💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ghomshei › 74 captured on 2024-05-10 at 11:54:33. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] الا ای رسولی که خود را به لباس (حیرت و فکرت) در پیچیدهای.
[2] برخیز و به اندرز و پند، خلق را خدا ترس گردان.
[3] و خدایت را به بزرگی و کبریایی یاد کن.
[4] و لباس (جان و تن) خود را از هر عیب و آلایش پاک و پاکیزه دار.
[5] و از ناپاکی (بت و بتپرستان) به کلی دوری گزین.
[6] و بر هر که احسان کنی ابدا منّت مگذار و عوض افزون مخواه.
[7] و برای خدایت صبر و شکیبایی پیشگیر.
[8] تا آنگاه که (هنگامه قیامت برپا شود و) در صور (اسرافیل) بدمند.
[9] آن روز بسیار روز سختی است.
[10] کافران را هیچ گونه در آن راحتی و آسایش نیست.
[11] به من واگذار کار انتقام آن کس را که من او را تنها آفریدم.
[12] و به او مال و ثروت فراوان بذل کردم.
[13] و پسران بسیار حاضر به خدمت نصیب گردانیدم.
[14] و اقتدار و مکنت و عزّت دادم.
[15] و (با کفران این نعمتها) باز هم از من طمع افزونی آن دارد.
[16] هرگز (بر نعمتش نیفزایم) که او با آیات ما دشمنی و عناد ورزید.
[17] به زودی او را به سختی و دشواری (آتش دوزخ) درافکنم.
[18] اوست که فکر و اندیشه بدی کرد (که رسول خدا را به سحر و ساحری نسبت داد).
[19] و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد.
[20] باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود.
[21] پس باز اندیشه کرد.
[22] و (به اظهار تنفّر از اسلام) رو ترش کرد و چهره در هم کشید.
[23] آنگاه روی گردانید و تکبر و نخوت آغاز کرد.
[24] و گفت: این (قرآن) به جز سحر و بیان سحرانگیزی که (از ساحران گذشته) نقل میشود هیچ نیست.
[25] این آیات گفتار بشری بیش نیست.
[26] من این (منکر و مکذّب قرآن) را به آتش دوزخ درافکنم.
[27] و تو چگونه توانی یافت که سختی عذاب دوزخ تا چه حد است؟
[28] شراره آن دوزخ از دوزخیان هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند.
[29] آن آتش بر آدمیان رو نماید (و خرمن گنهکاران را به باد دهد).
[30] بر آن آتش نوزده تن (فرشته عذاب) موکّلند.
[31] و ما خازنان دوزخ را غیر فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم و عدد آنها را جز برای فتنه و محنت کفّار (نوزده) نگردانیدیم تا آنکه اهل کتاب هم یقین کنند (که ذکر این عدد مطابق تورات و انجیل است با آنکه صاحب قرآن به کتب آسمانی عالم نبوده و البته کلامش به وحی خداست و ایمان آرند) و آن بر یقین مؤمنان هم بیفزاید و دیگر در دل اهل کتاب و مؤمنان به اسلام هیچ شک و ریبی نماند و تا آنان که در دلهاشان مرض (شک و جهالت) است و کافران نیز (به طعنه) گویند که خدا از این مثل (که عدد فرشتگان عذاب را نوزده شمرده است نه بیش و کم) چه منظور داشت؟ بلی این چنین (قرار داد تا) هر که را خواهد به ضلالت بگذارد و هر که را خواهد هدایت نماید و هیچ کس از (عده بیحد) لشکرهای پروردگارت غیر او آگاه نیست و این (آیات ذکر دوزخ) جز برای پند و موعظه بشر نخواهد بود.
[32] چنین (که کافران گویند) نیست، قسم به ماه تابان.
[33] و قسم به شب تار چون باز گردد.
[34] و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد.
[35] که این (آیات قرآن) یکی از بزرگترین آیات خداست.
[36] در آن پند و اندرز آدمیان است.
[37] برای هر یک از شما آدمیان که بخواهد (در مقام ایمان و طاعت و سعادت) پیش افتد یا باز ماند.
[38] هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است.
[39] مگر اهل یمین.
[40] آنان در باغهای بهشت (متنعّمند و) سؤال میکنند.
[41] از احوال دوزخیان گنهکار.
[42] که شما را چه عمل به عذاب دوزخ در افکند؟
[43] آنان جواب دهند که ما از نمازگزاران نبودیم.
[44] و مسکینی را طعام نمیدادیم.
[45] و ما با اهل باطل به بطالت میپرداختیم.
[46] و ما روز جزا را تکذیب میکردیم.
[47] تا آنکه یقین (که ساعت مرگ است) بر ما فرا رسید.
[48] پس شفاعت شفیعان در حق آنان هیچ سودی نبخشد.
[49] اینک چرا از یاد آن روز سخت خود (و از ذکر و اندرز قرآن) اعراض میکنند؟
[50] گویی گورخران گریزانی هستند.
[51] که از شیر درنده میگریزند.
[52] بلکه هر یک از آنها میخواهند که برایشان هم (مانند پیمبران) صحیفه وحی آسمانی باز آید (تا ایمان آرند).
[53] هرگز (چنین نیست که پنداشتند) بلکه از (عذاب) آخرت نمیترسند.
[54] چنین نیست (که آنها پنداشتند) قرآن محققا همه پند و یادآوری است.
[55] تا هر که خواهد متذکر آن شود.
[56] و نخواهند متذکر شوند جز آنکه خدا بخواهد (یعنی بدون مشیّت و لطف الهی کسی بهشتی و سعادتمند نخواهد شد. از او رواست تقوا و ترس و بیم و شوق و امیدواری که) او اهل تقوا و اهل آمرزش و مغفرت است.