💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.bahrampour › 16 captured on 2024-03-21 at 19:15:25. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

-=-=-=-=-=-=-

Abolfazl Bahrampour, Surah 16: The Bee (An-Nahl)

Surahs

[1] فرمان [عذاب‌] خدا آمد، پس شتاب در آن را طلب نكنيد. او منزّه و فراتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌سازند

[2] فرشتگان را با روح (حامل وحى) به امر خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‌كند كه [مردم را] بيم دهيد كه معبودى جز من نيست، پس از من بترسيد

[3] آسمان‌ها و زمين را به حق آفريد. او از هر چه با وى شريك مى‌سازند فراتر است

[4] انسان را از نطفه‌اى آفريد و آن‌گاه او ستيزه‌گرى آشكار است

[5] و چهارپايان را براى شما آفريد كه در آنها برايتان گرمى [پشم‌] و سودهايى است و از آنها تغذيه مى‌كنيد

[6] و در آنها براى شما زيبايى [و شكوهى‌] است، آن‌گاه كه [آنها را] از چراگاه باز مى‌آوريد و هنگامى كه به چرا مى‌فرستيد

[7] و بارهاى سنگين شما را به شهرى كه جز با مشقت جانكاه نمى‌توانستيد بدانجا برسيد حمل مى‌كنند. به راستى پروردگار شما رئوف و مهربان است

[8] و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [شما را] زينتى باشند، و چيزهايى مى‌آفريند كه نمى‌دانيد

[9] و بر خداست كه راه راست را نشان دهد، و برخى راه‌ها منحرف است، و اگر خدا مى‌خواست مسلما همه شما را [به اجبار] هدايت مى‌كرد

[10] اوست كه از آسمان آبى فرستاد كه از آن مى‌نوشيد و از آن درخت و گياه مى‌رويد كه در آن [چهارپايان را] مى‌چرانيد

[11] و با آن براى شما كشت و زيتون و نخل‌ها و انگورها و هر نوع ميوه‌اى مى‌روياند. قطعا در اينها براى مردمى كه مى‌انديشند آيتى است

[12] و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام كرد، و ستارگان مسخر فرمان اويند. مسلما در اينها براى مردمى كه تعقّل مى‌كنند شواهدى است

[13] و آنچه را كه در زمين به رنگ‌هاى گوناگون براى شما پديد آورد [مسخر شما ساخت‌]. بى‌ترديد در اينها براى مردمى كه پند مى‌گيرند نشانه‌اى است

[14] و اوست آن كه دريا را مسخّر [شما] ساخت تا از آن گوشت تازه بخوريد و از آن زيورى استخراج كنيد كه آن را مى‌پوشيد، و كشتى‌ها را در دريا شكافنده‌ى آب مى‌بينى، و براى اين است كه از كرم خدا روزى بطلبيد و به اين اميد كه شكرگزار باشيد

[15] و در زمين كوه‌هايى استوار افكند تا شما را نلرزاند، و رودها و راه‌ها پديد آورد تا شما راه خود را پيدا كنيد

[16] و نيز علاماتى [قرار داد]، و با ستارگان، آنها راه مى‌يابند

[17] پس آيا آن كه مى‌آفريند مانند كسى است كه نمى‌آفريند؟ چرا متوجه نمى‌شويد

[18] و اگر نعمت‌هاى خدا را شماره كنيد، نمى‌توانيد آنها را به آخر رسانيد. بى‌شك خداوند آمرزنده‌ى مهربان است

[19] و خدا آنچه را نهان مى‌كنيد و آنچه را عيان مى‌سازيد مى‌داند

[20] و معبودهايى را كه غير خدا مى‌خوانند چيزى را خلق نمى‌كنند، بلكه خودشان آفريده مى‌شوند

[21] مردگانى بى‌جانند، و نمى‌فهمند چه زمانى برانگيخته خواهند شد

[22] معبود شما معبودى يگانه است، پس كسانى كه به آخرت ايمان نمى‌آورند دل‌هايشان منكر [حق‌] است و ايشان متكبرند

[23] شكى نيست كه خداوند آنچه را پنهان مى‌دارند و آنچه را عيان مى‌سازند مى‌داند. بى‌ترديد او گردنكشان را دوست نمى‌دارد

[24] و چون به آنها گفته شود: پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند: افسانه‌هاى پيشينيان

[25] تا روز قيامت، هم بار گناهان خود را به تمامى بردارند و هم سهمى از بار كسانى را كه بدون علم گمراهشان مى‌كنند. آگاه باش كه بد بارى را مى‌كشند

[26] همانا كسانى هم كه پيش از آنها بودند مكر كردند و خدا به سراغشان آمد و از پايه‌ها بر بنيانشان زد، و سقف بر سرشان فرود آمد و عذاب از آن جا كه حدس نمى‌زدند بر آنان فرا رسيد

[27] سپس روز قيامت رسوايشان سازد و گويد: كجايند آن شريكان من كه در باره‌ى آنها مناقشه مى‌كرديد؟ آنها كه علم داده شده‌اند گويند: در حقيقت امروز رسوايى و بدبختى بر كافران است

[28] همانان كه فرشتگان جانشان را در حالى كه ستمگر خويشند بستانند، پس سر تسليم فرود آرند [و گويند]: ما هيچ كارى بدى نمى‌كرديم. آرى، مسلما خدا به آنچه مى‌كرديد داناست

[29] پس از درهاى دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد، و راستى بد است جايگاه متكبران

[30] و به كسانى كه تقوا پيشه كردند گفته شود: پروردگارتان چه نازل كرد؟ گويند: خير و خوبى. براى آنها كه در اين دنيا نيكى كردند پاداش خوبى است، و سراى آخرت حتما بهتر است، و سراى پرهيزكاران نيكوست

[31] بهشت‌هاى جاودان كه در آن داخل مى‌شوند و نهرها از پاى درختانش جارى است. در آن جا هر چه بخواهند برايشان فراهم است. بدين گونه خداوند پرهيزكاران را پاداش مى‌دهد

[32] همانان كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكيزه‌اند مى‌ستانند و مى‌گويند: سلام بر شما، به پاداش آنچه مى‌كرديد به بهشت درآييد

[33] آيا [كافران‌] جز اين انتظار دارند كه فرشتگان سويشان بيايند يا فرمان [عذاب‌] پروردگارت بيايد؟ كسانى كه پيش از آنها بودند نيز چنين كردند، و خداوند به آنان ستم نكرد بلكه آنها به خويشتن ستم مى‌كردند

[34] پس كيفر بدى‌هايى كه كردند به آنها رسيد، و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند گريبانشان را گرفت

[35] و مشركان گفتند: اگر خدا مى‌خواست، نه ما و نه پدرانمان هيچ چيزى را غير از او نمى‌پرستيديم و بى‌خواست او چيزى را حرام نمى‌كرديم. كسانى كه پيش از آنها بودند نيز چنين كردند، ولى آيا پيامبران وظيفه‌اى جز ابلاغ آشكار بر عهده دارند

[36] و ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه [بگويد]: خدا را بپرستيد و از طغيانگر دورى كنيد. پس برخى از آنان را خدا هدايت كرد و برخى نيز سزاوار گمراهى گشتند پس در زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بوده است

[37] اگر بر هدايت آنها اصرار ورزى، [بدان كه‌] خدا كسى را كه گمراه كرده [و به خودش واگذاشته‌] هدايت نمى‌كند و براى ايشان هيچ ياورى نخواهد بود

[38] و به خدا قسم خوردند، قسم‌هاى مؤكد كه هر كس بميرد خدا زنده‌اش نمى‌كند. چرا [زنده مى‌كند] و اين وعده‌ى حقى است كه بر عهده‌ى اوست ولى بيشتر مردم نمى‌دانند

[39] تا آنچه را در مورد آن اختلاف دارند برايشان روشن سازد، و تا كافران بدانند كه دروغگو بوده‌اند

[40] همانا سخن ما به چيزى كه آن را خواسته باشيم اين است كه به آن بگوييم: باش، پس مى‌باشد

[41] و كسانى كه پس از ستمديدگى، به خاطر خدا مهاجرت كردند بى‌ترديد آنان را در دنيا جاى نيكويى مى‌دهيم و بى‌شك پاداش آخرت بزرگ‌تر است اگر مى‌دانستند

[42] همانان كه صبورى كردند و بر خداى خويش توكّل مى‌كنند

[43] و پيش از تو نفرستاديم جز مردانى را كه به ايشان وحى مى‌كرديم، پس اگر نمى‌دانيد از اهل ذكر (و آگاهان) بپرسيد

[44] [آنها را] با حجت‌ها و كتاب‌ها [فرستاديم‌] و اين قرآن را به سوى تو فرستاديم تا براى مردم آنچه را كه به سويشان نازل شده است بيان كنى و اميد كه بينديشند

[45] پس آيا كسانى كه نقشه‌هاى بد كشيدند ايمن شده‌اند از اين كه خدا آنها را در زمين فرو برد يا عذاب از جايى كه نمى‌فهمند سراغشان بيايد؟

[46] يا هنگام [توطئه و] مشغوليتشان كه كارى نتوانند بكنند گريبانشان را بگيرد

[47] يا اين كه آنها را به تدريج و در حال خوف [از آمدن بلا] بگيرد [كه در آن مهلت توبه هست‌] چرا كه خداى شما رئوف و مهربان است

[48] آيا چيزهايى را كه خدا آفريده نديدند كه چگونه سايه‌هايشان از راست و چپ مى‌گردد و فروتنانه براى خدا سجده مى‌آورند و تخلف نمى‌كنند

[49] [نه تنها سايه‌ها بلكه‌] هر چه در آسمان‌ها و هر چه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است همه خدا را سجده مى‌كنند و تكبّر نمى‌ورزند

[50] از پروردگارشان كه بر آنها سيطره دارد مى‌ترسند و هر چه دستور مى‌يابند همان مى‌كنند

[51] و خدا فرمود: دو معبود براى خود نگيريد. جز اين نيست كه [معبود شما] همان خداى يگانه است، پس تنها از من بترسيد

[52] و آنچه در آسمان‌ها و زمين است از آن اوست، و دين و بندگى نيز هميشه براى اوست، پس آيا از غير خدا مى‌ترسيد

[53] و هر چه نعمت داريد از جانب خداست، و آن‌گاه وقتى كه محنتى به شما رسد به درگاه او لابه و زارى مى‌كنيد

[54] سپس چون آن محنت را از شما برداشت، آن وقت گروهى از شما به پروردگارشان شرك مى‌آورند

[55] تا نعمتى را كه به آنها داده‌ايم انكار كنند. پس فعلا بهره گيريد ولى زود است كه بدانيد

[56] و از آنچه به ايشان روزى داده‌ايم نصيبى براى معبودانى كه نمى‌شناسند معين مى‌كنند. به خدا سوگند حتما از آن دروغ‌ها كه مى‌سازيد بازخواست مى‌شويد

[57] و براى خدا دخترانى قائل مى‌شوند. منزّه است او. و براى خودشان آنچه را ميل دارند قرار مى‌دهند

[58] و هرگاه يكيشان به دختر مژده يابد رويش سياه مى‌گردد در حالى كه خشم و اندوه خود را فرو مى‌خورد

[59] از ناگوارى خبرى كه بشارتش داده‌اند از قوم خود متوارى مى‌شود كه آيا او را به خوارى نگاه دارد يا در خاك پنهانش كند؟ وه، چه بد داورى مى‌كنند

[60] صفت زشت براى كسانى است كه به آخرت ايمان نمى‌آورند و بهترين وصف از آن خداست و او مقتدر حكيم است

[61] و اگر خداوند مردم را به خاطر ظلمشان مؤاخذه مى‌كرد، جنبنده‌اى بر روى زمين باقى نمى‌گذاشت، و ليكن [كيفر] آنها را تا وقتى معين به تأخير مى‌اندازد، و چون اجلشان فرا رسيد نه ساعتى از آن تأخير كنند و نه پيش افتند

[62] و براى خدا چيزهايى قرار مى‌دهند كه خود از آن كراهت دارند و زبانشان دروغ‌پردازى مى‌كند كه براى آنها عاقبت خوبى است، بلكه ناگزير آتش [جهنم‌] براى آنهاست و به سوى آن پيش فرستاده خواهند شد

[63] سوگند به خدا كه به سوى امت‌هاى پيش از تو [رسولانى‌] فرستاديم ولى شيطان اعمالشان را برايشان آراست و امروز هم سرپرستشان هموست و برايشان عذابى دردناك است

[64] و ما اين كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اين كه آنچه را در آن اختلاف دارند برايشان بيان كنى و هدايت و رحمتى باشد براى مردمى كه ايمان مى‌آورند

[65] و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از مردنش زنده كرد. قطعا در اين امر براى مردمى كه بشنوند حجتى است

[66] و در دام‌ها قطعا براى شما عبرتى است: از آنچه در شكم آنهاست، از ميان علف‌هاى جويده و خون، شير خالصى به شما مى‌نوشانيم كه براى نوشندگان گواراست

[67] و از ميوه‌ى نخل‌ها و انگورها خمر [مستى بخش ناپاك‌] و روزى پاكيزه تهيه مى‌كنيد. همانا در اينها براى مردمى كه تعقل كنند حجتى است

[68] و پروردگار تو به زنبور عسل الهام كرد كه: از كوه‌ها و درختان و از داربست‌هايى كه [مردم‌] مى‌سازند لانه‌هايى بگير

[69] سپس از همه ميوه‌ها بخور و راه‌هاى پروردگارت را مطيعانه طى كن. از شكم آنها شربتى رنگارنگ بيرون مى‌آيد كه در آن شفاى مردم است. به راستى در اين [امر] براى مردمى كه تفكر مى‌كنند نشانه‌ى [علم و قدرت‌] هست

[70] و خدا شما را آفريد، سپس جان شما را مى‌گيرد، و برخى از شما به پست‌ترين دوران عمر مى‌رسد تا [سر انجام‌] هر چه را آموخته است از ياد ببرد. به راستى خدا داناى تواناست

[71] و خدا بعضى از شما را [به خاطر تفاوت تلاش‌ها و امتحان‌] در روزى بر بعضى ديگر فزونى داده است، ولى كسانى كه فزونى داده شده‌اند حاضر نيستند روزى خود را به بردگان خود بازدهند تا در آن با هم مساوى باشند. آيا نعم�� خدا را انكار مى‌كنند [و شرك مى‌ورزند]

[72] و خداوند براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى پديد آورد و از پاكيزه‌ها روزيتان داد. آيا [باز هم‌] به باطل مى‌گروند، و به نعمت خدا كافر مى‌شوند

[73] و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه مالك هيچ رزقى از آسمان‌ها و زمين براى آنها نيستند و توانايى ندارند

[74] پس براى خدا مثل‌ها [ى ناروا و شرك آميز] نزنيد، خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد

[75] خدا بنده‌ى مملوكى را مثال زده كه هيچ كارى از او بر نمى‌آيد، و كسى را كه از جانب خويش رزق نيكويش داده‌ايم كه از آن در نهان و عيان انفاق مى‌كند، آيا اين دو يكسانند؟ [خدا نيز با چيزى يكسان نيست‌] ستايش از آن خداست اما بيشترشان نمى‌دانند

[76] و خدا مثل [ديگرى‌] زد: دو مردند كه يكى از آنها گنگ است و هيچ كارى از او بر نمى‌آيد و سربار مولاى خويش است هر جا او را مى‌فرستد خيرى نمى‌آورد. آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مى‌دهد و خود بر راه راست است يكسان است

[77] و غيب آسمان‌ها و زمين از آن خداست، و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديك‌تر از آن نيست همانا خدا بر هر چيزى قادر است

[78] و خداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالى كه چيزى نمى‌دانستيد، و براى شما گوش و ديدگان و دل‌ها قرار داد تا شكر گزاريد

[79] آيا پرندگان را ننگريستند كه [چگونه‌] در فضاى آسمان مسخرند؟ جز خدا [با ساختارى كه به آنها داده‌] احدى آنها را نگاه نمى‌دارد. به راستى در اين [امر] براى مردمى كه ايمان مى‌آورند نشانه‌هاى [قدرت‌] است

[80] و خداوند براى شما از خانه‌هايتان، اسباب آرامش شما را پديد آورد و از پوست دام‌ها برايتان [خيمه و] خانه پديد آورد كه با آنها در روز كوچ كردن و روز اقامتتان سبكبار باشيد [و به آسانى جا به جا شويد]. و از پشم‌ها و كرك‌ها و موهاى آنها اثاث و كالا [پديد آور

[81] و خداوند از آنچه آفريده براى شما سايه‌سارها فراهم آورد و از كوه‌ها برايتان پناهگاه‌هايى قرار داد و براى شما جامه‌هايى پديد كرد كه از گرما نگاهتان دارد و جامه‌هايى [چون زره‌] كه در [جنگ‌ها و] سختى‌هاى شما حفظتان كند. اين گونه نعمت خويش را بر شما تمام

[82] پس اگر روى برتابند، فقط ابلاغ آشكار بر عهده‌ى توست

[83] نعمت خدا را مى‌شناسند آن‌گاه منكر آن مى‌شوند و بيشترشان كافرند

[84] و روزى كه از هر امتى گواهى برانگيزيم، سپس به كسانى كه كافر شده‌اند نه رخصتى داده مى‌شود و نه عذرشان پذيرفته مى‌گردد

[85] و چون كسانى كه ستم كرده‌اند عذاب را ببينند، نه عذابشان سبك شود و نه مهلت داده شوند

[86] و چون مشركان شريكان خود را ببينند گويند: پروردگارا! اينها همان شريكان ما هستند كه آنها را به جاى تو مى‌خوانديم. ولى شريكان اين سخن را به خودشان بر مى‌گردانند كه شما حقا دروغگوييد

[87] و در آن روز در برابر خدا سر تسليم افكنند و دروغ‌هايى كه مى‌ساختند بر باد رود

[88] كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا بازداشتند، به سزاى آن كه فساد مى‌كردند عذابى بر عذابشان مى‌افزاييم

[89] و [ياد كن‌] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان بر آنها برانگيزيم و تو را هم بر اين امت گواه آوريم، و اين كتاب را كه بيانگر همه چيز و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتى است بر تو نازل كرديم

[90] همانا خداوند به عدل و احسان و بخشش به خويشان فرمان مى‌دهد و از فحشا و زشتكارى و ستم نهى مى‌كند. شما را پند مى‌دهد، باشد كه بيدار شويد

[91] و چون با خدا پيمان بستيد بدان وفا كنيد و سوگندهاى خود را پس از محكم ساختن آنها نشكنيد در حالى كه خدا را بر خود ضامن قرار داده‌ايد. بى‌شك خدا از آنچه مى‌كنيد آگاه است

[92] و مانند آن زنى نباشيد كه رشته خود را پس از محكم تابيدن از هم واكرد كه سوگندهاى خود را به خاطر اين كه گروهى جمعيتشان افزون‌تر از ديگرى است [بشكنيد و پيمان خود را با پيامبر لغو كنيد و آن را] وسيله تقلب ميان خود قرار دهيد. جز اين نيست كه خدا شما را بدي

[93] و اگر خدا مى‌خواست، همه شما را يك امت قرار مى‌داد، ولى هر كه را بخواهد گمراه مى‌كند و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند، و حتما از آنچه انجام مى‌داديد سؤال خواهيد شد

[94] و سوگندهاى خود را دستاويز تقلب ميان خود قرار ندهيد تا مبادا گامى پس از استواريش بلغزد و به سزاى آن كه [مردم را] از راه خدا بازداشته‌ايد آثار سوء آن را بچشيد و براى شما عذابى بزرگ باشد

[95] و پيمان خدا را به بهاى ناچيزى مفروشيد همانا آنچه نزد خداست همان براى شما بهتر است اگر مى‌دانستيد

[96] آنچه نزد شماست تمام شدنى است و آنچه نزد خداست ماندنى است، و قطعا به كسانى كه شكيبايى كرده‌اند اجرشان را بر اساس بهترين كارى كه مى‌كردند مى‌دهيم

[97] هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند- در حالى كه مؤمن باشد- قطعا او را با زندگى پاكيزه‌اى حيات حقيقى مى‌بخشيم و مسلما اجرشان را بر پايه بهترين كارى كه مى‌كردند مى‌دهيم

[98] پس آن‌گاه كه قرآن بخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه بر

[99] چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آورده‌اند و بر خداى خود توكل مى‌كنند تسلطى نيست

[100] تسلط او تنها بر كسانى است كه او را سرپرست مى‌گيرند و بر كسانى است كه به خدا شرك مى‌ورزند

[101] و چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم در حالى كه خدا به آنچه نازل مى‌كند داناتر است، مى‌گويند: جز اين نيست كه تو دروغبافى. نه بلكه بيشتر آنان نمى‌دانند

[102] بگو: آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق نازل كرده تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت قدم كند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى باشد

[103] و ما به خوبى مى‌دانيم كه آنان مى‌گويند: جز اين نيست كه بشرى او را تعليم مى‌دهد. [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه اين نسبت را به او مى‌دهند عجمى است و اين قرآن به زبان عربى روشن است

[104] مسلما كسانى كه به آيات خدا ايمان نمى‌آورند، خداوند آنها را هدايت نمى‌كند و ايشان را عذابى دردناك است

[105] تنها كسانى دروغ مى‌بافند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنها خود دروغگويند

[106] هر كس پس از ايمانش، به خدا كافر شود [جزايش دوزخ است‌] جز كسى كه تحت فشار [واقع‌] شده ولى دلش به ايمان محكم است آرى كسى كه سينه خود را به كفر بگشايد، خشمى از خدا بر آنهاست و ايشان را عذابى بزرگ خواهد بود

[107] اين بدان سبب است كه آنها زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح دادند و اين كه خدا قوم كافر را هدايت نمى‌كند

[108] آنان كسانى هستند كه خدا بر دل‌ها و شنوايى و ديدگانشان مهر نهاده و آنها همان غافلانند

[109] شكى نيست كه آنها در آخرت زيانكار خواهند بود

[110] اما پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از آن همه رنج ديدن، هجرت نمودند و سپس جهاد كردند و شكيبايى ورزيدند، بى‌ترديد خداى تو بعد از آن نسبت به ايشان بخشنده و مهربان است

[111] روزى كه هر كسى مى‌آيد در حالى كه از خود دفاع مى‌كند، و هر كسى در برابر آنچه كسب كرده است بى‌كم و كاست پاداش مى‌يابد و بر آنها ستم نمى‌رود

[112] و خداوند شهرى را مثل زده است كه امن و آرام بود و رزقش به وفور از هر طرف به آن مى‌رسيد، اما كفران نعمت خدا كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‌دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم‌] آن چشانيد

[113] و همانا فرستاده‌اى از خودشان به سوى آنها آمد، اما او را تكذيب كردند، پس در حالى كه ظالم بودند آنها را عذاب در گرفت

[114] پس، از آنچه خدا شما را روزى كرده است حلال و پاكيزه بخوريد و نعمت خدا را شكر گزاريد اگر تنها او را بندگى مى‌كنيد

[115] جز اين نيست كه خدا مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه به غير نام خدا ذبح شده بر شما حرام كرده است. پس كسى كه به خوردن آنها ناگزير شود و از حدّ [ضرورت و حكم خدا تجاوز] نكند، قطعا خداوند آمرزنده‌ى مهربان است

[116] و در باره آنچه زبانتان به دروغ و بى‌سند توصيف مى‌كند، نگوييد اين حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشيد. زيرا كسانى كه بر خدا دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند

[117] بهره‌ى كمى است [كه در اين دنيا نصيبشان مى‌شود] ولى عذابى دردناك در انتظار آنهاست

[118] و ما بر يهوديان آنچه را پيش‌تر بر تو حكايت نموديم حرام كرده بوديم، و ما در حق آنها ستم نكرديم بلكه آنها خود به خويشتن ستم مى‌كردند

[119] سپس پروردگار تو نسبت به كسانى كه از روى جهالت گناه كردند و آن‌گاه از پس آن توبه نمودند و درستكارى كردند، البته پروردگارت بعد از آن آمرزنده‌ى مهربان است

[120] به راستى ابراهيم [به تنهايى‌] يك امت و مطيع خدا و موحد بود و از مشركان نبود

[121] و شكرگزار نعمت‌هاى او بود و خدا او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد

[122] و او را در دنيا نيكى داديم و بى‌ترديد در آخرت هم از شايستگان است

[123] سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم حق گراى پيروى كن، و او از مشركان نبود

[124] [تحريم‌هاى‌] شنبه فقط بر كسانى مقرر شد كه در باره‌ى [صيد] آن اختلاف كردند، و قطعا پروردگار تو روز رستاخيز ميان آنها در باره‌ى آنچه بر سرش اختلاف مى‌كردند حكم خواهد كرد

[125] مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت فراخوان و با آنان به نكوترين شيوه مجادله كن. بى‌ترديد پروردگار تو به حال كسى كه از راه او منحرف شده داناتر است و هدايت يافتگان را نيز بهتر مى‌شناسد

[126] و اگر سزا مى‌دهيد، مانند آنچه با شما كرده‌اند سزا دهيد، و اگر صبورى كنيد بى‌شك همان براى صابران بهتر است

[127] و صبور باش كه صبر تو جز به توفيق خدا نيست، و بر ايشان محزون مباش و از آن مكرى كه مى‌كنند دل تنگ مدار

[128] بى‌ترديد خدا با كسانى است كه پارسايى كرده‌اند و كسانى كه نيكوكارند

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud