💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.moezzi › 26 captured on 2024-03-21 at 19:39:16. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] طسم
[2] این است آیتهای کتاب روشن
[3] شاید ببازی تو جان خویش را چرا نیستند مؤمنان
[4] اگر بخواهیم بفرستیم بر ایشان آیتی از آسمان پس بگردد گردنهاشان پیش آن فروتنان
[5] و نیایدشان یادآوریی از خدای مهربان نوینی مگر آنکه باشند از آن روگردانان
[6] همانا تکذیب کردند پس زود هست بیایدشان داستانهای آنچه بودند بدان استهزاکنان
[7] آیا ننگرند بسوی زمین چه فراوان رویانیدیم در آن از هر جفتی گرامی
[8] در این است هر آینه آیتی و نیستند بیشترشان ایمانآرندگان
[9] و همانا پروردگار تو است عزّتمند مهربان
[10] هنگامی که خواند پروردگار تو موسی را که برو به نزد گروه ستمگران
[11] قوم فرعون چرا پرهیزکاری نکنند
[12] گفت پروردگارا ترسم تکذیبم کنند
[13] و تنگ شود سینهام و روان نگردد زبانم پس بفرست بسوی هارون
[14] و ایشان را است بر من گناهی و ترسم مرا بکشند
[15] گفت نه چنین است بروید شما هر دو به آیتهای ما که مائیم با شما شنوندگان
[16] پس درآئید بر فرعون و بگوئید مائیم فرستاده پروردگار جهانیان
[17] که بفرست با ما بنیاسرائیل را
[18] گفت آیا نپروریدمت نزد ما به نوزادی و ماندی نزد ما از عمر خویش سالیانی
[19] و کردی کارت را آن را که کردی و بودی از ناسپاسان
[20] گفت کردمش آن هنگام و بودم من از گمراهان
[21] پس گریختم از شما گاهی که ترسیدمتان پس بخشید مرا پروردگار من فرمانی و گردانیدم از پیمبران
[22] و این نعمتی است که منّتش را بر من نهی که بنده گرفتی بنیاسرائیل را
[23] گفت فرعون و چیست پروردگار جهانیان
[24] گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنها است اگر هستید یقیندارندگان
[25] گفت بدانان که در پیرامونش بودند آیا نمیشنوید
[26] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران شما پیشینیان
[27] گفت همانا پیمبر شما که فرستاده شده است بسوی شما هر آینه او است دیوانه
[28] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آنها است اگر هستید خردمندان
[29] گفت اگر بگرفتی خدائی جز من هر آینه بگردانمت از زندانیان
[30] گفت و اگر چه بیارمت چیزی آشکار
[31] گفت پس بیارش اگر هستی از راستگویان
[32] پس افکند چوبدست خود را ناگهان آن است اژدری نمایان
[33] و برآورد دست خود را ناگهان آن است پرتوی برای بینندگان
[34] گفت بدان گروه که در گردش بودند همانا این است جادوگری دانشمند
[35] خواهد برون کند شما را از سرزمین شما به جادوی خویش تا چه فرمان دهید
[36] گفتند نگهدار او و برادرش را و بفرست در شهرستانها گردآورندگان
[37] تا بیارندت بهر جادوگری دانشمند
[38] پس گرد آورده شدند جادوگران برای وعدهگاه روزی شناخته
[39] و گفته شد به مردم آیا شمائید گردآیندگان
[40] شاید پیروی کنیم جادوگران را اگر بودند پیروزمندان
[41] پس هنگامی که آمدند جادوگران گفتند به فرعون آیا ما را است مزدی اگر شدیم پیروزمندان
[42] گفت آری و همانا شمائید در آن هنگام از نزدیکان
[43] گفت بدیشان موسی بیفکنید آنچه را شمائید افکنندگان
[44] پس بیفکندند ریسمانها و چوبهای خود را و گفتند به فَر فرعون مائیم همانا پیروزمندان
[45] پس افکند موسی چوبدست خویش را ناگهان فروبرد آنچه را به دروغ آوردند
[46] پس بیفتادند جادوگران سجدهکنان
[47] گفتند ایمان آوردیم به پروردگار جهانیان
[48] پروردگار موسی و هارون
[49] گفت ایمان آوردید بدو پیش از آنکه دستورتان دهم همانا او بزرگ شما است که آموخت به شما جادوگری را پس زود است بدانید همانا سخت ببرّم دستها و پایهای شما را از برابر و هر آینه به دارتان کشم همگی
[50] گفتند نیست باکی مائیم بسوی پروردگار خویش بازگشتگان
[51] همانا امیدواریم بیامرزد برای ما پروردگار ما گناهان ما را که بودیم نخستین ایمانآرندگان
[52] و وحی کردیم به موسی که شبانه بر بندگانم را همانا شمائید پیروی شدگان
[53] پس فرستاد فرعون در شهرستانها گردآرندگان
[54] که اینانند همانا گروهی اندک
[55] و همانا ایشانند بر ما خشمآرندگان
[56] و هر آینه مائیم همگی بیمناکان
[57] پس برون راندیمشان از باغها و چشمهسارها
[58] و گنجها و جایگاهی گرامی
[59] بدینسان و ارث دادیمش به بنیاسرائیل
[60] پس از پی ایشان بیامدند به هنگام خورشید تابان
[61] تا گاهی که نمودار شدند (دیدار کردند) دو گروه گفتند یاران موسی که مائیم دریافتگان
[62] گفت نچنین است همانا با من است پروردگارم زود است رهبریم کند
[63] پس وحی کردیم به موسی که بزن چوبدست خود را به دریا پس بشکافت و شد هر دیواری چون کوهی بزرگ
[64] و جای دادیم در آنجا دگران را
[65] و رهانیدیم موسی و آنان را که با او بودند همگی
[66] سپس به دریا فروبردیم دگران را
[67] همانا در این است آیتی و نیستند بیشترشان ایمان آرندگان
[68] و همانا پروردگار تو است هرآینه عزّتمند مهربان
[69] و بخوان بر ایشان داستان ابراهیم را
[70] هنگامی که گفت به پدر خویش و قومش چه میپرستید
[71] گفتند میپرستیم بتانی را پس میباشیم پیرامون آنها گردآمدگان
[72] گفت آیا میشنوند شما را گاهی که میخوانید
[73] یا سودتان بخشند یا آیان رسانند
[74] گفتند بلکه یافتیم پدران خود را چنین میکردند
[75] گفت آیا دیدید آنچه را بودید میپرستیدید
[76] شما و پدران شما پیشتران
[77] که ایشان مرا دشمنند مگر پروردگار جهانیان
[78] آنکه مرا آفرید پس رهبریم کند
[79] و آنکه بخوراندم و بنوشاندم
[80] و گاهی که بیمار شوم پس او بهبودیم دهد
[81] و آنکه بمیراندم سپس زنده سازدم
[82] و آنکه امیدوارم که بیامرزد برای من گناهم را روز دین
[83] پروردگارا ارزانی دار مرا حُکمی و برسانم به شایستگان
[84] و قرار ده برای من زبان راستی در آخران
[85] و بگردانم از ارثبرندگان بهشت نعمتها
[86] و بیامرز برای پدرم که او بود همانا از گمراهان
[87] و خوارم نکن روزی که برانگیخته شوند
[88] روزی که سود ندهد مال و نه فرزندان
[89] مگر آنکه بیاید خدا را با دلی درست
[90] و آماده شد بهشت برای پرهیزکاران
[91] و پدید آورده شد دوزخ برای گمراهان
[92] و گفته شد بدیشان کجا بودید میپرستیدید
[93] جز خدا را آیا یاری کنند شما را یا یاری جویند
[94] پس به روی افکنده شدند در آن ایشان و گمراهان
[95] و سپاههای ابلیس همگان
[96] گفتند و ستیزه میکردند در آن
[97] سوگند به خدا همانا بودیم ما در گمراهی آشکار
[98] هنگامی که یکسان داشتیم شما را با پروردگار جهانیان
[99] و گمراه نکردند ما را مگر گنهکاران
[100] پس نیست ما را شفاعتگرانی
[101] و نه دوستی مهربان
[102] کاش ما را بازگشتی بودی تا میشدیم از مؤمنان
[103] همانا در این است آیتی و نیستند بیشتر ایشان ایمانآرندگان
[104] و همانا پروردگار تو او است عزّتمند مهربان
[105] تکذیب کردند قوم نوح فرستادگان را
[106] هنگامی که گفت بدیشان برادرشان نوح چرا پرهیزکاری نکنید
[107] همانا منم برای شما فرستادهای امین
[108] پس بترسید خدا را و مرا فرمان برید
[109] و نپرسمتان بر آن مزدی نیست مزد من جز بر پروردگار جهانیان
[110] پس بترسید خدا را و مرا فرمان برید
[111] گفتند آیا ایمان آوریم برایت و پیرویت کردند فرومایگان
[112] گفت چه دانائی است مرا بدانچه بودند میکردند
[113] نیست حسابشان جز بر پروردگار من اگر دریابید
[114] و نیستم من دورکننده مؤمنان
[115] نیستم من جز ترساننده آشکار
[116] گفتند اگر دست برنداری ای نوح هرآینه بشوی از سنگسارشدگان
[117] گفت پروردگارا همانا قومم تکذیبم کردند
[118] پس بگشای میان من و ایشان گشایشی و برهانم و آنان را که با منند از مؤمنان
[119] پس رهانیدیمش و آنان که با او بودند در کشتی پرشدهای
[120] سپس غرق کردیم پس از این بازماندگان را
[121] همانا در این است آیتی و نیستند بیشترشان مؤمنان
[122] و همانا پروردگار تو است عزّتمند مهربان
[123] تکذیب کردند عاد فرستادگان را
[124] هنگامی که گفت بدیشان برادرشان هود چرا پرهیزکاری نکنید
[125] همانا منم برای شما فرستاده امین
[126] پس بترسید از خدا و مرا فرمان برید
[127] و نپرسمتان بر آن پاداشی نیست مزدم مگر بر پروردگار جهانیان
[128] آیا بنیاد مینهید به هر پشتهای نشانی بیهده بازی کنید
[129] و برگیرید کوشکهائی شاید شما جاودان مانید
[130] و هر گاه خشمگین شوید خشمگین شوید ستمگرانه
[131] پس بترسید خدا را و مرا فرمان برید
[132] و بترسید آن را که یاری کرده است شما را بدانچه میدانید
[133] کمک کرده است شما را به دامها و فرزندان
[134] و باغها و چشمهسارها
[135] همانا میترسم بر شما از عذاب روزی بزرگ
[136] گفتند یکسان است بر ما چه اندرز دهی یا نباشی از اندرزگویان
[137] نیست این مگر این خوی پیشینیان
[138] و نیستیم ما عذابشدگان
[139] پس تکذیبش کردند پس نابودشان ساختیم همانا در این است آیتی و نیستند بیشترشان مؤمنان
[140] و همانا پروردگار تو است عزّتمند مهربان
[141] تکذیب کردند ثمود فرستادگان را
[142] هنگامی که گفت بدیشان برادرشان صالح چرا پرهیز نکنید
[143] همانا منم برای شما فرستاده امین
[144] پس پرهیز کنید خدا را و مرا فرمان برید
[145] و پرسش نکنم شما را بر آن مزدی نیست مزد من مگر بر پروردگار جهانیان
[146] آیا رها میشوید در آنچه اینجا است آرمیدگان
[147] در باغها و چشمهسارها
[148] و کشتزارها و نخلستانهائی که شکوفه آنها است رسیده (یا گوارا)
[149] و میتراشید از کوهها خانههائی کامرانان
[150] پس بترسید خدا را و فرمانم برید
[151] و اطاعت نکنید از دستور اسرافکنندگان
[152] آنان که تبهکاری کنند در زمین و درست کاری نکنند (اصلاح نکنند)
[153] گفتند جز این نیست که توئی از جادوشدگان
[154] نیستی تو جز بشری همانند ما پس بیاور آیتی اگر هستی از راستگویان
[155] گفت این است اشتری برای آن آبشخوری و برای شما است آبشخور روزی دانسته
[156] و نگردید گردش به بدی که بگیرد شما را شکنجه روزی بزرگ
[157] پس پی کردندش پس بامداد کردند پشیمانان
[158] پس گرفت ایشان را عذاب همانا در این است آیتی و نیستند بیشترشان ایمان آرندگان
[159] و همانا پروردگار تو او است عزّتمند مهربان
[160] تکذیب کردند قوم لوط فرستادگان را
[161] گاهی که گفت بدیشان برادرشان لوط چرا پرهیزکاری نکنید
[162] همانا منم برای شما فرستاده امین
[163] پس بترسید خدا را و مرا فرمان برید
[164] و نپرسم شما را بر آن پاداشی نیست مزد من مگر بر پروردگار جهانیان
[165] آیا درآمیزید با نران از جهانیان
[166] و میگذارید آنچه را آفریده است برای شما پروردگار شما از همسران خویش بلکه شمائید گروهی تجاوزگران
[167] گفتند اگر بس نکنی ای لوط همانا شوی از برونراندگان
[168] گفت همانا منم کار شما را از رهاکنندگان
[169] پروردگارا برهان مرا و خاندانم را از آنچه میکنند
[170] پس نجاتش دادیم و خاندانش را همگی
[171] مگر پیرزنی در گذشتگان
[172] پس نگونسار کردیم دگران را
[173] و باریدیم بر آنان بارانی پس چه زشت است باران بیمدادگان
[174] همانا در این است آیتی و نیستند بیشترشان ایمانآرندگان
[175] و همانا پروردگار تو است عزّتمند مهربان
[176] تکذیب کردند یاران ایکه فرستادگان را
[177] هنگامی که گفت بدیشان شعیب چرا پرهیزکاری نکنید
[178] ��مانا منم شما را فرستادهای امین
[179] پس بترسید خدا را و فرمانم برید
[180] و نپرسم شما را بر آن مزدی نیست مزد من مگر بر پروردگار جهانیان
[181] تمام دهید پیمانه را و نباشید از کمدهندگان
[182] و بسنجید با سنگ (ترازوی) راست
[183] و کم ندهید به مردم چیزهای ایشان را و نکوشید در زمین تباهکنندگان
[184] و بترسید آن را که آفرید شما را و آفریدگان پیشینیان
[185] گفتند جز این نیست که توئی از جادوشدگان
[186] و نیستی تو مگر بشری مانند ما و همانا پنداریمت از دروغگویان
[187] پس بیفکن بر ما پارههائی از آسمان اگر هستی از راستگویان
[188] گفت پروردگار من داناتر است بدانچه میکنید
[189] پس تکذیبش کردند پس بگرفتشان عذاب روز ظلّه (سایبان) که بوده است آن عذاب روزی بزرگ
[190] همانا در این است آیتی و نیستند بیشتر ایشان مؤمنان
[191] و همانا پروردگار تو است عزّتمند مهربان
[192] و همانا آن است فرودآوردن پروردگار جهانیان
[193] فرود آوردش روح الأمین
[194] بر دل تو تا باشی از ترسانندگان
[195] به زبان عربی آشکار
[196] و همانا آن است در کتب پیشینیان
[197] آیا نیست برای ایشان آیتی که بدانندش دانشمندان بنیاسرائیل
[198] و اگر میفرستادیمش بر یکی از گنگزبانان
[199] پس میخواندش بر ایشان نبودند بدان ایمانآرندگان
[200] بدینسان راهش دادیم در دلهای گنهکاران
[201] که ایمان نیارند بدان تا ببینند عذاب دردناک را
[202] که بیایدشان ناگاه و ایشان ندانند
[203] پس گویند آیا مائیم مهلتدادگان
[204] آیا به عذاب ما میشتابند
[205] آیا دیده باشی که اگر کامروا گردانیمشان سالیانی
[206] پس بیایدشان آنچه وعده داده میشوند
[207] بی نیاز نکند از ایشان آنچه بودند بهرهور میشدند
[208] و نابود نساختیم شهری را مگر برای آن بود ترسانندگانی
[209] یادآوردنی است و نیستیم ما ستمکاران
[210] و فرود نیاوردندش شیاطین
[211] و نسزد ایشان را و نتوانند
[212] همانا ایشانند از شنیدن دورماندگان
[213] پس نخوان با خدا خدائی دیگر را که باشی از عذابشدگان
[214] و بترسان خویشاوندان خویش را نزدیکان
[215] و فرود کن بال خود را برای هر که پیرویت کند از مؤمنان
[216] پس اگر عصیانت کردند بگو من بیزارم از آنچه میکنید
[217] و توکّل کن بر خدای عزّتمند مهربان
[218] آنکه میبیندت گاهی که بپا میشوی
[219] و گردش تو را در سجدهکنندگان
[220] که او است همانا شنوای دانا
[221] آیا آگهیتان دهم که بر که فرود میآیند شیاطین
[222] فرود آیند بر هر دروغپرداز گنهباری
[223] که فرادهند گوش را و بیشتر ایشانند دروغگویان
[224] و شاعران و پیروی کنند گمراهان
[225] آیا نبینی که ایشانند در هر بیغولهای سرگردان
[226] و آنکه گویند آنچه را نکنند
[227] مگر آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته کردند و یاد کردند خدا را بسیار و یاری جستند پس از آن که ستم شدند و زود است بدانند آنان که ستم کردند چه بازگشتگاهی بازمیگردند