💾 Archived View for scholasticdiversity.us.to › scriptures › islam › quran › fa.ayati › 51 captured on 2024-03-21 at 18:48:41. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

-=-=-=-=-=-=-

AbdolMohammad Ayati, Surah 51: The Winnowing Winds (Adh-Dhaariyat)

Surahs

[1] سوگند به بادهايى كه خاك مى‌پراكنند.

[2] سوگند به ابرهاى گرانبار.

[3] سوگند به كشتيهايى كه به آسانى روانند،

[4] و سوگند به فرشتگانى كه تقسيم‌كننده كارهايند.

[5] كه آنچه شما را وعده مى‌دهند راست است،

[6] و روز جزا آمدنى است.

[7] و سوگند به آسمان كه آراسته به ستارگان است،

[8] كه شما سخن گونه‌گون مى‌گوييد.

[9] از حق منصرف گردد آن كه منصرفش خواسته‌اند.

[10] مرگ باد بر آن دروغگويان:

[11] آنان كه به غفلت در جهل فرومانده‌اند.

[12] مى‌پرسند روز جزا كى خواهد بود؟

[13] روزى است كه بر آتش، عذابشان مى‌كنند.

[14] عذاب خود را بچشيد: اين است آن چيزى كه به شتاب مى‌طلبيديد.

[15] پرهيزگاران در باغها و كنار چشمه‌ساران باشند.

[16] آنچه را خدا ارزانيشان داشته است گرفته‌اند. زيرا پيش از آن نيكوكار بودند،

[17] اندكى از شب را مى‌خوابيدند،

[18] و به هنگام سحر استغفار مى‌كردند،

[19] و در اموالشان براى سائل و محروم حقى بود.

[20] و در زمين براى اهل يقين عبرتهايى است،

[21] و نيز در وجود خودتان. آيا نمى‌بينيد؟

[22] و رزق شما و هر چه به شما وعده شده در آسمان است.

[23] پس سوگند به پروردگار آسمانها و زمين كه اين سخن، آنچنان كه سخن مى‌گوييد، حتمى است.

[24] آيا داستان مهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟

[25] آنگاه كه نزد او آمدند و گفتند: سلام. گفت: سلام، شما مردمى ناشناخته‌ايد.

[26] در نهان و شتابان نزد كسان خود رفت و گوساله فربهى آورد.

[27] طعام را به نزدشان گذاشت و گفت: چرا نمى‌خوريد؟

[28] و از آنها بيمناك شد. گفتند: مترس. و او را به فرزندى دانا مژده دادند.

[29] و زنش فريادزنان آمد و بر روى زد و گفت: من پير زالى نازايم.

[30] گفتند: پروردگار تو اينچنين گفته است. و او حكيم و داناست.

[31] گفت: اى رسولان، به چه كار آمده‌ايد؟

[32] گفتند: ما را بر مردمى تبهكار فرستاده‌اند،

[33] تا تكه‌هاى كلوخ بر سرشان بباريم،

[34] كه بر آنها از جانب پروردگارت براى متجاوزان نشان گذاشته‌اند.

[35] پس همه كسانى را كه ايمان آورده بودند بيرون برديم.

[36] و در آن شهر جز يك خانه از فرمانبرداران نيافتيم.

[37] و در آن سرزمين براى كسانى كه از عذاب دردآور مى‌ترسند نشانى باقى گذاشتيم.

[38] و عبرتى است در موسى آنگاه كه او را با برهانى آشكار نزد فرعون فرستاديم.

[39] و او با همه نيرويش اعراض كرد و گفت: جادوگرى است يا ديوانه‌اى.

[40] او و لشكرهايش را فروگرفتيم و به دريا افكنديم. و او مستوجب ملامت بود.

[41] و نيز عبرتى است در قوم عاد آنگاه كه باد عقيم را بر آنها فرستاديم.

[42] بر هيچ چيز نوزيد مگر آنكه چون استخوانى پوسيده‌اش بر جاى نهاد.

[43] و نيز عبرتى است در قوم ثمود آنگاه كه به آنها گفته شد: تا زمانى چند برخوردار شويد.

[44] آنان از فرمان پروردگارشان سرباز زدند و همچنان كه مى‌نگريستند صاعقه فروگرفتشان.

[45] ايستادن نتوانستند و ياراى انتقام نداشتند.

[46] و از پيش قوم نوح را فروگرفتيم، كه قومى نافرمان بودند.

[47] و آسمان را به نيرو برافراشتيم و حقا كه ما تواناييم.

[48] و زمين را گسترديم، و چه نيكو گسترندگانيم.

[49] و از هر چيز جفتى بيافريده‌ايم، باشد كه عبرت گيريد.

[50] پس به سوى خداوند بگريزيد. من شما را از جانب او بيم‌دهنده‌اى آشكارم.

[51] و با خداى يكتا خداى ديگرى را مپرستيد. من شما را از جانب او بيم‌دهنده‌اى آشكارم.

[52] بدين سان بر آنهايى كه از اين پيش بودند پيامبرى مبعوث نشد جز آنكه گفتند: جادوگرى است، يا ديوانه‌اى است.

[53] آيا بدين كار يكديگر را وصيت كرده بودند؟ نه، خود مردمى طاغى بودند.

[54] پس، از آنها رويگردان شو. كس تو را ملامت نخواهد كرد.

[55] اندرز بده كه اندرز، مؤمنان را سودمند افتد.

[56] جن و انس را جز براى پرستش خود نيافريده‌ام.

[57] از آنها رزقى نمى‌خواهم و نمى‌خواهم كه مرا اطعام كنند.

[58] خداست روزى‌دهنده. و اوست صاحب نيرويى سخت استوار.

[59] اين ستمكاران را از عذاب بهره‌اى است همانند بهره‌اى كه يارانشان داشتند. پس به شتاب چيزى از من نخواهند.

[60] واى بر كافران، از آن روز كه آنها را وعده داده‌اند.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud