💾 Archived View for auragem.letz.dev › texts › islam › quran › fa.mojtabavi › 54 captured on 2023-11-04 at 14:12:45. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

⬅️ Previous capture (2023-09-28)

➡️ Next capture (2024-06-20)

-=-=-=-=-=-=-

Sayyed Jalaloddin Mojtabavi, Surah 54: The Moon (Al-Qamar)

Surahs

[1] رستاخيز نزديك شد و ماه بشكافت.

[2] و اگر نشانه‌اى- معجزه‌اى- ببينند روى بگردانند و گويند: اين جادويى است نيرومند.

[3] و دروغ انگاشتند و پيرو خواهشهاى [دل‌] خويش شدند و هر كارى [به جاى خود] قرار مى‌گيرد- نيكى به نيكان و بدى به بدان-.

[4] و هر آينه از خبرها آنچه در آن، مايه [پندگرفتن و] بازايستادن است بديشان آمده است.

[5] [آن پندها] حكمتى است رسا، ولى بيم‌كنندگان [چون امتهاشان نشنوند و كار نبندند] چه سودى توانند رسانيد؟

[6] پس، از آنان روى بگردان [و چشم مى‌دار] روزى را كه آن خواننده [آنان را] به چيزى سخت ناخوش- دوزخ- فرامى‌خواند،

[7] چشمهاشان [از هول‌] فرو شده، از گورها بيرون آيند گويى ملخهايى پراكنده‌اند

[8] به سوى آن خواننده شتابانند. كافران گويند: اين روزى است دشوار.

[9] پيش از اينان قوم نوح تكذيب كردند بنده ما را دروغگو شمردند و گفتند: ديوانه است. و [او از دعوت به حق‌] باز داشته شد- به سبب آزار و سنگ‌زدن و تهديد-.

[10] پس پروردگار خويش را بخواند كه من شكست يافته‌ام، پس انتقام گير.

[11] پس درهاى آسمان را به آبى ريزان بگشاديم.

[12] و زمين را به چشمه‌هاى روان بشكافتيم پس آب [آسمان و زمين‌] بر كارى مقدر فراهم آمد.

[13] و او را بر [كشتى‌] داراى تخته‌ها و ميخها سوار كرديم

[14] كه به ديدار ما- زير نظر ما- مى‌رفت، تا پاداش كسى باشد كه به او كافر شدند- يعنى نوح

[15] و هر آينه آن

[16] پس [بنگر كه‌] عذاب و بيم‌دادن من چگونه بود؟

[17] و هر آينه قرآن را براى يادآورى و پندگرفتن آسان ساختيم، پس آيا يادآرنده و پندگيرنده‌اى هست؟

[18] قوم عاد [هود را] دروغگو انگاشتند پس [بنگر كه‌] عذاب و بيم‌دادن من چگونه بود؟

[19] ما بر آنها باد سرد و سخت را در روزى پيوسته شوم فرستاديم.

[20] مردمان را برمى‌كند، گويى كه آنها خرمابنهايى بودند از بيخ بركنده شده.

[21] پس [بنگر كه‌] عذاب و بيم‌دادن من چگونه بود؟

[22] و هر آينه قرآن را براى يادآورى و پندگرفتن آسان ساختيم، پس آيا يادآرنده و پندگيرنده‌اى هست؟

[23] قوم ثمود نيز بيم‌كنندگان را دروغگو انگاشتند.

[24] و گفتند: آيا يك نفر آدمى از ميان خود- صالح- را پيروى كنيم؟! ما آنگاه در گمراهى و ديوانگى باشيم.

[25] آيا از ميان همه ما ياد و پند- سخن و وحى خدا- بر او افكنده شده؟! بلكه او دروغ پردازى خودپسند و برترى‌جوست.

[26] فردا خواهند دانست كه دروغ‌پرداز خودپسند كيست.

[27] ما ماده‌شترى براى آزمون آنان مى‌فرستيم پس [سرانجام‌] آنها را چشم مى‌دار و شكيبا باش.

[28] و آنان را آگاه كن كه آب ميانشان [و ميان ماده‌شتر] بخش‌بندى شده، هر نوبت آبشخور [صاحبش‌] حاضر آيد- يك روز براى آنها و يك روز براى شتر-.

[29] پس يار خود را آواز دادند تا [سلاح‌] برگرفت و [ماده‌شتر را] پى كرد- كشت-.

[30] پس [بنگر كه‌] عذاب و بيم‌دادن من چگونه بود؟

[31] بر آنها تنها يك بانگ سخت فرستاديم، پس همچون كاهى كه صاحب آغل براى گوسفندان آماده مى‌كند- خرد و در هم شكسته- شدند.

[32] و هر آينه قرآن را براى يادآورى و پندگرفتن آسان ساختيم، پس آيا يادآرنده و پندگيرنده‌اى هست؟

[33] قوم لوط بيم‌كنندگان را دروغگو شمردند.

[34] ما بر آنها بادى سنگبار فرستاديم مگر خاندان لوط را كه ايشان را سحرگاهان رهانيديم

[35] تا نعمتى باشد از نزد ما اينگونه هر كه را سپاسدار است پاداش مى‌دهيم.

[36] و همانا [لوط] آنها را از عذاب سخت ما بيم داد، ولى با آن هشدارها- يا با بيم‌دهندگان- به ستيزه برخاستند.

[37] و مهمانانش را از او خواستند- تا به آنان دست‌درازى كنند-، پس چشمانشان را كور كرديم، [و گفتيم:] اينك بچشيد عذاب و هشدارهاى مرا.

[38] و همانا بامداد عذابى پايدار بديشان رسيد.

[39] پس بچشيد عذاب و هشدارهاى مرا.

[40] و همانا قرآن را براى يادآورى و پندگرفتن آسان ساختيم، پس آيا يادآرنده و پندگيرنده‌اى هست؟

[41] و هر آينه فرعونيان را هشدارهاى من رسيد.

[42] [ولى‌] همه نشانه‌هاى- سخنان و معجزه‌هاى- ما را دروغ انگاشتند، پس بگرفتيمشان گرفتن بى‌همتا تواناى نيرومند.

[43] آيا كافران شما- اهل مكه- از آنان بهترند يا براى شما در نبشته‌هاى آسمانى امان‌نامه‌اى [از عذاب‌] هست؟!

[44] بلكه مى‌گويند: ما گروهى هستيم هميار- يا انتقام گيرنده-.

[45] بزودى آن جمع شكست مى‌خورند و پشت‌كرده مى‌گريزند.

[46] بلكه وعدگاهشان رستاخيز است و رستاخيز سخت‌تر و تلختر است.

[47] بزهكاران در گمراهى و آتش سوزانند.

[48] روزى كه آنان را بر رويهاشان در آتش مى‌كشند، [و گويندشان:] بچشيد عذاب سودن دوزخ را

[49] همانا ما هر چيزى را به اندازه آفريديم.

[50] و فرمان ما نيست جز يكى- يك سخن-، همچون يك چشم بر هم‌زدن.

[51] و هر آينه همانندان شما را- كه گمراه بودند- هلاك ساختيم، پس آيا يادآرنده و پندگيرنده‌اى هست؟

[52] و هر كارى كه كرده‌اند در نبشته‌ها- نامه‌هاى اعمال- هست.

[53] و هر [كار] خرد و كلانى نوشته شده است.

[54] همانا پرهيزگاران در بوستانها و [كنار] جويها باشند.

[55] در نشستگاهى راستين- بهشت جاودان- نزد پادشاهى توانا- خداى متعال-.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud