💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 29 captured on 2024-03-21 at 18:52:52. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] الف، لام، ميم.
[2] آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟
[3] و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.
[4] آيا كسانى كه كارهاى بد مىكنند، مىپندارند كه بر ما پيشى خواهند جست؟ چه بد داورى مىكنند.
[5] كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اَجَل [او از سوى] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
[6] و هر كه بكوشد، تنها براى خود مىكوشد، زيرا خدا از جهانيان سخت بىنياز است.
[7] و كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته كردهاند، قطعاً گناهانشان را از آنان مى زداييم، و بهتر از آنچه مىكردند پاداششان مىدهيم.
[8] و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند، و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى، از ايشان اطاعت مكن. سرانجامتان به سوى من است، و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مىداديد باخبر خواهم كرد.
[9] و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند، البتّه آنان را در زمره شايستگان درمىآوريم.
[10] و از ميان مردم كسانىاند كه مىگويند: «به خدا ايمان آوردهايم» و چون در [راه] خدا آزار كشند، آزمايش مردم را مانند عذاب خدا قرار مىدهند؛ و اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتماً خواهند گفت: «ما با شما بوديم.» آيا خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست؟
[11] و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند مىشناسد، و يقيناً منافقان را [نيز] مىشناسد.
[12] و كسانى كه كافر شدهاند، به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: «راه ما را پيروى كنيد و گناهانتان به گردن ما.» و[لى] چيزى از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت؛ قطعاً آنان دروغگويانند.
[13] و قطعاً بارهاى گران خودشان و بارهاى گران [ديگر] را با بارهاى گران خود برخواهند گرفت، و مسلّماً روز قيامت از آنچه به دروغ برمىبستند پرسيده خواهند شد.
[14] و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس در ميان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ كرد، تا طوفان آنها را در حالى كه ستمكار بودند فرا گرفت.
[15] و او را با كشتىنشينان برهانيديم و آن [سفينه] را براى جهانيان عبرتى گردانيديم.
[16] و [ياد كن] ابراهيم را چون به قوم خويش گفت: «خدا را بپرستيد و از او پروا بداريد؛ اگر بدانيد اين [كار] براى شما بهتر است.»
[17] واقعاً آنچه را كه شما سواى خدا مىپرستيد جز بتانى [بيش] نيستند و دروغى برمىسازيد. در حقيقت، كسانى را كه جز خدا مىپرستيد اختيار روزى شما را در دست ندارند. پس روزى را پيش خدا بجوييد و او را بپرستيد و وى را سپاس گوييد، كه به سوى او بازگردانيده مىشويد.
[18] و اگر تكذيب كنيد، قطعاً امّتهاى پيش از شما [هم] تكذيب كردند، و بر پيامبر [خدا] جز ابلاغ آشكار [وظيفهاى] نيست.
[19] آيا نديدهاند كه خدا چگونه آفرينش را آغاز مىكند سپس آن را باز مىگرداند؟ در حقيقت، اين [كار] بر خدا آسان است.
[20] بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز ] خداست كه نشأه آخرت را پديد مىآورد؛ خداست كه بر هر چيزى تواناست.»
[21] هر كه را بخواهد عذاب و هر كه را بخواهد رحمت مىكند و به سوى او بازگردانيده مى شويد.
[22] و شما نه در زمين و نه در آسمان درماندهكننده [او] نيستيد، و جز خدا براى شما يار و ياورى نيست.
[23] و كسانى كه آيات خدا و لقاى او را منكر شدند، آنانند كه از رحمت من نوميدند و ايشان را عذابى پر درد خواهد بود.
[24] و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: «بكشيدش يا بسوزانيدش.» ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد. آرى، در اين [نجات بخشى خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعاً دلايلى است.
[25] و [ابراهيم] گفت: «جز خدا، فقط بتهايى را اختيار كردهايد كه آن هم براى دوستى ميان شما در زندگى دنياست، آنگاه روز قيامت بعضى از شما بعضى ديگر را انكار و برخى از شما برخى ديگر را لعنت مىكنند و جايتان در آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود.»
[26] پس لوط به او ايمان آورد و [ابراهيم] گفت: «من به سوى پروردگار خود روى مى آورم، كه اوست ارجمند حكيم.»
[27] و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرار داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم و قطعاً او در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود.
[28] و [ياد كن] لوط را هنگامى كه به قوم خود گفت: «شما به كارى زشت مىپردازيد كه هيچ يك از مردم زمين در آن [كار] بر شما پيشى نگرفته است.
[29] آيا شما با مردها درمىآميزيد و راه [توالد و تناسل] را قطع مىكنيد و در محافل [اُنس] خود پليدكارى مىكنيد؟» و[لى] پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: «اگر راست مى گويى عذاب خدا را براى ما بياور.»
[30] [لوط] گفت: «پروردگارا، مرا بر قوم فسادكار غالب گردان.»
[31] و چون فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند، گفتند: «ما اهل اين شهر را هلاك خواهيم كرد، زيرا مردمش ستمكار بودهاند.»
[32] گفت: «لوط [نيز] در آنجاست.» گفتند: «ما بهتر مىدانيم چه كسانى در آنجا هستند؛ او و كسانش را -جز زنش كه از باقى ماندگان [در خاكستر آتش] است- حتماً نجات خواهيم داد.»
[33] و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط آمدند، به علت [حضور] ايشان ناراحت شد و دستش از [حمايت] آنها كوتاه گرديد. گفتند: «مترس و غم مدار كه ما تو و خانوادهات را -جز زنت كه از باقىماندگان [در خاكستر آتش] است- حتماً مى رهانيم.
[34] ما بر مردم اين شهر به [سزاى] فسقى كه مىكردند، عذابى از آسمان فرو خواهيم فرستاد.
[35] و از آن [شهر سوخته] براى مردمى كه مىانديشند نشانهاى روشن باقى گذاشتيم.
[36] و به سوى [مردم] مَدْيَن، برادرشان شعيب را [فرستاديم]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميد داشته باشيد و در زمين سر به فساد برمداريد.»
[37] پس او را دروغگو خواندند و زلزله آنان را فرو گرفت و بامدادان در خانههايشان از پا درآمدند.
[38] و عاد و ثمود را [نيز هلاك نموديم]. قطعاً [فرجام آنان] از سراهايشان بر شما آشكار گرديده است، و شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و از راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنيا] بينا بودند.
[39] و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاك كرديم]. و به راستى موسى براى آنان دلايل آشكار آورد، و[لى آنها] در آن سرزمين سركشى نمودند و [با اين همه بر ما] پيشى نجستند.
[40] و هر يك [از ايشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] كرديم: از آنان كسانى بودند كه بر [سر] ايشان بادى همراه با شن فرو فرستاديم؛ و از آنان كسانى بودند كه فرياد [مرگبار] آنها را فرو گرفت؛ و برخى از آنان را در زمين فرو برديم؛ و بعضى را غرق كرديم؛ و [اين] خدا نبود كه بر ايشان ستم كرد بلكه خودشان بر خود ستم مىكردند.
[41] داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى اختيار كردهاند، همچون عنكبوت است كه [با آب دهان خود] خانهاى براى خويش ساخته، و در حقيقت -اگر مىدانستند- سستترين خانهها همان خانه عنكبوت است.
[42] خدا مىداند هر آنچه را كه جز او مىخوانند، و هم اوست شكستناپذير سنجيدهكار.
[43] و اين مَثَلها را براى مردم مىزنيم و[لى] جز دانشوران آنها را درنيابند.
[44] خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريد. قطعاً در اين [آفرينش] براى مؤمنان عبرتى است.
[45] آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان، و نماز را برپا دار، كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد، و قطعاً ياد خدا بالاتر است، و خدا مىداند چه مىكنيد.
[46] و با اهل كتاب، جز به [شيوهاى] كه بهتر است، مجادله مكنيد -مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كردهاند- و بگوييد: «به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل گرديده، ايمان آورديم؛ و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم.»
[47] و همچنين ما قرآن را بر تو نازل كرديم. پس آنان كه بديشان كتاب دادهايم بدان ايمان مىآورند، و از ميان اينان كسانىاند كه به آن مىگروند، و جز كافران [كسى] آيات ما را انكار نمىكند.
[48] و تو هيچ كتابى را پيش از اين نمىخواندى و با دست [راست] خود [كتابى] نمىنوشتى، و گر نه باطلانديشان قطعاً به شك مىافتادند.
[49] بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينههاى كسانى است كه علم [الهى] يافتهاند، و جز ستمگران منكر آيات ما نمىشوند.
[50] و گفتند: «چرا بر او از جانب پروردگارش نشانههايى [معجزهآسا] نازل نشده است؟» بگو: «آن نشانهها پيش خداست، و من تنها هشداردهندهاى آشكارم.»
[51] آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مىشود بر تو فرو فرستاديم؟ در حقيقت، در اين [كار] براى مردمى كه ايمان دارند، رحمت و يادآورى است.
[52] بگو: «كافى است خدا ميان من و شما شاهد باشد. آنچه را كه در آسمانها و زمين است مىداند، و آنان كه به باطل گرويده و خدا را انكار كردهاند همان زيانكارانند.»
[53] و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهى را] دارند، و اگر سرآمدى معين نبود، قطعاً عذاب به آنان مىرسيد و بىآنكه خبردار شوند غافلگيرشان مىكرد.
[54] و شتابزده از تو عذاب مىخواهند، و حال آنكه جهنم قطعاً بر كافران احاطه دارد.
[55] آن روز كه عذاب از بالاى [سر] آنها و از زير پاهايشان آنها را فرو گيرد، و [خدا] مىفرمايد: « [نتيجه] آنچه را مىكرديد بچشيد.»
[56] «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد، زمين من فراخ است؛ تنها مرا بپرستيد.»
[57] هر نفسى چشنده مرگ است، آنگاه به سوى ما بازگردانيده خواهيد شد.
[58] و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، قطعاً آنان را در غرفههايى از بهشت جاى مىدهيم كه از زير آنها جويها روان است، جاودان در آنجا خواهند بود؛ چه نيكوست پاداش عملكنندگان!
[59] همان كسانى كه شكيبايى ورزيده و بر پروردگارشان توكل نمودهاند.
[60] و چه بسيار جاندارانى كه نمىتوانند متحمّل روزى خود شوند. خداست كه آنها و شما را روزى مىدهد، و اوست شنواى دانا.
[61] و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله»؛ پس چگونه [از حق] بازگردانيده مىشوند؟
[62] خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشاده مىگرداند و [يا] بر او تنگ مىسازد، زيرا خدا به هر چيزى داناست.
[63] و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان، آبى فرو فرستاده و زمين را پس از مرگش به وسيله آن زنده گردانيده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله.» بگو: «ستايش از آنِ خداست با اين همه، بيشترشان نمىانديشند.
[64] اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى كاش مىدانستند.
[65] و هنگامى كه بر كشتى سوار مىشوند، خدا را پاكدلانه مىخوانند، و[لى] چون به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، بناگاه شرك مىورزند.
[66] بگذار تا به آنچه بِديشان دادهايم انكار آورند و بگذار تا برخوردار شوند، زودا كه بدانند.
[67] آيا نديدهاند كه ما [براى آنان] حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از حوالى آنان ربوده مىشوند؟ آيا به ب��طل ايمان مىآورند و به نعمت خدا كفر مىورزند؟
[68] و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را تكذيب كند؟ آيا جاى كافران [در] جهنم نيست؟
[69] و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.