💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.mojtabavi › 79 captured on 2024-03-21 at 19:29:52. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] سوگند به آن كشندگان- يا بركنندگان- به نيرو و به سختى- فرشتگانى كه جانهاى كافران را به قوت و شدت گيرند-
[2] و سوگند به آن بازگيرندگان بازگرفتنى به نرمى و آسانى- فرشتگانى كه جانهاى مؤمنان و نيكان را به نرمى از تن بازگيرند و بيرون برند-
[3] و سوگند به آن شناكنندگان شناكردنى- فرشتگانى كه آمد و شد مىكنند، يا شناوران آسمانى مانند ستارگان و ماه و خورشيد-
[4] پس به آن پيشىگيرندگان پيشىگرفتنى- در فرمانبردارى-
[5] پس به آن تدبيركنندگان كارها- فرشتگانى كه تدبير امور خلق مىكنند- [كه هر آينه برانگيخته مىشويد]،
[6] در روزى كه آن لرزاننده- دميدن نخست- همه آفريدگان را بلرزاند،
[7] در حالى كه لرزاننده ديگرى در پى آن در آيد- دميدن دوم كه برانگيختن با آن است-.
[8] دلهايى در آن روز تپنده و لرزان است.
[9] ديدگانشان فروخفته است- از ترس-.
[10] [منكران بعث] گويند: آيا ما [پس از مرگ] به حال نخست بازگردانيده مىشويم؟!
[11] آيا آنگاه كه استخوانهايى پوسيده گشتيم؟!
[12] گفتند: آنگاه آن بازگشتى زيانبار است- از روى استهزا مىگفتند كه اگر ما را بازگشتى باشد زيانكار باشيم زيرا آن را دروغ مىانگاشتيم-.
[13] پس همانا آن بازگشت يك بانگ انگيزنده است و بس- كه اسرافيل دردمد-
[14] كه ناگاه بر روى زمين فراآيند.
[15] آيا داستان موسى به تو رسيده است- تا تو را دلدارى باشد بر تكذيب قوم-؟
[16] آنگاه كه پروردگارش او را در وادى مقدس طوى بخواند
[17] كه به سوى فرعون برو كه او سركشى كرده است.
[18] پس بگو: آيا تو را هيچ ميل و رغبتى هست كه به پاكى گرايى؟
[19] و تو را به سوى پروردگارت راه نمايم تا بترسى- و سركشى نكنى-؟
[20] پس آن نشانه بزرگتر- عصا و يد بيضا- را به او بنمود.
[21] پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود.
[22] سپس پشت كرده مىكوشيد- در هلاكت موسى-.
[23] پس [همه را] گرد آورد آنگاه آواز داد
[24] گفت: منم خداى برتر شما.
[25] پس خداوند او را به كيفر آن جهان- دوزخ- و اين جهان- غرقشدن- بگرفت.
[26] هر آينه در اين عبرتى است براى هر كه بترسد- از خدا يا از عذاب-.
[27] آيا شما به آفرينش سختتريد يا آسمان كه آن را برافراشت
[28] سقفش را فراداشت و آن را راست و بسامان كرد.
[29] و شبش را تاريك ساخت و روزش را بيرون آورد.
[30] و زمين را پس از آن بگسترانيد.
[31] [و] از آن آبش و گياهانش- يا چراگاهش- را بيرون آورد.
[32] و كوهها را [بر آن] استوار و پابرجا گردانيد.
[33] تا شما و چارپايانتان را بهرهمندى و كالايى باشد.
[34] پس چون آن بلاى سخت بزرگ- روز رستاخيز- بيايد،
[35] روزى كه آدمى آنچه كوشيده است به ياد آرد
[36] و دوزخ براى هر كه ببيند- او را بينايى باشد- آشكار شود [و مردم در آن روز دو گروه شوند]
[37] و اما هر كه سركشى كرده از حد درگذشت،
[38] و زندگى اين جهان را برگزيد،
[39] پس همانا دوزخ جايگاه اوست.
[40] و اما هر كس كه از مقام پروردگار خود- يا از ايستادن در پيشگاه پروردگارش- ترسيد و خويشتن را از آرزو و كام دل بازداشت،
[41] پس همانا بهشت جايگاه اوست.
[42] تو را از روز رستاخيز مىپرسند كه هنگام آمدن آن كى خواهد بود؟
[43] تو از ياد آن در چه چيزى؟- از هنگام آمدن آن چه خبر دارى-؟
[44] [دانش] پايانه و سرانجام آن با پروردگار توست.
[45] تو تنها هر كس را كه از آن مىترسد بيمدهندهاى و بس- آنچه به تو مربوط است همين است-.
[46] گويى كه آنان روزى كه آن را ببينند درنگ نكردهاند- در دنيا يا در گور- مگر شامگاهى يا چاشتگاهى.