💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 56 captured on 2024-03-21 at 18:54:12. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] آن واقعه چون وقوع يابد،
[2] [كه] در وقوع آن دروغى نيست:
[3] پستكننده [و] بالابرنده است.
[4] چون زمين با تكان [سختى] لرزانده شود،
[5] و كوهها [جمله] ريزه ريزه شوند،
[6] و غبارى پراكنده گردند،
[7] و شما سه دسته شويد:
[8] ياران دست راست، كدامند ياران دست راست؟
[9] و ياران چپ؛ كدامند ياران چپ؟
[10] و سبقتگيرندگان مقدمند؛
[11] آنانند همان مقربان [خدا]،
[12] در باغستانهاى پر نعمت.
[13] گروهى از پيشينيان،
[14] و اندكى از متأخران.
[15] بر تختهايى جواهرنشان،
[16] كه روبروى هم بر آنها تكيه دادهاند.
[17] بر گردشان پسرانى جاودان [به خدمت] مىگردند،
[18] با جامها و آبريزها و پياله[ها]يى از باده ناب روان.
[19] [كه] نه از آن دردسر گيرند و نه بىخرد گردند.
[20] و ميوه از هر چه اختيار كنند.
[21] و از گوشت پرنده هر چه بخواهند.
[22] و حوران چشمدرشت،
[23] مثل لؤلؤ نهان ميان صدف،
[24] [اينها] پاداشى است براى آنچه مىكردند.
[25] در آنجا نه بيهودهاى مىشنوند و نه [سخنى] گناهآلود.
[26] سخنى جز سلام و درود نيست.
[27] و ياران راست؛ ياران راست كدامند؟
[28] در [زير] درختان كُنار بىخار،
[29] و درختهاى موز كه ميوهاش خوشه خوشه روى هم چيده است.
[30] و سايهاى پايدار.
[31] و آبى ريزان.
[32] و ميوهاى فراوان،
[33] نه بريده و نه ممنوع.
[34] و همخوابگانى بالا بلند.
[35] ما آنان را پديد آوردهايم پديد آوردنى،
[36] و ايشان را دوشيزه گردانيدهايم،
[37] شوى دوست همسال،
[38] براى ياران راست.
[39] كه گروهى از پيشينيانند،
[40] و گروهى از متأخران.
[41] و ياران چپ؛ كدامند ياران چپ؟
[42] در [ميان] باد گرم و آب داغ.
[43] و سايهاى از دود تار.
[44] نه خنك و نه خوش.
[45] اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.
[46] و بر گناه بزرگ پافشارى مىكردند.
[47] و مىگفتند: «آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم، واقعاً [باز] زنده مىگرديم؟
[48] يا پدران گذشته ما [نيز]؟»
[49] بگو: «در حقيقت، اولين و آخرين،
[50] قطعاً همه در موعد روزى معلوم گرد آورده شوند.»
[51] آنگاه شما اى گمراهان دروغپرداز،
[52] قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد.
[53] و از آن شكمهايتان را خواهيد آكند.
[54] و روى آن از آب جوش مىنوشيد؛
[55] [مانند] نوشيدن اشتران تشنه.
[56] اين است پذيرايى آنان در روز جزا.
[57] ماييم كه شما را آفريدهايم، پس چرا تصديق نمىكنيد؟
[58] آيا آنچه را [كه به صورت نطفه] فرو مىريزيد ديدهايد؟
[59] آيا شما آن را خلق مىكنيد يا ما آفرينندهايم؟
[60] ماييم كه ميان شما مرگ را مقدر كردهايم و بر ما سبقت نتوانيد جست؛
[61] [و مىتوانيم] امثال شما را به جاى شما قرار دهيم و شما را [به صورت] آنچه نمىدانيد پديدار گردانيم.
[62] و قطعاً پديدار شدن نخستين خود را شناختيد؛ پس چرا سر عبرت گرفتن نداريد؟
[63] آيا آنچه را كشت مىكنيد، ملاحظه كردهايد؟
[64] آيا شما آن را [بىيارى ما] زراعت مىكنيد، يا ماييم كه زراعت مىكنيم؟
[65] اگر بخواهيم قطعاً خاشاكش مىگردانيم، پس در افسوس [و تعجب] مىافتيد.
[66] [و مىگوييد:] «واقعاً ما زيان زدهايم،
[67] بلكه ما محروم شدگانيم.»
[68] آيا آبى را كه مىنوشيد ديدهايد؟
[69] آيا شما آن را از [دل] ابر سپيد فرود آوردهايد، يا ما فرودآورندهايم؟
[70] اگر بخواهيم آن را تلخ مىگردانيم، پس چرا سپاس نمىداريد؟
[71] آيا آن آتشى را كه برمىافروزيد ملاحظه كردهايد؟
[72] آيا شما [چوب] درخت آن را پديدار كردهايد، يا ما پديدآورندهايم؟
[73] ما آن را [مايه] عبرت و [وسيله] استفاده براى بيابانگردان قرار دادهايم.
[74] پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.
[75] نه [چنين است كه مىپنداريد]، سوگند به جايگاههاى [ويژه و فواصل معيّن] ستارگان.
[76] اگر بدانيد، آن سوگندى سخت بزرگ است!
[77] كه اين [پيام] قطعاً قرآنى است ارجمند،
[78] در كتابى نهفته،
[79] كه جز پاكشدگان بر آن دست ندارند،
[80] وحيى است از جانب پروردگار جهانيان.
[81] آيا شما اين سخن را سبك [و سست] مىگيريد؟
[82] و تنها نصيب خود را در تكذيب [آن] قرار مىدهيد؟
[83] پس چرا آنگاه كه [جان شما] به گلو مىرسد،
[84] و در آن هنگام خود نظاره گريد -
[85] و ما به آن [محتضر] از شما نزديكتريم ولى نمىبينيد-
[86] پس چرا، اگر شما بىجزا مىمانيد [و حساب و كتابى در كار نيست]،
[87] اگر راست مىگوييد، [روح] را برنمىگردانيد؟
[88] و اما اگر [او] از مقربان باشد،
[89] [در] آسايش و راحت و بهشت پر نعمت [خواهد بود].
[90] و اما اگر از ياران راست باشد،
[91] از ياران راست بر تو سلام باد.
[92] و اما اگر از دروغزنان گمراه است،
[93] پس با آبى جوشان پذيرايى خواهد شد،
[94] و [فرجامش] درافتادن به جهنم است.
[95] اين است همان حقيقت راست [و] يقين.
[96] پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبيح گوى.