💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ayati › 3 captured on 2024-03-21 at 18:46:22. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] الف. لام. ميم.
[2] اللّه است كه هيچ خدايى جز او نيست، زنده است و پاينده است.
[3] اين كتاب را كه تصديقكننده كتابهاى پيش از آن است به حق بر تو نازل كرد، و قبل از آن تورات را و انجيل را
[4] براى هدايت مردم فرستاد و فرقان را نازل كرد. براى آنان كه به آيات خدا ايمان نمىآورند عذابى سخت مهياست، و خدا پيروزمند و انتقام گيرنده است.
[5] هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پوشيده نيست.
[6] اوست كه شما را در رحم مادران به هر سان كه خواسته باشد مىنگارد. نيست خدايى جز او كه پيروزمند و حكيم است.
[7] اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آيهها محكماتند، اين آيهها امالكتابند، و بعضى آيهها متشابهاتند. امّا آنها كه در دلشان ميل به باطل است، به سبب فتنهجويى و ميل به تأويل از متشابهات پيروى مىكنند، در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمىداند. و آنان كه قدم در دانش استوار كردهاند مىگويند: ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمىگيرند.
[8] اى پروردگار ما، از آن پس كه ما را هدايت كردهاى، دلهاى ما را به باطل متمايل مساز، و رحمت خود را بر ما ارزانى دار، كه تو بخشايندهاى.
[9] اى پروردگار ما، تو مردم را در آن روزى كه هيچ شكى در آن نيست، گرد مىزورى. به يقين كه خدا از وعده تخلّف نكند.
[10] كافران را داراييها و فرزندانشان هرگز از عذاب خدا نرهاند. آنها خود هيزم آتش جهنمند.
[11] به شيوه آل فرعون و پيشينيانشان آيات ما را تكذيب كردند. پس خدا آنان را به كيفر گناهانشان بازخواست كرد. و عقوبت خدا شديد است.
[12] به كافران بگوى: به زودى مغلوب خواهيد شد و در جهنّم، آن آرامگاه بد، گرد خواهيد آمد.
[13] در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مىجنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مىديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحبنظران را در اين عبرتى است.
[14] در چشم مردم آرايش يافته است، عشق به اميال نفسانى و دوست داشتن زنان و فرزندان و هميانهاى زر و سيم و اسبان داغ برنهاده و چارپايان و زراعت. همه اينها متاع زندگى اينجهانى هستند، در حالى كه بازگشتنگاه خوب نزد خدا است.
[15] بگو: آيا شما را به چيزهايى بهتر از اينها آگاه كنم؟ براى آنان كه پرهيزگارى پيشه كنند، در نزد پروردگارشان بهشتهايى است كه نهرها در آن روان است. اينان با زنان پاكيزه، در عين خشنودى خدا، جاودانه در آنجا خواهند بود. و خدا از حال بندگان آگاه است:
[16] كسانى كه مىگويند: اى پروردگار ما، ايمان آورديم. گناهان ما را بيامرز و ما را از عذاب آتش حفظ كن،
[17] شكيبايان و راستگويان و فرمانبرداران و انفاقكنندگان و آنان كه در سحرگاهان آمرزش مىطلبند.
[18] اللّه حكم كرد -و فرشتگان و دانشمندان نيز- كه هيچ خدايى بر پاى دارنده عدل جز او نيست. خدايى جز او نيست كه پيروزمند و حكيم است.
[19] هر آينه دين در نزد خدا دين اسلام است. و اهل كتاب راه خلاف نرفتند، مگر از آن پس كه به حقّانيّت آن دين آگاه شدند، و نيز از روى حسد. آنان كه به آيات خدا كافر شوند، بدانند كه او به زودى به حسابها خواهد رسيد.
[20] اگر با تو به داورى برخيزند بگوى: من و پيروانم در دين خويش به خدا اخلاص ورزيديم. به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم به خدا اخلاص ورزيدهايد؟ اگر اخلاص ورزيدهاند پس هدايت يافتهاند و اگر رويگردان شدهاند، بر تو تبليغ است و بس، و خدا بندگان را مىبيند.
[21] كسانى را كه به آيات خدا ايمان نمىآورند، و پيامبران را به ناحق مى كشند و مردمى را كه از روى عدل فرمان مىدهند مىكشند، به عذابى دردآور بشارت ده.
[22] اعمال اينان در دنيا و آخرت تباه شده است و هيچ ياورى ندارند.
[23] آيا آنان را نديدى كه از كتاب بهرهاى يافته بودند، چون دعوت شدند تا كتاب خدا درباره آنها حكم كند گروهى از ايشان بازگشتند و اعراض كردند؟
[24] و اين بدان سبب بود كه مىگفتند: جز چند روزى آتش دوزخ به ما نرسد. و اين دروغ كه بر خود بسته بودند در دين خود فريبشان داد.
[25] حالشان چگونه خواهد بود در آن روز بىترديد، وقتى كه همه را گرد آوريم، تا پاداش عمل هر كس داده شود، بىآنكه بر كسى ستمى رود؟
[26] بگو: بار خدايا، تويى دارنده مُلك. به هر كه بخواهى مُلك مىدهى و از هر كه بخواهى مُلك مىستانى. هر كس را كه بخواهى عزت مىدهى و هر كس را كه بخواهى ذلت مىدهى. همه نيكيها به دست توست و تو بر هر كارى توانايى.
[27] از شب مىكاهى و به روز مىافزايى و از روز مىكاهى و به شب مىافزايى. زنده را از مرده بيرون مىآورى و مرده را از زنده. و به هر كه بخواهى بىحساب روزى مىدهى.
[28] نبايد مؤمنان، كافران را به جاى مؤمنان به دوستى برگزينند. پس هر كه چنين كند او را با خدا رابطهاى نيست. مگر اينكه از آنها بيمناك باشيد. و خدا شما را از خودش مىترساند كه بازگشت به سوى اوست.
[29] بگو: هر چه در دل داريد، چه پنهانش كنيد و چه آشكارش سازيد، خدا به آن آگاه است. او هر چه را كه در آسمانها و زمين است مىداند و بر هر كارى تواناست.
[30] روزى كه هر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر بيند، آرزو كند كهاى كاش ميان او و كردار بدش فاصلهاى بزرگ بود. خداوند شما را از خودش مىترساند. و خدا به بندگانش مهربان است.
[31] بگو: اگر خدا را دوست مىداريد از من پيروى كنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد، كه آمرزنده و مهربان است.
[32] بگو: از خدا و رسولش فرمان ببريد. پس اگر رويگردان شدند، بدانند كه خدا كافران را دوست ندارد.
[33] خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برترى داد:
[34] فرزندانى بودند، برخى از نسل برخى ديگر پديد آمده. و خدا شنوا و داناست.
[35] و زن عمران گفت: اى پروردگار من، نذر كردم كه آنچه در شكم دارم از كار اينجهانى آزاد و تنها در خدمت تو باشد. اين نذر را از من بپذير كه تو شنوا و دانايى.
[36] چون فرزند خويش بزاد، گفت: اى پروردگار من، اين كه زاييدهام دختر است -و خدا به آنچه زاييده بود داناتر است- و پسر چون دختر نيست. او را مريم نام نهادم. او و فرزندانش را از شيطان رجيم در پناه تو مى آورم.
[37] پس پروردگارش آن دختر را به نيكى از او بپذيرفت. و به وجهى پسنديده پرورشش داد و زكريا را به سرپرستى او گماشت. و هر وقت كه زكريا به محراب نزد او مىرفت، پيش او خوردنى مىيافت. مى گفت: اى مريم، اينها براى تو از كجا مىرسد؟ مريم مىگفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر كس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد.
[38] در آنجا زكريا پروردگارش را ندا داد و گفت: اى پروردگار من، مرا از جانب خود فرزندى پاكيزه عطا كن، همانا كه تو دعا را مىشنوى.
[39] پس همچنان كه در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان ندايش دادند: خدا تو را به يحيى بشارت مىدهد. او كلمه خدا را تصديق مى كند و خود مهترى است بيزار از زنان و پيامبرى است از شايستگان.
[40] گفت: اى پروردگار من، چگونه مرا پسرى باشد، در حالى كه به پيرى رسيدهام و زنم نازاست؟ گفت: بدان سان كه خدا هر چه بخواهد مى كند.
[41] گفت: اى پروردگار من، براى من نشانهاى پديدار كن. گفت: نشان تو اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛ و پروردگارت را فراوان ياد كن و در شبانگاه و بامداد او را بستاى.
[42] و فرشتگان گفتند: اى مريم، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر زنان جهان برترى داد؛
[43] اى مريم، از پروردگارت اطاعت كن و سجده كن و با نمازگزاران نماز بخوان.
[44] اينها از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مىكنيم. وگرنه آنگاه كه قرعه زدند تا چه كسى از ميانشان عهدهدار نگهدارى مريم شود، و آنگاه كه كارشان به نزاع كشيد، تو در نزدشان نبودى.
[45] فرشتگان گفتند: اى مريم، خدا تو را به كلمه خود بشارت مىدهد؛ نام او مسيح، عيسى پسر مريم است، در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان است.
[46] با مردم همچنان كه در بزرگى، در گهواره سخن مىگويد، و از شايستگان است.
[47] مريم گفت: اى پروردگار من، چگونه مرا فرزندى باشد، در حالى كه بشرى به من دست نزده است؟ گفت: بدين سان كه خدا هر چه بخواهد مىآفريند. چون اراده چيزى كند به او گويد موجود شو، پس موجود مىشود.
[48] خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مىآموزد.
[49] و به رسالت بر بنى اسرائيلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود، و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم. و به فرمان خدا مرده را زنده مىكنم. و به شما مىگويم كه چه خوردهايد و در خانههاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانههاى حقانيت من است.
[50] تورات حاضر را تصديق مىكنم و پارهاى از چيزهايى را كه بر شما حرام شده حلال مىكنم. با نشانى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. از خداى بترسيد و از من اطاعت كنيد.
[51] اللّه پروردگار من و شماست. بپرستيدش كه راه راست اين است.
[52] چون عيسى دريافت كه به او ايمان نمىآورند، گفت: چه كسانى در راه خدا ياران منند؟ حواريان گفتند: ما ياران خداييم. به خدا ايمان آورديم. شهادت ده كه ما تسليم هستيم:
[53] اى پروردگار ما، به آنچه نازل كردهاى ايمان آورديم و از رسول پيروى كرديم، ما را در شمار گواهىدهندگان بنويس.
[54] آنان مكر كردند، و خدا هم مكر كرد، و خدا بهترين مكركنندگان است.
[55] آنگاه خدا گفت: اى عيسى، من تو را مىميرانم، و به سوى خود برمى آورم، و از كافران دور مىسازم، و تا روز قيامت آنان را كه از تو پيروى كنند فراز كافران قرار خواهم داد. سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من در آنچه اختلاف مىكرديد ميانتان حكم مىكنم.
[56] اما آنان را كه كافر شدند، در دنيا و آخرت به سختى عذاب خواهم كرد و آنها را مددكارانى نيست.
[57] اما آنان كه ايمان آوردند و كارهاى نيك كردند، خدا مزدشان را به تمامى خواهد داد. خدا ستمكاران را دوست ندارد.
[58] اينها كه بر تو مىخوانيم از آيات و اندرزهاى حكمتآميز است.
[59] مثَل عيسى در نزد خدا، چون مثَل آدم است كه او را از خاك بيافريد و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد.
[60] اين سخن حق از جانب پروردگار تو است. از ترديدكنندگان مباش.
[61] از آن پس كه به آگاهى رسيدهاى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آنگاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم.
[62] همانا اين داستانى است راست و درست. جز اللّه هيچ خدايى نيست. او خدايى پيروزمند و حكيم است.
[63] اگر رويگردان شوند، خداوند مفسدان را مىشناسد.
[64] بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمهاى كه پذيرفته ما و شماست پيروى كنيم: آنكه جز خداى را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او نسازيم و بعضى از ما بعضى ديگر را سواى خدا به پرستش نگيرد. اگر آنان رويگردان شدند بگو: شاهد باشيد كه ما مسلمان هستيم.
[65] اى اهل كتاب، چرا دربار�� ابراهيم مجادله مىكنيد، در حالى كه تورات و انجيل بعد از او نازل شده است؟ مگر نمىانديشيد؟
[66] هان اى اهل كتاب، گرفتم كه در آنچه بدان علم داريد مجادلهتان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم نداريد مجادله مىكنيد؟ در حالى كه خدا مىداند و شما نمىدانيد.
[67] ابراهيم نه يهودى بود نه نصرانى، بلكه حنيفى مسلمان بود. و از مشركان نبود.
[68] نزديكترين كسان به ابراهيم همانا پيروان او و اين پيامبر و مؤمنان هستند. و خدا ياور مؤمنان است.
[69] طايفهاى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند و حال آنكه نمىدانند كه جز خود را گمراه نمىكنند.
[70] اى اهل كتاب، با آنكه خود به آيات خدا شهادت مىدهيد، چرا انكارشان مىكنيد؟
[71] اى اهل كتاب، با آنكه از حقيقت آگاهيد، چرا حق را به باطل مى آميزيد و حقيقت را كتمان مىكنيد؟
[72] طايفهاى از اهل كتاب گفتند: در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده است ايمان بياوريد و در آخر روز انكارش كنيد، تا مگر از اعتقاد خويش باز گردند.
[73] و گفتند: جز پيروان دين خود را تصديق مكنيد. بگو: هدايت، هدايت خدايى است. و اگر گويند كه به ديگران همان چيزهايى ارزانى شود كه به شما ارزانى شده است، يا اگر گويند كه فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مىايستند، بگو: فضيلت به دست خداست، به هر كه خواهد آن را عطا مىكند، كه او بخشاينده و داناست.
[74] هر كه را بخواهد خاص رحمت خود مىكند و خدا صاحب كرمى است بس بزرگ.
[75] از ميان اهل كتاب كسى است كه اگر او را امين شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مىگرداند، و از ايشان كسى است كه اگر امينش شمرى و دينارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند. زيرا مىگويد: راه اعتراض مردم مكه بر ما بسته است و كس ما را ملامت نكند. اينان خود مىدانند كه به خدا دروغ مىبندند.
[76] آرى هر كس كه به عهد خويش وفا كند و پرهيزگار باشد، خدا پرهيزگاران را دوست مىدارد.
[77] كسانى كه عهد خدا و سوگندهاى خود را به بهايى اندك مى فروشند در آخرت نصيبى ندارند و خدا در روز قيامت نه با آنان سخن مىگويد و نه به آنان مىنگرد و نه آنان را پاكيزه مىسازد. و برايشان عذابى دردآور است.
[78] و از ميان ايشان گروهى هستند كه به شيوه كتاب خدا سخن مى گويند، تا پنداريد كه آنچه مىگويند از كتاب خداست، در حالى كه از كتاب خدا نيست. و مىگويند كه از جانب خدا آمده و حال آنكه از جانب خدا نيامده است. و خود مىدانند كه بر خدا دروغ مىبندند.
[79] نسزد هيچ بشرى را كه خدا به او كتاب و حكمت و نبوت داده باشد، آنگاه به مردم بگويد كه بندگان من باشيد نه بندگان خدا. و حال آنكه پيامبران مىگويند: همچنان كه از كتاب خدا مىآموزيد و در آن مى خوانيد، پرستندگان خدا باشيد.
[80] و نيز به شما نمىفرمايد كه فرشتگان و پيامبران را خدايان پنداريد. آيا پس از آنكه اسلام آوردهايد شما را به كفر فرمان مىدهد؟
[81] و خدا از پيامبران پيمان گرفت كه شما را كتاب و حكمت دادهام؛ به پيامبرى كه آيين شما را تصديق مىكند و به رسالت نزد شما مىآيد بگرويد و يارىاش كنيد. گفت: آيا اقرار كرديد و عهد مرا پذيرفتيد؟ گفتند: اقرار كرديم. گفت: پس شهادت دهيد و من نيز با شما از شاهدانم.
[82] و هر كه از آن پس سرپيچى كند از فاسقان است.
[83] آيا دينى جز دين خدا مىجويند، حال آنكه آنچه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه تسليم فرمان او هستند و به نزد او بازگردانده مى شويد.
[84] بگو: به خدا و آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندان او و نيز آنچه بر موسى و عيسى و پيامبران ديگر از جانب پروردگارشان نازل شده است، ايمان آورديم. ميان هيچ يك از ايشان فرقى نمىنهيم و همه تسليم اراده او هستيم.
[85] و هر كس كه دينى جز اسلام اختيار كند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانديدگان خواهد بود.
[86] چگونه خدا هدايت كند قومى را كه نخست ايمان آوردند و به حقانيت رسول شهادت دادند و دلايل و آيات روشن را مشاهده كردند، سپس كافر شدند؟ خدا ستمكاران را هدايت نمىكند.
[87] جزايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.
[88] جاويد در لعنت بمانند و از عذابشان كاسته نشود و مهلتشان ندهند.
[89] مگر آنان كه از آن پس توبه كنند و به صلاح آيند، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.
[90] توبه كسانى كه پس از ايمان آوردن كافر شدند و بر كفر خود افزودند، پذيرفته نخواهد شد. اينان گمراهانند.
[91] آنان كه كافر شدند و كافر مردند، اگر بخواهند به اندازه همه زمين طلا دهند و خويشتن را از عذاب باز خرند، از آنها پذيرفته نخواهد شد. برايشان عذابى دردناك است و ايشان را هيچ ياورى نيست.
[92] نيكى را در نخواهيد يافت تا آنگاه كه از آنچه دوست مىداريد انفاق كنيد. و هر چه انفاق مىكنيد خدا بدان آگاه است.
[93] همه طعامها بر بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنها كه پيش از نزول تورات، اسرائيل بر خود حرام كرده بود. بگو: اگر راست مىگوييد تورات را بياوريد و بخوانيد.
[94] از آن پس هر كه بر خدا دروغ بندد از ستمكاران است.
[95] بگو: خدا راست مىگويد. آيين حنيف ابراهيم را پيروى كنيد و او از مشركان نبود.
[96] نخستين خانهاى كه براى مردم بنا شده همان است كه در مكه است. خانهاى كه جهانيان را سبب بركت و هدايت است.
[97] در آنجاست آيات روشن و مقام ابراهيم. و هر كه بدان داخل شود ايمن است. براى خدا، حج آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است. و هر كه راه كفر پيش گيرد، بداند كه خدا از جهانيان بىنياز است.
[98] بگو: اى اهل كتاب، چرا آيات خدا را انكار مىكنيد؟ خدا ناظر بر اعمال شماست.
[99] بگو: اى اهل كتاب، به چه سبب آنها را كه ايمان آوردهاند از راه خدا بازمىداريد و مىخواهيد كه به راه كج روند؟ و شما خود به زشتى كار خويش آگاهيد و خدا نيز از آنچه مىكنيد غافل نيست.
[100] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد شما را از ايمانتان به كفر باز مىگردانند.
[101] چگونه كافر مىشويد در حالى كه آيات خدا بر شما خوانده مى شود و رسول او در ميان شماست؟ و هر كه به خدا تمسك جويد به راه راست هدايت شده است.
[102] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، آنچنان كه شايسته ترس از خداست از او بترسيد و جز در مسلمانى نميريد.
[103] و همگان دست در ريسمان خدا زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد: آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شديد. و بر لبه پرتگاهى از آتش بوديد، خدا شما را از آن برهانيد. خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مىكند، شايد هدايت يابيد.
[104] بايد كه از ميان شما گروهى باشند كه به خير دعوت كنند و امر به معروف و نهى از منكر كنند. اينان رستگارانند.
[105] همانند آن كسان مباشيد كه پس از آنكه آيات روشن خدا بر آنها آشكار شد، پراكنده گشتند و با يكديگر اختلاف ورزيدند، البته براى اينان عذابى بزرگ خواهد بود.
[106] آن روز كه گروهى سپيدروى و گروهى سيهروى شوند به آنان كه سيهروى شدهاند مىگويند: آيا شما پس از ايمان آوردنتان كافر شديد؟ به سبب كافر شدنتان بچشيد عذاب خدا را.
[107] اما آنان كه سپيدروى شدهاند، همواره غرق در رحمت پروردگار باشند.
[108] اينها آيات خداست كه به حق بر تو فرو مىخوانيم. و خدا به مردم جهان ستم روا نمىدارد.
[109] از آن خداست هر چه در آسمانها و زمين است و كارها بدو بازگردانيده شود.
[110] شما بهترين امتى هستيد از ميان مردم پديد آمده، كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. اگر اهل كتاب نيز ايمان بياورند برايشان بهتر است. بعضى از ايشان مؤمنند ولى بيشترين تبهكارانند.
[111] به شما جز اندك آزار، ديگر آسيبى نرسانند. اگر با شما كارزار كنند پشت كنند و به هزيمت روند و پيروز نگردند.
[112] هر جا كه باشند مهر خوارى بر آنها زده شده است، مگر آنكه در امان خدا و در امان مردم باشند. و با خشم خدا قرين شدهاند و مهر بدبختى بر آنها نهادهاند، زيرا به آيات خدا كافر شدند و پيامبران را به ناحق كشتند. و اين بدان سبب بود كه عصيان ورزيدند و تجاوز كردند.
[113] اهل كتاب همه يكسان نيستند. گروهى به طاعت خدا ايستادهاند و آيات خدا را در دل شب تلاوت مىكنند و سجده به جاى مىآورند.
[114] و به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و در كارهاى نيك شتاب مىورزند و از جمله صالحانند.
[115] و هر كار نيك كه كنند ناديده انگاشته نشود، زيرا خدا به پرهيزگاران آگاه است.
[116] كافران را اموال و اولادشان هيچ از عذاب خدا نرهاند و آنان اهل آتشند جاودانه در جهنم باشند.
[117] آنچه اينان در اين جهان انفاق مىكنند، همانند آن است كه تندبادى سرد بر كشتزار قومى بر خويش ستمكرده بوزد، و آن كشته را نابود سازد. خدا بر آنها ستم روانداشت. آنان خود بر خود ستم كردند.
[118] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دوست همرازى جز از همكيشان خود مگيريد، كه ديگران از هيچ فسادى در حق شما كوتاهى نمىكنند و خواستار رنج و مشقت شمايند. و كينهتوزى از گفتارشان آشكار است و آن كينه كه در دل دارند بيشتر است از آنچه به زبان مىآورند. آيات را برايتان آشكار ساختيم، اگر به عقل دريابيد.
[119] آگاه باشيد كه شما آنان را دوست مىداريد و حال آنكه آنها شما را دوست ندارند. شما به همه اين كتاب ايمان آوردهايد. چون شما را ببينند گويند: ما هم ايمان آوردهايم. و چون خلوت كنند، از غايت كينهاى كه به شما دارند سرانگشت خويش به دندان گزند. بگو: در كينه خويش بميريد؛ هرآينه خدا به آنچه در دلهاست آگاه است.
[120] اگر خيرى به شما رسد اندوهگين شوند و اگر به مصيبتى گرفتار آييد شادمان گردند. اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزگارى كنيد از مكرشان به شما زيانى نرسد، كه خدا بر هر كارى كه مىكنند احاطه دارد.
[121] و بامدادان از ميان كسان خويش بيرون آمدى، تا مؤمنان را در آن جايها كه مىبايست بجنگند بگمارى، و خدا شنوا و داناست.
[122] دو گروه از شما آهنگ آن كردند كه در جنگ سستى ورزند و خدا ياورشان بود، پس مؤمنان بايد كه بر خداى توكل كنند.
[123] هر آينه خدا شما را در بدر يارى كرد و حال آنكه ناتوان بوديد. پس، از خداى بترسيد، باشد كه سپاسگزار شويد.
[124] آنگاه كه به مؤمنان مىگفتى كه اگر خدا سه هزار فرشته به ياريتان فروفرستد، آيا شما را كافى نخواهد بود؟
[125] بلى، اگر پايدارى كنيد و پرهيزگار باشيد چون دشمنان تاخت آورند، خدا با پنج هزار از فرشتگان صاحب علامت شما را يارى كند.
[126] و خداوند اين كار را جز براى شادمانى و دلگرمى شما نكرد. و نيست ياريى مگر از سوى خداى پيروزمند و دانا،
[127] تا گروهى از كافران را هلاك كند، يا خوار گرداند. آنگاه نوميد بازگردند.
[128] يا ايشان را به توبه وادارد يا آن ستمكاران را عذاب كند و تو را در اين كارها دستى نيست.
[129] از آن خداست هر چه در آسمانها و زمين است. هر كه را بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند، و خدا آمرزنده و مهربان است.
[130] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ربا مخوريد به افزودنهاى پى در پى. و از خداى بترسيد تا رستگار شويد.
[131] و بترسيد از آتشى كه براى كافران مهي�� شده است.
[132] و از خدا و رسول اطاعت كنيد تا مگر مشمول رحمت شويد.
[133] بر يكديگر پيشى گيريد براى آمرزش پروردگار خويش و رسيدن به آن بهشت كه پهنايش به قدر همه آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران مهيا شده است.
[134] آن كسان كه در توانگرى و تنگدستى انفاق مىكنند و خشم خويش فرومىخورند و از خطاى مردم درمىگذرند. خدا نيكوكاران را دوست دارد.
[135] و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند يا به خود ستمى كنند، خدا را ياد مىكنند و براى گناهان خويش آمرزش مىخواهند و كيست جز خدا كه گناهان را بيامرزد؟ و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مىكردند پاى نفشرند.
[136] پاداش اينان آمرزش پروردگارشان است و نيز بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است. در آنجا جاويدانند و چه نيكو است پاداش نيكوكاران.
[137] پيش از شما سنتهايى بوده است، پس بر روى زمين بگرديد و بنگريد كه پايان كار آنها كه پيامبران را به دروغگويى نسبت مىدادند چه بوده است.
[138] اين براى مردم دليلى روشن و براى پرهيزگاران راهنما و اندرزى است.
[139] سستى مكنيد و اندوهگين مباشيد، زيرا اگر ايمان آورده باشيد شما برترى خواهيد جست.
[140] اگر بر شما زخمى رسيد، به آن قوم نيز همچنان زخمى رسيده است. و اين روزگار است كه هر دم آن را به مراد كسى مىگردانيم، تا خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند بشناسد و از شما گواهان گيرد. و خدا ستمكاران را دوست ندارد،
[141] و تا مؤمنان را پاكيزه گرداند و كافران را نابود سازد.
[142] آيا مىپنداريد كه به بهشت خواهيد رفت و حال آن كه هنوز خدا معلوم نداشته است كه از ميان شما چه كسانى جهاد مىكنند و چه كسانى پايدارى مىورزند؟
[143] پيش از آنكه مرگتان فرا رسد تمناى مرگ مىكرديد، اينك مرگ را ديديد و در آن مىنگريد.
[144] جز اين نيست كه محمد پيامبرى است كه پيش از او پيامبرانى ديگر بودهاند. آيا اگر بميرد يا كشته شود، شما به آيين پيشين خود باز مىگرديد؟ هر كس كه بازگردد هيچ زيانى به خدا نخواهد رسانيد. خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.
[145] هيچ كس جز به فرمان خدا نمىميرد. مدت مكتوب است. هر كس خواهان ثواب اينجهانى باشد به او مىدهيم و هر كس خواهان ثواب آنجهانى باشد به او مىدهيم و شاكران را پاداش خواهيم داد.
[146] چه بسا پيامبرانى كه خدا دوستان بسيار همراه آنان به جنگ رفتند. و در راه خدا، هر چه به آنها رسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و سر فرود نياوردند و خدا شكيبايان را دوست دارد.
[147] سخنشان جز اين نبود كه مىگفتند: اى پروردگار ما، گناهان ما را و زيادهرويهاى ما را در كارها بيامرز و ما را ثابتقدم گردان و در برابر كافران يارى كن.
[148] خدا پاداش اينجهانى و پاداش نيك آنجهانى را به ايشان ارزانى داشت و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
[149] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از كافران پيروى كنيد، شما را به آيين پيشين برمىگردانند، پس زيانديده بازمىگرديد.
[150] نه، يارىكننده شما خداوند است كه بهترين يارىكنندگان است.
[151] در دل كافران هراسى خواهيم افكند. زيرا چيزى را كه از آسمان براى آن حجتى نفرستاده است، شريك خدا گرفتند. جاى آنان جهنم است كه براى ستمكاران مكان بدى است.
[152] خدا به وعدهاى كه با شما نهاده بود وفا كرد، آنگاه كه به اذن او دشمن را مىكشتيد. و چون غنيمتى را كه هواى آن را در سر داشتيد به شما نشان داد، سستى كرديد و در آن امر به منازعه پرداختيد و عصيان ورزيديد. بعضى خواستار دنيا شديد و بعضى خواستار آخرت. سپس تا شما را به بلايى مبتلا كند به هزيمت واداشت. اينك شما را ببخشود كه او را به مؤمنان بخشايشى است.
[153] آنگاه كه مىگريختيد و به كس نمىپرداختيد و پيامبر شما را از پشت سر فرامىخواند. پس به پاداش، غمى بر غم شما افزود. اكنون اندوه آنچه را كه از دست دادهايد، يا رنجى را كه به شما رسيده است، مخوريد. خدا به هر كارى كه مىكنيد آگاه است.
[154] آنگاه، پس از آن اندوه، خدا به شما ايمنى ارزانى داشت، چنان كه گروهى را خواب آرام فرو گرفت. اما گروهى ديگر كه چون مردم عصر جاهلى به خدا گمانى باطل داشتند، هنوز دستخوش اندوه خويش بودند و مىگفتند: آيا هرگز كار به دست ما خواهد افتاد؟ بگو: همه كارها به دست خداست. آنان در دل خود چيزى را پنهان مىدارند كه نمىخواهند براى تو آشكارش سازند. مىگويند: اگر ما را اختيارى بود اينجا كشته نمىشديم. بگو: اگر در خانههاى خود هم مى بوديد، كسانى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده است از خانه به قتلگاهشان بيرون مىرفتند. خدا آنچه را كه در سينه داريد مىآزمايد و دلهايتان را پاك مىگرداند و خدا به آنچه در دلهاست آگاه است.
[155] از ميان شما آنان كه در روز مقابله آن دو گروه بگريختند، به سبب پارهاى از اعمالشان شيطان آنها را به خطا افكنده بود. اينك خداوند عفوشان كرد كه او آمرزنده و بردبار است.
[156] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همانند آن كافران مباشيد كه درباره برادران خود كه به سفر يا به جنگ رفته بودند، مىگفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمىمردند يا كشته نمىشدند. خدا اين پندار را چون حسرتى در دل آنها نهاد. و خداست كه زنده مىكند و مىميراند و اوست كه اعمال شما را مىبيند.
[157] اگر در راه خدا كشته شويد يا بميريد، آمرزش و رحمت خدا از آنچه در اين جهان گرد مىآوريد بهتر است.
[158] و اگر بميريد يا كشته شويد هر آينه در پيشگاه خداوند محشور مىشويد.
[159] به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراكنده مىشدند. پس بر آنها ببخشاى و برايشان آمرزش بخواه و در كارها با ايشان مشورت كن و چون قصد كارى كنى بر خداى توكل كن، كه خدا توكلكنندگان را دوست دارد.
[160] اگر خدا شما را يارى كند، هيچ كس بر شما غلبه نخواهد كرد. و اگر شما را خوار دارد، چه كسى از آن پس ياريتان خواهد كرد؟ پس مؤمنان بايد كه بر خداى توكل كنند.
[161] هيچ پيامبرى خيانت نكند و هر كه به چيزى خيانت كند، آن را در روز قيامت با خود آورد. سپس جزاى عمل هر كس به تمامى داده خواهد شد و بر كسى ستمى نرود.
[162] آيا آن كس كه به راه خشنودى خدا مىرود، همانند كسى است كه موجب خشم او مىشود و مكان او جهنم، آن سرانجام بد است؟
[163] اين دو گروه را نزد خدا درجاتى است گوناگون و او به كارهايشان آگاه است.
[164] خدا بر مؤمنان انعام فرمود، آنگاه كه از خودشان به ميان خودشان پيامبرى مبعوث كرد تا آياتش را بر آنها بخواند و پاكشان سازد و كتاب و حكمتشان بياموزد، هر چند از آن پيش در گمراهى آشكارى بودند.
[165] و آيا هنگامى كه آسيبى به شما رسيد كه شما خود دوچند آن رسانده بوديد، گفتيد: اين آسيب از كجا رسيد؟ بگو: از جانب خودتان. هر آينه خدا بر هر چيزى تواناست.
[166] آنچه در روز برخورد آن دو گروه به شما رسيد، به اذن خدا بود، تا مؤمنان را معلوم دارد،
[167] و آنان را نيز كه نفاق ورزيدند، معلوم دارد. به آنها گفته مىشد: بياييد در راه خدا كارزار كنيد يا به دفاع پردازيد. مىگفتند: اگر يقين داشتيم كه جنگى درمىگيرد، با شما مىآمديم. آنان به كفر نزديكترند تا به ايمان. به زبان چيزهايى مىگويند كه به دل اعتقاد ندارند و خدا به آنچه در دل نهفته مىدارند آگاهتر است.
[168] به آنان كه از جنگ باز ايستادند و درباره برادران خود گفتند كه اگر سخن ما را شنيده بودند كشته نمىشدند، بگو: اگر راست مىگوييد مرگ را از خود برانيد.
[169] كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار، بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
[170] از فضيلتى كه خدا نصيبشان كرده است شادمانند. و براى آنها كه در پىشان هستند و هنوز به آنها نپيوستهاند خوشدلند كه بيمى بر آنها نيست و اندوهگين نمىشوند.
[171] آنان را مژده نعمت و فضل خدا مىدهند و خدا پاداش مؤمنان را تباه نمىكند.
[172] از ميان آن كسان كه پس از زخمخوردن باز هم فرمان خدا و رسولش را اجابت كردند، آنان كه نيكوكار باشند و از خداى بترسند مزدى بزرگ دارند.
[173] كسانى كه مردم گفتندشان كه مردم براى جنگ با شما گرد آمدهاند، از آنها بترسيد، و اين سخن بر ايمانشان بيفزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نيكو ياورى است.
[174] پس از جنگ بازگشتند، در حالى كه نعمت و فضل خدا را به همراه داشتند و هيچ آسيبى به آنها نرسيده بود. اينان به راه خشنودى خدا رفتند و خدا را بخشايشى عظيم است.
[175] آن شيطان است كه در دل دوستان خود بيم مىافكند. اگر ايمان آوردهايد از آنها مترسيد، از من بترسيد.
[176] آنان كه به كفر مىشتابند تو را غمگين نسازند. اينان هيچ زيانى به خدا نمىرسانند. خدا مىخواهد آنها را در آخرت بىبهره گرداند، و برايشان عذابى است بزرگ.
[177] هر آينه آنان كه ايمان دادند و كفر خريدند، هيچ زيانى به خدا نمىرسانند و برايشان عذابى دردناك است.
[178] كافران مپندارند كه در مهلتى كه به آنها مىدهيم خير آنهاست. به آنها مهلت مىدهيم تا بيشتر به گناهانشان بيفزايند، و براى آنهاست عذابى خواركننده.
[179] خدا بر آن نيست كه شما مؤمنان را بدين حال كه اكنون هستيد رها كند. مىآزمايد تا ناپاك را از پاك جدا سازد. و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب بياگاهاند، ولى برخى از پيامبرانش را كه خود بخواهد برمىگزيند. پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد. و اگر ايمان بياوريد و پرهيزگارى كنيد، اجرى عظيم يابيد.
[180] آنان كه در نعمتى كه خدا به آنها عطا كرده است بخل مىورزند، مپندارند كه در بخل ورزيدن برايشان خير است. نه، شر است. در روز قيامت آنچه را كه در بخشيدنش بخل مىورزيدند چون طوقى به گردنشان خواهند آويخت. و از آن خداست ميراث آسمانها و زمين و او به هر كارى كه مىكنيد آگاه است.
[181] هر آينه خدا شنيد سخن آن كسان را كه مىگفتند: خدا بينواست و ما توانگريم. گفتارشان را و نيز اينكه پيامبران را به ناحق مىكشتند، خواهيم نوشت، و گوييم: بچشيد عذاب آتش سوزان را.
[182] اين پاداش اعمالى است كه پيشاپيش به جاى آوردهايد وگرنه خداوند به بندگانش ستم روا نمىدارد.
[183] كسانى گفتند: ما را با خدا عهدى است كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم، مگر براى ما قربانيى بياورد كه آتش آن را بخورد. بگو: پيش از من پيامبرانى با معجزهها و آنچه اكنون مىخواهيد آمدهاند، اگر راست مىگوييد، چرا آنها را كشتيد؟
[184] اگر تو را تكذيب كردند، پيامبرانى هم كه پيش از تو با معجزهها و نوشتهها و كتاب روشنگر آمده بودند تكذيب شدهاند.
[185] همه كس مرگ را مىچشد، و به تحقيق در روز قيامت مزد اعمال شما را به كمال خواهند داد. و هر كس را از آتش دور سازند و به بهشت درآورند به پيروزى رسيده است. و اين زندگى دنيا جز متاعى فريبنده نيست.
[186] شما را به مال و جان آزمايش خواهند كرد. و از زبان اهل كتاب و مشركان آزار فراوان خواهيد شنيد. اگر شكيبايى كنيد و پرهيزگار باشيد نشان قدرت اراده شماست.
[187] خدا از اهل كتاب پيمان گرفت كه كتاب خدا را براى مردم آشكار سازند و پنهانش مكنند؛ ولى آنها پس پشتش افكندند و در مقابل، بهاى اندكى گرفتند. چه بد معاملهاى كردند.
[188] آنان را كه از كارهايى كه كردهاند شادمان شدهاند، و دوست دارند به سبب كارهاى ناكرده خويش هم مورد ستاي�� قرار گيرند، مپندار كه در پناهگاهى دور از عذاب خدا باشند. برايشان عذابى دردآور مهياست.
[189] از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين و خدا بر هر چيزى تواناست.
[190] هر آينه در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرتهاست:
[191] آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريدهاى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار.
[192] اى پروردگار ما، هر كس را كه به آتش افكنى رسوايش كردهاى و ظالمان را هيچ ياورى نيست.
[193] اى پروردگار ما، شنيديم كه مناديى به ايمان فرا مىخواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. و ما ايمان آورديم. پس، اى پروردگار ما، گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را از ما بزداى و ما را با نيكان بميران.
[194] اى پروردگار ما، عطا كن به ما آنچه را كه به زبان پيامبرانت به ما وعده دادهاى و ما را در روز قيامت رسوا مكن كه تو وعده خويش خلاف نمىكنى.
[195] پروردگارشان دعايشان را اجابت فرمود كه: من كار هيچ كارگزارى را از شما، چه زن و چه مرد -همه از يكديگريد- ناچيز نمىسازم. پس گناهان كسانى را كه مهاجرت كردهاند و از خانههايشان رانده شدهاند و در راه من آزار ديدهاند و جنگيدهاند و كشته شدهاند، مىزدايم و آنان را در بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است داخل مىكنم. اين پاداشى است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست.
[196] جولان كافران در شهرها تو را نفريبد.
[197] اين برخوردارى اندكى است. پس از آن جايگاهشان جهنم است و جهنم بد آرامگاهى است.
[198] اما براى آنان كه از پروردگارشان مىترسند، بهشتهايى است كه در آن نهرها جارى است. همواره در آنجا مهمان خدا هستند. و آنچه نزد خداست براى نيكان بهتر است.
[199] بعضى از اهل كتاب به خدا و كتابى كه بر شما نازل شده و كتابى كه بر خودشان نازل شده است ايمان دارند. مطيع فرمان خدايند. آيات خدا را به بهاى اندك نمىفروشند. مزد ايشان نزد پروردگارشان است. هر آينه خدا حسابها را زود خواهد رسيد.
[200] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، شكيبا باشيد و ديگران را به شكيبايى فراخوانيد و در جنگها پايدارى كنيد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار شويد.