💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.khorramshahi › 68 captured on 2024-03-21 at 19:23:40. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] ن [نون]، سوگند به قلم و آنچه نويسند
[2] تو -به لطف پروردگارتديوانه نيستى
[3] و تو را پاداشى ناكاسته [/بىمنت] است
[4] و تو داراى اخلاق بسيار بزرگوارانهاى هستى
[5] زودا كه بنگرى و بنگرند
[6] كه كداميك از شما ديوانهايد
[7] بىگمان پروردگارت به كسى كه از راه او گم گشته و به رهيافتگان آگاهتر است
[8] پس از منكران اطاعت مكن
[9] خوش دارند كه با آنان سازگارى كنى تا با تو سازگارى كنند
[10] و از هيچ بيهوده سوگند خوار پستى اطاعت مكن
[11] عيبجوى روانه در پى سخنچينى
[12] باز دارنده، از نيكى، تجاوزگر گناهكار
[13] درشتخوى، و بعد از اين همه، ناپاكزاد
[14] به خاطر آنكه مالدار است و صاحب پسران
[15] چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد افسانههاى پيشينيان است
[16] زودا كه بر بينى او نشانهاى بگذاريم
[17] ما آنان را آزمودهايم، همچنانكه باغداران را هم آزمودهايم، آنگاه كه سوگند خوردند كه صبحگاهان ميوههاى آن را بازچينند
[18] و ان شاء الله نگفتند
[19] سپس بلايى شبانه از جانب پروردگارت، در حالى كه ايشان خفته بودند، بر آن زد
[20] و مانند خاكستر سياه شد
[21] [آنان بىخبر] صبحگاهان همديگر را فراخواندند
[22] كه اگر ميوهچين هستيد، پگاه به سراغ كشتزارتان برويد
[23] سپس رهسپار شدند، در حالى كه آهسته با همديگر سخن مىگفتند
[24] كه مبادا بىنوايى به آنجا بر شما وارد شود
[25] و بر منع و مضايقه توانا شدند
[26] و چون آن [باغ سياهسوخته] را ديدند [جا خوردند و] گفتند ما گم گشتهايم
[27] نه، مثل اينكه، بىبهرهايم
[28] بهترينشان گفت مگر به شما نگفته بودم كه چرا تسبيح [و ان شاء الله] نمىگوييد؟
[29] گفتند پاك است پروردگارمان، ما خود ستمكار بوديم
[30] سپس به سرزنش به همديگر روى آوردند
[31] گفتند واى بر ما، ما سركش بودهايم
[32] چه بسا پروردگارمان بهتر از آن را برايمان جانشين گرداند، ما به سوى پروردگارمان مىگراييم
[33] اين چنين است عذاب، و اگر مىدانستند عذاب اخروى سهمگينتر است
[34] براى پرهيزگاران در نزد پروردگارشان بهشتهاى پرناز و نعمت است
[35] آيا مسلمانان را همانند گناهكاران مىشماريم؟
[36] شما را چه مىشود چگونه داورى مىكنيد؟
[37] يا مگر كتابى داريد كه در آنها مطالعه مىكنيد
[38] كه در آن براى شما هرچه آرزو كنيد هست؟
[39] يا شما را پيمانهايى است با ما كه حكم آن تا قيامت باقى باشد كه هر چه حكم كنيد براى شما باشد؟
[40] از ايشان بپرس كه كداميك از آنان ضامن اين امر است؟
[41] يا شركايى دارند، پس اگر راست مىگويند شريكانشان را به ميان آورند
[42] روزى كه هنگامه بالا گيرد، و آنان را به سجده دعوت كنند ولى نتوانند
[43] ديدگانشان [از ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، و چنين بود كه به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند
[44] پس مرا با كسى كه اين سخن را تكذيب مىكند، وابگذار، زودا كه آهسته آهسته به نحوى كه در نيابند، فرو خواهيمشان گرفت
[45] و مهلتشان مىدهم، زيرا تدبير من سخت استوار است
[46] يا مگر از آنان مزدى درخواست مىكنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مىيابند؟
[47] يا مگر علم و اسرار غيب با ايشان است و از روى آن مىنويسند؟
[48] پس در انتظار حكم پروردگارت شكيبايى كن و همانند صاحب ماهى [ يونس] مباش كه [در تاريكى] ندا در داد و خشم فرو خورده بود
[49] اگر نعمتى از جانب پروردگارش او را دستگيرى نمىكرد، به كرانه[ى بىآب و علف] افكنده شده بود و قابل ملامت بود
[50] سپس پروردگارش او را برگزيد و از شايستگانش قرار داد
[51] و بسيار نزديك بود كه كافران چون قرآن را شنيدند، تو را با ديدگانشان آسيب برسانند و گفتند او ديوانه است
[52] و حال آنكه آن جز پندى براى جهانيان نيست