💾 Archived View for auragem.space › texts › islam › quran › fa.ayati › 25 captured on 2022-07-16 at 18:39:04. Gemini links have been rewritten to link to archived content
-=-=-=-=-=-=-
[1] بزرگ است و بزرگوار آن كس كه اين فرقان را بر بنده خود نازل كرد، تا جهانيان را بيمدهندهاى باشد.
[2] آن كس كه از آن اوست فرمانروايى آسمانها و زمين، و فرزندى نگرفته است، و او را شريكى در فرمانروايى نيست، و هر چيز را بيافريده است، و آن را به اندازه آفريده است.
[3] سواى او خدايانى ديگر گرفتند كه هيچ چيز نمىآفرينند و خود مخلوقند. نه مالك زيان خود هستند و نه سود خود، و مالك مرگ و زندگى و رستاخيز نيستند.
[4] و كافران گفتند كه اين جز دروغى كه خود بافته است و گروهى ديگر او را بر آن يارى دادهاند، هيچ نيست. حقا آنچه مىگويند ستم و باطل است.
[5] و گفتند: اين اساطير پيشينيان است كه هر صبح و شام بر او املا مىشود و او مىنويسدش.
[6] بگو: اين كتاب را كسى نازل كرده است كه نهان آسمانها و زمين را مىداند و آمرزنده و مهربان است.
[7] گفتند: چيست اين پيامبر را كه غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟ چرا فرشتهاى بر او فرود نمىآيد تا با او بيمدهنده باشد؟
[8] چرا از آسمان گنجى برايش افكنده نشود؟ چرا او را باغى نيست كه از آن بخورد؟ و ستمكاران گفتند: شما از مرد جادوشدهاى پيروى مىكنيد.
[9] بنگر كه چگونه برايت داستانها مىآورند. گمراه شدهاند و توان راهيافتنشان نيست.
[10] بزرگ و بزرگوار است آن كس كه اگر خواهد بهتر از آن به تو ارزانى دارد: باغهايى كه در آنها نهرها جارى باشد و برايت قصرها پديد آورد.
[11] بلكه اينان قيامت را دروغ انگارند. و ما براى كسانى كه قيامت را دروغ انگارند آتش سوزان آماده كردهايم؛
[12] كه چون از راه دور ببيندشان جوشش و خروشش را بشنوند؛
[13] و چون دستها بر گردن بسته، در تنگنايى از آن افتند، به دعا مرگ خويش مىخواهند.
[14] امروز نه يك بار مرگ خويش خواهيد، مرگ خويش فراوان خواهيد.
[15] بگو: آيا اين بهتر است يا آن بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده شده است، كه پاداش و سرانجام آنان خواهد بود.
[16] تا ابد هر چه بخواهند در آنجا هست. وعدهاى است كه انجام دادن آن از پروردگارت خواسته آمده است.
[17] روزى كه آنان را با چيزهايى كه سواى خداى يكتا مىپرستيدند به محشر گرد آورد و سپس پرسد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه مىكرديد، يا آنها خود راه را گم كرده بودند؟
[18] گويند: منزهى تو. ما را سزاوار نبوده است كه جز تو كسى را به يارى گيريم. تو خود آنها و پدرانشان را برخوردار ساختى، چنان كه ياد تو را فراموش كردند و مردمى شدند به هلاكت افتاده.
[19] اينان آنچه را مىگفتيد دروغ مىخواندند و اكنون نتوانيد عذابى را از خود دور سازيد يا خويشتن را يارى دهيد. و هر كس از شما كه ستم كند عذابى بزرگش مىچشانيم.
[20] پيش از تو پيامبرانى نفرستادهايم جز آنكه طعام مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند. و شما را وسيله آزمايش يكديگر قرار داديم. آيا صبر توانيد كرد؟ و پروردگار تو بيناست.
[21] كسانى كه به ديدار ما اميد ندارند، گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمىشوند؟ يا، چرا پروردگار خود را نمىبينيم؟ به راستى كه خود را بزرگ شمردند و طغيان كردند، طغيانى بزرگ.
[22] روزى كه فرشتگان را ببينند، در آن روز مجرمان را هيچ مژدهاى ندهند و به آنها گويند: مژده بر شما حرام است.
[23] و به اعمالى كه كردهاند پردازيم و همه را چون ذرّات خاك بر باد دهيم.
[24] اهل بهشت در اين روز در بهترين جايگاه و بهترين مكان براى آرامش هستند.
[25] روزى كه آسمان با ابرها مىشكافد و فرشتگان بر زمين فرو فرستاده شوند.
[26] فرمانروايى در آن روز -به راستى- از آنِ خداى رحمان است. و براى كافران روزى دشوار خواهد بود.
[27] روزى كه كافر دستان خود را به دندان گزد و گويد: اى كاش راهى را كه رسول در پيش گرفته بود، در پيش گرفته بودم؛
[28] واى بر من، كاش فلان را دوست نمىگرفتم؛
[29] با آنكه قرآن براى من نازل شده بود، مرا از پيرويش بازمىداشت. و اين شيطان همواره آدمى را تنها مىگذارد.
[30] پيامبر گفت: اى پروردگار من، قوم من ترك قرآن گفتند.
[31] اينچنين هر پيامبرى را از ميان مجرمان دشمنى پديد آورديم. و پروردگار تو براى راهنمايى و يارى تو كافى است.
[32] كافران گفتند: چرا اين قرآن به يكباره بر او نازل نمىشود؟ براى آن است كه دل تو را بدان نيرومندى دهيم و آن را به آهستگى و ترتيب فرو خوانيم.
[33] هيچ مثَلى براى تو نياورند مگر آنكه پاسخش را به راستى و در نيكوترين بيان بياوريم.
[34] كسانى را كه بر روى مىكشند و در جهنم گرد مىآورند، به جايگاه بدتر و به راه گمگشتهترند.
[35] به موسى كتاب داديم و برادرش هارون را مددكارش ساختيم.
[36] و گفتيم: نزد مردمى كه آيات ما را تكذيب كردهاند، برويد. و آن قوم را به سختى هلاك كرديم.
[37] قوم نوح را چون پيامبران را تكذيب كردند غرقه كرديم و آنها را براى مردم عبرتى ساختيم. و براى ستمكاران عذابى دردآور آماده كردهايم.
[38] و عاد را و ثمود را و اصحاب رسّ را و نسلهاى بسيارى را كه ميان آنها بودند.
[39] و براى همه مثَلهايى آورديم و همه را نيست و نابود ساختيم.
[40] و بر قريهاى كه بر آن باران عذاب باريده بوديم گذر مىكردند. آيا آن را نمىديدند؟ آرى، به قيامت اميد نداشتند.
[41] چون تو را ديدند مسخرهات كردند كه آيا اين است آن پيامبرى كه خدا بر ما مبعوث كرده است؟
[42] اگر به خاطر خدايانمان سرسختى نمىكرديم نزديك بود كه ما را از پرستششان گمراه كند. چون عذاب را ببينند خواهند دانست چه كسى گمراهتر بوده است.
[43] آيا آن كس را كه هواى نفس را به خدايى گرفته بود ديدى؟ آيا تو ضامن او هستى؟
[44] يا گمان كردهاى كه بيشترينشان مىشنوند و مىفهمند؟ اينان چون چارپايانى بيش نيستند، بلكه از چارپايان هم گمراهترند.
[45] نديدهاى كه پروردگار تو چگونه سايه را مىكشد؟ اگر مىخواست در يك جا ساكنش مىگرداند. آنگاه آفتاب را بر او دليل گردانيديم.
[46] سپس بر گرفتيمش، گرفتنى اندكاندك.
[47] اوست كه شب را پوشش شما كرد و خواب را آرامشتان و روز را زمان برخاستنتان.
[48] اوست كه پيشاپيش رحمت خود بادها را به مژدهدادن فرستادن. و از آسمان آبى پاك نازل كرديم،
[49] تا سرزمين مرده را بدان زندگى بخشيم و چارپايان و مردم بسيارى را كه آفريدهايم بدان سيراب كنيم.
[50] و تا به تفكر پردازند، باران را ميانشان تقسيم كرديم. ولى بيشتر مردم جز ناسپاسى نكردند.
[51] اگر مىخواستيم، به هر قريهاى بيمدهندهاى مىفرستاديم.
[52] از كافران اطاعت مكن، و به حكم خدا با آنها جهاد كن، جهادى بزرگ.
[53] اوست كه دو دريا به هم بياميخت: يكى شيرين و گوارا و ديگرى شورابى سخت گزنده. و ميان آن دو مانعى و سدى استوار قرار داد.
[54] اوست كه آدمى را از آب بيافريد و او را نسب و پيوند ساخت. و پروردگار تو به اين كارها تواناست.
[55] سواى خداى يكتا چيزهايى را مىپرستند كه به آنها نه سود مىدهد و نه زيان. و كافر همواره پشتيبان مخالفان پروردگار خويش است.
[56] ما تو را نفرستاديم مگر براى آنكه مژده دهى و بترسانى.
[57] بگو: من از شما هيچ مزدى نمىطلبم و اين رسالت بدان مىگزارم تا هر كه خواهد به سوى پروردگارش راهى بيابد.
[58] و بر آن زندهاى كه نمىميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى و او خود براى آگاهى از گناهان بندگانش كافى است.
[59] آن كه آسمانها و زمين و هر چه را در ميان آنهاست به شش روز بيافريد، آنگاه به عرش پرداخت. اوست خداى رحمان و در باره او از كسى بپرس كه آگاه باشد.
[60] و چون به آنان گفته شد كه رحمان را سجده كنيد، گفتند: رحمان چيست؟ آيا بر هر كس كه تو فرمان مىدهى سجده كنيم؟ و بر نفرتشان افزوده شد.
[61] بزرگ و بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجها بيافريد و در آنها چراغى و ماهى تابان پديد آورد.
[62] و اوست كه شب و روز را براى كسانى كه مىخواهند عبرت گيرند يا شكرگزارى كنند از پى هم قرار داد.
[63] بندگان خداى رحمان كسانى هستند كه در روى زمين به فروتنى راه مىروند. و چون جاهلان آنان را مخاطب سازند، به ملايمت سخن گويند.
[64] و آنان كه شب را در سجده يا در قيام براى پروردگارشان به صبح مىآورند.
[65] و آنان كه مىگويند: اى پروردگار ما، عذاب جهنم را از ما بگردان، زيرا عذاب جهنم عذابى است دايم،
[66] جهنم بد قرارگاه و بد مكانى است.
[67] و آنان كه چون هزينه مىكنند اسراف نمىكنند و خِسّت نمىورزند بلكه ميان اين دو، راه اعتدال را مىگيرند.
[68] و آنان كه با خداى يكتا خداى ديگرى نمىگيرند و كسى را كه خدا كشتنش را حرام كرده -مگر به حق- نمىكشند و زنا نمىكنند. و هر كه اين كارها كند، عقوبت گناه خود را مىبيند.
[69] عذابش در روز قيامت مضاعف مىشود و تا ابد به خوارى در آن عذاب خواهد بود.
[70] مگر آن كسان كه توبه كنند و ايمان آورند و كارهاى شايسته كنند. خدا گناهانشان را به نيكيها بدل مىكند و خدا آمرزنده و مهربان است.
[71] و هر كه توبه كند و كار شايسته كند، به شايستگى نزد خدا بازگردد.
[72] و آنان كه به دروغ شهادت نمىدهند و چون بر ناپسندى بگذرند به شتاب از آن دورى مىجويند.
[73] و آنان كه چون به آيات پروردگارشان اندرزشان دهند، در برابر آن چون كران و كوران نباشند.
[74] و آنان كه مىگويند: اى پروردگار ما، از همسران و فرزندانمان دلهاى ما را شاد دار، و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان.
[75] اينان همان كسانند كه به خاطر صبرى كه تحمل كردهاند غرفههاى بهشت را پاداش يابند و در آنجا به درود و سلامشان بنوازند.
[76] جاودانه در آنجا باشند. چه نيكو قرارگاه و مكانى است.
[77] بگو: اگر پروردگار من شما را به طاعت خويش نخوانده بود به شما نمىپرداخت، كه شما تكذيب كردهايد و كيفرتان همراهتان خواهد بود.