💾 Archived View for auragem.letz.dev › texts › islam › quran › fa.mojtabavi › 42 captured on 2024-02-05 at 13:20:03. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2023-09-28)

➡️ Next capture (2024-06-20)

-=-=-=-=-=-=-

Sayyed Jalaloddin Mojtabavi, Surah 42: Consultation (Ash-Shura)

Surahs

[1] حاميم.

[2] عين، سين، قاف.

[3] خداى تواناى بى‌همتا و داناى با حكمت اينچنين به تو و به آنان كه پيش از تو بودند وحى مى‌فرستد.

[4] او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و اوست والا مرتبه و بزرگ.

[5] نزديك است كه آسمانها [از عظمت و هيبت او] از فراز يكديگر- يعنى نخست آسمان بلندتر و پس از آن يكايك- بشكافند، و فرشتگان پروردگارشان را همراه با سپاس و ستايش به پاكى ياد مى‌كنند و براى كسانى كه در زمين‌اند آمرزش مى‌خواهند. آگاه باشيد كه خداست آمرزگار و مهربان.

[6] و كسانى كه به جاى خدا دوستان و كارسازانى گرفته‌اند، خداوند بر [گفتار و كردار] آنان نگاهبان است و تو بر آنها گماشته و نگهبان نيستى.

[7] و اينچنين قرآنى به زبان تازى به تو وحى كرديم تا اهل مكه و هر كه را كه پيرامون آن است بيم كنى و [بويژه‌] از روز فراهم‌آمدن- روز قيامت- كه هيچ شكى در آن نيست بترسانى كه گروهى در بهشت‌اند و گروهى در آتش سوزان.

[8] و اگر خدا مى‌خواست هر آينه آنان را يك امت مى‌ساخت و ليكن هر كه را خواهد در بخشايش خود در آورد، و ستمكاران را هيچ دوست و ياورى نيست.

[9] بلكه جز او دوستان و سرپرستانى گرفته‌اند و حال آنكه خداست كه دوست و سرپرست است، و همو مردگان را زنده مى‌كند، و او بر هر چيزى تواناست.

[10] و آنچه در آن اختلاف كرديد، هر چه باشد، پس حكمش با خداست، اين است خداى، پروردگار من، تنها بر او توكل كردم و به او بازمى‌گردم- روى دل به او مى‌كنم-.

[11] پديدآرنده آسمانها و زمين است براى شما از جنس خودتان همسرانى بيافريد، و از چارپايان نيز جفتها بيافريد، شما را در اين [زناشويى و تناسل‌] بسيار و پراكنده مى‌گرداند. چيزى همانند او نيست، و اوست شنوا و بينا.

[12] او راست كليدهاى [خزائن‌] آسمانها و زمين روزى را براى هر كه بخواهد فراخ مى‌كند و تنگ مى‌گرداند، همانا او به هر چيزى داناست.

[13] براى شما از دين چيزى را مقرر كرد كه نوح را بدان سفارش كرده بود و نيز آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه ابراهيم و موسى و عيسى را به آن سفارش كرديم كه اين دين را برپا داريد و در آن پراكندگى و اختلاف مكنيد آنچه بدان مى‌خوانى بر مشركان گران و دشوار است. خدا هر كه را خواهد به سوى خود- يعنى براى رسالت خود- برمى‌گزيند و هر كه را [به دل‌] به او بازگردد به سوى خود راه مى‌نمايد.

[14] و پراكندگى و اختلاف نكردند مگر پس از آنكه دانش بديشان رسيد، آنهم از روى ستم و حسدى كه ميان خود داشتند و اگر نبود سخنى كه از پروردگارت از پيش رفته است [به مهلت‌دادن ايشان‌] تا سرآمدى نامبرده، هر آينه ميانشان حكم مى‌شد- عذاب آنها را فرو مى‌گرفت-. و همانا كسانى كه پس از آنان كتابشان داده‌اند در باره آن- كتاب يا دين- به شك و ترديد اندرند.

[15] پس براى اين- براى وحدت دين و عدم پراكندگى در آن- [آنان را به برپا داشتن دين‌] بخوان و چنانكه فرمان يافته‌اى استوار و پايدار باش و از كامها و هوسهاى آنان پيروى مكن، و بگو: به كتابى كه خداى فروفرستاده است ايمان آوردم و فرمان يافته‌ام تا ميان شما به عدل و داد رفتار كنم. خداى يكتا پروردگار ما و پروردگار شماست. ما را كارهاى ما و شما را كارهاى شما ميان ما و شما هيچ ستيزه‌اى نيست. خدا ميان ما گرد آرد- هنگام رستاخيز-، و بازگشت [همه‌] به سوى اوست.

[16] و آنان كه در باره خدا- يا دين او- پس از آنكه دعوت او اجابت شده است- يعنى به فطرت خودشان- گفت‌وگو و ستيزه مى‌كنند حجتشان نزد پروردگارشان تباه و ناچيز است و بر آنهاست خشمى [از خداوند] و آنان راست عذابى سخت.

[17] خداست كه كتاب را بدرستى فروفرستاد و نيز ترازو را- تا چون ترازو راست باشند و حق و عدل و انصاف را رعايت كنند- و تو چه مى‌دانى؟ شايد كه قيامت نزديك باشد.

[18] كسانى آن را به شتاب مى‌خواهند كه آن را باور ندارند، و كسانى كه ايمان دارند از آن بيمناكند و مى‌دانند كه آن راست است. آگاه باش، كسانى كه در [آمدن‌] قيامت ستيزه و جدل مى‌كنند- اصرار بر انكار آن دارند- هر آينه در گمراهى دورند.

[19] خداى به بندگان خويش مهربان و نيكوكار- يا در كارهاشان دقيق و باريكدان- است، هر كه را خواهد روزى دهد، و اوست نيرومند و تواناى بى‌همتا.

[20] هر كه كشت- ثواب- آن جهان خواهد براى او در كشتش مى‌افزاييم، و هر كه كشت اين جهان خواهد به وى از آن مى‌دهيم و در آن جهان هيچ بهره‌اى ندارد.

[21] يا مگر آنان- مشركان- را انبازانى است- بتان يا شياطين كه شريك خدا مى‌پنداشتند- كه از دين آنچه را كه خداى بدان رخصت نداده است برايشان بنهاده اند؟ و اگر نبود آن سخن پايانى- فيصله‌دهنده- [در تأخير كيفرشان‌]، هر آينه ميانشان حكم كرده مى‌شد- عذابشان مى‌آمد-، و همانا ستمكاران را عذابى است دردناك.

[22] ستمكاران را بينى كه از آنچه كرده‌اند ترسانند و حال آنكه آن- وبال آنچه كرده‌اند- به ايشان رسد. و كسانى كه ايمان آورده‌اند و كارهاى نيك و شايسته كرده‌اند در باغهاى بهشت باشند، آنان راست نزد پروردگارشان هر چه خواهند. اين است آن فزون‌بخشى بزرگ.

[23] اين است آنچه خداوند به بندگان خود، آنان كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند، نويد مى‌دهد. بگو: بر اين [رساندن پيام‌] هيچ مزدى از شما نمى‌خواهم مگر دوستى در باره خويشاوندان [نزديكم‌] و هر كه نيكويى ورزد او را در آن، نيكويى بيفزاييم همانا خدا آمرزنده و سپاسدار است.

[24] بلكه گويند كه بر خدا دروغ بافته است! پس اگر خداى خواهد بر دل تو مُهر مى‌نهد و خدا باطل را نابود كند و حق را با سخنان خود استوار و پايدار سازد همانا او بدانچه در سينه‌هاست داناست.

[25] و اوست آن [خداى‌] كه توبه را از بندگان خود مى‌پذيرد و از بديها- گناهانشان- درمى‌گذرد و آنچه مى‌كنيد مى‌داند.

[26] و آنان را كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند پاسخ مى‌دهد و از فزون‌بخشى خويش مى‌افزايدشان و كافران را عذابى سخت است.

[27] و اگر خداوند روزى را بر بندگان خود فراخ مى‌كرد هر آينه در زمين ستم و سركشى مى‌كردند و ليكن به اندازه‌اى كه بخواهد فرو مى‌آرد، كه او به بندگان خويش آگاه و بيناست- كه چگونه و چند فراخور حالشان روزى دهد-.

[28] و اوست آن [خداى‌] كه باران سودمند را پس از آنكه [از آمدنش‌] نااميد شدند فرو مى‌فرستد و رحمت خويش را مى‌گستراند- باران را مى‌پراكند و انواع گياهان و درختان و ميوه‌ها را پديد مى‌آورد-، و اوست دوست و كارساز [مؤمنان‌] و ستوده.

[29] و از نشانه‌هاى او آفريدن آسمانها و زمين است و آنچه در آنها از جنبندگان پراكنده كرده است و او بر فراهم‌آوردن آنها هر گاه بخواهد تواناست.

[30] و هر مصيبتى كه به شما رسد به سبب كارهايى- خطاها و گناهانى- است كه دستهايتان كرده، و از بسيارى [گناهان‌] درمى‌گذرد.

[31] و شما در زمين عاجزكننده [خدا] نيستيد- نمى‌توانيد از فرو آمدن مصيبتها به سزاى نافرمانى‌تان بگريزيد-، و شما را جز خدا دوست كارساز و ياورى نيست.

[32] و از نشانه‌هاى [قدرت‌] او كشتيهايى است چون كوه‌ها كه در دريا روانند

[33] اگر خواهد باد را ساكن گرداند تا كشتيها بر روى آن- دريا- ايستاده بمانند. هر آينه در آن- روان‌شدن باد و كشتيها- براى هر شكيباى سپاسگزارى نشانه‌ها و عبرتهاست.

[34] يا آنها را بدانچه آنان- كشتى‌نشينان- كرده‌اند هلاك كند- غرق گرداند- و [اگر خواهد] از بسيارى [گناهان‌] درمى‌گذرد،

[35] [تا مؤمنان عبرت گيرند] و تا كسانى كه در آيات ما ستيزه مى‌كنند بدانند كه آنان را هيچ گريزگاهى نيست.

[36] پس هر چه- كه تعلق به اين جهان دارد از مال و فرزند- به شما داده‌اند، [اندك‌] بهره‌اى است از زندگانى [ناپايدار] دنيا و آنچه نزد خداوند است بهتر و پاينده‌تر است براى آنان كه ايمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند

[37] و آنان كه از گناهان بزرگ و كارهاى زشت دورى مى‌جويند و چون به خشم آيند درمى‌گذرند

[38] و آنان كه [دعوت‌] پروردگار خويش را پاسخ داده‌اند و نماز را برپا داشته‌اند و كارشان با مشورت ميان خودشان باشد و از آنچه ايشان را روزى كرده ايم انفاق مى‌كنند

[39] و آنان كه چون ستمى بديشان رسد دادخواهى كنند- و به يكديگر يارى رسانند-.

[40] و كيفر بدى بديى باشد مانند آن- نه بيشتر-، پس هر كه درگذرد و اصلاح كند- ميان خود و ستمكار خود- پاداش او بر خداست. همانا او ستمكاران را دوست ندارد.

[41] و هر آينه هر كه كين ستاند پس از آنكه بر او ستم رفته باشد، پس هيچ راهى [از تعرض و سرزنش‌] بر آنان نيست.

[42] همانا راه [تعرض و ملامت‌] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند و در زمين به ناروا ستم و سركشى مى‌كنند- يا از حد درمى‌گذرند و فزونى مى‌جويند- اينان را عذابى است دردناك.

[43] و هر كه شكيبايى ورزد و درگذرد، هر آينه آن از كارهاى ستوده و استوار است.

[44] و هر كه را خدا گمراه كند پس او را هيچ دوست و كارسازى پس از وى نيست و ستمكاران را بينى كه چون عذاب را بينند گويند: آيا راهى به بازگشت هست؟

[45] و آنان را بينى كه بر آن

[46] و آنان را جز خدا دوستان و كارسازانى كه ياريشان كنند نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را هيچ راهى [به رستگارى‌] نيست.

[47] پروردگارتان را پاسخ دهيد- به پذيرش فرمان او- پيش از آنكه روزى بيايد- روز رستاخيز- كه آن را بازگشتى از سوى خدا نيست- زيرا به آن حكم كرده و آن حكم باطل‌نشدنى است- در آن روز هيچ پناهگاهى نداريد و شما را ياراى هيچ انكارى نيست.

[48] پس اگر روى گرداندند، ما تو را بر آنها نگهبان نفرستاده‌ايم بر تو جز رساندن پيام نيست. و هر گاه آدمى را از جانب خويش رحمتى- نعمتى- بچشانيم بدان شادمان شود- و از ما غافل گردد- و اگر بديى- گزندى- به آنان رسد بدانچه دستهايشان از پيش فرستاده- از كارهاى ناشايسته-، پس آنگاه آدمى ناسپاس است- نعمت را فراموش مى‌كند-.

[49] خداى راست پادشاهى آسمانها و زمين آنچه خواهد مى‌آفريند به هر كه خواهد دختران مى‌بخشد و به هر كه خواهد پسران مى‌بخشد

[50] يا آنان را پسران و دختران هر دو مى‌دهد، و هر كه را خواهد نازا و بى‌فرزند مى‌گرداند، كه او دانا و تواناست.

[51] و هيچ آدمى را نرسد كه خداى با او سخن گويد مگر به وحى يا از پس پرده، يا فرستاده‌اى- فرشته‌اى- فرستد پس به فرمان او آنچه خواهد [به وى‌] وحى كند. همانا او والا مرتبه و با حكمت است.

[52] و همچنين از فرمان خويش روحى- قرآن- را به تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كه كتاب و ايمان چيست و ليكن ما آن را نورى ساختيم كه بدان هر كه را از بندگان خويش بخواهيم راه نماييم و هر آينه تو به راهى راست راه مى‌نمايى

[53] راه آن خدايى كه او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است. آگاه باشيد كه همه كارها به خدا باز مى‌گردد.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud