💾 Archived View for auragem.space › texts › islam › quran › fa.mojtabavi › 48 captured on 2022-07-16 at 19:10:09. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] ما براى تو گشايش و پيروزى نمايانى را بگشوديم.
[2] تا خدا گناه تو- كارهاى ناروايى كه مشركان و دشمنان درباره تو روا داشتند- را، آنچه در گذشته بوده و آنچه اكنون و سپستر باشد، بيامرزد- بپوشاند و بزدايد- و نعمت خود را بر تو تمام كند و تو را راه راست بنمايد،
[3] و خداى تو را يارى كند يارىكردنى توانمندانه- كه در آن عزت و پيروزى باشد-.
[4] اوست آن كه آرامش را در دلهاى مؤمنان فرو آورد تا ايمانى بر ايمان خويش بيفزايند. و خداى راست لشكرهاى آسمانها و زمين، و خدا دانا و با حكمت است.
[5] تا مردان و زنان مؤمن را به بهشتهايى درآرد كه از زير [درختان] آنها جويها روان است، در آنجا جاويدانند، و بديهاشان را از ايشان بزدايد. و اين در نزد خدا رستگارى و كاميابى بزرگى است.
[6] و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خداى گمان بد مىبرند عذاب كند. گردنده بد- پيشامد بد- بر آنان باد، و خداى بر آنان خشم گرفت و لعنتشان كرد و برايشان دوزخ را آماده ساخته است، و بد بازگشتگاهى است.
[7] و خداى راست لشكرهاى آسمانها و زمين، و خدا تواناى بىهمتا و داناى استواركار است.
[8] همانا تو را گواه- بر اعمال مردمان- و مژدهدهنده و بيمكننده فرستاديم،
[9] تا [شما مردم] به خدا و پيامبرش ايمان بياوريد و او
[10] همانا كسانى كه با تو بيعت مىكنند جز اين نيست كه با خداى بيعت مىكنند دست خداى بالاى دستهاشان است. پس هر كه پيمان بشكند جز اين نيست كه به زيان خويش مىشكند، و هر كه بدانچه بر آن با خداى پيمان بسته است وفا كند پس او را مزدى بزرگ خواهد داد.
[11] واپسماندگان [از جنگ]، از باديهنشينان، خواهند گفت: مالها و زنان و فرزندانمان ما را سرگرم داشتند- گرفتار آنها بوديم و از جنگ باز مانديم- پس براى ما آمرزش بخواه. به زبانهاشان چيزى مىگويند كه در دلهاشان نيست. بگو: اگر خدا درباره شما زيانى خواهد يا سودى، كيست كه براى شما در برابر [خواست] خدا چيزى در توان داشته باشد؟ بلكه خداوند از آنچه مىكنيد آگاه است.
[12] بلكه پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به نزد كسان خويش باز نخواهند گشت و اين پندار در دلهاتان آراسته شد- به آن دلخوش شديد- و گمان بد برديد- كه پيامبر و ياران او هلاك شوند و دين اسلام برافتد- و مردمى هلاكشده گشتيد.
[13] و هر كه به خدا و پيامبر او ايمان نياورده باشد، پس [بداند كه] ما براى كافران آتشى افروخته آماده كردهايم.
[14] و خداى راست پادشاهى آسمانها و زمين هر كه را خواهد- شايسته بيند- بيامرزد و هر كه را خواهد- سزاوار بيند- عذاب كند. و خدا آمرزگار و مهربان است.
[15] واپسماندگان، چون به سوى غنيمتها برويد تا آنها را بگيريد- در جنگ خيبر-، خواهند گفت: بگذاريد تا از پى شما بياييم. مىخواهند سخن خداى را دگرگون سازند. بگو: هرگز از پى ما نخواهيد آمد، خدا از پيش [درباره شما] چنين فرموده است. پس خواهند گفت: بلكه بر ما حسد مىبريد. [نه،] بلكه جز اندكى نمىفهمند.
[16] واپسماندگان، از باديهنشينان، را بگو: بزودى به جنگ با مردمى سخت زورمند جنگاور فرا خوانده مىشويد كه با آنها كارزار كنيد يا آنكه مسلمان شوند. پس اگر فرمان بريد خدا شما را مزدى نيك بدهد، و اگر رويگردان شويد چنانكه پيش از اين رويگردان شديد شما را به عذابى دردناك عذاب كند.
[17] بر نابينا تنگى و گناهى نيست و بر لنگ تنگى و گناهى نيست و بر بيمار تنگى و گناهى نيست [اگر به كارزار نروند]، و هر كه خداى و پيامبرش را فرمان برد او را به بهشتهايى در آورد كه از زير آنها جويها روان است، و هر كه روى بگرداند به عذابى دردناك عذابش كند.
[18] هر آينه خداى از مؤمنان خشنود شد آنگاه كه با تو در زير آن درخت- در حديبيه- بيعت مىكردند، آنچه را در دلهاشان بود- از راستى و پاكى نيت و وفا- دانست، پس آرامش را بر آنان فرو آورد و ايشان را پيروزيى نزديك- فتح خيبر- پاداش داد،
[19] و نيز غنيمتهاى بسيار كه مىگيرند، و خدا تواناى بىهمتا و داناى با حكمت است.
[20] خدا به شما غنيمتهاى بسيار را وعده داده است كه مىگيريد، و اين را زود به شما ارزانى داشت و دستهاى مردم را از شما باز داشت [تا همپيمانان يهود ترسيده به جنگ بيرون نيايند]، و تا نشانهاى براى مؤمنان باشد و شما را به راهى راست رهبرى كند.
[21] و غنيمتهاى ديگرى [هست] كه هنوز بر آنها دست نيافتهايد. همانا خداوند به آنها احاطه دارد- از آنها آگاه است- و خدا بر هر چيزى تواناست.
[22] و اگر كسانى كه كافر شدند با شما كارزار كنند هر آينه پشت كرده بگريزند و آنگاه هيچ كارساز و ياورى نيابند.
[23] نهاد خداست كه پيش از اين گذشته است، و هرگز براى نهاد خداى دگرگونى نخواهى يافت.
[24] و اوست كه دستهاى آنان را از شما و دستهاى شما را از آنان در وادى مكه- زمين نزديك مكه در حديبيه- باز داشت پس از آنكه شما را بر آنها پيروزى داد- و توانستيد بى جنگ و خونريزى به سرزمين آنها در آييد- و خدا بدانچه مىكنيد بيناست.
[25] ايشانند كه كافر شدند و شما را از مسجد الحرام- نمازگاه شكوهمند- بازداشتند و قربانى- شترانى كه براى قربانى آورده بوديد- را باز داشتند و نگذاشتند كه به قربانگاهش- منى- برسد، و اگر [در مكه] مردان و زنان مؤمنى نبودند كه شما ايشان را نمىشناختيد و بىآگاهى در زير پاى مى گرفتيد- مىكشتيد- پس، از آنان گزندى ناخوشايند- اندوهى به سبب قتل مؤمنان و پرداخت ديه كه كفاره كشتن مؤمن به خطاست- به شما مىرسيد، [خداوند دست شما را از آنان باز نمىداشت، ليكن شما را از كشتن اهل مكه باز داشت] تا خداى هر كه را خواهد به مهر و بخشايش خويش در آرد. اگر از هم جدا مىبودند هر آينه كافرانشان را عذاب مىكرديم عذابى دردناك.
[26] [به ياد آريد] آنگاه كه كافران [مكه] در دلهاى خويش تعصب جاهليت- خشم و كين و تكبر ناروا- را پروردند پس خداوند آرامش خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان فروآورد- تا جنگ نكردند و به صلح تن دادند و به مدينه بازگشتند- و سخن پرهيزگارى- توحيد، وفادارى، روح ايمان- را با آنان همراه داشت و ايشان سزاوارتر به آن و اهل آن بودند، و خدا به هر چيزى داناست.
[27] همانا خدا خواب پيامبرش را بحق راست آورد- تحقق بخشيد- كه اگر خداى خواهد هر آينه به مسجد الحرام درخواهيد آمد، در ايمنى و سر تراشيده و كوتاه موى، بى آنكه بيمى داشته باشيد. پس مىدانست آنچه شما نمىدانستيد- از صلاح كارتان در صلح حديبيه- و جز اين [براى شما] فتحى نزديك- فتح خيبر- قرار داد- تا دل مؤمنان به آن فتح شاد شد و اندوه تأخير عمره از ميان برفت-.
[28] اوست كه پيامبرش را با رهنمونى [به راه راست] و دين حق فرستاد تا آن را بر همه دينها چيره گرداند، و خدا گواهى بسنده است- بر صدق پيامبرش-.
[29] محمد