💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.bahrampour › 25 captured on 2024-05-26 at 16:46:01. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] پرخير و پاينده است آن [خدايى] كه بر بندهى خود [كتاب] جدا كنندهى حق و باطل را نازل كرد تا براى جهانيان هشدار دهنده باشد
[2] خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى اختيار نكرده و براى او شريكى در فرمانروايى نبوده است، و هر چيزى را آفريده و حدّ و اندازهاى براى آن تدبير نموده است
[3] و به جاى او خدايانى براى خود گرفتند كه چيزى نمىآفرينند و خود آفريده مىشوند، و براى خود اختيار زيان و سودى ندارند، و اختيار مرگ و زندگى و تجديد حيات ندارند
[4] و كسانى كه كافر شدند، گفتند: اين [كتاب]، جز دروغى كه آن را بربافته، و گروهى ديگر او را بر آن يارى كردهاند، نيست. حقا كه به جانب ستم و دروغ [بزرگى] رو آوردند
[5] و گفتند: افسانههاى پيشينيان است كه به درخواست او برايش نوشتهاند، و هر صبح و شام بر او خوانده مىشود. [تا حفظ كند
[6] بگو: آن را كسى نازل كرده كه راز نهان را در آسمانها و زمين مىداند، و همو آمرزندهى مهربان است
[7] و گفتند: اين چه پيامبرى است كه غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟! چرا فرشتهاى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشدار دهنده باشد
[8] يا گنجى به طرف او افكنده شود، يا باغى داشته باشد كه از [بارو بر] آن بخورد. و ستمكاران گفتند: شما جز مردى افسون شده را پيروى نمىكنيد
[9] بنگر چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، در نتيجه نمىتوانند راهى بيابند
[10] پرخير و پاينده است خدايى كه اگر مىخواست، تو را بهتر از اين مىداد باغهايى كه جويبارها از پاى درختانش روان است، و براى تو كاخها پديد مىآورد
[11] [اينها بهانه است،] بلكه آنها رستاخيز را تكذيب كردند، و براى هر كه رستاخيز را دروغ خواند، آتش افروخته آماده كردهايم
[12] چون دوزخ آنها را از فاصلهاى دور ببيند، خشم و خروشى از آن مىشنوند
[13] و چون آنها را در جاى تنگى از آن، زنجير شده بيندازند، آن جا فرياد «وا هلاكا» سر مىدهند
[14] امروز يك بار وا هلاكا مگوييد و بسيار وا هلاكا بگوييد
[15] بگو: آيا اين [عقوبت] بهتر است يا بهشت جاويدانى كه به پرهيزكاران وعده داده شده، بهشتى كه پاداش و محل بازگشت آنهاست
[16] هر چه بخواهند در آنجا دارند و جاودانه در آنند، وعدهى تعهد شدهاى است بر پروردگار تو
[17] و روزى كه آنها را با چيزهايى كه به جاى خدا مىپرستند [از فرشتگان و انسانها] محشور مىكند، سپس مىگويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد، يا آنها خود گمراه شدند
[18] مىگويند: منزهى تو. ما را نسزد كه جز تو دوستى براى خود بگيريم، ولى تو آنها و پدرانشان را برخوردار كردى تا اين كه ياد تو را فراموش كردند و قومى هلاك شده گشتند
[19] قطعا [خدايانتان] آنچه را مىگوييد دروغ خواندهاند، و اكنون نه مىتوانيد عذاب را از خود دفع كنيد و نه خود را يارى نماييد، و هر كه از شما ستم كند، عذابى سهمگين به او مىچشانيم
[20] و پيش از تو پيامبران را نفرستاديم جز اين كه آنها نيز غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند، و ما شما [مردم] را وسيله آزمايش يكديگر قرار دادهايم آيا صبورى مىكنيد؟ و پروردگار تو بيناست
[21] و كسانى كه به لقاى ما اميد ندارند گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند؟ يا پروردگارمان را نمىبينيم؟ راستى كه آنها در بارهى خويشتن تكبر ورزيدند و طغيان كردند، طغيانى بزرگ
[22] روزى كه فرشتگان را ببينند، بشارتى در آن روز براى مجرمان نخواهد بود و [به التماس] مىگويند: ما را امان دهيد و معاف داريد
[23] و به سراغ اعمالى كه كردهاند مىرويم و آن را چون گردى پراكنده بر باد مىدهيم
[24] آن روز جايگاه اهل بهشت بهتر و استراحتگاهشان نيكوتر است
[25] و روزى كه آسمان با ابرهايش بشكافد و فرشتگان چنان كه بايد فرستاده شوند
[26] آن روز فرمانروايى، واقعى و از آن [خداى] رحمان است و روزى است كه بر كافران بسى دشوار خواهد بود
[27] و روزى كه ستمكار دستهاى خود را به دندان گزد و گويد: اى كاش با پيامبر راهى پيش مىگرفتم
[28] اى واى بر من، كاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم
[29] همانا مرا از قرآن پس از آن كه براى من آمده بود دور ساخت و شيطان همواره خوار كننده و فرو گذارندهى انسان بوده است
[30] و پيامبر گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند
[31] و اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از ميان مجرمان قرار داديم، و همين بس كه پروردگارت راهنما و ياور [تو] باشد
[32] و كسانى كه كافر شدند گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟ اين گونه [فرستاديم] تا دل تو را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را به تدريج بر تو خوانديم
[33] و براى تو هيچ مثلى نمىآورند مگر آن كه [پاسخى] حق و تفسيرى نيكوتر برايت مىآوريم
[34] كسانى كه به رو افتاده به سوى جهنم رانده مىشوند، در بدترين جايگاه و بىراههترين راه قرار دارند
[35] و به راستى ما به موسى كتاب آسمانى عطا كرديم و برادرش هارون را همراه او مددكارش كرديم
[36] پس گفتيم: به سوى قومى برويد كه آيات ما را تكذيب كردند پس ما آنان را به سختى هلاك نموديم
[37] و قوم نوح را آنگاه كه پيامبران را تكذيب كردند غرقشان كرديم و آنها را براى مردم عبرتى ساختيم، و براى ستمكاران عذابى پر درد آماده كردهايم
[38] و نيز عاديان و ثموديان و اصحاب رسّ و نسلهاى بسيارى را كه ميان اين جماعتها بودند [هلاك كرديم]
[39] و براى همه آنان مثلها زديم و [چون پند نگرفتند] همه را به طور كامل نابود كرديم
[40] و قطعا بر شهرى كه باران بلا بر آن بارانده شد گذر كردهاند آيا آن را نمىديدند؟ لكن آنها زنده شدن [خود] را باور نداشتند
[41] و چون تو را ببينند، جز به ريشخندت نگيرند كه آيا اين همان كسى است كه خدا او را به رسالت فرستاده است؟
[42] چيزى نمانده بود كه ما را از خدايانمان اگر بر آنها ايستادگى نمىكرديم گمراه سازد. به زودى هنگامى كه عذاب را ببينند خواهند دانست چه كسى گمراهتر است
[43] آيا آن كس كه هواى نفس خود را معبود خويش گرفته است ديدى؟ آيا تو ضامن او هستى
[44] آيا گمان مىكنى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟ آنان جز مانند ستوران نيستند، بلكه گمراهترند
[45] آيا ننگريستى كه پروردگارت چگونه سايه را امتداد داده است؟ و اگر مىخواست آن را ساكن قرار مىداد [كه يكسره شب باشد]، آنگاه خورشيد را نمايانگر آن قرار داديم
[46] سپس آن [سايه] را اندك اندك به سوى خود بازگرفتيم
[47] و اوست كسى كه شب را براى شما پوشش و خواب را استراحت و روز را [زمان] برخاستن [براى كسب و كار] قرار داد
[48] و اوست آن كس كه بادها را پيش از باران رحمتش بشارت دهنده فرستاد، و از آسمان آبى [پاك و] پاك كننده نازل كرديم
[49] تا با آن زمين مرده را زنده كنيم و آن را به آفريدههاى خويش، چهارپايان و آدميان بسيار بنوشانيم
[50] و به راستى ما آن [آب] را در ميان مردم گردانيديم تا [به نعمت خدا] توجه كنند، اما بيشتر مردم سرباز زدند و جز ناسپاسى نكردند
[51] و اگر مىخواستيم قطعا در هر شهرى هشدار دهندهاى بر مىانگيختيم [ليكن تأثير نداشت]
[52] پس از كافران اطاعت مكن و به وسيله قرآن با ايشان به جهادى بزرگ بپرداز
[53] و اوست كسى كه دو دريا را به هم پيوست، اين يكى شيرين و گوارا و آن يكى شور و تلخ است، و ميان آن دو مانع و حايل جدا كننده قرار داد [كه همديگر را دفع مىكنند
[54] و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را داراى پيوند نسبى و سببى گردانيد، و پروردگار تو توانا بوده است
[55] و غير از خدا چيزى را مىپرستند كه نه سودشان مىدهد و نه زيانشان مىرساند، و كافر همواره بر ضد پروردگار خود پشتيبان [باطل] است
[56] و تو را جز بشارت دهنده و بيم رسان نفرستاديم
[57] بگو: من بر اين رسالت اجرى از شما طلب نمىكنم مگر كسى كه بخواهد راهى به سوى پروردگار خود در پيش گيرد [كه همين مزد من است]
[58] و بر آن زنده كه نمىميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى و همين بس كه او به گناهان بندگانش آگاه است
[59] همان كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، در شش روز آفريد، آن گاه به عرش پرداخت. او رحمن است. [حقيقت حال را] از او بپرس كه باخبر است
[60] و چون به آنها گفته شود: خداى رحمان را سجده كنيد، مىگويند: رحمان چيست؟ آيا آن را كه تو به ما فرمان مىدهى سجده كنيم؟! و [دعوت تو] بر نفرتشان مىافزايد
[61] پرخير و پاينده است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد، و در آن چراغى و ماهى تابان قرار داد
[62] و اوست كه شب و روز را از پى هم قرار داد، براى هر كس كه بخواهد پند گيرد يا سپاسگزار باشد
[63] و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين به فروتنى راه مىروند، و چون جاهلان [به ناروا] خطابشان كنند، سلام گويند [و در گذرند]
[64] و آنانند كه شب را در حال سجده و قيام به روز آورند
[65] و كسانىاند كه مىگويند: پروردگار ما! عذاب جهنم را از ما بگردان كه عذابش سخت و دائمى است
[66] به راستى آن بد قرارگاه و جايگاهى است
[67] و كسانىاند كه چون انفاق و هزينه كنند، نه زيادهروى مىكنند و نه خسّت مىورزند، و ميان اين دو به راه اعتدال باشند
[68] و كسانىاند كه با خدا معبود ديگرى نخوانند، و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده جز به حق نكشند، و زنا نكنند. و هر كس چنين كند عقوبت [گناه خود] را خواهد ديد
[69] براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مىشود و تا ابد با خوارى در آن مىماند
[70] مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس آنانند كه خدا بدىهاشان را به حسنات تبديل مىكند، و خدا آمرزندهى مهربان است
[71] و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، به طور نيكو به سوى خدا باز مىگردد
[72] و كسانىاند كه گواهى دروغ نمىدهند و چون بر ناپسندى بگذرند كريمانه عبور مىكنند [و آلوده نمىشوند]
[73] و كسانىاند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند، كر و كور بر آن نيفتند
[74] و كسانىاند كه مىگويند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان ما باشد، و ما را پيشواى پرهيزكاران گردان
[75] اينانند كه به پاس آن كه صبر كردند غرفه بهشت را پاداش مىگيرند و در آن جا با سلام و درود مواجه مىشوند
[76] در آن جا جاودانه خواهند ماند. چه خوش قرارگاه و مقامى است
[77] بگو: اگر دعا و عبادت شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند، شما [آيات خدا و پيامبران را] تكذيب كرديد، پس به زودى [كيفر آن] دامنگير و ملازم شما خواهد شد