💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 39 captured on 2024-03-21 at 18:53:22. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] نازل شدن [اين كتاب] از جانب خداى شكستناپذير سنجيدهكار است.
[2] ما [اين] كتاب را به حق به سوى تو فرود آورديم، پس خدا را -در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالصكنندهاى- عبادت كن.
[3] آگاه باشيد: آيين پاك از آنِ خداست، و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفتهاند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمىپرستيم، البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد كرد. در حقيقت، خدا آن كسى را كه دروغپرداز ناسپاس است هدايت نمىكند.
[4] اگر خدا مىخواست براى خود فرزندى بگيرد، قطعاً از [ميان] آنچه خلق مىكند، آنچه را مىخواست برمىگزيد. منزّه است او، اوست خداى يگانه قهار.
[5] آسمانها و زمين را به حق آفريد. شب را به روز درمىپيچد، و روز را به شب درمىپيچد و آفتاب و ماه را تسخير كرد. هر كدام تا مدتى معين روانند. آگاه باش كه او همان شكستناپذير آمرزنده است.
[6] شما را از نفسى واحد آفريد، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد. شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه: [مَشيمه و رحم و شكم] خلق كرد. اين است خدا، پروردگار شما، فرمانروايى [و حكومت مطلق] از آنِ اوست. خدايى جز او نيست، پس چگونه [و كجا از حق] برگردانيده مىشويد؟
[7] اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بىنياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمىدارد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مىپسندد، و هيچ بردارندهاى بار [گناه] ديگرى را برنمىدارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است، و شما را به آنچه مىكرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست.
[8] و چون به انسان آسيبى رسد، پروردگارش را -در حالى كه به سوى او بازگشتكننده است- مىخواند؛ سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند، آن [مصيبتى] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا مىكرد، فراموش مىنمايد و براى خدا همتايانى قرار مىدهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند. بگو: «به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى.»
[9] [آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مىكند [و] از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مىدانند و كسانى كه نمىدانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.
[10] بگو: «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد، از پروردگارتان پروا بداريد. براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كردهاند، نيكى خواهد بود، و زمين خدا فراخ است. بىترديد، شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت.»
[11] بگو: «من مأمورم كه خدا را -در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيدهام- بپرستم،
[12] و مأمورم كه نخستين مسلمانان باشم.»
[13] بگو: «من اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزى هولناك مىترسم.»
[14] بگو: «خدا را مىپرستم در حالى كه دينم را براى او بىآلايش مىگردانم.
[15] پس هر چه را غير از او مىخواهيد، بپرستيد «[ولى به آنان] بگو:» زيانكاران در حقيقت كسانىاند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رساندهاند؛ آرى، اين همان خسران آشكار است.»
[16] آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبقهايى [آتشين است]، اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مىدهد. اى بندگان من، از من بترسيد.
[17] و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مىدارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من كه:
[18] به سخن گوش فرامىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند؛ اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.
[19] پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد]؟ آيا تو كسى را كه در آتش است مىرهانى؟
[20] ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند، براى ايشان غرفههايى است كه بالاى آنها غرفههايى [ديگر] بنا شده است؛ نهرها از زير آن روان است. وعده خداست؛ خدا خلاف وعده نمىكند.
[21] مگر نديدهاى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد پس آن را به چشمههايى كه در [طبقات زيرين] زمين است راه داد، آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مىآورد، سپس خشك مىگردد، آنگاه آن را زرد مىبينى، سپس خاشاكش مىگرداند. قطعاً در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است.
[22] پس آيا كسى كه خدا سينهاش را براى [پذيرش] اسلام گشاده، و [در نتيجه] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مىباشد [همانند فرد تاريكدل است]؟ پس واى بر آنان كه از سختدلى ياد خدا نمىكنند؛ اينانند كه در گمراهى آشكارند.
[23] خدا زيباترين سخن را [به صورت] كتابى متشابه، متضمّن وعد و وعيد، نازل كرده است. آنان كه از پروردگارشان مىهراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مىافتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مىگردد. اين است هدايت خدا، هر كه را بخواهد، به آن راه نمايد، و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست.
[24] پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود، گزند عذاب را روز قيامت دفع مىكند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است]؟ و به ستمگران گفته مىشود: «آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد.»
[25] كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند، و از آنجا كه حدس نمىزدند عذاب برايشان آمد.
[26] پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد، و اگر مىدانستند، قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است.
[27] و در اين قرآن از هر گونه مثَلى براى مردم آورديم، باشد كه آنان پندگيرند.
[28] قرآنى عربى، بىهيچ كژى؛ باشد كه آنان راه تقوا پويند.
[29] خدا مثَلى زده است: مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيّت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مىگمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است. آيا اين دو در مثَل يكسانند؟ سپاس خداى را. [نه،] بلكه بيشترشان نمىدانند.
[30] قطعاً تو خواهى مُرد، و آنان [نيز] خواهند مُرد؛
[31] سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد.
[32] پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاى كافران در جهنّم نيست؟
[33] و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود؛ آنانند كه خود پرهيزگارانند.
[34] براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.
[35] تا خدا، بدترين عملى را كه كردهاند، از ايشان بزدايد، و آنان را به بهترين كارى كه مىكردهاند، پاداش دهد.
[36] آيا خدا كفايتكننده بندهاش نيست؟ و [كافران] تو را از آنها كه غير اويند مىترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست.
[37] و هر كه را خدا هدايت كند گمراهكنندهاى ندارد. مگر خدا نيست كه نيرومند كيفرخواه است؟
[38] و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: «[هان] چه تصور مىكنيد، اگر خدا بخواهد صدمهاى به من برساند؛ آيا آنچه را به جاى خدا مىخوانيد، مىتوانند صدمه او را برطرف كنند؛ يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مىتوانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توكّل تنها بر او توكّل مىكنند.»
[39] بگو: «اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مىكنم، پس به زودى خواهيد دانست:
[40] [كه] چه كس را عذابى كه رسوايش كند خواهد آمد و عذابى پايدار بر او نازل مىشود.»
[41] ما اين كتاب را براى [رهبرى] مردم به حق بر تو فروفرستاديم. پس هر كس هدايت شود، به سود خود اوست، و هر كس بيراهه رود، تنها به زيان خودش گمراه مىشود، و تو بر آنها وكيل نيستى.
[42] خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مىكند]؛ پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مىدارد، و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگى دنيا] بازپس مىفرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مىانديشند نشانههايى [از قدرت خدا]ست.
[43] آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفتهاند؟ بگو: «آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند؟»
[44] بگو: «شفاعت، يكسره از آن خداست. فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست؛ سپس به سوى او باز گردانيده مىشويد.»
[45] و چون خدا به تنهايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، منزجر مىگردد، و چون كسانى غير از او ياد شوند، بناگاه آنان شادمانى مىكنند.
[46] بگو: «بار الها، اى پديدآورنده آسمانها و زمين، [اى] داناى نهان و آشكار، تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مىكردند، داورى مىكنى.»
[47] و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كردهاند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد، قطعاً [همه] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذاب روز قيامت خواهند داد، و آنچه تصوّر[ش را ]نمىكردند، از جانب خدا بر ايشان آشكار مىگردد.
[48] و [نتيجه] گناهانى كه مرتكب شدهاند، برايشان ظاهر مىشود، و آنچه را كه بدان ريشخند مىكردند، آنها را فرا مىگيرد.
[49] و چون انسان را آسيبى رسد، ما را فرا مىخواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مىگويد: «تنها آن را به دانش خود يافتهام». نه چنان است، بلكه آن آزمايشى است، ولى بيشترشان نمىدانند.
[50] قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد.
[51] تا [آنكه] كيفر آنچه مرتكب شده بودند، بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه] كه ستم كردهاند، به زودى نتايج سوء آنچه مرتكب شدهاند، بديشان خواهد رسيد و آنان درماندهكننده [ما] نيستند.
[52] آيا ندانستهاند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد، گشاده يا تنگ مىگرداند؟ قطعاً در اين [اندازهگيرى] براى مردمى كه ايمان دارند نشانههايى [از حكمت] است.
[53] بگو: «اى بندگان من -كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.
[54] و پيش از آنكه شما را عذاب در رسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.
[55] و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمىزنيد شما را عذاب دررسد، نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد.»
[56] تا آنكه [مبادا] كسى بگويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم؛ بىترديد من از ريشخندكنندگان بودم.»
[57] يا بگويد: «اگر خدايم هدايت مىكرد، مسلماً از پرهيزگاران بودم.»
[58] يا چون عذاب را ببيند، بگويد: «كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران مىشدم.»
[59] [به او گويند:] آرى، نشانههاى من بر تو آمد و آنها را تكذيب كردى و تكبّر ورزيدى و از [جمله] كافران شدى.
[60] و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستهاند رو سياه مىبينى، آيا جاى سركشان در جهنم نيست؟
[61] و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كردهاند، به [پاس] كارهايى كه مايه رستگارىشان بوده، نجات مىدهد. عذاب به آنان نمىرسد و غمگين نخواهند گرديد.
[62] خدا آفريدگار هر چيزى است، و اوست كه بر هر چيز نگهبان است.
[63] كليدهاى آسمان و زمين از آن اوست، و كسانى كه نشانههاى خدا را انكار كردند، آنانند كه زيانكارانند.
[64] بگو: «اى نادانان، آيا مرا وادار مىكنيد كه جز خدا را بپرستم؟»
[65] و قطعاً به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرك ورزى حتماً كردارت تباه و مسلماً از زيانكاران خواهى شد.»
[66] بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش.
[67] و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست، و آسمانها در پيچيده به دست اوست؛ او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى] شريك مىگردانند.
[68] و در صور دميده مىشود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمىافتد، مگر كسى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مىنگرند.
[69] و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند.
[70] و هر كسى [نتيجه] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مىكنند داناتر است.
[71] و كسانى كه كافر شدهاند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند: «مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.
[72] و گفته شود: «از درهاى دوزخ درآييد، جاودانه در آن بمانيد؛ وه چه بد [جايى] است جاى سركشان!»
[73] و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتهاند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند: «سلام بر شما، خوش آمديد، در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد].»
[74] و گويند: «سپاس خدايى را كه وعدهاش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد، از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مىگزينيم.» چه نيك است پاداش عملكنندگان.
[75] و فرشتگان را مىبينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مىگويند و ميانشان به حق داورى مىگردد و گفته مىشود: «سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.»