💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.khorramshahi › 24 captured on 2024-05-10 at 12:01:24. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2024-03-21)
-=-=-=-=-=-=-
[1] اين سورهاى است كه فرو فرستادهايمش و [احكام] آن را واجب گرداندهايم، و در آن آياتى روشنگر نازل كردهايم باشد كه پند گيريد
[2] زن و مرد زناكار [بكر] را به هر يك از آنان يكصد تازيانه بزنيد، و اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان داريد، در دين الهى، در حق آنان دچار ترحم نشويد، و گروهى از مؤمنان، در صحنه عذاب كشيدن آنان حاضر باشند
[3] مرد زانى نبايد جز با زن زانى يا زن مشرك ازدواج كند، همچنين با زن زانى نبايد جز مرد زانى يا مشرك ازدواج كند، و اين كار بر مؤمنان حرام گرديده است
[4] و كسانى كه به زنان پاكدامن تهمت [زنا] مىزنند، سپس چهار شاهد نمىآورند، ايشان را هشتاد تازيانه بزنيد، و ديگر هرگز شهادت آنان را قبول نكنيد، و اينانند كه فاسقند
[5] مگر كسانى كه پس از آن توبه كنند و كارشايسته پيش بگيرند، كه خداوند آمرزگار مهربان است
[6] و كسانى كه به زنانشان تهمت [زنا] مىزنند، و شاهدى جز خويشتن ندارند، [بايد] چهار بار به نام خداوند سوگند بخورند كه ايشان راستگو هستند
[7] و بار پنجم بگويند كه لعنت الهى بر او باد اگر از دروغگويان باشد
[8] و عذاب [حد] اين گونه از زن، بازداشته مىشود كه چهار بار سوگند به نام خداوند بخورد كه او [شوهرش] از دروغگويان است
[9] و بار پنجم بگويد كه خشم الهى بر آن زن باد اگر آن مرد از راستگويان باشد
[10] و اگر بخشش و بخشايش الهى و رحمت او بر شما نباشد و اينكه خداوند توبهپذير فرزانه است [كار بر شما دشوار مىشد]
[11] كسانى كه تهمت ناپاكى را در ميان آوردند، جماعتى از شما هستند، آن را شرى به زيان خويش مپنداريد، بلكه [در نهايت] خيرى براى شماست، بر عهده هر يك از آنان سهمى از گناه است كه مرتكب شده است، و كسى از آنان كه عمده آن را دامن زد، عذابى سهمگين دارد
[12] چرا چون آن را شنيديد، مردان و زنان مؤمن در حق خويش گمان نيك نبردند و نگفتند كه اين تهمت آشكارى است
[13] چرا بر آن چهار گواه نياوردند، و چون گواهان را نياوردند، اينان نزد خداوند دروغگو هستند
[14] و اگر در دنيا و آخرت بخشايش و رحمت الهى بر شما نبود در آنچه گفت و گو مىكرديد به شما عذابى سهمگين مىرسيد
[15] آنگاه كه از زبان همديگر فرا مىگرفتيدش و دهان به دهان چيزى را كه به آن علم نداشتيد، مىگفتيد و آن را آسان [و ساده] مىپنداشتيد، حال آنكه آن نزد خداوند سترگ است
[16] و چرا چون شنيديدش نگفتيد كه ما را نرسد كه در اين باره سخن گوييم، پاكا كه تويى، اين بهتانى بزرگ است
[17] خداوند اندرزتان مىدهد كه اگر مؤمن هستيد، هرگز مانند آن را تكرار مكنيد
[18] و خداوند آياتش را براى شما روشن مىگرداند و خداوند داناى فرزانه است
[19] كسانى كه خوش دارند كه بدنامى در حق مؤمنان شايع گردد، در دنيا و آخرت عذابى دردناك دارند و خداوند [حقايق را] مىداند و شما نمىدانيد
[20] و اگر بخشايش و رحمت الهى در حق شما نبود و اينكه خداوند رئوف و مهربان است [شما را سخت كيفر مىداد]
[21] اى مؤمنان از گامهاى شيطان پيروى مكنيد و هر كس از گامهاى شيطان پيروى كند [بداند كه] او به ناشايستى و نابكارى فرمان مىدهد، و اگر بخشايش و رحمت الهى در حق شما نبود، هيچيك از شما هرگز پاكدل نمىشد، ولى خداوند است كه هر كس را بخواهد پاكدل مىسازد و خداوند شنواى داناست
[22] و متمكنان و توانگران شما نبايد سوگند بخورند كه به خويشاوندان و بينوايان و مهاجران [بىچيز] در راه خدا بخشش نكنند، و بايد كه عفو كنند و درگذرند، آيا دوست نداريد كه خداوند از شما درگذرد؟ و خدا آمرزگار مهربان است
[23] بىگمان كسانى كه به زنان پاكدامن بىخبر مؤمن، تهمت زنا مىزنند، در دنيا و آخرت ملعونند و عذابى سهمگين [در پيش] دارند
[24] روزى كه زبان و دست و پاهايشان بر آنها به كارهايى كه كردهاند شهادت دهند
[25] در چنين روزى خداوند جزاى حقانىشان را به تمام و كمال بدهد و بدانند كه خداوند بر حق آشكار است
[26] زنان پليد براى مردان پليدند، و مردان پليد براى زنان پليد، و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك، اينانند كه از آنچه [شايعه افكنان] در حقشان مىگويند برى و بركنار هستند، و از مغفرت الهى و روزى ارزشمند برخوردارند
[27] اى مؤمنان به خانههايى جز خانههاى خودتان وارد نشويد، مگر آنكه آشنايى دهيد و اجازه گيريد و بر اهل آنها سلام كنيد اين به خير شماست، باشد كه پند پذيريد
[28] و اگر كسى را در آنها نيافتيد، وارد نشويد، تا آنكه به شما اجازه داده شود، و اگر به شما گفته شد برگرديد، برگرديد كه براى شما پاكيزهتر است، و خداوند به آنچه مىكنيد داناست
[29] بر شما گناهى نيست كه وارد خانههاى غير مسكونى شويد كه در آنجا كالايى از آن شما هست، و خداوند آنچه آشكار مىداريد و آنچه پنهان مىداريد، مىداند
[30] به مردان مؤمن بگو ديدگان [از نظر بازى] فرو گذارند، و ناموسشان را محفوظ بدارند، اين براى آنان پاكيزهتر است، بىگمان خداوند به آنچه مىكنند آگاه است
[31] و به زنان مؤمن [هم] بگو ديدگانشان را فروگذارند و ناموسشان را محفوظ بدارند و زينتشان را جز آنچه از آن آشكار است، آشكار نكنند، روسريهايشان را بر گريبانهايشان بيندازند، و زينتشان را آشكار نكنند مگر بر شوهرشان يا پدرشان، يا پدران شوهرشان يا پسرانشان، يا پسران شوهرشان، يا برادرشان يا پسران برادرشان، يا پسران خواهرشان يا زنان [همكيش]شان، يا ملك يمينهايشان، يا غلامانى كه نيازمند [به زن] نيستند، يا كودكانى كه بر نهانيهاى زنان آگاه نيستند، و بگو كه چنان پاى نكوبند تا زينتى كه پنهان داشتهاند، معلوم شود، و اى مؤمنان همگى به درگاه خداوند توبه كنيد، باشد كه رستگار شويد
[32] و بىهمسران خويش و بردگان و كنيزكان صالح خويش را به همسرى [ديگران] دهيد، و اگر تهيدست باشند خداوند از بخشش خويش آنان را توانگر مىگرداند، و خداوند گشايشگر داناست
[33] و كسانى كه اسباب زناشويى نمىيابند، پاكدامنى ورزند، تا آنكه خداوند از بخشش خويش توانگرشان گرداند، و كسانى از ملك يمينهايتان كه قصد بازخريد خويش را دارند، اگر در آنان خيرى سراغ داريد، آنان را بازخريد كنيد، و به آنان [براى كمك به بازخريدشان] از مال الهى [سهمى از زكات] كه به شما بخشيده است، ببخشيد، و كنيزكانتان را اگر عزم پاكدامنى دارند، به فحشا وادار مكنيد كه مال دنيا به دست آوريد، و هر كس ايشان را اجبار كند، بداند كه خداوند با توجه به اكراهشان، آمرزگار مهربان است
[34] و به راستى به سوى شما آياتى روشنگر نازل كردهايم، و مثلى از پيشينيانتان و پندى براى پرهيزگاران
[35] خداوند نور آسمانها و زمين است داستان نورش همچون چراغدانى است كه در آن چراغى هست، و چراغ در آبگينهاى هست، كه آبگينه گويى ستارهاى درخشان است، كه از درخت مبارك زيتون -كه نه شرقى است و نه غربىافروخته شود نزديك است كه روغنش، با آنكه آتشى به آن نرسيده است، فروزان گردد، نور در نور است، خداوند به نور خويش هر كس را كه خواهد هدايت كند، و خداوند براى مردم مثلها مىزند و خداوند به هر چيزى داناست
[36] در خانههايى كه خداوند فرمان داده است كه گرامى داشته و نامش در آنها ياد شود، در آن بامدادان و شامگاهان نيايش او گويند
[37] مردانى هستند كه هيچ داد و ستد و خريد و فروشى ايشان را از ياد خداوند و برپاداشتن نماز و پرداختن زكات باز نمىدارد، و از روزى كه در آن دلها و ديدگان ديگرگون شود، بيمناكند
[38] تا خداوند به بهتر از آنچه كردهاند پاداششان دهد و از بخشش خويش بر پاداش آنان بيفزايد، و خداوند هر كه را بخواهد بىحساب روزى مىدهد
[39] و كافران اعمالشان همچون سرابى در بيابانى است كه تشنه آبش مىپندارد، تا آنكه نزديك آن رسد و آن را چيزى نيابد، و آنگاه خداوند را حاضر يابد كه حسابش را به تمام و كمال بپردازد و خداوند زود شمار است
[40] يا [اعمالشان] همچون تاريكيهايى است در دريايى ژرف كه آن را موجى فرو پوشانده و برفراز آن موجى ديگر است كه برفراز آن ابرى است تاريكيهايى تو بر تو، چون دستش را برآورد، چه بسا نبيندش، و هر كس كه خداوند برايش نورى مقرر نداشته باشد، نورى ندارد
[41] آيا ندانستهاى كه هر كس كه در آسمانها و زمين است، و پرندگان بال گشاده خداوند را تسبيح مىگويند هر يك نماز و نيايش را مىداند، و خداوند به آنچه مىكنند داناست
[42] و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، و سير و سرانجام [جهان] به سوى خداوند است
[43] آيا ندانستهاى كه خداوند ابرها را مىراند، سپس بين آنها را پيوند مىدهد، سپس درهم فشردهاش مىكند، آنگاه باران درشت را مىبينى كه از لابلاى آن بيرون مىآيد، و سپس از آسمان، از ابرى كه به كوه مىماند تگرگ فرو مىفرستد و به هر كس كه بخواهد آن را مىزند و از هر كس كه بخواهد بر مىگرداند، نزديك است كه درخشش برق آن، ديدگان را از بين ببرد
[44] خداوند شب و روز را مىگرداند [و پياپى مىآورد] بىگمان در اين امر مايه عبرتى براى ديدهوران است
[45] و خداوند هر جانورى را از آب آفريده است، كه بعضى از آنها بر شكمش راه مىرود و بعضى از آنها بر دو پا راه مىرود، و بعضى از آنها بر چهار [پا] راه مىرود، خداوند هر چه بخواهد مىآفريند، بىگمان خداوند بر هر كارى تواناست
[46] به راستى آياتى روشنگر نازل كرديم و خداوند هر كس را كه بخواهد به راه راست هدايت مىكند
[47] و مىگويند به خداوند و پيامبر ايمان آورديم و فرمان مىبريم، سپس گروهى از آنان بعد از اين روى مىگردانند، و اينان مؤمن نيستند
[48] و چون به سوى خداوند و پيامبرش خوانده شوند كه [پيامبر] در ميان آنان داورى كند، آنگاه است كه گروهى از آنان رويگردان مىشوند
[49] و اگر حق با آنان باشد [شتابان] با اطاعت و تسليم به نزد او مىآيند
[50] آيا در دلهايشان بيمارى است، يا شك و شبهه دارند، يا مىترسند كه خداوند و پيامبر او بر آنان ستم روا دارند، نه بلكه اينان ستمپيشهاند
[51] سخن مؤمنان چون به سوى خداوند و پيامبرش خوانده شوند كه در ميان آنان داورى كند، اين است كه مىگويند شنيديم و فرمان مىبريم، و اينانند كه رستگارند
[52] و هر كس كه از خداوند و پيامبر او اطاعت كند و از خداوند بترسد، و از او پروا داشته باشد، اينانند كه كاميابند
[53] و سختترين سوگندهايشان را به [نام] خداوند مىخورند كه اگر به ايشان دستور دهى [براى جهاد] بيرون مىآيند بگو سوگند نخوريد اطاعت متعارف بهتر [از گزافگويى] است، بىگمان خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است
[54] بگو از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر [هم] اطاعت كنيد، و اگر روى بگردانيد، بر عهده او [پيامبر] تكليف خود اوست، و بر شما تكليف خود شماست، و اگر از او اطاعت كنيد هدايت مىيابيد، و بر پيامبر جز پيامرسانى آشكار نيست
[55] خداوند به كسانى از شما كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه آنان را در اين سرزمين جانشين گرداند، همچنانكه كسانى را كه پيش از آنان بودند نيز جانشين [پيشينيان] گرد��ند، و دينشان را كه بر آنان مىپسندد، براى آنان پايگاه دهد، و بعد از بيمناكيشان، به آنان امن و امان ببخشد، [تا] مرا بپرستند و چيزى را شريك من قرار ندهند، و هر كس كه بعد از اين كفرورزد، اينانند كه نافرمانند
[56] و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از پيامبر اطاعت كنيد باشد كه مشمول رحمت شويد
[57] كافران را هرگز در اين سرزمين به ستوهآورنده[ى مؤمنان] مپندار، و سرا و سرانجام آنان آتش دوزخ است، و بد سير و سرانجامى است
[58] اى مؤمنان، بايد كه ملك يمينهايتان و كسانى از شما كه هنوز به حد بلوغ نرسيدهاند، سه بار، پيش از نماز صبح، و هنگامى كه در ظهر لباسهايتان را درمىآوريد، و پس از نماز عشاء، كه سه هنگام برهنگى شماست، از شما [براى ورود] اجازه بگيرند، و پس از آن [سه هنگام] نه بر شما و نه برايشان گناهى نيست، چرا كه پيرامون شما در گردشند، و با هم حشر و نشر داريد، بدينسان خداوند آيات خويش را براى شما روشن مىگرداند، و خداوند داناى فرزانه است
[59] و چون فرزندانتان به حد بلوغ مىرسند، بايد همانند كسانى كه پيش از آنان [در همين شرايط] اجازه مىگرفتند، [براى ورود] اجازه بگيرند، بدينسان خداوند آياتش را براى شما روشن مىگرداند، و خداوند داناى فرزانه است
[60] و زنان يائسهاى كه اميد زناشويى ندارند، بر آنان گناهى نيست كه جامهها [/چادرها]يشان را فرو گذارند، به شرط آنكه زينتنمايى نكنند، و اينكه پاكدامنى بورزند [و چادرهايشان را فرو نگذارند] بر ايشان بهتر است، و خداوند شنواى داناست
[61] بر نابينا ايرادى نيست، و بر لنگ ايرادى نيست و بر بيمار هم ايرادى نيست، و نيز بر خود شما در اينكه از [آذوقه] خانههاى خودتان، يا خانههاى پدرانتان، يا خانههاى مادرانتان، يا خانههاى برادرانتان، يا خانههاى خواهرانتان، يا خانههاى عموهايتان، يا خانههاى عمههايتان، يا خانههاى دايىهايتان، يا خانههاى خالههايتان، يا خانههايى كه كليدشان را در اختيار داريد، يا خانههاى دوستان، بخوريد، بر شما گناهى نيست در اينكه با همديگر يا پراكندهوار [و تنها] غذا بخوريد، و چون وارد هر خانهاى شديد بر خودتان سلام دهيد كه تحيت الهى است و مبارك و پسنديده است، بدينسان خداوند آياتش را براى شما روشن مىگرداند، باشد كه انديشه كنيد
[62] همانا مؤمنان كسانى هستند كه به خداوند و پيامبر او ايمان دارند و چون با او در كارى همداستان شدند [به جايى] نمىروند مگر آنكه از او اجازه بگيرند بىگمان كسانى كه از تو اجازه مىگيرند همان كسانى هستند كه به خداوند و پيامبر او ايمان دارند، و چون براى بعضى از كارهايشان از تو اجازه خواستند، به هر كس از آنان كه خواستى اجازه بده و براى آنان از خداوند آمرزش بخواه، چرا كه خداوند آمرزگار مهربان است
[63] خواندن پيامبر را در ميان خودتان همانند خواندن بعضى از شما بعضى ديگر را مشماريد، به راستى كه خداوند كسانى را از شما كه پنهانى و پناهجويانه خود را بيرون مىكشند مىشناسد، بايد كسانى كه از فرمان او سرپيچى مىكنند بر حذر باشند از اينكه بلايى يا عذابى دردناك به آنان برسد
[64] هان بىگمان آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداوند است، به راستى مىداند كه شما اكنون در چه كارى هستيد و روزى را كه به سوى او باز گردانده مىشوند، آنگاه آنان را از [نتيجه و حقيقت] آنچه كردهاند آگاه مىگرداند و خداوند به هر چيزى داناست