💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 15 captured on 2024-05-10 at 11:51:41. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2024-03-21)

-=-=-=-=-=-=-

Mohammad Mahdi Fooladvand, Surah 15: The Rock (Al-Hijr)

Surahs

[1] الف، لام، راء. اين است آيات كتاب [آسمانى‌] و قرآن روشنگر.

[2] چه بسا كسانى كه كافر شدند آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند.

[3] بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند، پس به زودى خواهند دانست.

[4] و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر اينكه براى آن اجلى معيّن بود.

[5] هيچ امتى از اجل خويش نه پيش مى‌افتد و نه پس مى‌ماند.

[6] و گفتند: «اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، به يقين تو ديوانه‌اى.

[7] اگر راست مى‌گويى چرا فرشته‌ها را پيش ما نمى‌آورى؟»

[8] فرشتگان را جز به حق فرو نمى‌فرستيم، و در آن هنگام، ديگر مهلت نيابند.

[9] بى‌ترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‌ايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.

[10] و به يقين، پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى‌] فرستاديم.

[11] و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مى‌گرفتند.

[12] بدين گونه آن [استهزا] را در دل بزهكاران راه مى‌دهيم،

[13] [كه‌] به او ايمان نمى‌آورند، و راه [و رسم‌] پيشينيان پيوسته چنين بوده است.

[14] و اگر درى از آسمان بر آنان مى‌گشوديم كه همواره از آن بالا مى‌رفتند،

[15] قطعاً مى‌گفتند: «در حقيقت، ما چشم‌بندى شده‌ايم، بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شده‌ايم.»

[16] و به يقين، ما در آسمان بُرجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم.

[17] و آن را از هر شيطان رانده‌شده‌اى حفظ كرديم.

[18] مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مى‌كند.

[19] و زمين را گسترانيديم و در آن كوههاى استوار افكنديم و از هر چيز سنجيده‌اى در آن رويانيديم.

[20] و براى شما و هر كس كه شما روزى‌دهنده او نيستيد، در آن وسايل زندگى قرار داديم.

[21] و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه‌هاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه‌اى معين فرو نمى‌فرستيم.

[22] و بادها را بارداركننده فرستاديم و از آسمان، آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم، و شما خزانه‌دار آن نيستيد.

[23] و بى‌ترديد، اين ماييم كه زنده مى‌كنيم و مى‌ميرانيم، و ما وارث [همه‌] هستيم.

[24] و به يقين، پيشينيان شما را شناخته‌ايم و آيندگان [شما را نيز] شناخته‌ايم.

[25] و مسلماً پروردگار توست كه آنان را محشور خواهد كرد، چرا كه او حكيم داناست.

[26] و در حقيقت، انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريديم.

[27] و پيش از آن، جن را از آتشى سوزان و بى‌دود خلق كرديم.

[28] و [ياد كن‌] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، خواهم آفريد.

[29] پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد.

[30] پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند،

[31] جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده‌كنندگان باشد.

[32] فرمود: «اى ابليس، تو را چه شده است كه با سجده‌كنندگان نيستى؟»

[33] گفت: «من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريده‌اى، سجده كنم.»

[34] فرمود: «از اين [مقام‌] بيرون شو كه تو رانده‌شده‌اى.

[35] و تا روز جزا بر تو لعنت باشد.

[36] گفت: «پروردگارا، پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده.»

[37] فرمود: «تو از مهلت‌يافتگانى،

[38] تا روز [و] وقت معلوم.

[39] گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى‌آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت،

[40] مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را.»

[41] فرمود: «اين راهى است راست [كه‌] به سوى من [منتهى مى‌شود].

[42] در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلّطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند،

[43] و قطعاً وعده‌گاه همه آنان دوزخ است،

[44] [دوزخى‌] كه براى آن هفت در است، و از هر درى بخشى معين از آنان [وارد مى‌شوند].

[45] بى‌گمان، پرهيزگاران در باغها و چشمه‌سارانند.

[46] [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد.»

[47] و آنچه كينه [و شائبه‌هاى نفسانى‌] در سينه‌هاى آنان است بركنيم؛ برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشسته‌اند.

[48] نه رنجى در آنجا به آنان مى‌رسد و نه از آنجا بيرون رانده مى‌شوند.

[49] به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان.

[50] و اينكه عذاب من، عذابى است دردناك.

[51] و از مهمانان ابراهيم به آنان خبر ده،

[52] هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. [ابراهيم‌] گفت: «ما از شما بيمناكيم.»

[53] گفتند: «مترس، كه ما تو را به پسرى دانا مژده مى‌دهيم.»

[54] گفت: «آيا با اينكه مرا پيرى فرا رسيده است بشارتم مى‌دهيد؟ به چه بشارت مى‌دهيد؟»

[55] گفتند: «ما تو را به حق بشارت داديم. پس، از نوميدان مباش.»

[56] گفت: «چه كسى -جز گمراهان- از رحمت پروردگارش نوميد مى‌شود؟»

[57] [سپس‌] گفت: «اى فرشتگان، [ديگر] كارتان چيست؟»

[58] گفتند: «ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شده‌ايم،

[59] مگر خانواده لوط، كه ما قطعاً همه آنان را نجات مى‌دهيم،

[60] جز آنش را كه مقدر كرديم او از بازماندگان [در عذاب‌] باشد.

[61] پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند،

[62] [لوط] گفت: «شما مردمى ناشناس هستيد.»

[63] گفتند: «[نه،] بلكه براى تو چيزى آورده‌ايم كه در آن ترديد مى‌كردند،

[64] و حق را براى تو آورده‌ايم و قطعاً ما راستگويانيم،

[65] پس، پاسى از شب [گذشته‌] خانواده‌ات را حركت ده و [خودت‌] به دنبال آنان برو، و هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد، و هر جا به شما دستور داده مى‌شود برويد.

[66] و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد.

[67] و مردم شهر، شادى‌كنان روى آوردند.

[68] [لوط] گفت: «اينان مهمانان منند، مرا رسوا مكنيد،

[69] و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد.»

[70] گفتند: «آيا تو را [از مهمان كردن‌] مردم بيگانه منع نكرديم؟»

[71] گفت: «اگر مى‌خواهيد [كارى مشروع‌] انجام دهيد، اينان دختران منند [با آنان ازدواج كنيد].»

[72] به جان تو سوگند، كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.

[73] پس به هنگام طلوع آفتاب، فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت.

[74] و آن [شهر] را زير و زبر كرديم و بر آنان سنگهايى از سنگ گِل بارانديم.

[75] به يقين، در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست.

[76] و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست.

[77] بى‌گمان، در اين براى مؤمنان عبرتى است.

[78] و راستى اهل «ايكه» ستمگر بودند.

[79] پس، از آنان انتقام گرفتيم، و آن دو [شهر، اكنون‌] بر سر راهى آشكاراست.

[80] و اهل «حِجر» [نيز] پيامبران [ما] را تكذيب كردند.

[81] و آيات خود را به آنان داديم، و[لى‌] از آنها اعراض كردند.

[82] و [براى خود] از كوهها خانه‌هايى مى‌تراشيدند كه در امان بمانند.

[83] پس صبحدم، فرياد [مرگبار]، آنان را فرو گرفت.

[84] و آنچه به دست مى‌آوردند، به كارشان نخورد.

[85] و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريده‌ايم، و يقيناً قيامت فرا خواهد رسيد. پس به خوبى صرف نظر كن،

[86] زيرا پروردگار تو همان آفريننده داناست.

[87] و به راستى، به تو سبع المثانى [=سوره فاتحه‌] و قرآن بزرگ را عطا كرديم.

[88] و به آنچه ما دسته‌هايى از آنان [=كافران‌] را بدان برخوردار ساخته‌ايم چشم مدوز، و بر ايشان اندوه مخور، و بال خويش براى مؤمنان فرو گستر.

[89] و بگو: «من همان هشداردهنده آشكارم.»

[90] همان گونه كه [عذاب را] بر تقسيم‌كنندگان نازل كرديم:

[91] همانان كه قرآن را جزء جزء كردند [به برخى از آن عمل كردند و بعضى را رها نمودند].

[92] پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهيم پرسيد،

[93] از آنچه انجام مى‌دادند.

[94] پس آنچه را بدان مأمورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب،

[95] كه ما [شر] ريشخندگران را از تو برطرف خواهيم كرد.

[96] همانان كه با خدا معبودى ديگر قرار مى‌دهند. پس به زودى [حقيقت را] خواهند دانست.

[97] و قطعاً مى‌دانيم كه سينه تو از آنچه مى‌گويند تنگ مى‌شود.

[98] پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده‌كنندگان باش.

[99] و پروردگارت را پرستش كن تا اينكه مرگ تو فرا رسد.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud