💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.fooladvand › 34 captured on 2024-03-21 at 18:53:06. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

-=-=-=-=-=-=-

Mohammad Mahdi Fooladvand, Surah 34: Sheba (Saba)

Surahs

[1] سپاس خدايى را كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست، و در آخرت [نيز] سپاس از آنِ اوست، و هم اوست سنجيده‌كار آگاه.

[2] آنچه در زمين فرو مى‌رود و آنچه از آن بر مى‌آيد و آنچه از آسمان فرو مى‌شود و آنچه در آن بالا مى‌رود [همه را] مى‌داند، و اوست مهربان آمرزنده.

[3] و كسانى كه كافر شدند، گفتند: «رستاخيز براى ما نخواهد آمد.» بگو: «چرا، سوگند به پروردگارم كه حتماً براى شما خواهد آمد. [همان‌] داناى نهان‌[ها] كه هموزن ذره‌اى، نه در آسمانها و نه در زمين، از وى پوشيده نيست، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن است مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده‌] است.»

[4] تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند به پاداش رساند؛ آنانند كه آمرزش و روزىِ خوش برايشان خواهد بود.

[5] و كسانى كه در [ابطال‌] آيات ما كوشش مى‌ورزند كه ما را درمانده كنند، برايشان عذابى از بلايى دردناك باشد.

[6] و كسانى كه از دانش بهره يافته‌اند، مى‌دانند كه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، حق است و به راه آن عزيز ستوده‌[صفات‌] راهبرى مى‌كند.

[7] و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: «آيا مردى را به شما نشان دهيم كه شما را خبر مى‌دهد كه چون كاملا متلاشى شديد، [باز] قطعاً در آفرينشى جديد خواهيد بود؟

[8] آيا [اين مرد] بر خدا دروغى بسته يا جنونى در اوست؟ «[نه!] بلكه آنان كه به آخرت ايمان ندارند در عذاب و گمراهى دور و درازند.

[9] آيا به آنچه -از آسمان و زمين- در دسترسشان و پشت سرشان است ننگريسته‌اند؟ اگر بخواهيم آنان را در زمين فرو مى‌بريم، يا پاره‌سنگهايى از آسمان بر سرشان مى‌افكنيم. قطعاً در اين [تهديد] براى هر بنده توبه‌كارى عبرت است.

[10] و به راستى داوود را از جانب خويش مزيتى عطا كرديم. [و گفتيم:] اى كوهها، با او [در تسبيح خدا] همصدا شويد، و اى پرندگان [هماهنگى كنيد]. و آهن را براى او نرم گردانيديم.

[11] [كه‌] زره‌هاى فراخ بساز و حلقه‌ها را درست اندازه‌گيرى كن. و كار شايسته كنيد، زيرا من به آنچه انجام مى‌دهيد بينايم.

[12] و باد را براى سليمان [رام كرديم:] كه رفتن آن بامداد، يك ماه، و آمدنش شبانگاه، يك ماه [راه‌] بود، و معدن مس را براى او ذوب [و روان‌] گردانيديم، و برخى از جن به فرمان پروردگارشان پيش او كار مى‌كردند، و هر كس از آنها از دستور ما سر برمى‌تافت، از عذاب سوزان به او مى‌چشانيديم.

[13] [آن متخصصان‌] براى او هر چه مى‌خواست: از نمازخانه‌ها و مجسمه‌ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه‌ها و ديگهاى چسبيده به زمين مى‌ساختند. اى خاندان داوود، شكرگزار باشيد. و از بندگان من اندكى سپاسگزارند.

[14] پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم، جز جنبنده‌اى خاكى [=موريانه‌] كه عصاى او را [به تدريج‌] مى‌خورد، [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد، پس چون [سليمان‌] فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب مى‌دانستند، در آن عذاب خفت‌آور [باقى‌] نمى‌ماندند.

[15] قطعاً براى [مردم‌] سبا در محل سكونتشان نشانه [رحمتى‌] بود: دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتيم:] از روزى پروردگارتان بخوريد و او را شكر كنيد. شهرى است خوش و خدايى آمرزنده.

[16] پس روى گردانيدند، و بر آن سيل [سدّ] عَرِم را روانه كرديم، و دو باغستان آنها را به دو باغ كه ميوه‌هاى تلخ و شوره‌گز و نوعى از كُنار تنك داشت تبديل كرديم.

[17] اين [عقوبت‌] را به [سزاى‌] آنكه كفران كردند به آنان جزا داديم؛ و آيا جز ناسپاس را به مجازات مى‌رسانيم؟

[18] و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متصل به هم قرار داده بوديم، و در ميان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بوديم. در اين [راه‌]ها، شبان و روزان آسوده‌خاطر بگرديد.

[19] تا گفتند: «پروردگارا، ميان [منزلهاى‌] سفرهايمان فاصله انداز.» و بر خويشتن ستم كردند. پس آنها را [براى آيندگان، موضوع‌] حكايتها گردانيديم، و سخت تارومارشان كرديم؛ قطعاً در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست.

[20] و قطعاً شيطان گمان خود را در مورد آنها راست يافت. و جز گروهى از مؤمنان، [بقيه‌] از او پيروى كردند!

[21] و [شيطان‌] را بر آنان تسلطى نبود، جز آنكه كسى را كه به آخرت ايمان دارد از كسى كه در باره آن در ترديد است باز شناسيم. و پروردگار تو بر هر چيزى نگاهبان است.

[22] بگو: «كسانى را كه جز خدا [معبود خود] پنداشته‌ايد بخوانيد؛ هموزن ذرّه‌اى نه در آسمانها و نه در زمين مالك نيستند، و در آن دو شركتى ندارند، و براى وى از ميان آنان هيچ پشتيبانى نيست.»

[23] و شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمى‌بخشد، مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد. تا چون هراس از دلهايشان برطرف شود، مى‌گويند: «پروردگارتان چه فرمود؟» مى گويند: «حقيقت؛ و هموست بلندمرتبه و بزرگ.»

[24] بگو: «كيست كه شما را از آسمانها و زمين روزى مى‌دهد؟» بگو: «خدا؛ و در حقيقت يا ما، يا شما بر هدايت يا گمراهى آشكاريم.»

[25] بگو: «[شما] از آنچه ما مرتكب شده‌ايم بازخواست نخواهيد شد، و [ما نيز] از آنچه شما انجام مى‌دهيد بازخواست نخواهيم شد.»

[26] بگو: «پروردگارمان ما و شما را جمع خواهد كرد؛ سپس ميان ما به حق داورى مى كند، و اوست داور دانا.»

[27] بگو: «كسانى را كه [به عنوان‌] شريك به او ملحق گردانيده‌ايد، به من نشان دهيد.» چنين نيست، بلكه اوست خداى عزيز حكيم.

[28] و ما تو را جز [به سمت‌] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.

[29] و مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد، اين وعده چه وقت است؟»

[30] بگو: «ميعاد شما روزى است كه نه ساعتى از آن پس توانيد رفت، و نه پيشى توانيد جُست.»

[31] و كسانى كه كافر شدند گفتند: «نه به اين قرآن و نه به آن [توراتى‌] كه پيش از آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد.» و اى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شده‌اند مى‌ديدى [كه چگونه‌] برخى از آنان با برخى [ديگر جدل و] گفتگو مى‌كنند؛ كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند، مى‌گويند: «اگر شما نبوديد قطعاً ما مؤمن بوديم.»

[32] كسانى كه [رياست و] برترى داشتند، به كسانى كه زيردست بودند، مى‌گويند: «مگر ما بوديم كه شما را از هدايت -پس از آنكه به سوى شما آمد- بازداشتيم؟ [نه،] بلكه خودتان گناهكار بوديد.»

[33] و كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند، مى‌گويند: «[نه،] بلكه نيرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه كه ما را وادار مى‌كرديد كه به خدا كافر شويم و براى او همتايانى قرار دهيم.» و هنگامى كه عذاب را ببينند پشيمانى خود را آشكار كنند. و در گردنهاى كسانى كه كافر شده‌اند غُلها مى‌نهيم؛ آيا جز به سزاى آنچه انجام مى‌دادند مى‌رسند؟

[34] و [ما] در هيچ شهرى هشداردهنده‌اى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند: «ما به آنچه شما بدان فرستاده شده‌ايد كافريم.»

[35] و گفتند: «ما دارايى و فرزندانمان از همه بيشتر است و ما عذاب نخواهيم شد.»

[36] بگو: «پروردگار من است كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى گرداند؛ ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.»

[37] و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند. پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده‌اند پاداش است و آنها در غرفه‌ها[ى بهشتى‌] آسوده خاطر خواهند بود.

[38] و كسانى كه در [ابطال‌] آيات ما مى‌كوشند كه [ما را به خيال خود] درمانده كنند؛ آنانند كه در عذاب احضار مى‌شوند.

[39] بگو: «در حقيقت، پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا براى او تنگ مى‌گرداند. و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مى‌دهد. و او بهترين روزى دهندگان است.»

[40] و [ياد كن‌] روزى را كه همه آنان را محشور مى‌كند، آنگاه به فرشتگان مى‌فرمايد: «آيا اينها بودند كه شما را مى‌پرستيدند؟»

[41] مى‌گويند: «منزّهى تو، سرپرست ما تويى نه آنها بلكه جنّيان را مى‌پرستيدند؛ بيشترشان به آنها اعتقاد داشتند.»

[42] اكنون براى يكديگر سود و زيانى نداريد، و به كسانى كه ستم كرده‌اند مى‌گوييم: «بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مى‌شمرديد.»

[43] و چون آيات تابناك ما بر آنان خوانده مى‌شود مى‌گويند: «اين جز مردى نيست كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند باز دارد.» و [نيز] مى‌گويند: «اين جز دروغى بربافته نيست.» و كسانى كه به حق -چون به سويشان آمد- كافر شدند مى‌گويند: «اين جز افسونى آشكار نيست.»

[44] و ما كتابهايى به آنان نداده بوديم كه آن را بخوانند، و پيش از تو هشداردهنده‌اى به سويشان نفرستاده بوديم.

[45] و كسانى كه پيش از اينان بودند، [نيز] تكذيب كردند، در حالى كه اينان به ده‌يك آنچه بديشان داده بوديم نرسيده‌اند. [آرى،] فرستادگانِ مرا دروغ شمردند؛ پس چگونه بود كيفر من؟

[46] بگو: «من فقط به شما يك اندرز مى‌دهم كه: دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهنده‌اى [بيش‌] نيست.

[47] بگو: «هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نيست، و او بر هر چيزى گواه است.»

[48] بگو: «بى‌گمان، پروردگارم حقيقت را القا مى‌كند؛ [اوست‌] داناى نهانها.»

[49] بگو: «حق آمد و [ديگر] باطل از سر نمى‌گيرد و برنمى‌گردد.»

[50] بگو: «اگر گمراه شوم، فقط به زيان خود گمراه شده‌ام، و اگر هدايت يابم [اين از بركتِ‌] چيزى است كه پروردگارم به سويم وحى مى‌كند، كه اوست شنواى نزديك.»

[51] و اى كاش مى‌ديدى هنگامى را كه [كافران‌] وحشت‌زده‌اند [آنجا كه راهِ‌] گريزى نمانده است و از جايى نزديك گرفتار آمده‌اند.

[52] و مى‌گويند: «به او ايمان آورديم.» و چگونه از جايى [چنين‌] دور، دست يافتن [به ايمان‌] براى آنان ميسّر است؟

[53] و حال آنكه پيش از اين منكر او شدند، و از جايى دور، به ناديده [تير تهمت‌] مى‌افكندند.

[54] و ميان آنان و ميان آنچه [به آرزو] مى‌خواستند حايلى قرار مى‌گيرد؛ همان گونه كه از ديرباز با امثال ايشان چنين رفت، زيرا آنها [نيز] در دودلىِ سختى بودند.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud