💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 53 captured on 2024-03-21 at 18:54:04. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآيد،
[2] [كه] يار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده؛
[3] و از سر هوس سخن نمىگويد.
[4] اين سخن بجز وحيى كه وحى مىشود نيست.
[5] آن را [فرشته] شديدالقوى به او فرا آموخت،
[6] [سروش] نيرومندى كه [مسلّط] درايستاد.
[7] در حالى كه او در افق اعلى بود؛
[8] سپس نزديك آمد و نزديكتر شد،
[9] تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] كمان يا نزديكتر شد؛
[10] آنگاه به بندهاش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود.
[11] آنچه را دل ديد انكار[ش] نكرد.
[12] آيا در آنچه ديده است با او جدال مىكنيد؟
[13] و قطعاً بار ديگرى هم او را ديده است،
[14] نزديك سدرالمنتهى،
[15] در همان جا كه جنةالمأوى است.
[16] آنگاه كه درخت سدر را آنچه پوشيده بود، پوشيده بود.
[17] ديده [اش] منحرف نگشت و [از حدّ] در نگذشت.
[18] به راستى كه [برخى] از آيات بزرگ پروردگار خود را بديد.
[19] به من خبر دهيد از لات و عزّى،
[20] و منات آن سومين ديگر،
[21] آيا [به خيالتان] براى شما پسر است و براى او دختر؟
[22] در اين صورت، اين تقسيم نادرستى است.
[23] [اين بتان] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كردهايد [و] خدا بر [حقّانيّت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است. [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمىكنند، با آنكه قطعاً از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است.
[24] مگر انسان آنچه را آرزو كند دارد؟
[25] آن سرا و اين سرا از آن خداست.
[26] و بسا فرشتگانى كه در آسمانهايند [و] شفاعتشان به كارى نيايد، مگر پس از آنكه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد.
[27] در حقيقت، كسانى كه آخرت را باور ندارند، فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنّث نام مىنهند.
[28] و ايشان را به اين [كار] معرفتى نيست. جز گمان [خود] را پيروى نمىكنند، و در واقع، گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمىرساند.
[29] پس، از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است، روى برتاب.
[30] اين منتهاى دانش آنان است. پروردگار تو، خود به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به كسى كه راه يافته [نيز] آگاهتر است.
[31] و هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است از آن خداست، تا كسانى را كه بد كردهاند، به [سزاى] آنچه انجام دادهاند كيفر دهد، و آنان را كه نيكى كردهاند، به نيكى پاداش دهد.
[32] آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها -جز لغزشهاى كوچك- خوددارى مىورزند، پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است. وى از آن دم كه شما را از زمين پديد آورد و از همانگاه كه در شكمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بوديد به [حال ]شما داناتر است، پس خودتان را پاك مشماريد. او به [حال] كسى كه پرهيزگارى نموده داناتر است.
[33] پس آيا آن كسى را كه [از جهاد] روى برتافت ديدى؟
[34] و اندكى بخشيد و [از باقى] امتناع ورزيد.
[35] آيا علم غيب پيش اوست و او مىبيند؟
[36] يا بدانچه در صحيفههاى موسى [آمده] خبر نيافته است؟
[37] و [نيز در نوشتههاى] همان ابراهيمى كه وفا كرد:
[38] كه هيچ بردارندهاى بار گناه ديگرى را بر نمىدارد.
[39] و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.
[40] و [نتيجه] كوشش او به زودى ديده خواهد شد.
[41] سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند.
[42] و اينكه پايان [كار] به سوى پروردگار توست.
[43] و هم اوست كه مىخنداند و مىگرياند.
[44] و هم اوست كه مىميراند و زنده مىگرداند.
[45] و هم اوست كه دو نوع مىآفريند: نر و ماده،
[46] از نطفهاى چون فرو ريخته شود.
[47] و هم پديد آوردن [عالم] ديگر بر [عهده] اوست.
[48] و هم اوست كه [شما را] بىنياز كرد و سرمايه بخشيد.
[49] و هم اوست پروردگار ستاره «شِعرى».
[50] و هم اوست كه عاديان قديم را هلاك كرد.
[51] و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت.
[52] و پيشتر [از همه آنها] قوم نوح را، زيرا كه آنان ستمگرتر و سركشتر بودند.
[53] و شهرها[ى سَدوم و عاموره] را فرو افكند.
[54] پوشاند بر آن [دو شهر، از باران گوگردى] آنچه را پوشاند.
[55] پس به كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد روا مىدارى؟
[56] اين [پيامبر نيز] بيمدهندهاى از [جمله] بيمدهندگان نخستين است.
[57] [وه چه] نزديك گشت قيامت.
[58] جز خدا كسى آشكاركننده آن نيست.
[59] آيا از اين سخن عجب داريد؟
[60] و مىخنديد و نمىگرييد؟
[61] و شما در غفلتيد.
[62] پس خدا را سجده كنيد و بپرستيد.