💾 Archived View for tilde.team › ~woland › Excerpt-From-A-Play.gmi captured on 2024-05-10 at 11:39:25. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-02-05)
-=-=-=-=-=-=-
ای شب! تو سیاه تر از هر شب دیگری و دلی دیدم سیاه تر از سیاهی تو و تازیانه ای سخت بلند بگونه ی ماری دهان گشوده و دهانی به سوی من گشوده من بنگریستم از پس تیرگی درد و یامای پادشاه را دیدم که هشیار بود بر من بنگریست، ژرف، و هشیار بود اینک او مست هشیاری خود بود و از شانه های من سرخ ترین خون من برآمده بود تازیانه بود و تن، و تن زیر تازیانه بود آنک زمین بخفت و آسمان به خواب رفته بود و اینک در همه ی این گیهان به خواب رفته ی خاموش تنها من اژدهاک با درد خود بیدار مانده بودم و سرخ ترین خون من تنها آتش روشن در این دشت خاموش بود
Oh, night! Thou art darker than any other night,
And I saw a heart darker than your darkness.
And a tall and hard whip,
Like an open-mouthed serpent,
And a mouth opened towards me.
I beheld
Beyond the darkness of pain
And I saw Yama the king, wide awake,
Gazing deeply and soberly at me.
Lo, he was drunk from awareness,
And my reddest blood emerged from my shoulders.
There was a whip and a body, and a body under the whip,
The earth was sleeping, and the sky was asleep,
And in this whole world, everything had fallen into a silent slumber,
Only I, Azhdahak (the dragon), remained awake with my pain,
And the reddest blood of mine,
Was the only burning fire in this silent desert.