💾 Archived View for auragem.letz.dev › texts › islam › quran › fa.mojtabavi › 29 captured on 2024-02-05 at 13:19:38. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2023-09-28)

➡️ Next capture (2024-06-20)

-=-=-=-=-=-=-

Sayyed Jalaloddin Mojtabavi, Surah 29: The Spider (Al-Ankaboot)

Surahs

[1] الف، لام، ميم.

[2] آيا مردم پنداشته‌اند كه همين كه [به زبان‌] گويند ايمان آورديم آنان را وامى‌گذارند- رها مى‌كنند- و آزموده نمى‌شوند؟

[3] و هر آينه كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم و همانا خداوند كسانى را كه راست گفتند مى‌شناسد و دروغگويان را نيز مى‌شناسد.

[4] يا مگر كسانى كه بديها مى‌كنند گمان كرده‌اند كه بر ما پيشى مى‌گيرند- از كيفر ما مى گريزند-؟ بد است آن داورى كه مى‌كنند.

[5] هر كه ديدار خداى- روز رستاخيز- را اميد دارد پس [بداند كه‌] وعده خدا آمدنى است، و اوست شنوا و دانا.

[6] و هر كه جهاد كند جز اين نيست كه به سود خويش جهاد مى‌كند، زيرا كه خداوند از جهانيان بى‌نياز است.

[7] و آنان كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند هر آينه بديهاشان را از آنان بزداييم و ايشان را [بر پايه‌] نيكوترين آنچه مى‌كردند پاداش دهيم.

[8] و آدمى را سفارش كرديم كه به پدر و مادر خويش نيكويى كند و اگر بر تو سخت گيرند و بكوشند تا آنچه را كه بدان دانشى ندارى با من انباز گيرى پس فرمان ايشان مبر بازگشت همه شما به من است، پس شما را بدانچه مى‌كرديد آگاه مى‌كنم.

[9] و آنان كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند هر آينه ايشان را در ميان نيكان و شايستگان درآريم.

[10] و از مردمان كسانى هستند كه گويند: به خدا ايمان آورديم، و چون درباره خدا رنجى و آزارى ببينند رنج و آزار مردم را مانند عذاب خدا شمرند- يعنى از ترس آزار مردم ترك ايمان مى‌كنند و حال آنكه مى‌بايست از ترس عذاب خدا ترك كفر كنند- و چون [شما را] يارى و پيروزيى از پروردگارت بيايد گويند: ما با شما بوديم! آيا خدا بدانچه در سينه‌هاى مردم جهان است داناتر نيست؟

[11] و هر آينه خدا كسانى را كه ايمان آوردند مى‌شناسد و منافقان را نيز مى‌شناسد.

[12] و كسانى كه كافر شدند به آنان كه ايمان آورده‌اند گويند: راه ما را پيروى كنيد و ما بار گناهان شما را برمى‌داريم، و حال آنكه بردارنده چيزى از گناهان آنان نيستند، براستى آنها دروغگويند.

[13] و البته بارهاى گران خود و بارهايى را همراه بارهاى گران خويش بردارند، و بى گمان روز رستاخيز از آنچه به دروغ مى‌بافتند بازخواست خواهند شد.

[14] و هر آينه نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس هزار سال، مگر پنجاه سال، در ميان آنان [به پيامبرى‌] درنگ كرد، پس [عذاب‌] طوفان آنها را بگرفت در حالى كه ستمكار بودند.

[15] پس او و ياران كشتى را رهانيديم و آن- كشتى يا داستان- را براى جهانيان نشانه و عبرتى ساختيم.

[16] و ابراهيم را [فرستاديم‌] آنگاه كه به قوم خود گفت: خداى يكتا را بپرستيد و از او پروا كنيد، اين براى شما بهتر است اگر مى‌دانستيد.

[17] جز اين نيست كه به جاى خداى يكتا بتانى را مى‌پرستيد و دروغى مى‌سازيد- كه آنها را معبود يا خدايان مى‌ناميد-. آنان كه به جاى خداى يكتا مى پرستيد شما را توان روزى‌دادن ندارند، پس روزى را از نزد خدا بخواهيد و او را بپرستيد و او را سپاس گزاريد، كه به سوى او بازگردانده مى‌شويد.

[18] و اگر [شما اى اهل مكه، رسالت پيامبر را] دروغ مى‌انگاريد همانا امتهاى پيش از شما نيز [پيامبران را] به دروغ نسبت دادند، و بر پيامبر جز رسانيدن آشكار پيام نيست.

[19] آيا نديده‌اند كه چگونه خدا آفرينش آفريدگان را آغاز مى‌كند، سپس آن را باز مى‌گرداند- به زنده‌كردن مردگان در روز رستاخيز-؟ همانا اين كار بر خدا آسان است.

[20] بگو در زمين بگرديد و بنگريد كه چگونه [خدا] آفرينش را آغاز كرد، و سپس خدا آفرينش واپسين را پديد مى‌كند، همانا خدا بر هر چيزى تواناست.

[21] هر كه را خواهد عذاب كند و هر كه را خواهد ببخشايد و به او بازگردانده مى‌شويد.

[22] و شما عاجزكننده [خدا] نيستيد- از عذاب الهى نتوانيد گريخت- نه در زمين و نه در آسمان، و شما را جز او هيچ سرپرست و ياورى نيست.

[23] و كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كافر شدند آنان از مهر و بخشايش من نوميدند و ايشان راست عذابى دردناك.

[24] پس پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيد. پس خداى از آتش برهانيدش. براستى در آن [سرگذشت‌] نشانه‌ها و عبرتهاست براى مردمى كه باور دارند.

[25] و [ابراهيم‌] گفت: جز اين نيست كه شما به جاى خداى يكتا بتانى را براى دوستيى كه در زندگانى دنيا ميان شماست [به خدايى‌] گرفته‌ايد، سپس در روز رستاخيز برخى از شما برخى را منكر مى‌شوند و يكديگر را لعنت مى‌كنند، و جايگاهتان آتش است و شما را ياورانى نيست.

[26] پس لوط به او ايمان آورد. و [ابراهيم‌] گفت: من به سوى پروردگار خويش هجرت كننده‌ام، همانا اوست تواناى بى‌همتا و داناى استواركار.

[27] و او را اسحاق و يعقوب بخشيديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب بنهاديم، و در اين جهان پاداش او را بداديم و همانا او در جهان ديگر از نيكان و شايستگان است.

[28] و لوط را [فرستاديم‌]، آنگاه كه به قوم خود گفت: هر آينه شما كارى زشت مى‌كنيد كه هيچ يك از مردم جهان بدان پيشى نگرفته است.

[29] آيا شما [به آهنگ شهوت‌] به مردان درمى‌آييد و راه [نسل‌] را مى‌بريد و در انجمن خويش كارهاى ناپسند مى‌كنيد؟! پس جواب قومش جز اين نبود كه گفتند: عذاب خداى را به ما بيار، اگر از راستگويانى.

[30] گفت: پروردگارا، مرا بر اين مردم تباهكار يارى ده.

[31] و چون فرستادگان ما ابراهيم را [به اسحاق و يعقوب‌] مژده آوردند، گفتند: ما مردم اين شهر را هلاك خواهيم كرد، زيرا كه مردم آن ستمكارند.

[32] گفت: در آنجا لوط است گفتند: ما به هر كس كه در آنجاست داناتريم هر آينه او و خاندان او را برهانيم مگر آنش را كه از بازماندگان- هلاك‌شوندگان- خواهد بود.

[33] و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به سبب ايشان اندوهگين شد و در كارشان تنگدل گشت، و گفتند: مترس و اندوه مدار كه ما تو و خاندان تو را مى رهانيم مگر زنت را كه از بازماندگان است.

[34] ما بر مردم اين شهر به سزاى آن نافرمانى و بدكارى كه مى‌كردند عذابى از آسمان فرو مى‌آريم.

[35] و هر آينه از آن

[36] و به شهر مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم‌] گفت: اى قوم من، خداى را بپرستيد و روز بازپسين را اميد بداريد و در زمين به تباهكارى مكوشيد.

[37] پس او را دروغگو انگاشتند و آنان را زلزله بگرفت تا در خانه‌هاى خويش بيجان به رو بر زمين افتادند.

[38] و عاد و ثمود را [نيز هلاك كرديم‌]، و همانا [اين هلاكت‌] براى شما از جايگاه‌هاى ايشان پديدار است، و شيطان كارهايشان را برايشان بياراست تا آنان را از راه [حق‌] باز داشت و بگردانيد، و حال آنكه بينا بودند.

[39] و قارون و فرعون و هامان را [نيز هلاك كرديم‌]، و هر آينه موسى با نشانه‌هاى روشن نزد آنها آمد پس در زمين سركشى و بزرگ‌منشى نمودند و پيشى‌گيرندگان نبودند- نتوانستند بر عذاب خداوند پيشى گيرند و از آن بگريزند-.

[40] پس همه را به گناهشان بگرفتيم. از آنان كس بود كه بر او سنگباران فرستاديم- يعنى قوم لوط- و از آنها كس بود كه او را بانگ كشنده آسمانى فروگرفت- يعنى قوم ثمود و اهل مدين-، و از آنان كس بود كه به زمين فرو برديمش- چون قارون- و از آنها كس بود كه به آب غرق كرديم- چون قوم نوح و فرعون- و خداى بر آن نبود كه بر آنان ستم كند و ليكن آنها بر خود ستم مى‌كردند.

[41] داستان آنان كه جز خدا دوستانى گرفته‌اند مانند داستان عنكبوت است كه خانه‌اى ساخته است و هر آينه سست‌ترين خانه‌ها خانه عنكبوت است، اگر مى‌دانستند.

[42] همانا خداى مى‌داند هر آنچه را كه جز او [به خدايى‌] مى‌خوانند- چون بت و فرشته و آدمى و ستارگان- و اوست تواناى بى‌همتا و داناى استواركار.

[43] و اين مَثَلها را براى مردم مى‌زنيم و جز دانايان آنها را درنمى‌يابند.

[44] خداوند آسمانها و زمين را براستى و درستى- نه بيهوده و به بازى- آفريد، هر آينه در اين براى مؤمنان نشانه‌اى است.

[45] آنچه را از اين كتاب به تو وحى شده است بر خوان و نماز را برپا دار، كه نماز از زشتكارى و ناشايست باز مى‌دارد، و هر آينه يادكرد خدا بزرگتر است، و خدا آنچه مى‌كنيد مى‌داند.

[46] و با اهل كتاب جز به شيوه‌اى كه نيكوتر است مجادله مكنيد مگر با كسانى از آنان كه ستم كردند، و گوييد: به آنچه به ما فرو فرستاده شده و آنچه به شما فرو فرستاده شده ايمان داريم، و خداى ما و خداى شما يكى است و ما او را گردن‌نهاده و فرمانبرداريم.

[47] و بدين گونه [كه به پيامبران پيشين كتاب فرو فرستاديم‌] اين كتاب را به تو فرو فرستاديم، پس كسانى كه به آنان كتاب داده‌ايم به آن ايمان مى‌آورند، و از اينان- اهل مكه يا مشركان- كس هست كه بدان مى‌گرود، و جز كافران آيات ما را انكار نمى‌كنند.

[48] و تو پيش از آن

[49] بلكه آن آياتى است روشن و هويدا در سينه كسانى كه بديشان دانش داده‌اند، و آيات ما را جز ستمكاران انكار نمى‌كنند.

[50] و گفتند: چرا از پروردگارش نشانه‌هايى- معجزه‌هايى- بر او فرستاده نشده؟ بگو: همانا نشانه‌ها- معجزات- نزد خداست- هر گاه خواهد و بر هر كه خواهد فرو فرستد- من تنها بيم‌كننده آشكارم.

[51] آيا آنان را بسنده نيست كه اين كتاب را كه بر آنها خوانده مى‌شود بر تو فرو فرستاده‌ايم؟ هر آينه در اين [كتاب‌] بخشايشى و يادكرد و پندى است براى مردمى كه ايمان آورند.

[52] بگو: خداوند ميان من و شما گواهى بسنده است، آنچه را در آسمانها و زمين است مى‌داند، و كسانى كه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند، آنانند زيانكاران.

[53] و به شتاب از تو عذاب مى‌خواهند. و اگر سرآمدى نامبرده نبود بى‌گمان عذاب بديشان مى‌رسيد، و هر آينه ناگهان بديشان آيد در حالى كه نفهمند و بى‌خبر باشند.

[54] از تو به شتاب عذاب مى‌خواهند، و هر آينه دوزخ كافران را فراگيرنده است،

[55] روزى كه عذاب از بالاى سر و از زير پايشان فروگيردشان و [خداى‌] گويد: اينك بچشيد آنچه [در دنيا] مى‌كرديد.

[56] اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد، همانا زمين من فراخ است، پس [به جايى رويد كه بتوانيد] تنها مرا بپرستيد.

[57] هر كسى چشنده مرگ است، سپس به سوى ما بازگردانده مى‌شويد.

[58] و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند هر آينه ايشان را در كوشكهايى از بهشت جاى دهيم كه از زير آنها جويها روان است، در آنجا جاويدان باشند نيكو مزدى است مزد عمل‌كنندگان

[59] آنان كه شكيبايى كردند و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند.

[60] و بسا جنبندگانى كه روزى خويش برنمى‌دارند- نتوانند روزى خود را با خود برگيرند يا نتوانند آن را ذخيره كنند-، خدا آنها و شما را روزى مى‌دهد، و اوست شنوا و دانا.

[61] و اگر از آنان بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و آفتاب و ماه را رام گردانيده هر آينه گويند: خداى. پس چگونه [از حق‌] رويگردان مى شوند؟

[62] خداست كه روزى را براى هر كه از بندگانش بخواهد مى‌گستراند و [يا] تنگ مى‌گرداند، زيرا كه خداى به هر چيزى داناست.

[63] و اگر از آنان بپرسى: چه كسى از آسمان آبى فرستاد كه زمين را بعد از مردنش بدان زنده كرد؟ هر آينه گويند: خداى. بگو: سپاس و ستايش خداى راست- بر اعترافشان به حق-، بلكه بيشترشان خرد را كار نمى‌بندند- سخن متناقض مى‌گويند: به خالق بودن او اقرار دارند و در همان حال مخلوق را شريك او مى‌دانند-.

[64] و اين زندگانى دنيا جز سرگرمى و بازى نيست، و هر آينه سراى واپسين زندگانى [راستين‌] است، اگر مى‌دانستند.

[65] و چون در كشتى سوار شوند خداى را با اخلاص و پاكدينى- يكتاگرايى- بخوانند، و چون به سوى خشكى برهاندشان آنگاه شرك مى‌ورزند

[66] تا [سرانجام‌] بدانچه به آنان داديم كافر شوند و ناسپاسى كنند و تا برخوردار باشند، زودا كه [حقيقت را] بدانند.

[67] آيا نديده‌اند كه ما حرمى امن پديد كرديم و حال آنكه مردم پيرامونشان ربوده مى‌شوند- در امنيت نيستند و پيوسته قتل و غارت مى‌شوند-؟ آيا به باطل مى‌گروند و به نعمت خدا كفر مى‌ورزند- براى او شريك قائل مى‌شوند- و ناسپاسى مى‌كنند؟!

[68] و كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ بندد يا حق را آنگاه كه بدو آيد دروغ انگارد؟ آيا در دوزخ جايگاهى براى كافران نيست؟

[69] و آنان كه در [راه يارى دين‌] ما بكوشند هر آينه ايشان را به راه‌هاى خويش رهبرى كنيم، و براستى خدا با نيكوكاران است.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud