💾 Archived View for auragem.space › texts › islam › quran › fa.ayati › 9 captured on 2022-07-16 at 18:38:26. Gemini links have been rewritten to link to archived content

View Raw

More Information

-=-=-=-=-=-=-

AbdolMohammad Ayati, Surah 9: The Repentance (At-Tawba)

Surahs

[1] خدا و پيامبرش بيزارند از مشركانى كه با آنها پيمان بسته‌ايد.

[2] پس چهار ماه به شما مهلت داده شد كه در اين سرزمين سير كنيد، و بدانيد كه از خدا نتوانيد گريخت، و اوست كه كافران را رسوا مى‌سازد.

[3] در روز حج بزرگ از جانب خدا و پيامبرش به مردم اعلام مى‌شود كه خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند. پس اگر توبه كنيد برايتان بهتر است، ولى اگر سرپيچى كنيد بدانيد كه از خدا نتوانيد گريخت. و كافران را به عذابى دردآور بشارت ده.

[4] مگر آن گروه از مشركان كه با ايشان پيمان بسته‌ايد و در پيمان خود كاستى نياورده‌اند و با هيچ كس بر ضد شما همدست نشده‌اند. با اينان به پيمان خويش تا پايان مدتش وفا كنيد، زيرا خدا پرهيزگاران را دوست دارد.

[5] و چون ماه‌هاى حرام به پايان رسيد، هر جا كه مشركان را يافتيد بكشيد و بگيريد و به حبس افكنيد و در همه جا به كمينشان نشينيد. اما اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات دادند، از آنها دست برداريد، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.

[6] و هرگاه يكى از مشركان به تو پناه آورد، پناهش ده تا كلام خدا را بشنود، سپس به مكان امنش برسان، زيرا اينان مردمى نادانند.

[7] چگونه مشركان را با خدا و پيامبر او پيمانى باشد؟ مگر آنهايى كه نزد مسجد الحرام با ايشان پيمان بستيد. اگر بر سر پيمانشان ايستادند، بر سر پيمانتان بايستيد. خدا پرهيزگاران را دوست دارد.

[8] چگونه پيمانى باشد كه اگر بر شما پيروز شوند به هيچ عهد و سوگند و خويشاوندى وفا نكنند؟ به زبان خشنودتان مى‌سازند و در دل سر مى‌پيچند و بيشترين عصيانگرانند.

[9] آيات خدا را به بهاى اندك فروختند و مردم را از راه خدا باز داشتند و بد كارى كردند.

[10] عهد و سوگند و خويشاوندى هيچ مؤمنى را رعايت نمى‌كنند و مردمى تجاوزكارند.

[11] پس اگر توبه كردند و نماز به جاى آوردند و زكات دادند، برادران دينى شما هستند. ما آيات خدا را براى مردمى كه از دانايى برخوردارند تفصيل مى‌دهيم.

[12] اگر پس از بستن پيمان، سوگند خود شكستند و در دين شما طعن زدند، با پيشوايان كفر قتال كنيد كه ايشان را رسم سوگند نگه‌داشتن نيست، باشد كه از كردار خود باز ايستند.

[13] آيا با مردمى كه سوگند خود را شكستند و آهنگ اخراج پيامبر كردند و آنها بر ضد شما دشمنى آغاز كردند، نمى‌جنگيد؟ آيا از آنها مى‌ترسيد، و حال آنكه اگر ايمان آورده باشيد سزاوارتر است كه از خدا بترسيد و بس؟

[14] با آنها بجنگيد. خدا به دست شما عذابشان مى‌كند و خوارشان مى‌سازد و شما را پيروزى مى‌دهد و دلهاى مؤمنان را خنك مى‌گرداند.

[15] و كينه از دلهايشان بزدايد و خدا توبه هر كه را كه بخواهد مى‌پذيرد. و خداست دانا و حكيم.

[16] آيا پنداشته‌ايد كه شما را به حال خود وامى‌گذارند بى‌آنكه خدا كسانى از شما را كه جهاد مى‌كنند و جز خدا و پيامبرش و مؤمنان را به همرازى نمى‌گزينند، معلوم دارد؟ و خدا به هر كارى كه مى‌كنيد آگاه است.

[17] مشركان را نرسد كه در حالى كه به كفر خود اقرار مى‌كنند مسجدهاى خدا را عمارت كنند. اعمال آنها ناچيز شده و در آتش جاويدانند.

[18] مسجدهاى خدا را كسانى عمارت مى‌كنند كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده‌اند و نماز مى‌گزارند و زكات مى‌دهند و جز از خدا نمى ترسند. اميد است كه اينان از هدايت‌يافتگان باشند.

[19] آيا آب‌دادن به حاجيان و عمارت مسجد الحرام را با كرده كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده، برابر مى‌دانيد؟ نه، نزد خدا برابر نيستند و خدا ستمكاران را هدايت نمى‌كند.

[20] آنان كه ايمان آوردند و مهاجرت كردند و در راه خدا به مال و جان خويش جهاد كردند، در نزد خدا درجتى عظيم‌تر دارند و كاميافتگانند.

[21] پروردگارشان به رحمت و خشنودى خود و به بهشتى كه در آن نعمتهاى جاويد باشد، بشارتشان مى‌دهد.

[22] در آن بهشت جاويدان بمانند، زيرا اجر و مزد بزرگ در نزد خداوند است.

[23] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر پدران و برادرانتان دوست دارند كه كفر را به جاى ايمان برگزينند، آنها را به دوستى مگيريد و هر كس از شما دوستشان بدارد از ستمكاران خواهد بود.

[24] بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و خويشاوندانتان و اموالى كه اندوخته‌ايد و تجارتى كه از كساد آن بيم داريد، و خانه‌هايى كه بدان دلخوش هستيد براى شما از خدا و پيامبرش و جهادكردن در راه او دوست داشتنى‌تر است، منتظر باشيد تا خدا فرمان خويش بياورد. و خدا نافرمانان را هدايت نخواهد كرد.

[25] خدا شما را در بسيارى از جايها يارى كرد. و نيز در روز حنين، آنگاه كه انبوهى لشكرتان شما را به شگفت آورده بود ولى براى شما سودى نداشت و زمين با همه فراخيش بر شما تنگ شد و بازگشتيد و به دشمن پشت كرديد.

[26] آنگاه خدا آرامش خويش را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و لشكريانى كه آنها را نمى‌ديديد فرو فرستاد و كافران را عذاب كرد، و اين است كيفر كافران.

[27] از آن پس خدا توبه هر كس را كه بخواهد مى‌پذيرد، كه آمرزنده و مهربان است.

[28] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، مشركان نجسند و از سال بعد نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند. و اگر از بينوايى مى‌ترسيد، خدا اگر بخواهد به فضل خويش بى‌نيازتان خواهد كرد. زيرا خدا دانا و حكيم است.

[29] با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز قيامت ايمان نمى‌آورند و چيزهايى را كه خدا و پيامبرش حرام كرده است بر خود حرام نمى‌كنند و دين حق را نمى‌پذيرند جنگ كنيد، تا آنگاه كه به دست خود در عين مذلت جزيه بدهند.

[30] يهود گفتند كه عزير پسر خداست، و نصارى گفتند كه عيسى پسر خداست. اين سخن كه مى‌گويند همانند گفتار كسانى است كه پيش از اين كافر بودند. خدا بكشدشان. چگونه از حق منحرفشان مى‌كنند؟

[31] حبرها و راهبان خويش و مسيح پسر مريم را به جاى اللّه به خدايى گرفتند و حال آنكه مأمور بودند كه تنها يك خدا را بپرستند، كه هيچ خدايى جز او نيست. منزه است از آنچه شريكش مى‌سازند.

[32] مى‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند، و خدا جز به كمال‌رساندن نور خود نمى‌خواهد. هر چند كافران را خوش نيايد.

[33] او كسى است كه پيامبر خود را براى هدايت مردم فرستاد، با دينى درست و بر حق، تا او را بر همه دينها پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد.

[34] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، بسيارى از حبرها و راهبان اموال مردم را به ناشايست مى‌خورند و ديگران را از راه خدا باز مى‌دارند. و كسانى را كه زر و سيم مى‌اندوزند و در راه خدا انفاقش نمى‌كنند، به عذابى دردآور بشارت ده؛

[35] روزى كه در آتش جهنم گداخته شود و پيشانى و پهلو و پشتشان را با آن داغ كنند. اين است آن چيزى كه براى خود اندوخته بوديد. حال طعم اندوخته خويش را بچشيد.

[36] شمار ماه‌ها در نزد خدا، در كتاب خدا از آن روز كه آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است. چهار ماه، ماه‌هاى حرامند. اين است شيوه درست. در آن ماه‌ها بر خويشتن ستم مكنيد. و همچنان كه مشركان همگى به جنگ شما برخاستند، همگى به جنگ ايشان برخيزيد. و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.

[37] به تأخيرافكندن ماه‌هاى حرام، افزونى در كفر است و موجب گمراهى كافران. آنان يك سال آن ماه را حلال مى‌شمردند و يك سال حرام، تا با آن شمار كه خدا حرام كرده است توافق يابند. پس آنچه را كه خدا حرام كرده حلال مى‌شمارند. كردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گرديده و خدا كافران را هدايت نمى‌كند.

[38] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، چيست كه چون به شما گويند كه براى جنگ در راه خدا بسيج شويد، گويى به زمين مى‌چسبيد؟ آيا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنيا راضى شده‌ايد؟ متاع اين دنيا در برابر متاع آخرت جز اندكى هيچ نيست.

[39] اگر به جنگ بسيج نشويد خدا شما را به شكنجه‌اى دردناك عذاب مى‌كند و قوم ديگرى را به جاى شما برمى گزيند و به خدا نيز زيانى نمى رسانيد كه خدا بر هر كارى تواناست.

[40] اگر شما ياريش نكنيد، آنگاه كه كافران بيرونش كردند، خدا ياريش كرد. يكى از آن دو به هنگامى كه در غار بودند به رفيقش مى‌گفت: اندوهگين مباش، خدا با ماست. خدا به دلش آرامش بخشيد و با لشكرهايى كه شما آن را نمى‌ديديد تأييدش كرد. و كلام كافران را پست گردانيد، زيرا كلام خدا بالاست و خدا پيروزمند و حكيم است.

[41] به جنگ برويد خواه بر شما آسان باشد خواه دشوار، و با مال و جان خويش در راه خدا جهاد كنيد. اگر بدانيد خير شما در اين است.

[42] اگر متاعى دست‌يافتنى بود يا سفرى بود نه چندان دراز، از پى تو مى‌آمدند، ولى اكنون كه راه دراز شده است پيمودنش را دشوار مى‌انگارند. و به خدا قسم مى‌خورند كه اگر مى‌توانستيم همراه شما بيرون مى‌آمديم. اينان تن به هلاكت مى‌سپارند. خدا مى‌داند كه دروغ مى‌گويند.

[43] خدايت عفو كند. چرا به آنان اذن ماندن دادى؟ مى‌بايست آنها كه راست مى‌گفتند آشكار شوند و تو دروغگويان را هم بشناسى.

[44] آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند هرگز براى جهادكردن با مال و جانشان از تو رخصت نمى‌خواهند و خدا پرهيزگاران را مى‌شناسد.

[45] كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و دلهايشان را شك فرا گرفته است و اين شك آنها را به ترديد افكنده است، از تو رخصت مى‌خواهند.

[46] اگر مى‌خواستند كه به جنگ بيرون شوند براى خويش ساز و برگى آماده كرده بودند، ولى خدا بسيج آنان را ناخوش داشت و از جنگشان باز داشت و به ايشان گفته شد كه همراه كسانى كه بايد در خانه بنشينند در خانه بنشينيد.

[47] اگر با شما به جنگ بيرون آمده بودند، چيزى جز اضطراب به شما نمى‌افزودند، و تا فتنه‌انگيزى كنند و براى دشمنان به جاسوسى پردازند در ميان شما رخنه مى‌كردند، و خدا به ستمكاران آگاه است.

[48] پيش از اين هم فتنه‌گرى مى‌كردند و كارها را براى تو واژگونه جلوه مى‌دادند تا آنگاه كه حق فراز آمد و فرمان خداوند آشكار شد، در حالى كه از آن كراهت داشتند.

[49] بعضى از آنان مى‌گويند: مرا رخصت ده و به گناه مينداز. آگاه باش كه اينان خود در گناه افتاده‌اند و جهنم بر كافران احاطه دارد.

[50] اگر خيرى به تو رسد اندوهگينشان سازد، و اگر به تو مصيبتى رسد مى‌گويند: ما چاره كار خويش پيش از اين انديشيده‌ايم. آنگاه شادمان بازمى‌گردند.

[51] بگو: مصيبتى جز آنچه خدا براى ما مقرر كرده است به ما نخواهد رسيد. او مولاى ماست و مؤمنان بر خدا توكل كنند.

[52] بگو: آيا جز يكى از آن دو نيكى، انتظار چيز ديگرى را براى ما داريد؟ ولى ما منتظريم كه عذاب خدا، يا از جانب او يا به دست ما به شما برسد. پس شما منتظر باشيد ما نيز با شما منتظر مى‌مانيم.

[53] بگو: خدا از شما نمى‌پذيرد، چه از روى رضا انفاق كنيد چه از روى كراهت، زيرا مردمى نافرمان هستيد.

[54] هيچ چيز مانع قبول انفاقهايشان نشده مگر آنكه به خدا و پيامبرش ايمان نياورده‌اند و جز با بى‌ميلى به نماز حاضر نمى‌شوند و جز به كراهت انفاق نمى‌كنند.

[55] دارايى و فرزندانشان تو را به اعجاب نيفكند. جز اين نيست كه خدا مى‌خواهد به آنها در اين دنيا عذابشان كند و در حالى كه هنوز كافرند جانشان برآيد.

[56] به خدا سوگند مى‌خورند كه از شمايند و حال آنكه از شما نيستند، ا��نان از شما بيمناكند.

[57] اگر پناهگاه يا غار يا نهانگاهى مى‌يافتند، شتابان بدان جا روى مى‌آوردند.

[58] بعضى از ايشان تو را در تقسيم صدقات به بيداد متهم مى‌كنند، اگر به آنها عطا كنند خشنود مى‌شوند و اگر عطا نكنند خشم مى‌گيرند.

[59] چه مى‌شود اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان عطا مى‌كند خشنود باشند و بگويند: خدا ما را بس است و خدا و پيامبرش ما را از فضل خويش بى‌نصيب نخواهند گذاشت و ما به خدا رغبت مى‌ورزيم؟

[60] صدقات براى فقيران است و مسكينان و كارگزاران جمع‌آورى آن. و نيز براى به دست آوردن دل مخالفان و آزاد كردن بندگان و قرضداران و انفاق در راه خدا و مسافران نيازمند و آن فريضه‌اى است از جانب خدا. و خدا دانا و حكيم است.

[61] بعضى از ايشان پيامبر را مى‌آزارند و مى‌گويند كه او به سخن هر كس گوش مى‌دهد. بگو: او براى شما شنونده سخن خير است. به خدا ايمان دارد و مؤمنان را باور دارد، و رحمتى است براى آنهايى كه ايمان آورده‌اند. و آنان كه رسول خدا را بيازارند به شكنجه‌اى دردآور گرفتار خواهند شد.

[62] در برابر شما به خدا سوگند مى‌خورند تا خشنودتان سازند و حال آنكه اگر ايمان آورده‌اند شايسته‌تر است كه خدا و رسولش را خشنود سازند.

[63] آيا نمى‌دانند كه هر كس كه با خدا و پيامبرش مخالفت مى‌ورزد جاودانه در آتش جهنم خواهد بود و اين رسوايى بزرگى است؟

[64] منافقان مى‌ترسند كه مباد از آسمان در باره آنها سوره‌اى نازل شود و از آنچه در دل نهفته‌اند با خبرشان سازد. بگو: مسخره كنيد، كه خدا آنچه را كه از آن مى‌ترسيد آشكار خواهد ساخت.

[65] اگر از آنها بپرسى كه چه مى‌كرديد؟ مى‌گويند: ما با هم حرف مى‌زديم و بازى مى‌كرديم. بگو: آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‌كرديد؟

[66] عذر مياوريد. پس از ايمان، كافر شده‌ايد. اگر از تقصير گروهى از شما بگذريم گروه ديگر را كه مجرم بوده‌اند عذاب خواهيم كرد.

[67] مردان منافق و زنان منافق، همه همانند يكديگرند. به كارهاى زشت فرمان مى‌دهند و از كارهاى نيك جلو مى‌گيرند و مشت خود را از انفاق در راه خدا مى‌بندند. خدا را فراموش كرده‌اند. خدا نيز ايشان را فراموش كرده است، زيرا منافقان نافرمانانند.

[68] خدا به مردان منافق و زنان منافق و كافران وعده آتش جهنم داده است. در آن جاودانه‌اند. همين برايشان بس است. لعنت خدا بر آنها باد و به عذابى پايدار گرفتار خواهند شد.

[69] همانند كسانى كه پيش از شما بودند، با نيروى بيشتر و دارايى و فرزندان بيشتر. ايشان از نصيب خويش بهره‌مند شدند. شما نيز از نصيب خويش بهره‌مند شده‌ايد، همچنان كه كسانى كه پيش از شما بوده‌اند، از نصيب خويش بهره‌مند شده بودند. شما سخنان ناپسند گفتيد، همچنان كه ايشان سخن ناپسند مى‌گفتند. اعمال آنان در دنيا و آخرت ناچيز گرديد و زيانمند شدند.

[70] آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بوده‌اند چون قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و مؤتفكه را نشنيده‌اند كه پيامبرانشان با نشانه‌هاى آشكار بر آنها مبعوث شدند؟ خدا به آنها ستم نمى‌كرد، آنان خود بر خود ستم مى‌كردند.

[71] مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان يكديگرند. به نيكى فرمان مى‌دهند و از ناشايست باز مى‌دارند، و نماز مى‌گزارند و زكات مى‌دهند و از خدا و پيامبرش فرمانبردارى مى‌كنند. خدا اينان را رحمت خواهد كرد، خدا پيروزمند و حكيم است.

[72] خدا به مردان مؤمن و زنان مؤمن بهشتهايى را وعده داده است كه جويها در آن جارى است، و بهشتيان همواره در آنجايند و نيز خانه‌هايى نيكو در بهشت جاويد. ولى خشنودى خدا از همه برتر است كه پيروزى بزرگ، خشنودى خداوند است.

[73] اى پيامبر، با كافران و منافقان بجنگ و با آنان به شدت رفتار كن، جايگاهشان جهنم است كه بد سرانجامى است.

[74] به خدا سوگند مى‌خورند كه نگفته‌اند، ولى كلمه كفر را بر زبان رانده‌اند. و پس از آنكه اسلام آورده بودند كافر شده‌اند. و قصد كارى كردند، اما بدان نايل نشدند. عيبجوييشان از آن روست كه خدا و پيامبرش از غنايم بى‌نيازشان كردند. پس اگر توبه كنند خيرشان در آن است، و اگر رويگردان شوند خدا به عذاب دردناكى در دنيا و آخرت معذبشان خواهد كرد و آنها را در روى زمين نه دوستدارى خواهد بود و نه مددكارى.

[75] بعضى از آنها با خدا پيمان بستند كه اگر از فضل خود مالى نصيبمان كند، زكات مى‌دهيم و در زمره صالحان درمى‌آييم.

[76] چون خدا از فضل خود مالى نصيبشان كرد، بخل ورزيدند و به اعراض بازگشتند.

[77] و از آن پس تا روزى كه همراه با آن خلف وعده با خدا و آن دروغها كه مى‌گفتند با او ملاقات كنند، دلهايشان را جاى نفاق ساخت.

[78] آيا نمى‌دانند كه خدا راز دل ايشان را مى‌داند و از پچ‌پچ كردنشان آگاه است؟ زيرا اوست كه داناى نهانهاست.

[79] خداوند به استهزا مى‌گيرد كسانى را كه بر مؤمنانى كه به رغبت صدقه مى‌دهند و بيش از استطاعت خويش چيزى نمى‌يابند، عيب مى‌گيرند و مسخره‌شان مى‌كنند. و ايشان را عذابى دردآور است.

[80] مى‌خواهى برايشان آمرزش بخواه مى‌خواهى آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى خدايشان نخواهد آمرزيد، زيرا به خدا و پيامبرش ايمان ندارند و خدا مردم نافرمان را هدايت نمى‌كند.

[81] آنان كه در خانه نشسته‌اند و از همراهى با رسول خدا تخلف ورزيده‌اند خوشحالند. جهاد با مال و جان خويش را، در راه خدا، ناخوش شمردند و گفتند: در هواى گرم به جنگ نرويد. اگر مى‌فهمند بگو: گرماى آتش جهنم بيشتر است.

[82] به سزاى اعمالى كه انجام داده‌اند بايد كه اندك بخندند و فراوان بگريند.

[83] اگر خدا تو را از جنگ بازگردانيد و با گروهى از ايشان ديدار كردى و از تو خواستند كه براى جنگ ديگر بيرون آيند، بگو: شما هرگز با من به جنگ بيرون نخواهيد شد و همراه من با هيچ دشمنى نبرد نخواهيد كرد، زيرا شما از نخست به نشستن در خانه خشنود بوده‌ايد. پس اكنون هم با آنان كه از فرمان تخلف كرده‌اند در خانه بمانيد.

[84] چون بميرند، بر هيچ يك از آنان نماز مكن و بر قبرشان مايست. اينان به خدا و رسولش كافر شده‌اند و نافرمان مُرده‌اند.

[85] اموال و اولادشان به اعجابت نيفكند، خدا مى‌خواهد به سبب آنها در دنيا عذابشان كند و در عين كفر جان بسپارند.

[86] چون سوره‌اى نازل شد كه به خدا ايمان بياوريد و با پيامبرش به جنگ برويد، توانگرانشان از تو رخصت خواستند و گفتند: ما را بگذار، تا با آنهايى كه بايد در خانه نشينند در خانه بنشينيم.

[87] بدان راضى شده‌اند كه قرين خانه‌نشينان باشند، بر دلهايشان مُهر نهاده شده و نمى‌فهمند.

[88] ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آورده‌اند با مال و جان خود در راه خدا جهاد كردند. نيكيها از آن آنهاست و آنهايند كه رستگارانند.

[89] خدا برايشان بهشتهايى كه جويها در آن روان است و در آنجا جاويدانند، آماده كرده است. اين است رستگارى بزرگ.

[90] گروهى از عربهاى باديه‌نشين آمدند و عذر آوردند تا آنها را رخصت دهند كه به جنگ نروند و آنهايى كه به خدا و پيامبرش دروغ گفته بودند، در خانه نشستند. زودا كه به كافرانشان عذابى دردآور خواهد رسيد.

[91] بر ناتوانان و بيماران و آنان كه هزينه خويش نمى‌يابند، هرگاه در عمل براى خدا و پيامبرش اخلاص ورزند گناهى نيست اگر به جنگ نيايند؛ كه بر نيكوكارن هيچ گونه عتابى نيست و خدا آمرزنده و مهربان است.

[92] و نيز بر آنان كه نزد تو آمدند تا ساز و برگ نبردشان دهى و تو گفتى كه ساز و برگى ندارم و آنها براى خرج كردن هيچ نيافتند و اشك‌ريزان و محزون بازگشتند، گناهى نيست.

[93] خشم و عذاب خدا بر كسانى است كه در عين توانگرى از تو رخصت مى‌خواهند و بدان خشنودند كه با خانه‌نشينان در خانه بمانند. خدا دلهايشان را مُهر برنهاده است كه نمى‌دانند.

[94] چون شما به نزدشان بازگرديد، مى‌آيند و عذر مى‌آورند. بگو: عذر مياوريد؛ گفتارتان را باور نداريم كه خدا ما را از اخبار شما آگاه كرده است. زودا كه خدا و پيامبرش به اعمال شما خواهند رسيد. آنگاه شما را نزد آن خداوندى كه داناى نهان و آشكار است مى‌برند تا از نتيجه اعمالتان آگاهتان سازد.

[95] چون به نزدشان باز گرديد، برايتان سوگند مى‌خورند تا از خطايشان درگذريد. از ايشان اعراض كنيد كه مردمى پليدند و به خاطر اعمالشان جاى در جهنم دارند.

[96] برايتان سوگند مى‌خورند تا از آنان خشنود شويد. اگر شما هم خشنود شويد، خدا از اين مردم نافرمان خشنود نخواهد شد.

[97] عربهاى باديه‌نشين كافرتر و منافق‌تر از ديگرانند و به بى‌خبرى از احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده است سزاوارترند. و خدا دانا و حكيم است.

[98] پاره‌اى از عربهاى باديه‌نشين آنچه را كه خرج مى‌كنند چون غرامتى مى‌پندارند و منتظرند تا به شما حوادثى برسد. حوادث بد بر خودشان باد و خدا شنوا و داناست.

[99] و پاره‌اى از عربهاى باديه‌نشين به خدا و روز قيامت ايمان دارند و آنچه را كه خرج مى‌كنند براى نزديك شدن به خدا و به خاطر دعاى پيامبر خرج مى‌كنند. بدانيد كه همين سبب نزديكيشان به خدا خواهد شد و خدا به رحمت خويش داخلشان خواهد كرد، زيرا آمرزنده و مهربان است.

[100] از آن گروه نخستين از مهاجرين و انصار كه پيشقدم شدند و آنان كه به نيكى از پى‌شان رفتند، خدا خشنود است و ايشان نيز از خدا خشنودند. برايشان بهشتهايى كه در آنها نهرها جارى است و هميشه در آنجا خواهند بود، آماده كرده است. اين است كاميابى بزرگ.

[101] گروهى از عربهاى باديه‌نشين كه گرد شما را گرفته‌اند منافقند و گروهى از مردم مدينه نيز در نفاق اصرار مى‌ورزند. تو آنها را نمى‌شناسى، ما مى‌شناسيمشان و دو بار عذابشان خواهيم كرد و به عذاب بزرگ گرفتار مى‌شوند.

[102] و گروهى ديگر به گناه خود اعتراف كردند كه اعمال نيكو را با كارهاى زشت آميخته‌اند. شايد خدا توبه‌شان را بپذيرد، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.

[103] از داراييهايشان صدقه بستان تا آنان را پاك و منزه سازى و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو مايه آرامش آنهاست، و خدا شنوا و داناست.

[104] آيا هنوز ندانسته‌اند كه خداست كه توبه بندگانش را مى‌پذيرد و صدقات را مى‌ستاند، و خداست كه توبه‌پذير و مهربان است؟

[105] بگو: عمل كنيد، خدا و پيامبرش و مؤمنان اعمال شما را خواهند ديد و شما به نزد داناى نهان و آشكارا بازگردانده مى‌شويد و او از اعمالتان آگاهتان خواهد كرد.

[106] و گروهى ديگر به مشيت خداوند واگذاشته شده‌اند، كه يا عذابشان مى‌كند يا توبه‌شان را مى‌پذيرد. و خدا دانا و حكيم است.

[107] خدا شهادت مى‌دهد: آنهايى كه مسجدى مى‌سازند تا به مؤمنان زيان رسانند و ميانشان كفر و تفرقه اندازند و تا براى كسانى كه مى‌خواهند با خدا و پيامبرش جنگ كنند كمينگاهى باشد، آنگاه سوگند مى‌خورند كه ما را قصدى جز نيكوكارى نبوده است؛ دروغ مى‌گويند.

[108] هرگز در آن مسجد نمازمگزار. مسجدى كه از روز نخست بر پرهيزگارى بنيان شده شايسته‌تر است كه در آنجا نماز كنى. در آنجا مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه باشند، زيرا خدا پاكيزگان را دوست دارد.

[109] آيا كسى كه بنيان مسجد را بر ترس از خدا و خشنودى او نهاده بهتر است، يا آن كسى كه بنيان مسجد را بر كناره سيلگاهى كه آب زير آن را شسته باشد نهاده است تا با او در آتش جهنم سرنگون گردد؟ و خدا مردم ستمگر را هدايت نمى‌كند.

[110] آن بنا كه برآورده‌اند همواره مايه تشويش در دلشان خواهد بود تا آن هنگام كه دلشان پاره پاره گردد. و خداوند دانا و حكيم است.

[111] خدا از مؤمنان جانها و مالهايشان را خريد، تا بهشت از آنان باشد. در راه خدا جنگ مى‌كنند، چه بكشند يا كشته شوند وعده‌اى كه خدا در تورات و انجيل و قرآن داده است به حق بر عهده اوست. و چه كسى بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد كرد؟ بدين خريد و فروخت كه كرده‌ايد شاد باشيد كه كاميابى بزرگى است.

[112] توبه‌كنندگانند، پرستندگانند، ستايندگانند، روزه‌دارانند، ركوع كنندگانند، سجده‌كنندگانند، امر كنندگان به معروف و نهى كنندگان از منكرند و حافظان حدود خدايند. و مؤمنان را بشارت ده.

[113] نبايد پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‌اند براى مشركان هر چند از خويشاوندان باشند -پس از آنكه دانستند كه به جهنم مى‌روند- طلب آمرزش كنند.

[114] آمرزش خواستن ابراهيم براى پدرش، نبود مگر به خاطر وعده‌اى كه به او داده بود. و چون براى او آشكار شد كه پدرش دشمن خداست، از او بيزارى جست. زيرا ابراهيم بسيار خداى‌ترس و بردبار بود.

[115] خدا قومى را كه هدايت كرده است گمراه نمى‌خواهد، تا برايشان روشن كند كه از چه چيز بايد بپرهيزند، كه خدا بر هر چيزى داناست.

[116] فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست. زنده مى‌كند و مى‌ميراند و شما را جز خدا دوستدار و ياورى نيست.

[117] خدا، توبه پيامبر و مهاجرين و انصار را كه در آن ساعت عسرت همراه او بودند، از آن پس كه نزديك بود كه گروهى را دل از جنگ بگردد، پذيرفت. توبه‌شان بپذيرفت، زيرا به ايشان رئوف و مهربان است.

[118] و نيز خدا پذيرفت توبه آن سه تن را كه از جنگ تخلف كرده بودند، تا آنگاه كه زمين با همه گشادگيش بر آنها تنگ شد و جان در تنشان نمى‌گنجيد و خود دانستند كه جز خداوند هيچ پناهگاهى كه بدان روى آورند ندارند. پس خداوند توبه آنان بپذيرفت تا به او باآزيند، كه توبه‌پذير و مهربان است.

[119] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از خدا بترسيد و با راستگويان باشيد.

[120] اهل مدينه و عربهاى باديه‌نشين اطراف آن را نرسد كه از همراهى با پيامبر خدا تخلف ورزند و نبايد كه از او به خود پردازند. زيرا در راه خدا هيچ تشنگى به آنها چيره نشود يا به رنج نيفتند يا به گرسنگى دچار نگردند يا قدمى كه كافران را خشمگين سازد برندارند يا به دشمن دستبردى نزنند، مگر آنكه عمل صالحى برايشان نوشته شود، كه خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌سازد.

[121] و هيچ مالى چه اندك و چه بسيار خرج نكنند و از هيچ واديى نگذرند، مگر آنكه به حسابشان نوشته شود، تا خدا پاداششان دهد، چون پاداش نيكوترين كارى كه مى‌كرده‌اند.

[122] و نتوانند مؤمنان كه همگى به سفر روند. چرا از هر گروهى دسته‌اى به سفر نروند تا دانش دين خويش را بياموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند، باشد كه از زشتكارى حذر كنند؟

[123] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، با كافرانى كه نزديك شمايند جنگ كنيد تا در شما شدت و درشتى يابند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.

[124] و چون سوره‌اى نازل شود، بعضى مى‌پرسند: اين سوره به ايمان كدام يك از شما درافزود؟ آنان كه ايمان آورده‌اند به ايمانشان افزوده شود، و خود شادمانى مى‌كنند.

[125] اما آنان كه در دلهايشان مرضى است، جز انكارى بر انكارشان نيفزود و همچنان كافر بمُردند.

[126] آيا نمى‌بينند كه در هر سال يك يا دو بار مورد آزمايش واقع مى‌شوند؟ ولى نه توبه مى‌كنند و نه پند مى‌گيرند.

[127] و چون سوره‌اى نازل شود، بعضى به بعضى ديگر نگاه مى‌كنند: آيا كسى شما را مى‌بيند؟ و باز مى‌گردند. خدا دلهايشان را از ايمان منصرف ساخته، زيرا مردمى نافهمند.

[128] هر آينه پيامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مى‌دهد بر او گران مى‌آيد. سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است.

[129] اگر باز گردند بگو: خدا براى من كافى است، خدايى جز او نيست، بر او توكل كردم و اوست پروردگار عرش بزرگ.

Previous

Next

Powered by Al Quran Cloud