💾 Archived View for auragem.letz.dev › texts › islam › quran › fa.bahrampour › 29 captured on 2024-02-05 at 13:08:20. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2023-09-28)
-=-=-=-=-=-=-
[1] الف، لام، ميم
[2] آيا مردم پنداشتند همين كه گفتند ايمان آورديم به حال خود رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند
[3] و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، پس خدا حتما آنها را كه راست گفتند مىشناسد و [نيز] دروغگويان را مىشناسد
[4] آيا كسانى كه مرتكب زشتىها مىشوند مىپندارند كه بر ما پيشى مىگيرند؟ چه بد داورى مىكنند
[5] كسى كه به ديدار خدا اميد دارد، به يقين زمان [ديدار] خدا آمدنى است، و او شنواى داناست
[6] و هر كه بكوشد تنها به سود خود مىكوشد، همانا خداوند از جهانيان سخت بىنياز است
[7] و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردند، قطعا گناهانشان را از آنها مىزداييم و بهتر از آنچه مىكردند پاداششان مىدهيم
[8] و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند. و اگر آنها كوشيدند تا تو چيزى را شريك من كنى كه بدان علم ندارى، از ايشان اطاعت مكن. بازگشت شما به سوى من است و شما را به كارهايى كه مىكرديد آگاه مىكنم
[9] و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، البتّه آنان را در گروه شايستگان در مىآوريم
[10] و از مردم كسانى هستند كه مىگويند: به خدا ايمان آوردهايم، و چون در راه خدا اذيت شوند، آزار مردم را مانند عذاب خدا قرار مىدهند، و اگر از جانب پروردگار تو يارى رسد حتما خواهند گفت: ما با شما بوديم. مگر خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست
[11] البتّه خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند مىشناسد و منافقان را نيز نيك مىشناسد
[12] و كسانى كه كافر شدند، به كسانى كه ايمان آوردهاند گفتند: طريقت ما را پيروى كنيد و بايد گناهانتان را گردن بگيريم! ولى آنها چيزى از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت. قطعا آنها دروغگويانند
[13] و بىترديد بارهاى گناه خودشان و بارهاى ديگران را اضافه بر بار خود بر دوش مىكشند، و مسلما روز قيامت از آنچه افترا مىبستند بازخواست خواهند شد
[14] و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس در ميان آنها هزار سال جز پنجاه سال بماند، امّا سر انجام طوفان آنها را در گرفت در حالى كه ستمكار بودند. و ما هم بحاملين: ولى ايشان به گردن گيرنده نيستند. خطايا جمع خطيئة: گناهان. ليحملنّ: البته حتما به گردن م
[15] پس او را با كشتىنشينان نجات داديم و آن را براى جهانيان عبرتى ساختيم
[16] و ابراهيم را [فرستاديم] چون به قوم خويش گفت: خدا را بپرستيد و از او پروا داريد. اين كار براى شما بهتر است، اگر مىدانستيد
[17] جز اين نيست كه به جاى خداوند، بتهايى را مىپرستيد و دروغى مىسازيد. در حقيقت، آنها را كه جز خدا مىپرستيد، مالك روزى شما نيستند. پس روزى را نزد خدا بجوييد و او را بپرستيد و وى را سپاس گزاريد كه به سوى او بازگردانده مىشويد
[18] و اگر تكذيب مىكنيد، در حقيقت امّتهايى كه پيش از شما بودند نيز تكذيب كردند، و بر پيامبر جز ابلاغ آشكار وظيفهاى نيست
[19] آيا نديدند كه خدا چگونه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را باز مىگرداند؟ به راستى اين [كار] بر خدا آسان است
[20] بگو: در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است. سپس خداوند [همين گونه] جهان ديگر را پديد مىآورد. بىترديد خدا بر هر چيزى تواناست
[21] هر كه را بخواهد عذاب مىكند و هر كه را بخواهد رحمت مىكند. و به سوى او بازگردانده مىشويد
[22] و شما نه در زمين و نه در آسمان عاجز كنندگان [او] نيستيد، و جز خدا نه سرپرستى داريد و نه ياورى
[23] و كسانى كه آيات خدا و ديدار او را منكر شدند، آنان از رحمت من نوميدند، و آنها را عذابى پردرد خواهد بود
[24] و پاسخ قوم [ابراهيم] جز اين نبود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيد. ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد. آرى در اين [ماجرا] براى مردمى كه ايمان مىآورند بسى حجّتهاست
[25] و [ابراهيم] گفت: جز اين نيست كه شما به خاطر دوستى [و ارتباط] ميان خودتان در زندگى دنيا به جاى خدا بتهايى را گرفتهايد. ولى روز قيامت منكر يكديگر مىشويد و همديگر را لعنت مىكنيد و جايگاهتان آتش است و براى شما هيچ ياورى نخواهد بود
[26] پس لوط به او ايمان آورد و [ابراهيم] گفت: من به سوى پروردگار خود هجرت مىكنم كه او شكست ناپذير حكيم است
[27] و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در نسل او نبوّت و كتاب قرار داديم و پاداش او را در اين دنيا داديم و قطعا او در آخرت از صالحان است
[28] و لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت: شما به كار زشتى مىپردازيد كه هيچ يك از مردم جهان در آن بر شما پيشى نگرفته است
[29] آيا شما با مردها در مىآميزيد و راه را مىبنديد و در محافل خود پليدكارى مىكنيد؟ ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: عذاب خدا را بر ما بياور اگر از راست گويانى
[30] گفت: پروردگارا! مرا بر قوم تبهكار نصرت ده
[31] و چون فرستادگان ما براى ابراهيم مژدهى [فرزند] آوردند، گفتند: البته ما هلاك كنندگان اهل اين شهر خواهيم بود، چرا كه مردمش ستمكار بودهاند
[32] گفت: لوط در آن جاست. گفتند: ما بهتر مىدانيم چه كسانى در آن جا هستند. او و كسانش را نجات خواهيم داد، جز زنش را كه از باقى ماندگان خواهد بود
[33] و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط آمدند، از حضورشان بدحال شد و در كارشان فرو ماند. گفتند: نترس و غم مدار كه البته ما تو و خاندانت را نجات مىدهيم، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مىماند
[34] ما بر مردم اين شهر به سزاى اين كه فسق مىكردند عذابى از آسمان فرو خواهيم فرستاد
[35] و از آن شهر [ويران شده] براى مردمى كه مىانديشند نشانه روشنى باقى گذاشتيم
[36] و به سوى [مردم] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم]. گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز قيامت اميد داشته باشيد، و در زمين سر به فساد برنداريد
[37] پس او را تكذيب كردند و زلزله آنها را فرو گرفت و بامدادان در خانههايشان در جا مردند
[38] و عاد و ثمود را [نيز هلاك كرديم]، و همانا [اين هلاكت] از خانههاى [ويران شدهى] آنان به خوبى براى شما پديدار گرديد، و شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و از راه بازشان داشت با آن كه اهل فكر و بصيرت بودند
[39] و قارون و فرعون و هامان را نيز [هلاك كرديم]، و به راستى موسى براى آنان حجتهاى روشن آورد، ولى آنها در زمين سركشى كردند، اما سبقت گيرندگان [بر ارادهى خدا] نبودند
[40] و همه را به گناهشان گرفتيم. پس بر بعضى از آنها طوفان ريگ فرستاديم و برخىشان را صيحه مرگبار گرفت و برخى را در زمين فرو برديم و بعضى ديگر را غرق كرديم. و اين خدا نبود كه بر ايشان ستم كرد بلكه خودشان بر خود ستم مىكردند
[41] مثل كسانى كه غير خدا را اوليا گرفتند، چون مثل عنكبوت است كه خانهاى [بىدوام] برگرفت، و حقا كه سستترين خانهها، همان خانه عنكبوت است، اگر مىدانستند
[42] خداوند آنچه را كه جز او مىخوانند، مىداند و هم اوست شكست ناپذير حكيم
[43] و اين مثلها را براى مردم مىزنيم ولى جز دانايان آنها را در نمىيابند
[44] خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريد. قطعا در اين [آفرينش] براى مؤمنان عبرتى است
[45] آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده بخوان و نماز را برپا دار، كه نماز [آدمى را] از زشتكارى و ناشايست باز مىدارد، و قطعا ياد خدا مهمتر است. و خدا مىداند چه مىكنيد
[46] و با اهل كتاب جز به شيوهاى كه بهتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنها كه ستم كردند، و بگوييد: به آنچه به سوى ما نازل شده و آنچه به سوى شما نازل گرديده، ايمان آوردهايم و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم
[47] و به همين ترتيب، كتاب [قرآن] را بر تو نازل كرديم. پس آنها كه به ايشان كتاب دادهايم، بدان ايمان مىآورند، و از آنان [كه مشركند] نيز كسانى به آن مىگروند، و آيات ما را جز كافران انكار نمىكنند
[48] و تو پيش از [نزول] آن هيچ كتابى را نمىخواندى و با دست خود آن را نمىنوشتى، و گر نه باطلانديشان قطعا [در بارهى قرآن] به شك مىافتادند
[49] بلكه آن آياتى روشن است كه در سينه دانشوران جاى دارد، و آيات ما را جز ستمكاران انكار نمىكنند
[50] و گفتند: چرا بر او از جانب پروردگارش [معجزات و] نشانههايى نازل نشده است؟ بگو: جز اين نيست كه معجزات نزد خداست و من فقط هشدار دهندهى آشكارم
[51] آيا ايشان را كافى نيست كه اين كتاب را كه بر آنها تلاوت مىشود بر تو نازل كرديم؟ بىگمان در اين [كار] براى مردمى كه ايمان مىآورند رحمت و يادآورى است
[52] بگو: كافى است كه خدا ميان من و شما شاهد باشد. آنچه را كه در آسمانها و زمين است مىداند، و آنها كه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند، قطعا زيانكارند
[53] و از تو خواهان شتاب در عذابند. و اگر [آن را] موعد مقررى نبود، بىگمان عذاب بديشان مىرسيد، و البته بىآن كه خبردار شوند قطعا [عذاب] ناگهانى به سراغشان خواهد آمد
[54] از تو خواهان شتاب در عذابند، در حالى كه جهنم قطعا بر كافران احاطه دارد
[55] آن روز كه عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهايشان آنها را فرا مىگيرد و [خدا] مىفرمايد: بچشيد [نتيجه] آنچه را كه مىكرديد
[56] اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! همانا زمين من وسيع است پس تنها مرا بپرستيد [و تسليم فشار محيط نباشيد]
[57] هر كسى چشندهى مرگ است، آنگاه به سوى ما بازگردانده مىشويد
[58] و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، قطعا آنها را در غرفههايى از بهشت جاى مىدهيم كه از پاى درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن جا خواهند بود پاداش عمل كنندگان چه نيكوست
[59] همان كسانى كه صبورى كردند و بر پروردگارشان توكل مىكنند
[60] و چه بسيار جاندارانى كه [نمىتوانند] روزى خود را حمل [يا ذخيره] كنند، خداست كه آنها و شما را روزى مىدهد، و او شنواى داناست
[61] و اگر از ايشان بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را مسخّر نمود؟ حتما خواهند گفت: خدا. پس به كجا بازگردانده مىشوند
[62] خدا براى هر يك از بندگانش كه بخواهد روزى را فراخ مىكند يا تنگ مىگرداند همانا خدا به هر چيزى داناست
[63] و اگر از آنها بپرسى: چه كسى از آسمان باران فرستاد و زمين را پس از مردگىاش بدان زنده كرد؟ حتما خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش از آن خداست. با اين همه، بيشترشان نمىانديشند
[64] و زندگى اين دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و حيات حقيقى همانا سراى آخرت است اگر مىدانستند
[65] و هنگامى كه بر كشتى سوار مىشوند، خدا را با اخلاص در دين مىخوانند، و آنگاه كه نجاتشان داد و به خشكى آورد، به ناگاه همانها شرك مىورزند
[66] آنچه را كه به آنها دادهايم انكار كنند و از آنچه مىخواهند برخوردار شوند، اما به زودى خواهند فهميد
[67] آيا نديدند كه ما [مكّه را] حرم امنى قرار داديم و حال آن كه مردم پيرامونشان ربوده مىشوند [و ناامنى دارند]؟ آيا به باطل ايمان مىآورند و به نعمت خدا كافر مىشوند
[68] و كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ بندد يا حق را آنگاه كه به سوى او آمد تكذيب كند؟ آيا كافران را در جهنم جايگاهى نيست
[69] و كسانى كه در راه ما م��اهدت كنند، به يقين آنها را به راههاى خود هدايت مىكنيم، و بىترديد خدا با نيكوكاران است