پاک و آنان که بگرفتند جز وی دوستانی نمی‌پرستیمشان مگر تا نزدیک گردانند ما را بسوی خدا جایگاهی همانا خدا حکم کند میان ایشان در آنچه در آن اختلاف کنند همانا خدای رهبری نکند آن را که او است دروغگوی ناسپاس‌

[4] اگر می‌خواست خدا که بگیرد فرزندی هر آینه برمی‌گزید از آنچه می‌آفرید هر چه را می‌خواست منزّه است او است خداوند یکتای خشم‌آور

[5] آفرید آسمانها و زمین را به حقّ می‌افکند شب را بر روز و می‌افکند روز را بر شب و رام کرد مهر و ماه را هر کدام روان است بسوی سرآمدی نامبرده همانا او است عزّتمند آمرزگار

[6] آفرید شما را از یک تن پس قرار داد از آن جُفتش را و فرستاد برای شما از دامها هشت جُفت می‌آفریند شما را در شکمهای مادرانتان آفرینشی پس از آفرینشی در تاریکیهای سه‌گانه این است خدا پروردگار شما وی را است پادشاهی نیست خدائی جز او پس به کجا گردانیده می‌شوید

[7] اگر کفر ورزید همانا خدا بی‌نیاز است از شما و نپسندد برای بندگان خود کفر را و اگر سپاسگزارید پسنددش برای شما و برندارد هیچ گنهباری بار گناه دگری را سپس بسوی پروردگار شما است بازگشت شما تا آگهیتان دهد بدانچه بودید می‌کردید همانا او دانا است بدانچه در سینه‌ها است‌

[8] و گاهی که رسد انسان را رنجی خواند پروردگار خویش را زاری‌کنان بسویش سپس هنگامی که دهدش نعمتی از خویش فراموش کند آنچه را بود می‌خواند بسوی آن از پیش و قرار دهد برای خدا همتایانی تا گمراه سازد از راهش بگو بهره‌مند باش به کفر خویش اندکی که توئی از یاران آتش‌

[9] آیا آنکه او فروتن است گاه‌های شب سجده‌کنان و ایستاده می‌ترسد از آخرت و امید دارد رحمت پروردگار خویش را بگو آیا یکسانند آنان که می‌دانند و آنان که نمی‌دانند جز این نیست که یادآور می‌شوند خردمندان‌

[10] بگو ای بندگان من که ایمان آوردید بترسید پروردگار خویش را آنان را که نکوئی کردند در این دنیا خوبی است و زمین خدا است پهناور جز این نیست که پاداش داده شوند شکیبایان مزد خویش را بی‌شمار

[11] بگو هر آینه مأمور شدم که پرستش کنم خدا را پاک دارنده برایش دین را

[12] و مأمور شدم که باشم نخستین اسلام‌آوران‌

[13] بگو همانا ترسم اگر نافرمانی کنم پروردگار خویش را از عذاب روزی بزرگ‌

[14] بگو خدا را می‌پرستم پاک‌دارنده برایش دین خویش را

[15] پس پرستش کنید هر چه خواهید جز او بگو همانا زیانکاران آنانند که زیان کردند خویش و خاندان خویش را روز رستاخیز همانا این است آن زیان آشکار

[16] آنان را است از فرازشان پوشهائی از آتش و از زیرشان پوشهائی این است که می‌ترساند خدا بدان بندگان خویش را ای بندگان من پس مرا بترسید

[17] و آنان که دوری گزیدند از ستمگر سرکش که بپرستندش و بازگشتند بسوی خدا ایشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا

[18] آنان که می‌شنوند سخن را پس پیروی می‌کنند بهترش را آنانند که رهبریشان کرده است خدا و آنانند دارندگان خردها

[19] آیا آنکه استوار شد بر او سخن عذاب آیا تو می‌رهانی آن را که در آتش است‌

[20] لیکن آنان که ترسیدند پروردگار خویش را برای ایشان است غرفه‌هائی که از فراز آنهاست غرفه‌هائی ساخته روان است از زیر آنها جویها وعده خدا است نشکند خدا وعده خویش را

[21] آیا ندیدی که خدا فرستاده است از آسمان آبی پس براندش به خزانه‌هائی در زمین تا برون آرد بدان کشتی را که گوناگون است رنگهایش پس بخشکد که بینیش زرد شده سپس بگرداندش کوبیده همانا در این است یادآوردنی برای خردمندان‌

[22] آیا آنکه بگشوده است خدا سینه‌اش را برای اسلام پس او است بر نشانیی از پروردگار خویش پس وای بر سنگین‌دلان از یاد خدا آنانند در گمراهیی آشکار

[23] خدا فرستاد نکوترین داستان را نامه‌ای همانند برگردانهائی که موی راست شود از آن بر پیکر آنان که می‌ترسند پروردگار خویش را سپس نرم شود پوستها و دلهای ایشان بسوی یاد خدا این است رهبری خدا که هدایت کند بدان هر که را خواهد و آن را که گمراه کند خدا پس نیستش راهنمائی‌

[24] آیا آنکه دور کند بروی خویش بدی عذاب را روز قیامت و گفته شد به ستمگران بچشید آنچه را بودید فراهم می‌کردید

[25] تکذیب کردند آنان که پیش از ایشان بودند پس بیامدشان عذاب از جائی که نمی‌دانستند

[26] پس چشانید خدا بدیشان خواری را در زندگانی دنیا و همانا عذاب آخرت است بزرگتر اگر بودند می‌دانستند

[27] و همانا زدیم برای مردم در این قرآن از هر مثَلی شاید یادآور شوند

[28] قرآنی است عربی نادارنده کجی شاید ایشان پرهیز کنند

[29] بزد خدا مثَلی را مردی که در او است شریکانی ستیزه‌جوی و مردی مختص به یک مرد آیا یکسانند در مثَل سپاس خدا را بلکه بیشتر ایشان نمی‌دانند

[30] همانا تو مُرده‌ای و ایشانند مُردگان‌

[31] سپس شمائید روز رستاخیز نزد پروردگار خویش ستیزه‌کنان‌

[32] پس کیست ستمگرتر از آنکه بست بر خدا دروغ را و دروغ پنداشت راست را هنگامی که بیامدش آیا نیست در دوزخ جایگاهی برای کافران‌

[33] و آنکه راستی آورد و راست پنداشتش آنانند پرهیزکاران‌

[34] ایشان را است آنچه خواهند نزد پروردگارشان این است پاداش نکوکاران‌

[35] تا بزداید خدا از ایشان زشت‌ترین کاری را که کردند و بپردازد بدیشان مزد ایشان را به بهتر آنچه بودند می‌کردند

[36] آیا نیست خدا کفایت‌کننده بنده خویش و می‌ترسانندت بدانان که جز اویند و آن را که گمراه سازد خدا نیستش راهنمائی‌

[37] و آنکو هدایت کندش خدا نیستش گمراه‌کننده‌ای آیا نیست خدا عزّتمند انتقام‌جوی‌

[38] و اگر پرسیشان که آفریده است آسمانها و زمین را هر آینه گویند خدا بگو آیا دیدید آنچه را می‌خوانید جز خدا اگر خواهدم خدا به رنجی آیا هستند آنان گشاینده رنج او و اگر خواهدم به رحمتی آیا هستند آنان بازدارنده رحمتش بگو بس است مرا خدا بر او توکّل کنند توکّل‌کنان‌

[39] بگو ای قوم عمل بکنید بر توانائی خویش همانا منم عمل‌کننده پس زود است بدانید

[40] که را آید عذابی که خوار سازدش و فرود آید بر او عذابی پایدار

[41] همانا فرستادیم بر تو کتاب را برای مردم به حقّ پس آنکو رهبری شود برای خویش است و آنکه گمراه شود جز این نیست که گمراه شود بر خویش و نیستی تو بر ایشان وکیل‌

[42] خدا دریابد جانها را هنگام مرگشان و آنکه نمرده است در خوابگه خویش است پس نگاهدارد آن را که مرگ را بر او گذرانیده است و رها کند آن دگر را تا سرآمدی نامبرده همانا در این است آیتهائی برای گروهی که بیندیشند

[43] آیا برگرفتند جز خدا شفیعانی بگو اگر چه باشند مالک نباشند چیزی را و نه بخرد یابند

[44] بگو از آن خدا است شفاعت همگی او را است پادشاهی آسمانها و زمین سپس بسوی او بازگردانیده شوید

[45] و گاهی که نام خدا برده شود به تنهائی برنجد دلهای آنان که ایمان ندارند به آخرت و هر گاه یاد شوند آنان که جز اویند ناگاه ایشانند شادمانان‌

[46] بگو بار خدایا پدیدآرنده آسمانها و زمین دانای نهان و پدیدار تو حکم کنی میان بندگان خویش در آنچه بودند در آن اختلاف می‌کردند

[47] و اگر باشد برای آنان که ستم کردند آنچه در زمین است همگی و مانند آن با آن هر آینه بجای خویش دهند از بدی عذاب روز قیامت و پدیدار شود برای ایشان از خدا آنچه را نبودند که به شمار آرند

[48] و نمودار شد برای ایشان بدیهای آنچه فراهم کردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر می‌کردند

[49] و هر گاه رسد انسان را رنجی بخواند ما را تا گاهی که دهیمش نعمتی از ما گوید جز این نیست که داده شدمش به دانشی بلکه آن است آزمایشی و لیکن بیشترشان نمی‌دانند

[50] همانا گفتندش آنان که پیش از ایشان بودند پس بی‌نیاز نکرد از ایشان آنچه بودند فراهم می‌کردند

[51] پس رسید بدیشان زشتیهای آنچه دست آوردند و آنان که ستم کردند از ایشان زود است رسدشان زشتیهای آنچه دست آوردند و نیستند به عجزآرندگان‌

[52] آیا ندانستند که خدا فراخ گرداند روزی را برای هر که خواهد و تنگ کند همانا در این است آیتهائی برای قومی که ایمان آرند

[53] بگو ای بندگان من که اسراف کردید بر جان خویش نومید نباشید از رحمت خدا همانا خدا بیامرزد گناهان را همگی همانا او است آمرزگار مهربان‌

[54] و بازگردید بسوی پروردگار خویش و تسلیم شوید برایش پیش از آنکه بیاید شما را عذاب سپس یاری نشوید

[55] و پیروی کنید بهتر آنچه را فرستاده شد بسوی شما از پروردگار شما پیش از آنکه بیاید شما را عذاب ناگهان و شما ندانید

[56] که گوید کسی دریغ بر آنچه کوتاه آمدم در باره خدا و هر آینه بودم من از مسخره‌کنندگان‌

[57] یا گوید اگر خدا هدایتم می‌کرد همانا می‌شدم از پرهیزکاران‌

[58] یا گوید گاهی که بیند عذاب را کاش مرا بازگشتی می‌بود تا بشوم از نکوکاران‌

[59] بلی آمدت آیتهای من پس تکذیب کردی بدانها و کبر ورزیدی و شدی از کافران‌

[60] و روز قیامت بینی آنان را که دروغ گفتند بر خدا رویهاشان سیاه شده آیا نیست در دوزخ جایگاهی برای کبرورزان‌

[61] و برهاند خدا آنان را که پرهیز کردند به پناهگاهشان نرسدشان بدی و نه اندوهگین شوند

[62] خدا است آفریدگار هر چیزی و اوست بر همه چیز وکیل‌

[63] وی را است کلیدهای آسمانها و زمین و آنان که کفر ورزیدند به آیتهای خدا ایشانند زیانکاران‌

[64] بگو آیا جز خدا را فرمان دهیدم که پرستم ای نادانان‌

[65] و هر آینه وحی شد بسوی تو و بسوی آنان که پیش از تو بودند که اگر شرک ورزی هر آینه تباه شود کردارت و همانا شوی از زیانکاران‌

[66] بلکه خدا را پرستش کن و باش از سپاس‌گزاران‌

[67] و ارج نگذاشتند خدا را حقّ ارجمندیش و زمین همگی در چنگ او است روز قیامت و آسمانها پیچیده‌اند به دستش منزّه و برتر است او از آنچه شرک ورزند

[68] و دمیده شد در صور پس بیهوش افتاده‌اند آنان که در آسمانها و آنان که در زمین‌اند مگر آنکه خواست خدا سپس دمیده شد در آن بار دیگر ناگاه ایشانند ایستادگانی نگران‌

[69] و درخشید زمین به نور پروردگار خویش و گذارده شد کتاب و آورده شدند پیغمبران و گواهان و داوری شد میان آنان به حقّ و ایشان ستم نشوند

[70] و پرداخت شد به هر کس هر آنچه کرد و او داناتر است بدانچه می‌کنند

[71] و رانده شدند آنان که کفر ورزیدند بسوی دوزخ گروه‌هایی تا گاهی که بیامدندش و گشوده شد درهایش و گفتند بدیشان نگهبانانش آیا نیامد شما را فرستادگانی از خود شما بسرایند بر شما آیتهای پروردگار شما را و بترسانندتان از رسیدنتان بدین روز گفتند بلی و لیکن راست آمد سرنوشت عذاب بر کافران‌

[72] گفته شد درآیند به درهای دوزخ جاودانان در آن چه زشت است جایگاه گردن‌فرازان‌

[73] و رانده شدند آنان که پرهیزکاری کردند بسوی بهشت گروه‌هایی تا گاهی که آمدندش و گشوده شد درهایش و گفتند بدیشان نگهبانانش سلام بر شما خوش آمدید (پاک شدید) پس درآیید در آن جاودانان‌

[74] و گفتند سپاس خدای را که راست آورده ما را وعده خویش و ارث داد به ما زمین را جای گیریم از بهشت هر جا که خواهیم و چه خوب است پاداش عمل‌کنندگان‌

[75] و بینی فرشتگان را فراگیرندگان پیرامون عرش تسبیح کنند به سپاس پروردگار خویش و داوری شد میان ایشان به حقّ و گفته شد سپاس خدای را پروردگار جهانیان‌

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud