💾 Archived View for auragem.letz.dev › texts › islam › quran › fa.moezzi › 25 captured on 2024-02-05 at 13:27:30. Gemini links have been rewritten to link to archived content
⬅️ Previous capture (2023-09-28)
-=-=-=-=-=-=-
[1] خجسته باد آنکه فرستاد فرقان (جداکننده) را بر بنده خویش تا باشد برای جهانیان ترساننده
[2] آنکه وی را است پادشاهی آسمانها و زمین و برنگرفته است فرزندی و نبودش شریکی در پادشاهی و آفرید هر چیزی را و اندازه دادش اندازه دادنی
[3] و برگرفتند جز وی خدایانی که نیافرند چیزی را و خود آفریده شوند و ندارند برای خویشتن زیان و نه سودی را و ندارند مرگ و نه زندگی و نه برانگیختنی را
[4] و گفتند آنان که کفر ورزیدند نیست این مگر دروغی که بست آن را و یاریش کردند بر آن گروهی دگران همانا آوردند ستم و ناروایی را
[5] و گفتند افسانههای پیشینیان است بنوشته است آنها را پس خوانده میشوند بر او بامداد و شبهنگام
[6] بگو فرستاد آن را آنکه میداند نهان را در آسمانها و زمین همانا او است آمرزنده مهربان
[7] و گفتند چه شود این پیمبر را که میخورد خوراک را و میرود در بازارها چرا فرود آورده نشود بر او فرشته تا باشد با وی ترساننده
[8] یا افکنده شود به سویش گنجی یا باشد برای او باغی که بخورد از آن و گفتند ستمگران پیروی نمیکنید جز مردی جادو شده را
[9] بنگر چگونه زدند برای تو مثَلها را پس گمراه شدند پس نتوانند راهی را
[10] خجسته باد آنکه اگر خواهد بنهد برایت بهتر از این باغهائی که روان است زیر آنها جویها و بنهد برایت کاخهائی را
[11] بلکه تکذیب کردند به ساعت و آماده کردیم برای آنکه تکذیب کند به ساعت آتش سوزان را
[12] گاهی که بنگردشان از جایگاهی دور بشنوند برایش خشمی و خروشی را
[13] و گاهی که افکنده شوند از آن به جایگاهی تنگ به هم فشردگان بخواهند در آنجا مرگ را
[14] نخوانید امروز یک مرگ را و بخوانید مرگی فراوان را
[15] بگو آیا این بهتر است یا بهشت جاودانی که نوید داده شدند پرهیزکاران بوده است ایشان را پاداشی و بازگشتگاهی
[16] برای ایشان است آنچه خواهند جاودانان بوده است آن بر پروردگار تو وعده پرسیده
[17] و روزی که گردآردشان با آنچه پرستند جز خدا پس گوید آیا شما گمراه کردید بندگانم را اینان یا خود گم کردند راه را
[18] گویند منزّهی تو نسزد ما را که گیریم جز تو دوستانی و لیکن کامیابیشان دادی و پدران ایشان را تا فراموش کردند کتاب را و شدند گروهی تباه
[19] پس به درست شما را تکذیب کردند بدانچه گویند پس نتوانید گردانیدنی و نه یاریکردن را و آنکه ستم کند از شما چشانیمش شکنجهای بزرگ
[20] و نفرستادیم پیش از تو از پیمبران جز آنکه آنان میخوردند خوراک را و راه میرفتند در بازارها و گردانیدیم برخی از شما را برای برخی آزمایش آیا شکیبا شوید و بوده است پروردگار تو بینا
[21] و گفتند آنان که امید ندارند ملاقات ما را چرا فرود نشود بر ما فرشتگان یا بینیم پروردگار خویش را همانا برتری جستند در دلهاشان و سرکشی کردند سرکشی بزرگ
[22] روزی که بینند فرشتگان را نباد مژده در آن روز برای گنهکاران و گویند دور باشی دور
[23] و آمدیم بسوی آنچه کردند از کردار پس گردانیدیمش گردی پراکنده
[24] یاران بهشت در آن روز بهترند در آرامش و نکوترند در آسودنگاه
[25] و روزی که بشکافد آسمان به ابر و فرستاده شوند فرشتگان فرستادنی
[26] پادشاهی در آن روز حقّ از آنِ خدای مهربان است و بوده است روزی بر کافران سخت
[27] و روزی که میگزد ستمگر دستهای خود را گوید کاش گرفته بودم با پیمبر راهی
[28] ای وای بر من کاش نمیگرفتم فلان را دوستی
[29] همانا گمراهم کرد از یادآوری (یا کتاب) پس از آنکه بیامدم و بوده است شیطان انسان را خوارسازنده
[30] و گفت پیمبر پروردگارا همانا قومم برگرفتند این قرآن را ترکشده
[31] و بدینسان قرار دادیم برای هر پیمبری دشمنی از گنهکاران و بس است پروردگار تو راهنما و یاوری
[32] و گفتند آنان که کفر ورزیدند چرا فرود آورده نشد بر او قرآن به یک بار بدینسان تا استوار سازیم بدان دلت را و به تدریج فرستادیمش تدریجی
[33] و نیارندت مثَلی جز آنکه بیاریمت به حقّ و نکوتر تفسیری
[34] آنان که گرد آورده شوند (برانگیخته شوند) بر رویهای خود بسوی دوزخ آنان بدترند در جایگاه و گمراهترند در راه
[35] و همانا دادیم به موسی کتاب را و گردانیدیم با او برادرش هارون را وزیری
[36] پس گفتیم بروید بسوی قومی که دروغ پنداشتند آیتهای ما را پس سرنگون ساختیمشان سرنگونیی
[37] و قوم نوح هنگامی که تکذیب کردند فرستادگان را غرقشان کردیم و گردانیدیمشان برای مردم آیتی و آماده کردیم برای ستمگران عذابی دردناک را
[38] و عاد و ثمود و یاران رَسّ و قرنهائی را میان آن بسیار
[39] و هر کدام زدیم برایش مثَلها را و هر کدام را نابود کردیم نابودیی
[40] و همانا آمدند بر شهری که باریده شد بارانی بد آیا نبودند که بینندش بلکه بودند امید نداشتند برانگیختنی را
[41] و هر گاه بینندت نگیرندت جز مسخره آیا این است آنکه برانگیختش خدا پیمبری
[42] نزدیک بود که گمراه کند ما را از خدایان ما اگر نه شکیبا میشدیم بر آنها و زود است بدانند گاهی که بینند عذاب را کیست گُمتر در راه
[43] آیا دیدی آن را که بگرفت خدای خویش را هوس خویش پس آیا تو هستی بر او وکیل
[44] یا پنداری که بیشترشان میشنوند یا بخرد مییابند نیستند جز مانند چهارپایان بلکه ایشانند گُمتر در راه
[45] آیا ننگریستی بسوی پروردگار خویش چگونه پهن کرد سایه را و اگر میخواست هر آینه میگردانیدش مانده در یکجا سپس گردانیدیم خورشید را بر آن راهنما
[46] پس بگرفتیمش بسوی ما گرفتنی آسان
[47] و او است آنکه گردانید برای شما شب را پوششی و خواب را آرامشی و گردانید روز را برانگیختنی
[48] و او است آنکه فرستاد بادها را مژده پیش روی رحمتش و فرستادیم از آسمان آبی پاککننده
[49] تا زنده سازیم بدان شهری مرده را و بنوشانیمش از آنچه آفریدیم به دامها و مردمی بسیار
[50] و همانا گردانیدیمش میانشان تا یادآور شوند پس نخواستند بیشتر مردم جز ناسپاسی را
[51] و اگر میخواستیم هر آینه برمیانگیختیم در هر شهری ترسانندهای
[52] پس فرمانبرداری مکن کافران را و جهاد کن با ایشان بدان جهادی بزرگ
[53] و او است آنکه به هم آمیخت یا روان ساخت دو دریا را این گوارای پاکیزه و آن نمکی شور و بنهاد میان آن جداکنندهای و دیواری افراشته
[54] و او است آنکه آفرید از آب بشری پس گردانیدش تباری و پیوندی و بوده است پروردگار تو توانا
[55] و میپرستند جز خدا آنچه را نه سودشان دهد و نه زیانشان رساند و بوده است کافر بر پروردگار خویش پشتیبان
[56] و نفرستادیمت مگر نویددهنده و ترساننده
[57] بگو نپرسم شما را بر آن مزدی مگر آنکه خواهد که گیرد بسوی پروردگار خویش راهی
[58] و توکّل کن بر زندهای که نمیرد و تسبیح کن به سپاسگزاریش و بس است او به گناهان بندگان خویش آگاه
[59] آنکه آفرید آسمانها و زمین و آنچه میان آنها است در شش روز سپس استوار شد بر عرش خداوند مهربان پس بپرس بدو آگهی را
[60] و هر گاه گفته شود بدینان سجده کنید برای خدای مهربان گویند چیست خدای مهربان آیا سجده کنیم برای آنچه تو ما را فرمائی و بیفزایدشان رمیدن
[61] خجسته باد آنکه نهاد در آسمان برجهائی و نهاد در آن چراغی و ماهی تابان را
[62] و او است آنکه گردانید شب و روز را جایگزین همدیگر برای آنکو بخواهد یادآور شود یا بخواهد سپاسگزاری را
[63] و بندگان خدای مهربان آنانند که میروند بر زمین هموار و هر گاه سخن گویند با ایشان نادانان گویند سلامی
[64] و آنان که شب را به روز آرند برای پروردگار خویش سجدهکنندگان و بپاایستادگان
[65] و آنان که گویند پروردگارا بگردان از ما عذاب دوزخ را که عذاب آن است گیرنده
[66] همانا آن زشت است در آرامش و جایگاه
[67] و آنان که گاهی که انفاق کنند نه فزون روند و نه سخت گیرند و باشند میان این اندازهای
[68] و آنان که نخوانند با خدا خدائی دیگر و نکشند تنی را که حرام کرد خدا مگر به حقّ و زنا نکنند و آنکه بکندش بیابد کیفری را
[69] افزوده شود برایش عذاب روز قیامت و جاودان ماند در آن سرافکنده
[70] مگر آنکو بازگردد و ایمان آرد و کردار شایسته کند پس آنان تبدیل کند خدا بدیهاشان را به خوبیها و بوده است خدا آمرزنده مهربان
[71] و آنکه توبه کند و کردار نیک کند همانا بازگردد بسوی خدا بازگشتی
[72] و آنان که گواه نشوند ناروا را و گاهی که بگذرند به یاوه بگذرند بزرگواران
[73] و آنان که هر گاه یادآوری شوند به آیتهای پروردگار خویش نیفتند بر آنها کران و کوران
[74] و آنان که گویند پروردگارا ببخش ما را از همسران ما و فرزندان ما روشنی چشم و بگردان ما را برای پرهیزکاران پیشوائی
[75] آنان پاداش داده شوند جایگاه بلند را بدانچه شکیبا شدند و پیشکش شوند در آن بدرود و سلامی
[76] جاودانان در آن نکو آرامگاه و جایگاهی است
[77] بگو چه ارج نهد (پاک دارد) به شما پروردگار من اگر نبود دعای شما همانا تکذیب گردید پس زود است بشود لازم (گیرنده)