💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.khorramshahi › 22 captured on 2024-05-10 at 12:01:21. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Baha'oddin Khorramshahi, Surah 22: The Pilgrimage (Al-Hajj)

Surahs

[1] هان اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، كه زلزله قيامت چيزى سهمگين است‌

[2] روزى كه در آن بينيد هر زن شيردهنده‌اى از نوزاد شيرى‌اش غافل شود، و هر زن آبستنى [بى‌اختيار] وضع حمل كند و مردمان را مست بينى، و حال آنكه مست نباشند، ولى عذاب الهى سخت و سنگين است‌

[3] و از مردمان كسى هست كه درباره خداوند بدون دانش مجادله مى‌كند و از هر شيطان سركشى پيروى مى‌كند

[4] بر او مقرر شده است كه هركس او را دوست گيرد، او گمراهش مى‌كند و به عذاب آتش جهنم مى‌كشاند

[5] هان اى مردم اگر درباره رستاخيز شك و شبهه داريد، بدانيد كه ما شما را از خاك، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، سپس گوشت پاره شكل يافته و شكل نيافته آفريده‌ايم تا [حقيقت را] براى شما هويدا كنيم، و هر چه را بخواهيم تا زمانى معين در رحمها قرار مى‌دهيم، سپس شما را كه كودكى شده‌ايد [از شكم مادر] بيرون مى‌آوريم كه به كمال بلوغتان برسيد، و بعضى از شما جانشان گرفته مى‌شود، و بعضى به حد اعلاى فرتوتى بازبرده شود، چندانكه پس از دانستن [بسيارى چيزها] چيزى نداند، و زمين را پژمرده بينى، آنگاه چون بر آن آب [باران‌] فرو فرستيم، جنبش يابد و رشد كند، و چه بسيار از گونه‌هاى خرم بروياند

[6] اين از آن است كه خداوند بر حق است و او مردگان را زنده مى‌كند و او بر هر كارى تواناست‌

[7] و اينكه قيامت آمدنى است [و] در آن شكى نيست و خداوند كسانى را كه در گورها خفته‌اند، بر مى‌انگيزد

[8] و از مردمان كسى هست كه درباره خداوند بدون دانش و بدون رهنمود و بدون كتابى روشنگر مجادله مى‌كند

[9] پهلو به تكبر بگرداند تا [مردمان را] از راه خدا گمراه كند در دنيا خفت و خوارى دارد و در روز قيامت عذاب آتش را به او مى‌چشانيم‌

[10] اين به خاطر كار و كردار پيشين توست، و گرنه‌] خداوند هرگز در حق بندگان ستمگر نيست‌

[11] و از مردم كسى هست كه خداوند را با دودلى مى‌پرستد، پس اگر خيرى به او برسد، دلش به آن آرام گيرد، و اگر رنجى به او رسد رويگردان شود، در دنيا و آخرت زيانكار شده است، اين همان زيانكارى آشكار است‌

[12] به جاى خداوند چيزى به دعا خواند كه نه زيانى به او مى‌رساند و نه سودى، اين همان گمراهى دور و دراز است‌

[13] كسى را به دعا مى‌خواند كه زيانش محتمل‌تر است از سودش، بد يار و بد دمسازى است‌

[14] بى‌گمان خداوند كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند، به باغهايى درمى‌آورد كه جويباران از فرو دست آن جارى است، بى‌گمان خداوند هرچه خواهد همان تواند كرد

[15] هركس گمان مى‌برد كه خداوند هرگز او [پيامبر] را در دنيا و آخرت يارى نمى‌كند، ريسمانى به سقف خانه‌[اش‌] ببندد [و به گردن اندازد] سپس [آن يا نفس خود را] ببرد و بنگرد آيا اين تدبير او مايه خشمش را از بين مى‌برد؟

[16] و بدين‌سان آن را به صورت آياتى روشنگر فرو فرستاديم و خداوند هر كه را خواهد هدايت كند

[17] همانا خداوند در ميان مؤمنان و يهوديان و صابئين و مسيحيان و مجوس و مشركان در روز قيامت داورى خواهد كرد، بى‌گمان خداوند بر همه چيز گواه است‌

[18] آيا نينديشيده‌اى كه هر كه در آسمانها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جانوران و بسيارى از مردم، بر خداوند سجده مى‌برند، و بسيارى هم هستند كه عذاب بر آنان محقق شده است، و هركس كه خداوند خوارش بدارد، گرامى دارنده‌اى ندارد، كه خداوند هرچه خواهد همان تواند كرد

[19] اينان حريفانى هستند كه در حق پروردگارشان مجادله كرده‌اند، اما كسانى كه كفرورزيده‌اند، بر بالاى آنان جامه‌هايى از آتش بريده‌اند [و] از بالاى سرهايشان آب جوش ريخته شود

[20] كه آنچه در درونشان هست و پوستهايشان به آن گداخته مى‌شود

[21] و گرزهاى آهنينى براى آنان [مهيا] هست‌

[22] هر بار كه بخواهند از شدت اندوه از آن [جهنم‌] بيرون روند، به آن بازگردانده شوند [و گويند] عذاب آتش را بچشيد

[23] بى‌گمان خداوند كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند، به باغهايى درمى‌آورد كه جويباران از فرودست آن جارى است، در آنجا به دستبندهايى زرين و نيز مرواريد آراسته شوند، و لباسشان در آنجا ابريشم است‌

[24] و به سخن پاكيزه و راه خداوند ستوده رهنمون شوند

[25] كسانى كه كفر ورزيده و [مردم را] از راه خدا و مسجدالحرام -كه آن را براى مردم اعم از مقيم و مسافر بيابانى نهاده‌ايمباز داشته‌اند [آنان را به عذابى دردناك دچار مى‌كنيم‌]، و هركس در آن از سر ستمگرى آهنگ كژروى كند، به او عذابى دردناك مى‌چشانيم‌

[26] و چنين بود كه براى ابراهيم جايگاه خانه كعبه را معين كرديم [و گفتيم‌] كه براى من هيچ‌گونه شريك مياور و خانه‌ام را براى غريبان و مقيمان و نمازگزاران پاكيزه بدار

[27] و در ميان مردم براى حج ندا در ده كه پياده و سوار بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مى‌آيندرو به سوى تو آورند

[28] تا در منافعى كه براى آنان هست حضور داشته باشند، و نام خداوند را در روزهاى معين بر چارپايان زبان بسته‌اى كه روزيشان داده‌ايم، ببرند [و قربانى كنند]، آنگاه از آن بخوريد و به درمانده بينوا هم بخورانيد

[29] آنگاه بايد آلايشهايشان را بزدايند و نذرهايشان را وفا كنند و پيرامون بيت‌العتيق طواف كنند

[30] چنين است و هركس شعائر الهى را بزرگ بشمارد، برايش در نزد پروردگارش بهتر است، و بر شما همه چارپايان جز آنچه [حرمت آن‌] بر شما خوانده شده است، حلال است، پس از پليدى بتها پرهيز كنيد، و نيز از شهادت دروغ پرهيز كنيد

[31] براى خداوند پاكدين باشيد و به او شرك نورزيد، و هركس به خداوند شرك ورزد، گويى از آسمان درافتاده و پرنده‌اى او را در ربوده، يا باد او را به جايى دوردست درانداخته است‌

[32] چنين است و هركس شعائر الهى را بزرگ شمارد، آن از پروا و پرهيز دلهاست‌

[33] در آنها تا زمانى معين براى شما سودهايى هست، آنگاه بازگشتگاه آن بيت‌العتيق است‌

[34] و براى هر امتى قربانى‌اى معين داشته‌ايم تا نام خدا را، [به هنگام ذبح‌] بر چارپايان زبان بسته‌اى كه روزيشان كرده‌ايم، ببرند، آرى خداى شما خداى يگانه است، در برابر او تسليم باشيد، و به فروتنان بشارت ده‌

[35] همان كسانى كه چون ياد خدا به ميان آيد، دلهايشان خشيت گيرد، و نيز كسانى كه بر مصائبشان شكيبايى مى‌ورزند، و برپا دارندگان نماز و كسانى كه از آنچه روزيشان داده‌ايم مى‌بخشند

[36] و [قربانى‌] شتران درشت اندام را براى شما از شعائر الهى گردانده‌ايم، براى شما در آن خيرى هست، پس در حالى كه به صف و برپا ايستاده‌اند، نام خداوند را بر آنها ببريد [و قربانى كنيد] و چون پهلوهايشان به خاك رسيد [و بدنشان سرد شد] از آن بخوريد، و به فقير غير سائل و سائل نيز بخورانيد، بدين‌سان آنها را براى شما رام كرده‌ايم، باشد كه سپاس بگزاريد

[37] گوشتهاى آنها و خونهايشان هرگز به خداوند نمى‌رسد، بلكه پرهيزگارى شما به رضاى او نايل مى‌گردد، بدين‌سان آنها را براى شما رام كرده‌ايم تا خداوند را به خاطر آنكه راهنمايى‌تان كرده است، تكبير گوييد، و به نيكوكاران بشارت ده‌

[38] بى‌گمان خداوند از مؤمنان دفاع مى‌كند، بى‌گمان خداوند هيچ خيانتگر ناسپاسى را دوست ندارد

[39] به كسانى [از مؤمنان‌] كه [مشركان‌] با آنان كارزار كرده‌اند، رخصت جهاد داده شده است، چرا كه ستم ديده‌اند، و خداوند بر يارى دادن آنان تواناست‌

[40] همان كسانى كه از خانه و كاشانه‌شان به ناحق رانده شده‌اند، و جز اين نبوده كه گفته‌اند خداوند پروردگار ماست، و اگر خداوند بعضى از مردم را به دست بعضى ديگر دفع نمى‌كرد، هم صومعه‌هاى راهبان و هم معابد [مسيحيان‌] و هم عبادتگاهها[ى يهوديان‌] و هم مساجد [مسلمانان‌] كه نام خداوند در آنها بسيار ياد مى‌شود، ويران مى‌گرديد، و خداوند هركس را كه دينش را يارى كند، يارى مى‌دهد، كه خداوند تواناى پيروزمند است‌

[41] كسانى كه چون در اين سرزمين توانايشان دهيم، نماز را برپا مى‌دارند و زكات را مى‌پردازند، و امر به معروف و نهى از منكر مى‌كنند، و سرانجام كارها با خداوند است‌

[42] و اگر تو را دروغگو انگاشتند بدان كه قوم نوح و عاد و ثمود هم [پيامبرانشان را] دروغگو انگاشتند

[43] همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط

[44] و اهل مدين، و نيز موسى با تكذيب مواجه شد، آنگاه به كافران مهلت و ميدان دادم، سپس فروگرفتمشان، بنگر كه عقاب من چگونه بوده است‌

[45] و چه بسيار شهرها را كه چون [مردمش‌] ستمكار بود، نابود كرديم، و سقفها و ديوارهايش فروريخته است، و چه بسيار چاها كه بى‌رونق مانده، و نيز چه بسيار قصر استوار و سر به فلك كشيده‌

[46] آيا در زمين گردش نكرده‌اند تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن [حق را] بشنوند، آرى [فقط] ديدگان نيست كه نابينا مى‌شود، بلكه دلهايى كه در سينه‌ها هست هم نابينا مى‌گردد

[47] و از تو عذاب را به شتاب مى‌خواهند و حال آنكه خداوند هرگز در وعده‌اش خلاف نمى‌كند، و يك روز به حساب پروردگارت برابر با هزار سال است از آن دست كه شما مى‌شماريد

[48] و چه بسيار [اهل‌] شهرها كه به آنان مهلت و ميدان دادم در حالى كه ستمگر بودند، سپس فروگرفتمشان، و سير و سرانجام به سوى من است‌

[49] بگو اى مردم من براى شما هشداردهنده‌اى آشكارم‌

[50] بدانيد كسانى كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند از آمرزش و روزى نيك برخوردارند

[51] و كسانى كه در [رد و انكار] آيات ما مقابله كنان [و بى‌حاصل‌] مى‌كوشند، اينان دوزخى‌اند

[52] و پيش از تو هيچ رسول يا نبى نفرستاديم مگر آنكه چون قرائت [وحى را] آغاز كرد، شيطان در خواندن او اخلال مى‌كرد، آنگاه خداوند اثر القاى شيطان را مى‌زدايد، و سپس آيات خويش را استوار مى‌دارد و خداوند داناى فرزانه است‌

[53] تا [بدين وسيله‌] خداوند القاى شيطان را مايه آزمون بيماردلان و سختدلان بگرداند، و بى‌گمان ستمكاران در ستيزه‌اى دور و درازند

[54] و تا دانش‌يافتگان [راستين‌] بدانند كه آن حق و از سوى پروردگار توست، و به آن ايمان آورند و دلهايشان در برابر آن خاشع شود، و بى‌گمان خداوند رهنماى مؤمنان به راه راست است‌

[55] و كافران همچنان از آن در شك هستند، تا آنكه قيامت ناگاه فرارسدشان، يا عذاب روزى [سهمگين و] سترون گريبانگيرشان شود

[56] در چنين روزى فرمانروايى خاص خداوند است كه ميان آنان داورى مى‌كند، آنگاه كسانى كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند، در باغهاى بهشتى پرناز و نعمت‌اند

[57] و كسانى كه كفر ورزيده‌اند و آيات ما را دروغ انگاشته‌اند، اينان عذابى خواركننده [در پيش‌] دارند

[58] و كسانى كه در راه خدا هجرت كرده‌اند، سپس كشته شده، يا در گذشته‌اند، بى‌گمان خداوند آنان را از روزى نيكو برخوردار مى‌سازد، و بى‌گمان خداوند بهترين روزى‌دهندگان است‌

[59] بى‌شك آنان را به جايگاهى كه آن را مى‌پسندند درآورد، و به راستى خداوند داناى بردبار است‌

[60] آرى و كسى كه همانند عقابى كه ديده است، [بر ديگران‌] عقاب روا دارد، سپس بر او ستم رود، خداوند او را يارى مى‌دهد كه بى‌گمان خداوند بخشاينده آمرزگار است‌

[61] اين از آن است كه خداوند از شب مى‌كاهد و بر روز مى‌افزايد، و از روز مى‌كاهد و بر شب مى‌افزايد، و بى‌گمان خداوند شنواى بيناست‌

[62] اين از آن است كه خداوند بر حق است، و آنچه به جاى او مى‌پرستند باطل است، و همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است‌

[63] آيا نينديشيده‌اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، آنگاه زمين سبز و خرم گرديد، بى‌گمان خداوند باريك‌بين و آگاه است‌

[64] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست، و بى‌گمان خداوند بى‌نياز ستوده است‌

[65] آيا نينديشيده‌اى كه خداوند آنچه در زمين است و كشتيها را كه در دريا به فرمان او روانند، براى شما رام كرد، و او [اجرام‌] آسمان را نگاه مى‌دارد كه بر زمين نيفتد، مگر به اذن او، بى‌گمان خداوند به مردم رئوف مهربان است‌

[66] و اوست كسى كه شما را زنده كرد، سپس شما را مى‌ميراند، آنگاه دوباره زنده‌تان مى‌دارد، بى‌گمان انسان ناسپاس است‌

[67] هر امتى را شريعتى مقرر داشته‌ايم كه ايشان متمسك به آنند، پس نبايد كه با تو در اين امر ستيزه كنند، و به راه پروردگارت بخوان، كه تو بر طريق هدايتى مستقيم هستى‌

[68] و اگر با تو مجادله كردند بگو خداوند به آنچه مى‌كنيد داناتر است‌

[69] خداوند در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، در روز قيامت داورى مى‌كند

[70] آيا نمى‌دانى كه خداوند آنچه در آسمان و زمين است مى‌داند، كه اينها در كتابى [مسطور] است، بى‌گمان اين امر بر خداوند آسان است‌

[71] و به جاى خداوند چيزى را مى‌پرستند كه درباره آن برهانى نازل نكرده است، و چيزى را [مى‌پرستند] كه به آن علم ندارند، و ستمكاران [مشرك‌] ياورى ندارند

[72] و چون آيات روشنگر ما را بر آنان بخوانند، در چهره‌هاى كفرپيشگان [نشان‌] ناخوشايندى مى‌بينى، نزديك است كه به كسانى كه آيات ما را بر آنان مى‌خوانند حمله برند، بگو آيا به از اين بدترى [كه در كمين شماست‌] آگاهتان كنم؟ آن آتش دوزخ است كه خداوند به كافران وعده‌اش را داده است، و بد سرانجامى است‌

[73] اى مردم مثلى زده مى‌شود كه به آن گوش فرادهيد كسانى كه به جاى خداوند مى‌پرستيد، اگر هم دست يكى كنند، هرگز مگسى را هم نتوانند آفريد، و اگر مگس چيزى از آنان بربايد، نمى‌توانند آن را از او بازپس گيرند، هم پرستنده و هم پرستيده ناتوانند

[74] خداوند را چنانكه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند، بى‌گمان خداوند تواناى پيروزمند است‌

[75] خداوند از ميان فرشتگان و مردمان، پيامبرانى برمى‌گزيند، بى‌گمان خداوند شنواى بيناست‌

[76] هرچه پيش روى آنان و پشت‌سرشان است، مى‌داند، و همه كارها به خداوند بازگردانده مى‌شود

[77] اى مؤمنان به ركوع و سجود [/نماز] بپردازيد و پروردگارتان را بپرستيد، و نيكى كنيد، باشد كه رستگار شويد

[78] و در راه خدا چنانكه سزاوار جهاد اوست جهاد كنيد، او شما را برگزيده است و براى شما در دينتان محظورى قرار نداده است، كه آيين پدرتان ابراهيم است، همو كه شما را از پيش مسلمان ناميد، و در اين [كتاب‌] هم [مسلمان ناميده شده‌ايد]، تا سرانجام پيامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشيد، پس نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به خداوند پناه بريد، او سرور شماست، چه نيكو سرورى و چه نيكو ياورى‌

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud