💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.mojtabavi › 56 captured on 2024-05-10 at 12:03:48. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Sayyed Jalaloddin Mojtabavi, Surah 56: The Inevitable (Al-Waaqia)

Surahs

[1] آنگاه كه آن رخداد- رستاخيز- رخ دهد

[2] كه در رخدادش دروغى نيست

[3] فرونهنده است و بردارنده.

[4] آنگاه كه زمين سخت جنبانده شود

[5] و كوه‌ها خرد و ريز ريز شوند

[6] پس چون گرد و غبار پراكنده گردند.

[7] و شما سه گروه باشيد:

[8] خجستگان و سعادتمندان، خجستگان چه باشند؟

[9] و شومان و بدبختان، شومان و بدبختان چه باشند؟

[10] و پيشى‌گيرندگان- به ايمان و جهاد و طاعت-، آن پيشى‌گيرندگان

[11] ايشانند نزديك‌داشتگان

[12] در بهشتهاى پُر نعمت

[13] بسيارى از پيشينيان‌اند- از امّتهاى پيامبران پيشين-

[14] و اندكى از پسينيان- امت رسول اللّه

[15] بر تختهاى بافته- به زر و گوهر و مرواريد-،

[16] روياروى هم بر آنها تكيه زده‌اند.

[17] پسرانى هماره نوجوان [به خدمت‌] پيرامون ايشان مى‌گردند،

[18] با صراحى‌ها و كوزه‌ها و جامهايى از مىْ صافى گوارا،

[19] كه از [نوشيدن‌] آن سر درد نگيرند و مست و بى‌خرد نشوند.

[20] و از هر ميوه‌اى كه برگزينند.

[21] و از گوشت مرغانى كه بخواهند.

[22] و دوشيزگانى با چشمهاى سياه و درشت،

[23] همچون مرواريد پوشيده در صدف- كه هوا در آن اثر نكند و صفا و روشنى‌اش بر جاى باشد-

[24] به پاداش آنچه مى‌كردند.

[25] در آنجا سخن بيهوده و گنه‌آلود نشنوند.

[26] مگر گفتارى: سلام، سلام.

[27] و ياران دست راست- خجستگان و سعادتمندان-، دست راستيان چه باشند؟

[28] در [زير] كنارهايى بى‌خار،

[29] و درخت موزى كه ميوه‌اش بر هم چيده باشد،

[30] و سايه‌اى كشيده و پيوسته،

[31] و آبى هماره روان،

[32] و ميوه‌اى بسيار،

[33] نه بريده- قطع نشود- و نه بازداشته- از خوردن-.

[34] و فرشهايى برافراشته- بر تختهاى بلند افكنده‌شده، يا گرانبها-.

[35] ما ايشان را آفريده‌ايم، آفرينشى نو- يا: آفرينشى ويژه كه هرگز دگرگونى نيابد، پير نشوند و زيبايى خود را از دست ندهند-.

[36] و آنان را دوشيزگانى ساخته‌ايم،

[37] شوى‌دوستانى همسال- با يكديگر و با شوهران-،

[38] براى ياران دست راست- خجستگان و سعادتمندان-.

[39] كه گروهى از پيشينيانند،

[40] و گروهى از پسينيان.

[41] و ياران دست چپ- شومان و بدبختان-، دست چپيان چه باشند؟

[42] در آتشين بادى سوزان و آبى جوشان،

[43] و سايه‌اى از دودى سخت سياه،

[44] نه سرد- زيرا از دود دوزخ است- و نه خوش.

[45] زيرا كه اينان پيش از اين- عذاب- سرمست از كامرانى بودند.

[46] و بر گناه بزرگ- شرك، يا پيمان‌شكنى، يا سوگند بزرگ بر انكار بعث- پاى مى‌فشردند،

[47] و مى‌گفتند: آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم باز زنده و برانگيخته مى شويم؟

[48] و آيا پدران پيشين ما نيز [زنده و برانگيخته مى‌شوند]؟

[49] بگو: هر آينه پيشينيان و پسينيان،

[50] [همگان‌] به هنگام آن روز دانسته شده گردآورى و فراهم مى‌شوند.

[51] و آنگاه شما اى گمراهان دروغ‌انگار،

[52] هر آينه از درخت زقّوم مى‌خوريد،

[53] و شكمها را از آن پُر مى‌كنيد،

[54] آنگاه روى آن، از آب جوشان مى‌آشاميد،

[55] و چنان آشامنده‌ايد كه شتران تشنه مى‌آشامند.

[56] اين است پذيرائى آنها در روز حساب و پاداش.

[57] ما شما را آفريده‌ايم- و از آينده شما باخبريم-، پس چرا باور نمى‌داريد؟

[58] آيا آب منى را كه مى‌ريزيد- نطفه‌اى را كه در رحم زنان مى‌افكنيد- ديده‌ايد؟

[59] آيا شما آن را مى‌آفرينيد- نقشبندى مى‌كنيد- يا ما آفريننده‌ايم؟

[60] ما مرگ را ميان شما مقدّر كرديم، و كسى بر ما پيشى نگرفته و ناتوان نيستيم،

[61] از آنكه به جاى شما ديگرانى همچون شما آوريم. و شما را در آنچه- در صورت و هيئتى يا در عالمى كه- نمى‌دانيد از نو بيافرينيم.

[62] و هر آينه شما آفرينش نخست- زندگى دنيوى- را دانسته‌ايد، پس چرا ياد نمى‌كنيد و پند نمى‌گيريد؟

[63] آيا آنچه مى‌كاريد ديده‌ايد؟

[64] آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟

[65] اگر بخواهيم آن را گياهى در هم شكسته- يا كاهى بى‌دانه- مى‌گردانيم پس سراسيمه و در شگفت بمانيد،

[66] [و گوييد:] راستى كه ما زيان كرده و تاوان زده‌ايم.

[67] بلكه ما بى‌بهره مانده‌ايم.

[68] آيا آبى را كه مى‌آشاميد ديده‌ايد؟

[69] آيا شما آن را از ابر فرو آورده‌ايد يا ما فروآرنده‌ايم؟

[70] اگر بخواهيم آن را تلخ و شور مى‌گردانيم پس چرا سپاس نمى‌گزاريد؟

[71] آيا آتشى را كه مى‌افروزيد ديده‌ايد؟

[72] آيا درخت آن را شما پديد آورده‌ايد يا ما پديدآرنده‌ايم؟

[73] ما آن را يادكردى ساختيم- كه چون آن را ببينند آتش دوزخ را ياد كنند- و كالايى براى صحرانشينان.

[74] پس نام پروردگار بزرگ خود را به پاكى ياد كن.

[75] پس سوگند به فروشدنگاه- يا جايگاه- ستارگان

[76] و همانا اين سوگندى است بزرگ، اگر بدانيد

[77] كه هر آينه اين قرآنى است گرامى و ارجمند،

[78] در كتابى پوشيده و نگاه‌داشته- لوح محفوظ-

[79] كه جز پاك‌شدگان و پاكيزگان به آن دست نمى‌رسانند،

[80] فروفرستاده‌اى است از پروردگار جهانيان.

[81] پس آيا به اين سخن بى‌اعتنايى و سهل‌انگارى مى‌كنيد؟!

[82] و روزى- بهره- خود را [از آن‌] اين مى‌سازيد كه [آن را] دروغ انگاريد؟!

[83] پس چرا چون [جان‌] به گلوگاه رسد- هنگام مرگ-،

[84] و شما آن هنگام مى‌نگريد- به آن كه در حال جان‌دادن است-

[85] در حالى كه ما به او از شما نزديكتريم، ولى شما نمى‌بينيد

[86] پس چرا اگر شما [برانگيختنى و] جزادادنى نيستيد- يعنى اگر رستاخيز را باور نداريد-،

[87] او را باز نمى‌گردانيد، اگر راست مى‌گوييد؟!

[88] و اما اگر از نزديك‌داشتگان- مقربان- باشد،

[89] پس آسانى- هنگام مرگ و پس از آن در برزخ و رستاخيز- و روزى جاودانى- يا گياه خوشبو- و بهشت پُر نعمت [فراروى اوست‌].

[90] و اما اگر از ياران دست راست- اهل سعادت- باشد،

[91] پس تو را از ياران دست راست سلام است.

[92] و اما اگر از دروغ‌انگاران گمراه باشد،

[93] پس پذيرايى [او] از آبى جوشان است.

[94] و به دوزخ در آمدن و سوختن.

[95] هر آينه اين، آن سخن راست بى‌گمان و درست است.

[96] پس نام پروردگار بزرگت را به پاكى ياد كن.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud