💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ayati › 29 captured on 2024-03-21 at 18:47:39. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] الف، لام، ميم.
[2] آيا مردم پنداشتهاند كه چون بگويند: ايمان آورديم، رها شوند و ديگر آزمايش نشوند؟
[3] هر آينه مردمى را كه پيش از آنها بودند آزموديم، تا خدا كسانى را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را متمايز گرداند.
[4] آيا آنان كه مرتكب گناه مىشوند پنداشتهاند كه از ما مىگريزند؟ چه بد داورى مىكنند.
[5] هر كس كه به ديدار خدا اميد مىدارد بداند كه وعده خدا آمدنى است و او شنوا و داناست.
[6] هر كه جهاد كند به سود خود كرده است، زيرا خدا از همه جهانيان بىنياز است.
[7] گناهان آنان را كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، مىزداييم و بهتر از آنچه عمل كردهاند پاداششان مىدهيم.
[8] به آدمى سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند. و اگر آن دو بكوشند كه تو چيزى را كه بدان آگاه نيستى شريك من قرار دهى، اطاعتشان مكن. بازگشت همه شما به سوى من است و شما را به كارهايى كه مىكردهايد آگاه مىكنم.
[9] كسانى را كه ايمان آوردند و كردارهاى شايسته كردند در زمره صالحان در آوريم.
[10] بعضى از مردم مىگويند: به خدا ايمان آوردهايم. و چون در راه خدا آزارى ببينند، آن آزار را چون عذاب خدا به شمار مىآورند. و چون از سوى پروردگار تو مددى رسد، مىگويند: ما نيز با شما بودهايم. آيا خدا به آنچه در دلهاى مردم جهان مىگذرد آگاهتر نيست؟
[11] البته خدا مىداند كه مؤمنان چه كسانند و منافقان چه كسان.
[12] كافران به مؤمنان گفتند: به راه ما بياييد، بار گناهتان بر گردن ما. حال آنكه اينان بار گناه كسى را بر گردن نخواهند گرفت و دروغ مىگويند.
[13] بلكه بار گناه خود و بارهايى با بار خود بر گردن خواهند گذاشت و در روز قيامت به سبب دروغهايى كه بر هم مىبافتهاند بازخواست خواهند شد.
[14] ما نوح را بر مردمش به پيامبرى فرستاديم. او هزار سال و پنجاه سال كم در ميان آنان بزيست. و چون مردمى ستم پيشه بودند، طوفانشان فروگرفت.
[15] او و كسانى را كه در كشتى بودند نجات داديم و آن طوفان را نشان عبرتى براى جهانيان گردانيديم.
[16] و نيز ابراهيم را به پيامبرى فرستاديم، آنگاه كه به مردمش گفت: خداى يكتا را بپرستيد و از او بترسيد. اين برايتان بهتر است اگر مردمى دانا باشيد.
[17] شما، سواى خداى يكتا بتانى را مىپرستيد و دروغهاى بزرگ مىپردازيد. آنهايى كه سواى خداى يكتا مىپرستيد، نمىتوانند شما را روزى دهند. از خداى يكتا روزى بجوييد و او را عبادت كنيد و سپاس گوييد، زيرا به سوى او بازگردانيده مىشويد.
[18] اگر شما تكذيب مىكنيد، مردمانى هم كه پيش از شما بودند تكذيب مىكردند. و بر عهده پيامبر جز تبليغى روشنگر هيچ نيست.
[19] آيا نمىبينند كه خدا چگونه مخلوق را مىآفريند و پس از نيستى بازش مىگرداند؟ اين كار بر خدا آسان است.
[20] بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد كه چگونه خدا موجودات را آفريده. سپس آفرينش باز پسين را پديد مىآورد. زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.
[21] هر كه را بخواهد عذاب مىكند و بر هر كه خواهد رحمت مىآورد، و همه بدو بازگردانيده مىشويد.
[22] شما نمىتوانيد از خدا بگريزيد، نه در زمين و نه در آسمان؛ و شما را جز او هيچ كارساز و ياورى نيست.
[23] و آنان كه به آيات خدا و ديدار او ايمان ندارند، از رحمت من نوميدند و آنها راست عذابى دردآور.
[24] پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند: بكشيدش يا بسوزانيدش. و خدايش از آتش برهانيد. و در اين براى مؤمنان عبرتهاست.
[25] گفت: شما بتانى را به جاى خداى يكتا به خدايى گرفتهايد تا در اين زندگانى دنيا ميانتان دوستى باشد، ولى در روز قيامت منكر يكديگر مىشويد و يكديگر را لعنت مىكنيد و جايتان در آتش است و هيچ ياورى نداريد.
[26] لوط به او ايمان آورد و گفت: من به سوى پروردگارم مهاجرت مىكنم، زيرا او پيروزمند و حكيم است.
[27] و اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و در فرزندان او پيامبرى و كتاب نهاديم. و پاداشش را در دنيا داديم، و او در آخرت از صالحان است.
[28] و لوط را پيامبرى داديم. به قوم خود گفت: شما كارى زشت را پيشه كردهايد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما چنين نمىكرده است.
[29] آيا با مردان مىآميزيد و راهها را مىبريد و در محفل خود مرتكب كارهاى ناپسند مىشويد؟ جواب قومش جز اين نبود كه گفتند: اگر راست مىگويى عذاب خدا را بر سر ما بياور.
[30] گفت: اى پروردگار من، مرا بر مردم تبهكار نصرت ده.
[31] چون فرستادگان ما ابراهيم را مژده آوردند، گفتند: ما مردم اين قريه را هلاك خواهيم كرد، كه مردمى ستمكاره هستند.
[32] گفت: لوط در آنجاست. گفتند: ما بهتر مىدانيم چه كسى در آنجاست. او و خاندانش را -جز زنش را كه در همان جا خواهد ماند- نجات مىدهيم.
[33] چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، غمگين شد و در كارشان بماند. گفتند: مترس و غمگين مباش، ما تو و خاندانت را -جز زنت را كه در همان جا خواهد ماند- نجات مىدهيم.
[34] ما بر مردم اين قريه به سبب فسقى كه مرتكب مىشوند، از آسمان عذاب نازل مىكنيم.
[35] هر آينه از آن قريه براى خردمندان عبرتى روشن بر جاى گذاشتيم.
[36] و برادرشان شعيب را به مديَن فرستاديم. گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز قيامت اميدوار باشيد و در زمين به تبهكارى مكوشيد.
[37] پس تكذيبش كردند و زلزله آنان را فروگرفت و در خانههاى خود بر جاى مُردند.
[38] و عاد و ثمود را هلاك كرديم. و اين از مسكنهايشان برايتان آشكار است. شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و آنان را از راه باز داشت. و حال آنكه مردمى صاحب بصيرت بودند.
[39] و نيز قارون و فرعون و هامان را كه موسى با دليلهاى روشن خود نزد آنها آمد. آنها در زمين سركشى مىكردند ولى نتوانستند از خدا بگريزند.
[40] همه را به گناهشان فروگرفتيم: بر بعضى بادهاى ريگبار فرستاديم، بعضى را فرياد سهمناك فروگرفت، بعضى را در زمين فرو برديم، بعضى را غرقه ساختيم. و خدا به آنها ستم نمىكرد، آنها خود به خويشتن ستم كرده بودند.
[41] مثَل آنان كه سواى خدا را اوليا گرفتند، مثَل عنكبوت است كه خانهاى بساخت. و كاش مىدانستند، هر آينه سستترين خانهها خانه عنكبوت است.
[42] خداى يكتا مىداند كه چه چيزهايى را سواى او به خدايى مىخوانند، و اوست پيروزمند و حكيم.
[43] اين مثَلها را براى مردم مىزنيم و آنها را جز دانايان درنمىيابند.
[44] خدا آسمانها و زمين را به راستى بيافريد و در اين عبرتى است براى مؤمنان.
[45] هر چه را از اين كتاب بر تو وحى شده است تلاوت كن. و نماز بگزار، كه نماز آدمى را از فحشا و منكر باز مىدارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به كارهايى كه مىكنيد آگاه است.
[46] با اهل كتاب، جز به نيكوترين شيوهاى مجادله مكنيد. مگر با آنها كه ستم پيشه كردند. و بگوييد: به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر شما نازل شده است ايمان آوردهايم. و خداى ما و خداى شما يكى است و ما در برابر او گردن نهادهايم.
[47] همچنان اين كتاب را بر تو نازل كرديم و اهل كتاب به آن ايمان مىآورند و از اينان نيز كسانى به آن ايمان مىآورند و جز كافران كسى آيات ما را انكار نمىكند.
[48] تو پيش از قرآن هيچ كتابى را نمىخواندى و به دست خويش كتابى نمىنوشتى. اگر چنان بود، اهل باطل به شك افتاده بودند.
[49] بلكه قرآن آياتى است روشن، كه در سينه اهل دانش جاى دارد. و آيات ما را جز ستمكاران انكار نمىكنند.
[50] و گفتند: چرا از جانب پروردگارش آياتى بر او نازل نمىشود؟ بگو: جز اين نيست كه آيات در نزد خداست و جز اين نيست كه من بيمدهندهاى آشكار هستم.
[51] آيا آنان را بسنده نيست كه بر تو كتاب فرستادهايم و بر آنها خوانده مىشود. در اين كتاب براى مؤمنان رحمت و اندرز است.
[52] بگو: خدا به گواهى ميان من و شما كافى است. آنچه را كه در آسمانها و زمين است مىداند. كسانى كه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند، زيانكارانند.
[53] از تو به شتاب عذاب را مىطلبند. اگر آن را زمانى معين نبود، بر آنها نازل شده بود. و ناگهان و بىآنكه خبر شوند بر آنها فرود خواهد آمد.
[54] از تو به شتاب عذاب را مىطلبند، حال آنكه جهنم بر كافران احاطه دارد.
[55] روزى كه عذاب از فراز سر و زير پاى، آنها را در بر گيرد و خدا بگويد: به خاطر اعمالى كه مىكردهايد اينك عذاب را بچشيد.
[56] اى بندگان من كه به من ايمان آوردهايد، زمين من فراخ است، پس تنها مرا بپرستيد.
[57] هر كسى چشنده طعم مرگ است. و به سوى ما بازگردانده شويد.
[58] كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند در غرفههاى بهشت جاى دهيم. از زير آن جويهاى آب روان است. در آنجا جاودانه بمانند. عملكنندگان را چه نيكو مزدى است؛
[59] آنها كه شكيبايى ورزيدند و بر پروردگارشان توكل مىكنند.
[60] چه بسيار جنبندگانى كه ياراى تحصيل روزى خويش ندارند و خدا آنها را و شما را روزى مىدهد. و او شنوا و داناست.
[61] اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و آفتاب و ماه را رام كرده است؟ خواهند گفت: خداى يكتا. پس، از چه روى عقيدت ديگرگون مىكنند؟
[62] خدا روزى هر يك از بندگانش را كه بخواهد فراوان مىكند يا بر او تنگ مىگيرد. زيرا خدا به همه چيز داناست.
[63] اگر از آنها بپرسى: چه كسى از آسمان باران فرستاد و زمين مرده را بدان زنده ساخت؟ خواهند گفت: خداى يكتا. بگو: سپاس خداى راست. ولى بيشترينشان درنمىيابند.
[64] زندگانى اين دنيا چيزى جز لهو و لعب نيست. اگر بدانند، سراى آخرت سراى زندگانى است.
[65] چون به كشتى نشستند خدا را با اخلاص در دين او خواندند و چون نجاتشان داد و به خشكى آورد، شرك آوردند؛
[66] تا نعمتى را كه به آنان عطا كرده بوديم كفران كنند و برخوردار شوند. زودا كه خواهند دانست.
[67] آيا ندانستهاند كه حرم را جاى امن مردم قرار داديم، حال آنكه مردم در اطرافشان به اسارت ربوده مىشوند؟ آيا به باطل ايمان مىآورند و نعمت خدا را كفران مىكنند؟
[68] پس كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ مىبندد يا به هنگامى كه حق به سوى او آيد تكذيبش مىكند؟ آيا در جهنم جايگاهى براى كافران نيست؟
[69] كسانى را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاى خويش هدايتشان مىكنيم، و خدا با نيكوكاران است.